واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: محمدعلی دستمالی، کارشناس سیاسی مسایل منطقه در دیپلماسی ایرانی نوشت: کودتای ترکیه با تمام حواشی اش به پایان رسیده و فعلا فضای تسویه حساب و انتقام گیری برقرار است و شواهد نشان می دهد که رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه قصد دارد نه تنها با عوامل کودتاگر به تندی برخورد کند، بلکه به دنبال آن است با بهره برداری از این کارت مهم و پیروزی جدید حزب عدالت و توسعه، تدابیر امنیتی و حقوقی ویژه ای اتخاذ کند که امکان تکرار چنین اقدام تهدیدآمیز بزرگی وجود نداشته باشد و نه تنها نظامیان، بلکه بسیاری دیگر از مخالفین نیز به طور کامل به حاشیه رانده شوند.
در محافل سیاسی و رسانه ای ایران، تحلیل های مختلفی نسبت به این موضوع صورت گرفت و جالب اینجاست که در سطح جامعه، شبکه های مجازی و فضاهای عمومی کشور نیز، این مساله مورد توجه آحاد مردم قرار گرفت. حالا که غبارها فرو نشسته اند و فضا برای ارزیابی جوانب مختلف این مساله مساعدتر از قبل شده است، جا دارد در مورد عوامل و فاکتورهایی صحبت کنیم که در این برهه حساس، اردوغان و حزب عدالت و توسعه را نجات داد و باعث شد، کودتاگران به اهداف خود دست پیدا نکنند. شاید کودتای اخیر، یکی از ناشیانه ترین تحرکات خودسرانه نظامیان در تاریخ جمهوری ترکیه بوده است. اما با توجه به شواهد موجود و نیز با درنظرگرفتن شرایط خاص اجتماعی و سیاسی و حافظه تاریخی ترکیه، به جرات می توان گفت، اگر عوامل سه گانه ی مورد نظر این نوشتار نبود، طومار حکومت ترکیه در هم پیچیده می شد و دست کم در میان مدت، بحران سیاسی و اجتماعی گسترده ای بر ترکیه حکمفرما می شد. این عوامل عبارتند از:
1.اراده راسخ هواداران حزب عدالت و توسعه
در یک تحلیل کلی و کلان، می توان گفت مردم ترکیه در دفاع از دموکراسی و به خاطر ترس و هراسی که از نظامیان در دل دارند، به میدان آمدند و در برابر نیروهای کودتاگر ایستادند. اما بررسی دقیق تر و جزئی نگارانه تر طیف های مردمی مخالف کودتا در استانبول، آنکارا و شهرهای دیگر، به خوبی موید این نکته است که اکثریت قریب به اتفاق کسانی که به فراخوان بن علی یلدرم و رجب طیب اردوغان لبیک گفته و به میدان آمدند، محافظه کاران اسلامگرای هوادار حزب عدالت و توسعه بودند. یعنی همان شهروندانی که آرای گسترده آنها در هر دو انتخابات ریاست جمهوری و سراسری، دست آک پارتی را باز گذاشت تا در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روز به روز بر قدرت خود بیافزایند و در شرایطی که دیگر احزاب مخالف، به خاطر مشکلات عدیده فکری و ایدئولوژیکی، تضعیف شده اند، حزب عدالت و توسعه در سالیان اخیر، همواره در حال رشد بوده است.
در مورد انگیزه های مردم برای دفاع از حزب عدالت و توسعه می توان دلایل فراوانی را ذکر کرد اما بدون تردید، مهم ترین دلیل این است که در شرایط کنونی، حزب عدالت و توسعه در ترکیه، فراتر از یک حزب صرفا سیاسی عمل می کند و در عمل به یک جنبش اجتماعی، فرهنگی و دینی بزرگ تبدیل شده که نه تنها منافع خاص و بسترها و گستره های نوینی برای رشد اقتصادی و سیاسی محافظه کاران فراهم آورده، بلکه دارای منش و سبک زندگی (لایف استایل) خاصی است که نزد هواداران، ارزشمند و شایان دفاع و پاسداری است.
حزب عدالت و توسعه، در فضای کنونی ترکیه، از بالاترین میزان دیسیپلین و توان کادرسازی و حرکت همسو با مطالبات مردمی برخوردار است و از این نظر، می توان آن را به یک موتور محرک بزرگ تشبیه کرد که توقف موقت یا دائم آن، بر سرنوشت ترکیه اثر مستقیم می گذارد.
