واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: بررسى دكترين روساى جمهور آمريكا در قبال ايران پس از جنگ سردمجسمههاى حماقت
ادامه از صفحه 7
2 -تقويت كشورهاى دوست و محافظه كار غرب: وقوع انقلاب يكسرى تحولات را در كشورهاى حاشيه خليج فارس بهوجود آورد و با توجه به شكاف اجتماعى و بحران مشروعيتى كه در رژيمهاى حاكم منطقه وجود داشت نگرانى و وحشت را در بين حكام كشورهاى منطقه افزوده و در پى تجاوز عراق به ايران عربستان با حمايت آمريكا شوراى همكارى خليج فارس را تشكيل داد. در واقع تشكيل اين شورا اقدامى عليه انقلاب ايران بود.
آمريكا درصدد القاى اين نظريه به كشورهاى شوراى همكارى خليج فارس بود كه ايران درصدد تسلط بر منطقه است و مىخواهد خليج فارس را به عنوان يك درياى ايرانى در تصرف داشته باشد.
بنابراين حمايت همه جانبه آمريكا از شورا تشديد شد. و در طول جنگ ايران و عراق اعضاء شورا كمكهاى فراوانى را در اختيار بغداد قرار دادند.
-3حمايت و تقويت عراق در طول جنگ با ايران: با تجاوز عراق به ايران، گرچه ابتدا آمريكا اعلام بيطرفى كرد. اما استراتژى اين كشور در اين جنگ استراتژى موازنه مثبت بود. يعنى سياستى را در پيش گرفت كه هر دو طرف جنگ شكست بخورند. هنرى كيسنجر در سال 1981 با صراحت اعلام كرد كه «نفع نهايى آمريكا در آن است كه هر دو طرف شكست بخورند.»
اما اين سياست دوام چندانى نياورد و در سال 1363 ش به دنبال پيروزيهاى ايران در جنگ ، آمريكا سياست خود را به موازنه منفى تغيير داد و آشكارا از عراق حمايت كرد و مهمترين اقداماتى كه در حمايت از عراق به عمل آورد تحريم تسليحاتى ايران بود كه در سال86 -1985 صدور هر گونه اقلام مندرج در فهرست اقلام نظامى آمريكا را به هر نحو (فروش، كمك و اجازه) به ايران ممنوع كرد.
همچنين امريكا 12 ميليارد دلار از دارايىهاى ايران را در بانكهاى آمريكا بلوكه كرد. حذف نام عراق از فهرست كشورهاى تروريستى در اوايل فوريه 1982 و اعطاى اعتبارات مالى در حدود يك ميليارد دلار در سال 1987 و در اين ميان و مهمتر از همه كمكها اطلاعاتى و جاسوسى آمريكا به عراق در طول جنگ بود و در سال 1981 هواپيماهاى آوا كسى را در اختيار عربستان قرار داد كه اخبار و تحركات نيروهاى ايرانى را در اختيار عراق قرار مىداد. خود صدام حسين نيز شخصاً به اين امر اشاره كرده است.(10)
شدت اين حمايتها تا آنجا بود كه بعد از جنگ بسيارى از مقامات آمريكايى به حمايت علنى آمريكا از عراق اشاره كردند به عنوان مثال جورج بوش پدر اعلام كرد كه «ما براى مقابله با بنياد گرايى اسلامى ناچار شديم از عراق در جنگ عليه ايران حمايت كنيم.»
-4تقويت كشورهاى دوست و متحد آمريكا در منطقه: با پيروزى انقلاب اسلامى ايران، آمريكا براى اينكه از متحدان قديمى خود در منطقه حمايت كند. پشتيبانى از اين كشورها را افزايش داد و در راستاى مهار انقلاب، لابى كشورهاى عربى در واشنگتن خواهان افزايش توان دفاعى كشورهاى شوراى همكارى خليج فارس و حمايت از عراق در طول جنگ با ايران شدند.
آمريكا معتقد بود كه صدور انقلاب ايران، منجر به عدم ثبات ديگر دولتهاى خليج فارس و متحدين منطقهاىاش مىشود. بدين منظور «ريچارد مورفي» معاون وقت وزير خارجه آمريكا در سال 1984 گفت كه آمريكا اجازه نمىدهد كه رژيمهاى عربى خاورميانه توسط ايران بىثابت شوند و ايران دوستان منطقهاى آمريكا را تهديد كند. بنابراين تقويت اين كشورها در راستاى سد نفوذ انقلاب اسلامى ايران در دستور كار ديپلماسى آمريكا قرار گرفت و در پى آن واشنگتن شروع به تقويت نظامى كشورهاى منطقه خليج فارس و خراب كردن رابطه ايران با كشورهاى منطقه پرداخت. آمريكا سعى كرد خطر ايران را جايگزين خطر اسرائيل در منطقه كند.
