واضح آرشیو وب فارسی:شهیدنیوز: شهیدخبر(شهیدنیوز): مقابل هم قرار دادن کشورهای اسلامی با غیر اسلامی یا کشورهای عربی در مقابل غیر عربی و یا اسلام شیعی در مقابل اسلام سنی به شدت مورد توجه صهیونیست ها برای تحقق خاورمیانه جدید است.یکی از موضوعاتی که در حوزه مطالعات روابط بین الملل همواره باید مورد توجه قرار گیرد، شکل گیری ائتلاف ها و هم پیمانی هایی است که اکثرا به صورت نانوشته و نیمه آشکار و در یک فاصله زمانی سریع میان مجموعه ای از قدرت ها و کشورهای دارای منافع متضاد و صرفا با هدف مقابله با یک تهدید مشترک صورت می گیرد. به عبارت دیگر، دوران جدید نظام بین المللی را دوران شکل گیری ائتلاف های زودگذر می نامند. این ائتلاف ها در سطح بین المللی و منطقه ای شکل می گیرند و هدف آنها رویاروئی با یک تهدید مشترک است. تحولات سال های اخیر منطقه غرب آسیا به میزان بسیار زیادی حاوی شکل گیری چنین ائتلاف هایی است. به عنوان مثال، سابقه تحولات امنیتی و نظامی سال های اخیر در این منطقه نشانگر چنین وضعیتی میان کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی است. و اگر چه نمی توان برای همسویی دو محور عربی و رژیم صهیونیستی مفاهیم حقوقی «ائتلاف» یا «اتحاد» انتخاب کرد، اما به نظر می رسد در بسیاری از جنبه ها دارای کارکرد مشابه ائتلاف های سیاسی و امنیتی است ؛ چرا که این محور امروزه در حال انجام عملیات مشترک در سطوح سیاسی، امنیتی و اطلاعاتی است و این امر نتیجه بارز جابجایی اهداف و منافع در منطقه است. البته محور عربی- صهیونیستی در طول دهه های گذشته مورد توجه بوده است. به عنوان مثال، پایان جنگ 1967 میان جبهه عربی و رژیم صهیونیستی و ناکامی اعراب در شکست این رژیم موجب شد تا تفکر سازش و همکاری با این رژیم در برخی کشورهای عربی شکل گیرد. به طوریکه برای اولین بار، دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی در شناسایی جریان های کودتا در دوره ناصر و همچنین کمک به روی کار آمدن انور سادات با مصر همکاری نمودند. سپس اردن هم به این حوزه اضافه شد و در دهه های 1990 و 2000 میلادی نیز با کشیده شدن پای سعودی ها به این محور، شاهد تکمیل آن هستیم. در این خصوص شاهزاده های سعودی تحت عناوین فعالیت های تجاری و همکاری اقتصادی ملاقات هایی با مقامات صهیونیستی انجام دادند و در ادامه، کشورهای بحرین و قطر نیز به این محور افزوده شدند. در مورد مبانی تئوریک محور عربی- صهیونیستی، برخی کارشناسان معتقدند، ضرورتی ندارد آغاز شکل گیری این محور را در سابقه تاریخی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی جستجو نماییم، بلکه در رابطه با تحولات سال های اخیر منطقه و بلوغ آن به ویژه از زمان طرح ایده تغییر ماهیت خاورمیانه این محور قابل بررسی جدی تر می باشد. در این راستا، شیمون پرز در سال 1993 میلادی در کتابی موضوع «خاورمیانه جدید» را مطرح و تحقق آن را مستلزم شکل گیری محور عربی – صهیونیستی دانست. بدین ترتیب به نظر می رسد ایده تغییر ماهیت خاورمیانه از 2 منظر زیر قابل بررسی باشد: 1- از منظر صهیونیست ها که تلاش می کنند عوامل واگرا در منطقه خاورمیانه را متکی بر حمایت از جنگ های فرقه ای و طایفه ای تشدید نمایند. به عبارت دیگر، مقابل هم قرار دادن کشورهای اسلامی با غیر اسلامی یا کشورهای عربی در مقابل غیر عربی و یا اسلام شیعی در مقابل اسلام سنی به شدت مورد توجه صهیونیست ها برای تحقق خاورمیانه جدید است. 2- از منظر غرب و آمریکا نیز با توجه به اینکه ترتیبات امنیتی در منطقه خاورمیانه به شدت روی سایر حوزه های ژئوپلیتیکی و استراتژیکی تاثیرگذار است، باید در این منطقه اهداف زیر در چارچوب