2.رسانه ها، شبکه های اجتماعی و فضای مجازی
ژنرال کنعان اَورَن در سال 1980 میلادی در فاز نخست کودتا، متن تغییر حکومت را شخصا در برابر دوربین شبکه تلویزیونی دولتی تی.آر.تی قرائت کرد و همگان فهمیدند که با اشغال این نماد مهم حکومتی، همه چیز از دست دولت وقت خارج شده است. این بار نیز، کودتاگران به سرعت تی.آر.تی را فتح کرده و متن خود را به زور از تلویزیون پخش کردند اما در ترکیه کنونی که نزدیک به سیصد کانال تلویزیونی و بیش از هزار کانال رادیویی دارد، دیگر نمی توان با اشغال یک شبکه، هدایت افکار عمومی کل کشور را در اختیار گرفت. در همان دقایقی که تی.آر.تی در اشغال کودتاگران بود، خانم خنده فرات، گوینده توانمند و مشهور سی.ان.ان ترک، با استفاده از موبایل شخصی خودش، صدا و تصویر رجب طیب اردوغان را در پخش زنده بر روی آنتن برد و اردوغان مردم را به خیابان ها و میادین فرا خواند و به همین خاطر بود که نظامیان فورا به این شبکه نیز حمله کرده و آن را نیز به مدت دو ساعت به اشغال خود درآوردند. به باور اغلب کارشناسان رسانه ای و سیاسی ترکیه، نقطه عطف و بزرگ ترین دستاورد رسانه ای، همین اقدام سی.ان.ان ترک بود و البته به موازات آن، این شبکه، خبرگزاری دوغان، کانال دی و تمام رسانه های متعلق به خانواده آیدین دوغان – که اتفاقا از مخالفین اردوغان است - مداوما در مورد ضرورت حفظ دولت و دموکراسی صحبت می کردند و خاطرات تلخ کودتای 1980 را برای مردم بازگویی می کردند.
این کودتا، به همه کشورهای منطقه نشان داد که اگر پدیده ای به نام رسانه های پویای بخش خصوصی وجود نداشته باشد، تنها با رسانه حکومتی، نمی توان امنیت جامعه را حفظ کرد و هدایت افکار عمومی را در اختیار گرفت. شاید به همین خاطر بود که کودتاگران قصد داشتند تا با منفجر کردن تجهیزات ساختمان قلب مرکز ماهواره ای ترک ست، فعالیت همه رسانه های ترکیه را متوقف کنند، اما به هدف خود دست نیافتند.
در کنار تلویزیون ها، تویتر و دیگر شبکه های اجتماعی نیز به داد دولت ترکیه رسیدند و همان پدیده ای که به عنوان مثال در ایران، در بسیاری از اوقات از آن برای انتقال شایعه، توهین و فحش، جوک های سطحی و مطالب مبهم و عجیب استفاده می شود، به مثابه یک جریان و سپهر رسانه ای قدرتمند عمل کرد. خلاف تصوراتی که به وجود آمده، فضای رسانه ای در ترکیه، بسیار آزاد، پویا و قدرتمند است و اگر چه دولت برای فعالان رسانه ای منتسب به گروه های خطرناکی که امنیت ملی کشورشان را تهدید می کنند، جزاهای سنگین و محدودیت های بسیاری به وجود می آورد، اما در تابلوی کلان، ترکیه کشوری است با صدها مجله، ده ها روزنامه، سیصد شبکه تلویزیونی غالبا متعلق به به بخش خصوصی و طیف های میلیونی خوانندگانی که هر روز برای خریدن و خواندن روزنامه و مجله، وقت و انرژی می گذارند. در ترکیه بیش از یک هزار نفر، ستون نویس حرفه ای فعالیت می کنند که بسیاری از آنها با درآمدهایی که از رسانه ها دریافت کرده اند، میلیاردر شده اند. در یک کلام، در ترکیه، رسانه یکی از محکم ترین و مهم ترین ستون های دموکراسی است و فعالان رسانه ای نیز، شانیت و جایگاه ویژه ای دارند.
3.آگاهی تاریخی، بیداری ملی
گفتیم که اغلب افرادی که در شب کودتا برای دفاع از دولت و دموکراسی به میدان ها رفتند و از تانک و سلاح مهاجمین کودتاگر نهراسیدند، هواداران حزب عدالت و توسعه بودند؛ اما چنین چیزی به این معنی نیست که دیگر طیف های مردمی ترکیه، در شکست نظامیان خودسر، نقشی نداشتند. واقعیت این است که در ترکیه، همه طیف های مردمی، از کودتاها، خاطرات تلخی به خاطر دارند و از اسلامگرا تا کمونیست، از ترک افراطی تا کُرد و علوی و دیگر عناصر مختلف قومی و سیاسی و دینی، همه و همه، زخم خورده کودتا و اقدامات خشن حکومت های نظامی هستند و این آگاهی تاریخی و بیداری ملی، سبب شد که تقریبا هیچ کسی در ترکیه به صرافت این نیفتد که به خاطر مخالفت با اردوغان و حزب عدالت و توسعه، تیشه به ریشه کشورش زده و از نظامیان آنارشیست حمایت کند. چرا که این آگاهی در مردم ترکیه به وجود آمده که مردم یک ملت، در هر حال و با وجود هر تفاوت و اختلافی، همگی بر یک کشتی سوار شده اند و منطقی نیست که برای رسیدن به آرزویی همچون مرگ رقیب و مخالف، آرزو کنند که کشتی غرق شود.
سخن آخر
شاید بتوان با تحلیل برخی از ابعاد کمتر مورد بحث قرار گرفته کودتای ترکیه، از این رویداد عجیب و پرهزینه درس هایی فرا گرفت و به این اندیشید که در معادلات سیاسی و امنیتی امروز کشورهای منطقه، اگر با یک دید تطابقی و مقایسه ای به رویداد مزبور بنگریم، تکرار چنین اقدام هولناکی در شرایط متفاوت و کشورهای متفاوت، می تواند چه نتایج و پیامدهایی به دنبال بیاورد.
۳۰ تير ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]