بوش پدر
بوش پدر قتى كه رهبرى ائتلاف 40 كشور را در بيرون راندن عراق از كويت بر عهده گرفت و در اين زمان بود كه او، نظم نوين جهانى خود را مطرح كرد. در اين نظم نوين برقرارى عدالت و جهانى مبتنى بر حاكميت قانون و ارزشهاى آمريكايي، چند جانبه گرايى و اهميت سازمان ملل متحد در تنظيم قواعد جهاني، از اصول مهم شمرده شد. در اين ارتباط مبارزه با انقلاب اسلامى ايران نيز در چارچوب اين نظم نوين مىگنجد و شعار بوش پدر ادامه همان سياست كارتر و ريكان براى مهار انقلاب اسلامى بود و در اين دوره اقدامات جدى و آشكارى براى مسدود كردن نفوذ انقلاب اسلامى از سوى آمريكا ديده نشد.
كلينتون
با پيروزى بيل كلينتون از حزب دموكرات در انتخابات رياست جمهورى آمريكا رويكرد كمك به دموكراسي، توسعه بازار آزاد، گسترش دموكراسى و ارزشهاى آمريكايى در قالب استراتژى «گسترش» آنتونى ليك و مداخلهگرايى آمريكا در بحرانهاى بينالمللى تبديل به اصول سياست خارجى اين كشور شد.
در اين دوره سياست خارجى كلينتون در راستاى مهار و نفوذ انقلاب ايران و منزوى كردن ايران در عرصه بينالمللى و منطقهاى تدوين شد. مهمترين اين سياستها، جلوگيرى از شركت ايران در ترتيبات امنيت منطقهاى (پيمان 6+2)، تقويت دوستان منطقهاى و درنهايت مىتوان به مهار دوگانه ايران و عراق اشاره كرد.
هدف از سياست مهار دوگانه محاصره اقتصادى و تكنولوژيك ايران و عراق و انزواى بينالمللى دو كشور و جلوگيرى از كنترل منطقه توسط ايران و عراق به سود اسرائيل و كشورهاى محافظه كار عرب بود.همزمان با قانون مهار دو گانه، قانون «داماتو» يا تحريك ايران و ليبى نيز به تصويب مقامات آمريكا رسيد. كلينتون دلايل آمريكا را براى اتخاذ اين تصميم به اين شرح اعلام كرد.
-1فعاليتهاى تروريستى ايران عامل تهديد كننده صلح و امنيت تمام ملتهاست!؟
-2استراتژى حمايت از تروريسم بينالملل از جمله حمايت از فعالتيهايى كه صلح خاورميانه را به مخاطره مىاندازد!؟
-3 تلاش ايران براى دستيابى به سلاحهاى كشتار جمعي!؟
علاوه بر اين دو قانون آمريكا در دوران كلينتون اقداماتى را براى منزوى كردن و مهار انقلاب اسلامى ايران انجام داده است.
از جمله مىتوان به مخالفت بااحداث خط لوله انتقال نفت آسياى مركزى از ايران، مخالفت با مشاركت ايران در كنسرسيوم بين المللى استخراج نفت جمهورى آذربايجان و واگذارى سهم ايران به تركيه، محدود كردن اعطاى وام موسسات بينالمللى از جمله بانك جهانى به ايران، فشار به كشورهاى اروپايى براى ممانعت از سرمايه گذارى در ايران، اختصاص مبلغ 20 ميليون دلار براى براندازى جمهورى اسلامى ايران در دسامبر 1995 توسط بنوت گينگر بچ رئيس مجلس نمايندگان آمريكا و ... اشاره كرد.
اما اين اقدامات و سياستها با شكست مواجه شد و بسيارى از شركتهاى اروپايى آنها را ناديده گرفتند و در ايران سرمايهگذارى كردند.
آمريكا در اين دوره كار مهار ايران را به جاى رساند كه بودجه خاصى براى آن اختصاص داد. ولى دريغ از اينكه اينگونه تهديدات و تحريمها به جزء كمك به خود اتكاى و رشد و پيشرفت ايران سودى براى آمريكا ندارد.
جورج بوش پسر
سياست آمريكا در اين دوره در قبال ايران بيش از همه چيز تحت تاثير دو چيز قرار داشت، يكى حادثه يازده سپتامبر 2001 و ديگرى قدرت يافتن نو محافظه كاران در دولت و گرفتن پستهاى كليدى دولت جورج بوش پسر است.