اجرای طرح خاورمیانه بزرگ دنبال شود: 1- تعریف از خاورمیانه جدید بر مبنای اهداف فرامنطقه ای 2- تبدیل بی نظمی منطقه ای به مجموعه منطقه ای جدید 3- اجرای سناریوی کنسرت های امنیتی به منظور تضمین مدیریت تضادها 4- جلوگیری از پدیدارشدن چندجانبه گرایی منطقه ای 5- مدیریت منطقه ای بر اساس دیپلماسی بنابراین به نظر می رسد دو مفهوم «خاورمیانه بزرگ» و «خاورمیانه جدید» کلیدواژه های درک محور عربی- صهیونیستی هستند که تلاش می شود مفاهیم زیر در آنها گنجانده شود: 1- ایجاد هویت جدید برای منطقه و بازیگران آن در سطوح ملی و فرو ملی 2- تغییر نگاه به تهدید رژیم صهیونیستی 3- جایگزین کردن ایران هراسی به جای آمریکا و اسرائیل هراسی 4- امنیت سازی جدید در منطقه خاورمیانه لیکن در رابطه با منافع کشورهای عربی در این محور دو بحث مطرح است: 1- یکی اینکه آیا اساسا اعراب در چارچوب این محور توانسته اند متناسب با انتظارات طرف دیگر که صهیونیست ها و آمریکا هستند، رفتار واحد و قابل قبولی ارائه نمایند؟ 2-بحث دیگر این است که آمریکا و صهیونیست ها چگونه توانسته اند درک خود از تهدید را بر منافع اعراب منطبق سازند؟ در پاسخ به پرسش اول، به نظر می رسد رفتار برخی کشورهای عربی تاکنون در سطح بسیار بالایی تضمین کننده منافع غرب و صهیونیست ها بوده است و تغییر و ایجاد جابجایی در اولویت های جهان اسلام و ملت های عرب به خصوص در مورد مساله فلسطین و یا تهدید کشورهای اسلامی به تجزیه سرزمینی نمومنه های بارز این مساله می باشند. در عین حال، مهمترین عامل تاثیرگذار در انطباق منافع رژیم صهیونیستی با برخی حاکمان عربی، سناریوپذیر شدن کشورهای عربی است. بدین معنی که امروزه متکی بر فرقه گرایی و ناسیونالیسم عربی، اولویت امنیتی خود را مقابله با ایران فرض کرده اند و از تشخیص چالش های بلند مدت خود عاجز هستند. از طرف دیگر، بررسی و توجه به محور عربی- صهیونیستی از منظر منافع امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران نیز بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که در سطح کلان و راهبردی به نظر می رسد این رویکرد به دنبال متاثر کردن اهداف و منافع جمهوری اسلامی ایران در منطقه است. به عبارت دیگر، این محور به دنبال ایجاد بازدارندگی آشکار و پنهان در مقابل جمهوری اسلامی ایران است. بدین ترتیب اگرچه همکاری میان اعراب و رژیم صهیونیستی دارای سابقه طولانی است، اما سابقه آن در چارچوب محور عربی- صهیونیستی برای مقابله با ایران، به یک دهه اخیر و ناتوانی آمریکا و صهیونیست ها در مدیریت و کنترل توانمندی های منطقه ای ایران بر می گردد. در این راستا نیز دو هدف زیر دنبال می شود: 1- استفاده از موضوع ایران برای ایجاد پیوند میان اعراب و رژیم صهیونیستی 2- تهی کردن ظرفیت های گفتمانی و ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران با این وجود، یکی از حوزه های مهم تاثیرگذاری این محور بر منافع جمهوری اسلامی ایران، کارکرد امنیتی آن است که رژیم صهیونیستی تلاش می کند از آن بهره برداری کند؛ چرا که ایجاد این محور در واقع شکلی از امنیت سازی جدید برای منطقه خاورمیانه است. در واقع، محور عربی - صهیونیستی کاملا بر بستر نیازهای رژیم صهیونیستی و به منظور فراهم ساختن زمینه های شکل گیری خاورمیانه جدید شکل گرفته و برخی کشورهای عربی نیز بر مبنای ایده ایجاد بازدارندگی علیه جمهوری اسلامی ایران، با این محور همراهی می کنند. * نوذر شفیعی-سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس
سه شنبه ، ۶بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شهیدنیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]