واضح آرشیو وب فارسی:لنگه نیوز: در انتخابات اخیر مجلس، پایتخت نشین ها همسو با گفتمان اصلاح طلبی و اعتدالگرایی مبنا را تکمین بر آری گفتن به نامزدهای اصلاح طلب قرار نهادند.تهران به عنوان جغرافیای سیاسی تمام جناح بندی های سیاسی تاثیرگذار همواره آبستن بسیاری از دوران های گذار – گفتمان سازندگی، اصلاحات، عدالت، اعتدال- پس از انقلاب ۱۳۵۷ بوده است. نتیجه این کنش و واکنش ها، مبین این نگرش است که شهروندان این کلانشهر با توجه به تجربه تاریخی و عبور از بحران های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی همواره به این بلوغ سیاسی رسیده اند که مبنای رای دادن را بر «حزب گرایی» قرار دهند. در انتخابات اخیر مجلس، پایتخت نشین ها همسو با گفتمان اصلاح طلبی و اعتدالگرایی مبنا را تکمین بر آری گفتن به نامزدهای اصلاح طلب قرار نهادند. هرچند فضای باز سیاسی به نفع آنها لحاظ نشده بود و پرچمداران اصلاح طلبی یکی پس از دیگر رد صلاحیت شدند- در غرب استان هرمزگان نیز سید عبداله حسینی از این قاعده مستثنی نبود- بدین خاطر بخشی از فضای امید برای دوستداران فضای باز سیاسی و رفع تنش با جوامع بین المللی از بین رفت ولی این محدودیت ها نتوانست هدف را به شکست نزدیک کند زیرا اصلاح طلبان با اجماع و وحدت رویه و پند گرفتن از نتیجه انتخابات سال ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ توانستند لیست ۳۰ نفره ای تحت عنوان «لیست امید» منتشر کنند اما مشکلی که به عقیده بسیاری از صاحب نظران قبل از برگزاری انتخابات وجود داشت عدم شناخت کامل و دقیق کارآمدی و تدبر این لیست ۳۰نفره بود و اینکه در شطرنج سیاست، سربازان اصلاح طلب در مقابل شاه و وزیر اصولگرا باید به مقابله نابرابر تن در می دادند این انگاره در کاندیداتوری خالد زمزم نژاد نیز مشهود می باشد اما با اعلام حمایت قاطع سید محمد خاتمی و هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی به عنوان رهبر اصلاحات، سازندگی و اعتدال هر ۳۰نفر اعضای لیست امید با وجود عدم معروفیت لازم با قاطعیت به مجلس راه یافتند البته حکایت پدر و پدرخواندگی رهبران اصلاحات، سازندگی و اعتدال برای لیست امید همانند پدرخواندگی سید عبداله حسینی برای خوانش سیاسی آقای زمزم نژاد نیز می توان تفسیر کرد در صورتی که همفکران و هم جبهه ای های احمد جباری در قالب ائتلاف بزرگ اصولگرایان در تهران از جمله اشخاصی چون؛ حداد عادل، توکلی، نادران و… همگی رتبه سی و یکم به بعد از با شکست تجربه کردند و این شور و امید تهران نشین ها به گفته محمدرضا عارف همه اصلاح طلبان را شکه کرد. در معادله انتخاباتی غرب استان هرمزگان نیز نتیجه با اکثریت آرا بدون حد نصاب به خالد زمزم نژاد رسید تا هماهنگی و همکلام بودن عقیده و مرام فکری تهران نشینان با مردم غرب استان هرمزگان آشکارتر شود اما این بار در دور دوم همانند ۵۶ حوزه دیگر قرعه به نام اصلاح طلبان غرب استان نهاده شده تا از انتخابات اردیبهشت، بهار دیگری همانند لیست امید خلق کنند تا بدین طریق به مردم کلانشهرها بفهمانند که بلوغ سیاسی این منطقه در صورت بعد مسافت جغرافیایی و تفاوت های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در حال شکوفایی است و گفتمان «تحزب» اصلاح گرایی جای خود را به