واضح آرشیو وب فارسی:فارس: عسگراولادي در گفتگو با فارس: حسنعلي منصور مجازات شرعي شد
خبرگزاري فارس: عسگراولادي با اشاره به اينكه اعدام انقلابي حسنعلي منصور با حكم شرعي آيتالله ميلاني صورت گرفته بود، گفت: اعدام انقلابي وي به حكم يك مرجع تقليد بود و ترديدي در آن نيست كه بايد انجام ميشد.
حبيبالله عسگراولادي دبير كل جبهه پيروان خط امام و رهبري در گفتگوي اختصاصي با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس با اشاره به اين كه فلسفه تشكيل هيئتهاي مؤتلفه اسلامي بنيان يك حكومت ديني با الهام از رهنمودهاي امام خميني(ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي بود، گفت: امام خود در متحد كردن چند هيات مذهبي در تهران و مرتبط كردن آنها در متن مردم پايه ريزي كردند.
عسگراولادي با بيان اين كه جريان مؤتلفه در دهه اول انقلاب در متن مبارزات قرار داشت و در دهههاي بعد نيز نقش آفرينيهاي بديعي از خود نشان داد، اظهار داشت: هيئتهاي مؤتلفه اسلامي مشي مسلحانه را به عنوان هم استراتژي، هم تاكتيك قبول نداشت و تلاش ميكرد يك جريان سياسي، مذهبي باشد و با بهرهگيري از متن مردم ميخواست شعار «ما همه سرباز توايم خميني؛ گوش به فرمان توايم خميني» را عملياتي كند؛ منتهي در قضيه كاپيتولاسيون رژيم به سمتي رفت و با تبعيد مرجع تقليد شيعيان جهان حضرت آيتالله امامخميني(ره)، استقلال و شرف مملكت را فروخت و حيثيت يك ملت بزرگ را به حراج گذاشت، لذا لازم بود يك پاسخي به رژيم وابسته آمريكا داده شود كه شايسته همان فضا باشد، بنابراين صداي شليك گلوله محمد بخارايي كه گلوي حسنعلي منصور را دريد سكوت سنگين استبداد را شكست، آمريكا و رژيم فهميدند جوانان پاكي از همين ملت هستند كه زير بار ننگ وابستگي به اجنبي نميروند.
دبير كل جبهه پيروان خط امام و رهبري ادامه داد: شهيد حاج صادق اماني در بيانات خود به كرات قبل از دستگيري و در زندان قبل از شهادت اظهار ميداشتند كه فتواي قتل منصور را آيتالله ميلاني و تعدادي ديگر از مجتهدان صادر فرمودند كه شاخه اجرايي هيئتهاي مؤتلفه آن را عملي ساختند و در رأس اجراي اين حكم الهي، همين 4 نفر شهيد بزرگواري هستند كه با همراهي شهيد مهدي عراقي و شهيد نامدار سيد علي اندرزگو نامشان در تاريخ معاصر ما جاودانه شد.
وي در پاسخ به اين سئوال كه طراحان گروه مجاهدان مؤتلفه چه كساني بودند؟ گفت: شهيدان حاج صادق اماني، محمد بخارايي، رضا صفار هرندي، و مرتضي نيكنژاد در مركزيت اين تصميمگيري و اجرا بودند. شهيد عراقي و حاج هاشم اماني، بنده، آقاي حاج حيدري، آيتالله انواري، مرحوم حاج احمد شهاب و برخي ديگر همپرونده آن شهيدان بوديم.
عسگراولادي با بيان اين كه اگر بخواهيم مفهوم كاپيتولاسيون و آثار و نتايج آن را در مملكت بدانيم، بايد نطق شجاعانه و مشهورانه امامخميني(ره) كه در تاريخ 4 آبان 43 در مخالفت با كاپيتولاسيون ايراد شد، چند بار دقيق بخوانيم و نوار آن را گوش دهيم، اظهار داشت: نطق با كلمه استرجاع «انا الله و انا اليه راجعون» و گريه حضار شروع ميشود و ضمن بيان حقيقت كاپيتولاسيون، دولت و رژيم شاه و سياستهاي آمريكا و رژيم صهيونيستي را به شديدترين وجه ممكن به باد حمله و استيضاح ميگيرد؛ نطق امام ساده و قاطع همه سران رژيم را با اسم و رسم خائن به ملت معرفي ميكند.
وي، حسنعلي منصور را يكي از مهرههاي پليد رژيم شاه و وابسته به جريان فراماسونري و سرسپرده آمريكا و رژيم صهيونيستي خواند و گفت: كثيف ترين و خطرناك ترين خيانت به ملت به دست او و دولت او يعني قضيه كاپيتولاسيون و تبعيد رهبر اسلام خواهان يعني امام (ره) به تركيه عملياتي ميشد كه با مقاومت امام و ملت خوشبختانه تيرشان به سنگ خورد.
