واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > دیدگاه ها - آیا کسی هست که بتواند به انبوهی از مسافرانی که در سیل قم، عزیز خود و یا اموالشان را از دست دادهاند پاسخگو باشد؟ تصاویری که از سیل روز 11 فروردین 1388 در شهرستان قم منتشر شده و بر روی بسیاری از سایتهای خبری داخلی و بینالمللی قابل مشاهده است بیش از هر چیز یک واقعیت را نشان میدهد: این که مدیریت شهری ما تا چه اندازه به آموزههای آبخیزداری شهری بیتفاوت بوده و همچنان به نابخردانهترین شکل ممکن، فقط تا نوک بینی خود را میبیند! همه افرادی که تاکنون گذرشان به شهر قم افتاده، لابد متوجه خشکهرود قمرود و عرض و عمق نسبتاً قابل توجه آن شدهاند که چگونه از مرکز شهر عبور کرده و از کنار جوار مرقد حضرت معصومه (ع) و ساختمان حوزه علمیه قم میگذرد. آن معبر عریض و نسبتاً عمیق بیش از هر چیز یک واقعیت را نشان میدهد؛ واقعیتی که البته در شمار اصلیترین قوانین حاکم بر مناطق خشک و بیابانی جهان است. این که حجم رخداد سیلهای عظیم با میزان قابل توجهی از هرزآب در این مناطق بسیار چشمگیر است؛ هر چند که تعداد و فواصل زمانی وقوع رخداد سیل شاید کم و نسبتاً طولانی باشد. با این وجود، تقریباً تمامی مردم بومی ساکن در قم دستکم چند بار شاهد وقوع سیل و طغیان قمرود در طول زندگیشان بودهاند و یا از پدرانشان در این باره شنیدهاند. نگارنده نیز خود به عینه تاکنون دوبار شاهد طغیان رودخانه قمرود و پرشدن ظرفیت این رودخانه که از مرکز شهر عبور میکند - حتی پیش از احداث سد 15 خرداد - بوده است. این مقدمه را گفتم تا شگفتی خویش را از طرح موسوم به درآمدزایی شهرداری قم برای تبدیل حریم رودخانه قم به پارکینگ عمومی اعلام نمایم! شگفتآورتر و تأسفبارتر آن که مدیران شهر قم به این هم اکتفا نکرده و بخش دیگری از بستر رودخانه را هم به خیابان تبدیل کرده تا بدینترتیب از گرههای ترافیکی شهر بکاهند! سال گذشته در بازدیدی که به اتفاق همکاران مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان از منطقه داشتم، به صراحت به این موضوع پرداختم و چندین عکس هم از عملیات ساختمانی نابخردانهای که در بستر این خشکهرود در جریان بود - آن هم برای زیباسازی منظر - گرفتم. نکته عبرتآموز این بود که ظاهراً اغلب کارشناسان امور آب استان هم با این اقدام شهرداری و استانداری قم مخالفت کرده و هشدار داده بودند که ممکن است، چنین سازهها و موانع فیزیکی سبب افزایش خسارت ناشی از سیل را به بار آورد. نگارنده خود، وقتی در پاییز سال گذشته با مسئول پارکینگ رودخانه قم(!) صحبت کرده و به او وقوع چنین روزی را هشدار میدادم، با این پاسخ حیرتانگیز مواجه شدم: «آقای مهندس! نگران نباش؛ آنقدر پول از محل پارکینگ درآوردهایم که اگر همه تأسیسات ما را هم آب ببرد، دوباره بتوانیم با بخشی از آن، مجدداً خسارتها را جبران کنیم!» حالا آن روز فرارسیده و البته نهتنها تمامی تأسیسات شهرداری قم کاملاً نابوده شده است، بلکه دستکم 2 نفر از هموطنان ما کشته و 4 نفر دیگر هم مفقود شدهاند اما آیا کسی هست که بتواند به انبوهی از زائرین و مسافرانی که در سیل قم، عزیز خود را و یا اموالشان (اتومبیل و تمامی مدارک معتبر و باارزششان) را از دست داده و بعضاً دچار جراحت و ناراحتیهای روحی شدید شدهاند، پاسخگو باشد؟ به راستی مقصر اصلی در بروز این احمقانهترین سیل جهان کیست؟ روز گذشته با آقای مهندس ادنانی مسئول منابع طبیعی مرکز تحقیقات استان قم صحبت میکردم، ایشان میگفت: به زودی گزارشی از این واقعه تهیه خواهند کرد و تصاویر مربوطه را برای نگارنده ارسال میکنند. همچنین آقای مهندس فتاحی، رئیس بخش آبخیزداری همان اداره نیز گفتند که بعد از مشخص کردن دوره برگشت سیل، گزارشی را تنظیم و به ستاد خواهند فرستاد. شب گذشته نیز در گفتگو با آقای مهندس چنانه، مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور باخبر شدم که متأسفانه ابعاد خسارات وارده به استان بسیار چشمگیر و وحشتناک بوده و ایشان گفتند که این سیل سبب ناراحتی اغلب مدیران سازمان را فراهم آورده که چرا نباید به آموزههای آبخیزداری و به ویژه آبخیزداری شهری در مدیریت کلانشهر قم توجه شود؟ افزون بر آن، خسارات فراوانی به اراضی و سازههای کشاورزی استان وارد آمده که میزان آن در یک برآورد اولیه به بیش از 80 میلیارد تومان میرسد (16 برابر بودجه سالانه بزرگترین نهاد متولی تحقیقات در حوزه منابع طبیعی کشور)! امید است این درس تلخ بتواند سبب خیر شده و از این پس عملاً و عمیقاً یادبگیریم و بپذیریم که برای حکومت بر طبیعت، باید از قوانین آن پیروی کرد و نه گردنکشی! موخره: در تاریخ آمده است که در سال 1352 هجری قمری، سیلی بزرگ در شهر قم رخ داد که منجر به نابودی سه هزار باب منزل مسکونی شد! عجیب است که پس از گذران نزدیک به 80 سال از آن زمان و با وجود میلیاردها میلیارد هزینه برای این شهر و پیشرفت دانش مهندسی، همچنان خبرها حکایت از آن دارد که در سیل 11 فروردین 1388 هم دست کم به 3 هزار باب منزل مسکونی در مناطق یک و دو شهر قم خسارت وارد آمده و افزون بر آن، منازل بسیاری در شهرک پردیسان قم تخریب شدهاند. افزون بر آن 4 هزار رأس دام تلف شده، 100 رشته کاریز کور شده، اراضی کشاورزی و گلخانه بزرگ کوثر نابود شده و چندین نفر هم کشته یا ناپدید شدهاند! راستی چرا همزمان با پیشرفت فناوری و افزایش غنای علمی آدمیان، باید شاهد افزایش خسارت ناشی از سیل باشیم؟ و چرا نعمتی مانند سیل را باید به همین راحتی به نقمت بدل سازیم؟! محمد درویش darvish100.blogfa.com دلسرد نمیشوم استادی که هر چند دقیقه یک بار تلفظ آدم را تصحیح کند(با وجود این که خودش لهجه اتریشی دارد در انگلیسی حرف زدن) یا کلمهای که استفاده کردهای را تغییر دهد و یا به هر بهانهای بخواهد ایرادهای جزئی بگیرد وسط یک ارائه یک ساعت و نیمه. آن هم نه به محتوا بلکه همین هایی که گفتم را چطور طبقهبندی میکنید؟ استاد محترم که مسن هم هست و اولین مواجههاش با من پرسیدن این سوال بود که کجایی هستم. استادی که تنها خارجی (غیر اتریشی) کلاسش هستم و جزو معدود افرادی که وقتی میپرسد از جمع فلان کتاب را چه کسی خوانده دستم را بالا میبرم و در بحثها شرکت میکنم نه مثل اکثریت خاموش کلاس که بر و بر فقط نگاه میکنند. نمیخواهم بگویم نژادپرست است اما یک جور خط کش نژادی دارد توی ذهنش که معلوم است من را کجا با آن معیار زده است. خط کشی که مدام در جستجوی خطاهای آدم باشد و بخواهد تذکر بدهد. در این مملکت همه جور آدمی پیدا میشود. میخواهم ماجرا را این طور ببینم که اینها استانداردهایشان بالاست و بیش تر از آن که بهبه و چهچه بشنوی ازشان غرغر و تذکر میشنوی. به خصوص از مسنترهایشان. میخواهم این طور ببینم که ربطی به نژاد ندارد ماجرا. اقتضای سن و فرهنگشان است لابد. مریم مومنی / خواب زمستانی blog.maryammomeni.com
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 390]