واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۲
بهاءالدین خرمشاهی ترجمهی موسوی گرمارودی از «نهجالبلاغه» را بهترین ترجمهی ممکن و موجود از این کتاب توصیف کرد. به گزارش ایسنا، نشست بررسی ترجمهی سیدعلی موسوی گرمارودی از «نهجالبلاغه» در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. سیدعلی موسوی گرمارودی در این نشست گفت: معجزهی امام (ع) این است که در سخنِ او سجع تابعِ معناست؛ نه معنا تابعِ سجع. یعنی امام بدون قربانی کردن معنا، کلامشان مسجع است و در تمام نهجالبلاغه حتی یک مورد نمیتوان یافت که امام بهخاطر رعایت سجع، مفهوم کلام خود را تغییر داده باشند. بهعبارت دیگر در تمام عبارات مسجع امام، حتی یک مورد نمیتوان یافت که بهجای کلمهی مسجع امام، کلمهای دیگر گذاشت که منظور امام را بهتر ادا کند. گرمارودی در ادامه تصریح کرد: به سبب همین برجستگی و والایی کلامِ مولاست که پیش از آنکه شریف رضی گزیدهی خطبهها و نامهها و سخنان کوتاه امام را در کتاب نهجالبلاغه گرد آورد، ادیبان و نویسندگان عرب، سخنان او را از بر میکردند. بهرهبرداری از کلام امیرالمؤمنین علی (ع)، چه در میان اعراب و چه در میان ایرانیان تا چندصد سال، به عربی بود و آثار این بهرهوری را در رسالههای بدیعالزمان همدانی، ابوبکر خوارزمی، صاحببن عباد و نیز در اشعار ابوالفتح بُستی و ابوسعید رستمی و دیگران، بهوضوح میبینیم. بعد از نشر زبان دری، همین بهرهوری در ادب فارسی نیز به چشم میخورد. این شاعر و مترجم مأخذ خود در ترجمهی نهجالبلاغه را نهجالبلاغهی دکتر صبحی صالح دانست و یادآور شد: با آنکه به مقدمهی او و برخی از گزینههای او در متن، ایرادهایی جدی دارم، با اینحال آن را انتخاب کردهام؛ نه از آن جهت که آن را میپسندیدهام، بلکه به آن جهت که در ایران، متداولتر از سایر متون است. من ترجمهی خود را بر اساس متن نهجالبلاغهی صبحی صالح به انجام رساندهام. تنها چند مورد بسیار مهم را که در مقابله با نسخهی چاپشدهی شیخ فارس احسّون یا نسخهی چاپشدهی جناب شیخ قیس عطار، اصحح یافتم با ذکر مورد در پانوشتها آوردم. همچنین بهاءالدین خرمشاهی دربارهی ویژگیهای ترجمهی موسوی گرمارودی با اشاره به اینکه «نهجالبلاغه شیوهی شیوایی است» گفت: به نظر من ترجمهی موسوی گرمارودی بهترین ترجمهی ممکن و موجود از نهجالبلاغه است و میتوانم بگویم با انتشار این کتاب به آرزوی دیرینم رسیدم. ترجمهی نهجالبلاغهی ایشان هم مثل ترجمهشان از قرآن و صحیفهی سجادیه، قدر خواهد دید و بر صدر خواهد نشست. این حافظپژوه در ادامه بیان کرد: این ترجمه در کمال صحت و دقت است و در عین حال با آنکه امانتداری و تعهد به منطوق و مفهوم متن قدسی اصلی، عادتاً از خوشخوانیِ نثر ترجمه میکاهد، در این اثر نکاسته است. نثر ترجمه مانند نثر ترجمهی پویا و پایای ایشان از قرآن کریم و صحیفهی سجادیه است. یعنی هم نثر معیار امروزین است و هم بهرهی بیشتری از کهنگرایی دارد که برازندهی نثر این سه کتاب عظیم است. در ترجمهدانی مترجم عالیقدر همین بس که بگویم ترجمهی نهجالبلاغه، بوی ترجمه، حتی در چند جمله از هزاران جملهاش ندارد، بلکه بهنوعی عطر تألیفی و تألیفگونه دارد. حواشی ایشان که میانگین تخمینیاش پنج فقره در هر صفحه است، تحقیقی، روشن و مشکلگشاست. مزیت دیگر این ترجمه پیشگفتار و پیگفتار و فهرستِ حواشی و واژهنامهی درست و دقیق آن است. محمدعلی مهدویراد، استاد علوم قرآن و حدیث و کتابشناس، نیز با بیان اینکه «به احتمال زیاد سید رضی به مرگ طبیعی نمرده و به شهادت رسیده است»، گفت: در فرهنگ و ادب عرب، خطبه فخرآفرین بود. در بازارها و حاشیهی بازارها، شعرسرایی، نثرگویی و خطابه رونق داشت. خطبههای حضرت امیر نیز همه مسجع است و بهدلیل همین سجع است که اختلاف در نقل خطبهها بسیار اندک است. وقتی حضرت زنده بودند، یکی از پیروان برخی خطبههای ایشان را جمع کرد و سرانجام نوبت به سید رضی رسید که در سدهی چهارم هجری آنچه را نقل میشد یا در نسخههای پراکنده نوشته شده بود گرد آورد. پدر سید رضی نقیبالنقبا بود و بعد، خودش هم نقیبالنقبا شد. قدرت او چنان بالا گرفت که امیرالحاجی و ریاست حرمین را نیز به دست آورد. خلیفه که دید سیدرضی رقیبی جدی و خطرناک برای قدرت او شده است، به باور من ترتیب قتل او را داد. او افزود: دیوان سیدرضی باید یک بار در بستر تاریخی مطالعه شود تا برخی موارد روشن شود. نهجالبلاغه بیش از آنکه کتابی اخلاقی و عبادی باشد، کتابی سیاسی و حکومتی است. مهدویراد در ادامه موسوی گرمارودی را مقید به ادب نفس دانست و افزود: ایشان به همهی آثاری که در مورد نهجالبلاغه نوشته شده مراجعه کردهاند و هرکجا نکتهای درخور دیدهاند، حتی اگر نویسنده نامعروف باشد، نقل قول کرده و ارجاع دادهاند. این ترجمه جای خود را باز خواهد کرد و در میان بهترینها جایگاه بلندی خواهد داشت. در آغاز نشست نیز علیاصغر محمدخانی، معاون مرکز فرهنگی شهر کتاب، اشارهای به ترجمههای فارسی نهجالبلاغه کرد و گفت: قدیمترین ترجمه از نهجالبلاغه به فارسی که در دست است، مربوط به قرن ششم هجری است که عزیزالله جوینی آن را در دو جلد منتشر کرده است. بعد از آن ترجمهی حسین اردبیلی، معاصر شاه اسماعیل صفوی و سپس شرح و ترجمهی ملافتحالله کاشانی را داریم. ترجمهها و شرحهای آقامحمدباقر لاهیجی در عصر فتحعلیشاه، محمدصالح قزوینی، عمادزاده اصفهانی، فیضالاسلام، مصطفی زمانی، محمدتقی جعفری، سیدجعفر شهیدی، جواد فاضل، عبدالحمید معادیخواه، عبدالمحمد آیتی، سیدکاظم ارفع و علیاصغر فقیهی برگردانهای دیگری هستند که از نهجالبلاغه در دست است. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]