جمهورى اسلامى ايران به عنوان كشورى كه طى دو دهه هدف بيشترين حملات از جانب آمريكا قرار گرفته بود از سوى نو محافظه كاران حاكم بر آمريكا مورد شديدترين انتقادها و حملات قرار گرفت. در اين ميان ايران متهم به حمايت از تروريسم، دستيابى به سلاحهاى كشتار جمعي، حمايت از القاعده و مانع تراشى در روند صلح خاورميانه شد. به دنبال اين امر، بوش، ايران را به همراه عراق و كره شمالى در ليست محور شرارت خود قرار داد.
«ديك چني» معاون رئيس جمهور آمريكا نيز ايران را از مهمترين موارد اتهامى امريكا به ايران بعد از 11 سپتامبر مىباشد. اين موضوع از جانب مقامات آمريكا چنين تلقى مىشد كه ايران در حال دستيابى به سلاحهاى كشتار جمعى است و اين امر عالم بر هم زننده صلح و ثبات تلقى مىشود. نو محافظه كاران چنين ادعا مىكردند كه ايران با توليد سلاحهاى هستهاى و موشكهايى كه در اختيار دارد مىتواند اروپا و اسرائيل را مورد حمله قرار دهد. در اين راستا آنها تمام تلاش خود را براى ناكامى در اجراى دستيابى به انرژى صلح آميز هستهاى و ارجاع پرونده ايران به شوراى امنيت به كار گرفتند. پرونده ايران به شوراى امنيت رفت و تا به حال دو قطعنامه عليه ايران صارد شده ولى ايران طبق مقررات آژانس به فعاليتها خود ادامه مىدهد. نو محافظه كاران عمدهترن دليل براى تغيير رژيم ايران را در دستيابى به سلاحهاى كشتار جمعى (بدون ارائه هيچ سندي) عنوان مىكنند و معتقدند در اين رابطه نبايد هيچ معاملهاى با ايران انجام گيرد.
در راستاى تغيير رژيم حمايت از عناصر و نيروهاى سلطنت طلب خارج از كشور نيز از اولويتهاى سياست آمريكا در قبال ايران است. براى اين منظور مبلغ 50 ميليون دلار براى براندازى يا كمك به ايستگاههاى راديو و تلويزيون فارسى زبان در آمريكا اختصاص داده شد.
گروه ديگر از نو محافظه كاران از جمله كاندوليزارايس وزير خارجه آمريكا بر سياست هويچ و چماق و جنگ نرم تاكيد مىكنند.
برژينسكى از اعضاء شوراى روابط خارجى آمريكا سياست هويچ و چماق را به عنوان تئورى بنيادين سياست خارجى آمريكا در قرن گذشته در قبال ايران مناسب مىداند.
در حال حاضر آمريكا در صدد القاى اين نظريه است كه دولت محمود احمدىنژاد خطر عمدهاى براى منافع غرب و كشورهاى منطقه است. بنابراين درصدد انزواى بينالمللى ايران است. اما با پيروزى ائتلاف يكپارچه عراق در انتخابات پارلمانى اين كشور، پيروزى حماس در فلسطين، راه يافتن اخوان مسلمين مصربه مجلس اين كشور مىتوان گفت كه اقدامات آمريكا در مهار انقلاب ايران به شكست گراييده است و دولت جمهورى اسلامى ايران نيز با ادامه بر سياست تنش زدايى و اعتمادسازى در روابط بينالملل و افزايش ظرفيت داخلى نظام با بهبود وضع معيشتى مردم و حل مشكلات اقتصادى مىتواند توطئههاى واشنگتن را با شكست مواجه سازد.
پىنوشتها:
-1يوناه الكساندر والى نانز، تاريخ مستند روابط دو جانبه ايران و ايالات متحده آمريكا، ترجمه سعيده لطفيان و احمد صادقى نشر قومى 1378 ص 230
-2فصلنامه علوم سياسي، شماره 16، مقاله ايران و امنيت ملى دكتر مصطفى ملكوتيان ص 182
-3حسين فردوست، ظهور و سقوط پهلوى تهران انتشارات اطلاعات 1370 ج 2 ص 275
-4عبدالرضا هوشنگ مهدوي، تاريخ روابط خارجى ايران، تهران نشر اميركبير 1368 ص 160
-5محمود طلوعي، پدر و پسر، ناگفتهها از زندگى و روزگار پهلوى ص 817
-6على محسني، ويژگيهاى منحصر به فرد انقلاب اسلامى ايران، تهارن، دفتر مطالعات و بررسىهاى سياسى سازمان تبليغات اسلامى 1376 ص 97
-7همان ص 89
-8محمدرضا حافظ نيا، خليج فارس و نقش استراتژيك تنگه هرمز، تهران نثر سمت 1371 ص 106
-9على محسني، پيشين ص 90
-10مقصود رنجبرف ملاحظات امنيتى در سياست خارجى ايران، تهران پژوهشكده مطالعات راهبردى 1378 ص 182
دوشنبه 20 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]