وعده و وعیدهای عمرانی ناچیز روستایی و نگاه قومیتی و قبیله ای صرف داده است. با تشریح مقدمات فوق، هدف این مقاله در باب شفاف سازی پرستیژ «نمایندگی» می باشد که نماینده، نمود خواسته های مردم منطقه و واسط دولت با ملت می باشد و هر نماینده ای سعی دارد حداکثر مطالبات ناحیه تحت نمایندگی خود را به منصه ظهور برساند اما این مطالبات و خواسته ها در فضای اداری صرف حاصل نمی شود و بهروری بیشتر حاصل جمع تعامل شخصیت حقوقی نماینده با گروهها و نهادهای حامل قدرت از جمله قوه مقننه و مجریه را شامل می شود. اگر شخصیت حقوقی نماینده در قبال خواسته های مردم را به عنوان «نمود» در نظر بگیریم پس شخصیت وی در قبال جبهه بندی سیاسی را «نماد» می توانیم تفسیر نماییم. به عبارت دیگر، نمود تمام نمایندگان در قبال شهروندانشان مشترک است اما اصلی که موجب برتری و قدرت نمایندگان در قبال یکدیگر می شود در زیر مجموعه شدن با افراد سیاسی، احزاب، اصناف و در مجموع گروههای دارای قدرت است. در مرام سیاسی شهروندان دارای بلوغ سیاسی توسعه یافته تر همانند کلانشهرهای ایران از جمله تهران همواره سعی می شود نماد بر نمود ترجیح داده شود زیرا نماد به نماینده هویت و پرستیژ می دهد و نماینده خود را در قبال عملکرد سیستم همفکران خود موظف می سازد تا مبادا از خط مشی موعود خود دوری کنند و هر کدام از نمایندگان در برابر اقدامات هم حزبی ها و اتئلاف های خود مسئول و سهیم می باشند. به عبارت دیگر، شهروندان به خود نماینده به صورت صرف و تنها رای نمی دهند بلکه به مجموعه و جبهه خاص با رویکرد و سیاست مشخص رای می دهند. در صورت تعمیم این سخن به نماینده اصولگرای فعلی احمد جباری می توان این برداشت را ارائه نمود که وی به لحاظ «نمادی» یا حزبی در لیستی حضور دارد که نمایندگان مخالف برجام در آن جای دارند از جمله این اشخاص؛ قاسم جراره، کوثری، آلیا، مقیمی، خسروی و … هستند و در حالی که اشخاصی چون علی لاریجانی و کاظم جلالی و علی مطهری و سایر همفکران این اشخاص به لحاظ مشی اصولگرایی در مخالفت با آرا و عملکرد بعضی اشخاص حاضر در لیست در مجموعه ائتلاف بزرگ اصولگرایان نام نویسی نکردند. این نکته تلنگری می باشد به خالد زمزم نژاد که در صورت ورود به مجلس به نمایندگی طیف اصلاح طلب همواره باید جوابگوی اقدامات احزاب و گروههای همفکر و هم رویه خود باشد و در صورت وجود عنصر غیرهماهنگ و وجود قوانین مخالف با مصلحت ملی و منطقه تحت نمایندگی سکوت را بر قرار ترجیح ندهد. در مجموع می توان نتیجه گرفت، آری گفتن به خالد زمزم نژاد همانند بیعت مجدد با نماد سیاست ها و عملکرد هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، علی مطهری، محمد رضا عارف، سعید حجاریان و سایر بزرگان اصلاح طلبی و از همه مهم تر رهبر اصلاحات می باشد و آری گفتن به احمد جباری همانند تجدید میثاق با مسئولین و صاحب منصبان دو دوره گفتمان عدالت محور با ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد و ائتلاف بزرگ اصولگرایی در قالب جبهه پایداری می باشد. به قلم مسعود روستاقی کارشناس ارشد علوم سیاسی از دانشگاه رازی کرمانشاه
دوشنبه ، ۲۳فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: لنگه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5]