عضو ارشد حزب مؤتلفه ادامه داد: اعدام انقلابي حسنعلي منصور در جهت حفظ منافع و مصالح ملي بود و آثار آن در تاريخ معاصر در خصوص تداوم مقاومت ملت ايران در برابر بيگانگان انكار ناپذير است. اگر شما بخواهيد مفهوم منافع ملي را سال 43 درك كنيد بازبايد به نطق درباره كاپيتولاسيون از حضرت امام(ره) مراجعه كنيد؛ امام فرمودند؛ استقلال ما را فروختند، چراغاني كردند و پايكوبي كردند، عزت ما را پايكوب كردند عظمت ايران از بين رفت، عظمت ارتش ايران را پايكوب كردند، قانوني به مجلس بردند، اگر يك خادم آمريكايي يك آشپز آمريكايي مرجع تقليد شما را در وسط بازار ترور كند، پليس ايران حق ندارد جلوي او را بگيرد، دادگاههاي ايران حق محاكمه او را ندارد؛ آيا استقلال ما را بفروشند ما ساكت باشيم؟ درك ما به منافع و مصالح ملت در آن زمان بر ميگشت، به همين نطق شورانگيز و تاريخي، در اين نطق تكليف همه را امام مشخص كردند. علما، بازرگانان حتي رهبران جهان اسلام و ... تكليف ما هم مشخص شد.
عسگراولادي پيرامون نقش شهيد اندرزگو در اعدام انقلابي منصور اظهار داشت: نقش شهيد اندرزگو در تاريخ معاصر ما يك نقش متهورانه و تاريخساز بوده است؛ او هم يك عضو خالص از جامعه انقلابي ما بوده و همكارياش با مؤتلفه اسلامي و ديگر گروههاي سياسي در زندگينامهاش منعكس است؛ از زمان اعدام منصور او فراري بوده و غيابا ًاو را به اعدام محكوم كرده بودند.
وي ادامه داد: پايگاه اجتماعي - سياسي و خاستگاه حزب موتلفه اسلامي و شهداي آن از طبقه خاصي نيست. همين مردم كوچه و خيابان همين مردمي كه در مساجد در صفوف جماعت در كنار هم مينشينند، يكي معلم است يكي كاسب است، يكي مهندس است يكي دكتر و با هيچ تشخيص به اسلام و نظام و امام اخلاص و ارادت ميورزند، ساخت و بافت اعضا و تشكيلات موتلفه را تشكيل ميدهند. در شوراي مركزي موتلفه از دكتراي فيزيك گرفته تا يك معلم ساده با يك كاسب يك دانشجو و يك استاد دانشگاه و يا يك روحاني مبارزه و طلبه مجاهد همه در كنار هم هستند.
وي ادامه داد: اينطور نيست كه همه بازاري يا دانشگاهي باشند، زندگي همه آنها مشخص است. مردم با آنها آشنايي دارند در انتخابهاي مختلف به آنها راي دادند. خدمات آنها هم به نظام و انقلاب مشخص است.
عسگراولادي در پاسخ به اين سئوال كه آيا هدف پسنديده گروه جهاد مسلحانه مؤتلفه، وسيله را كه ترور بوده توجيه ميكند يا نه؟ گفت: هدف وسيله را توجيه نميكند اما بحث ترور از ديدگاه اسلام يك چيز است بحث مجازات يك فاسق فاجر و خائن به ملت كه با حكم حاكم شرع به اعدام محكوم شده است، چيز ديگري است؛ اعدام انقلابي حسنعلي منصور مستند به حكم يك مرجع تقليد بود و ترديدي در آن نيست كه بايد انجام ميشد؛ شاهد بر اين مدعا سخن شهيد بزرگوار صادق اماني در بيدادگاه رژيم منحوس پهلوي در پاسخ رئيس دادگاه اين بود؛ «مرجع تقليد ما فرموده بود در شرايط تحمل كاپيتولاسيون، مسلمان نيست هر كس فرياد نزد و ايمان ندارد هر كس از مرگ بترسد و ما فكر كرديم در شرايط كنوني رساترين فرياد كه همه مسلمانان و تمامي جهان آن را بشنوند فرياد از لوله سلاح است».
وي افزود: ديدگاه امام در مورد حزب مؤتلفه اسلامي در كتب تاريخ معاصر منعكس است و در مورد شخصيتهاي مؤتلفه معلوم است، اما اينكه ما بگوييم همه اعمال و رفتار كردار و گفتار ما در مؤتلفه مورد تائيد امام بود هيچوقت چنين ادعايي نداشتيم و نداريم بويژه اينكه امام 15 سال تبعيد بودند و ما در زندان بوديم؛ اينطور نبود كه ما همه كارهايي كه ميكرديم مستند به اذن ايشان بوده باشد. ايشان نمايندگاني در مؤتلفه اسلامي داشتند و ما به آنها رجوع ميكرديم مثلاً با شهيد مطهري، شهيد بهشتي و ديگر بزرگان روحاني مرتبط بوديم. اساساً شوراي افتاء يا شوراي روحانيت مؤتلفه اسلامي قبل از انقلاب متشكل از همين عزيزان بودند. با مراجع عاليقدر تشيع همواره در ارتباط بوديم.
*گفتگو از محمد صادق زماني
انتهاي پيام/
شنبه 25 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 192]