واضح آرشیو وب فارسی:اعتماد: به احتمال فراوان این رقم ناشی از محاسبات مراجع بین المللی است که آقای توکلی از متن آنها نقل کرده و به جای سال 1386، سال 2007 را ذکر کرده اند. این اظهارنظر پاسخ روشنی است به کسانی که سوال می کنند، چرا ایران با وجود 700 تا 800 میلیارد دلار درآمد نفتی در دوره دولت اصولگرای احمدی نژاد، شاهد رشد اقتصادی نبوده است؟ بر اساس گزاره آقای توکلی می توان پاسخ داد که این پول ها صرف خسارت های ناشی از فساد شده است. تا اینجای بحث نکته مهمی وجود ندارد چراکه همه نسبت به وجود این مشکل و عوارض آن اتفاق نظر دارند. مساله اصلی اینجاست که در سال 1386، مجلس هفتم و سپس مجلس هشتم و بعد از آن مجلس نهم فعلی در مصدر امور بوده است؛ و در همه موارد آقایان اصولگرا نه تنها اکثریت بلکه اکثریت قاطع و غالب را داشته اند و هیچ مانعی جلوی پای آنان برای نظارت بر دولت اصولگرای همسو با خودشان نداشته اند. آنان می توانستند به وزرای صالح رای دهند. می توانستند فارغ از ترس همیشگی که از اصلاح طلبان دارند، وزرا را استیضاح یا تحقیق و تفحص کنند یا در جلسه علنی یا حتی غیرعلنی سوال کنند. خلاصه هیچ مانعی جلوی آنان وجود نداشته است. حال سوال اینجاست که چرا در آن زمان به چنین مساله ای توجه نکردند و اکنون پس از 9 سال باید بیان شود؟ توجه کنیم که این مشکل را درباره اصلاح طلبان بیان می کردند. اگر این نمایندگان آن موقع اطلاع داشتند، چرا اقدام موثر و عملی برای جلوگیری از فساد یا حل این مشکل نکرده اند؟ آیا حل آن خارج از اختیارات مجلس بوده است؟ به علاوه اگر در آن زمان و طی این 9 سال نتوانستند، هیچ اقدامی کنند، بلکه فساد در آن دولت و مجالس تشدید شد، چه تضمینی وجود دارد که حضور دو یا چندباره آنان در مجلس منجر به بهبود این مشکل شود؟ از سوی دیگر، این حد از اتلاف منابع که بسیار عظیم است، آیا هیچ مسوول و مقصری نداشته است؟ اگر نه، پس بفرمایید که دور سیاست و عدالت را باید خط کشید. چطور هر روز انواع و اقسام دادگاه ها برای کوچک ترین جرایم حتی درآوردن پول از صندوق صدقات، وجود دارد و زندان ها از مجرمان کوچک و متوسط پر شده است، ولی وقتی به چنین خساراتی می رسیم، هیچ کس مورد پرسش حقوقی و کیفری قرار نمی گیرد؟ مگر ممکن است؟ و در نهایت اگر کسانی باید مسوول و مقصر این وضع شناخته شوند، آنان چه کسانی هستند؟ آیا باید مجریان دولتی را فقط مسوول دانست؟ در این صورت چرا کسی را معرفی نمی کنید، یا سیاستگذاران و ناظران امور نیز باید مورد سوال واقع شوند؟ چرا این پرسش ها طرح می شود؟ قصد مچ گیری نیست بلکه هدف این است که اگر حرفی می زنیم باید به تبعات و الزامات آن متعهد باشیم. این کار مثل این می ماند که یک نفر دچار خون ریزی شود و خیلی راحت به عنوان پزشک کنار او بنشینیم و توضیح دهیم که با ادامه این مقدار خون ریزی، این بیمار 10 دقیقه دیگر فوت خواهد کرد! و تمام وقت خود را صرف توضیح این مشکل کنیم! در حالی که وظیفه ما به عنوان پزشک اقدام برای جلوگیری از خونریزی است و نه فقط شرح ماجرا. از سال 2007 تا 2016، 9 سال می گذرد. کدام اقدام حتی کوچکی برای جلوگیری از خون ریزی این بیمار انجام شده است؟ اگر اصولگرایان نمی توانند در این باره پاسخ دهند، چگونه وجدان خود را قانع کرده اند که دوباره وارد انتخابات شوند و از آن مهم تر اینکه شعار معیشت و امنیت و پیشرفت بدهند؟! پیشرفت با این حد از فساد چگونه ممکن است؟ وقتی آن درآمدهای کلان نفتی دود شد و هوا رفت و شاید هم به زمین های خاصی فرو رفت، چگونه می توان شعار معیشت سر داد؟ کدام کشور است که با فساد در این حد بتواند امنیت پایداری را برای مردم خود تامین کند؟ این درست است که گفته اید، مواظب ترفندهای دولت ها در زمان انتخابات باشید. ولی مساله این است که بیشتر کسانی که در گذشته و در دوره حاکمیت بلامنازع اصولگرایی از این ترفند استفاده کردند، اکنون در لیست ائتلاف اصولگرایان هستند. آیا نباید به آنها حساس بود و اجازه نداد که این افراد در مصدر امور قرار گیرند؟ امیدواریم برخی نمایندگان اصولگرا که در مقاطع خاصی حدی از استقلال را از خود نشان داده اند، این بار نیز اجازه ندهند که خط میان آنان و طرفداران و شیفتگان دولت سابق خلط شود. چنین وضعی به ضرر این نیروهاست.
سه شنبه ، ۲۷بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اعتماد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]