واضح آرشیو وب فارسی:الف: نقدی بر مقاله آقای انبار لویی در الف
بخش تعاملی الف - عمران صلاحی
تاریخ انتشار : دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۰۷:۳۷
جناب آقای انبار لویی، مقالهای تحت عنوان "پایه حقوقی سخنان اخیر رئیس جمهور" در سایت الف منتشر کردند که به نظر میرسد در نوشتن آن قدری عجله کرده اند و یا از نظرهای مخالف خودشان کاملا نا آگاهند. این نوشته در نقد مقاله ایشان نوشته شده است. میگویند:۱- "آنان كه تاكنون مورد تایید قرار گرفتهاند با همه جوسازیها علیه شورای نگهبان تقریباً برای هر كرسی ۱۶ نماینده است."این جمله ایراد دارد، چون صرف تعداد افراد ملاک نیست تنوع طرز تفکر ملاک است. اگر برای هر کرسی ۱۰۰۰ نفر هم کاندید وجود داشت باشد که تفاوتی بینشان نباشد، دیگر اسم "انتخاب" نمیتوان بر روی آن گذشت. شما اگر به یک ماشین فروشی بروید، که ۱۰۰۰ خودروِ پژو ۴۰۵ داشته باشد با مدل و سالِ یکسان، آیا فروشنده می تواند به شما بگوید شما حق "انتخاب" دارید به صرف اینکه ۱۰۰۰ ماشین برایِ انتخاب آنجا هست؟ خیر.به صرفِ تعداد، رقابت معنا پیدا نمی کند. باید طرز فکرهایِ متنوع و حتی متضاد در انتخابات برای انتخاب عموم وجود داشته باشد تا بتوان گفت رقابت وجود دارد. حالا اگر شما به رقابت و گردش قدرت در انتخابات اعتقاد ندارید، دیگر نیاز نیست وارد بحث تعدد افراد برای هر کرسی شوید. اما اگر اعتقاد به لزوم رقابت دارید، باید بدانید که صرفِ تعداد افراد ملاک رقابت نیست. در جای دیگر میگویند:۲-"سرنوشت مجلس را رای ملت تعیین میكند. ممكن است به یك جناح رای دهند، ممكن است به هر دو جناح به میزان اقلیت و اكثریت رای دهند. پس متهم كردن شورای نگهبان بر حسب اینكه جناحی و گروهی اعلام نظر كرده، صحیح نیست."اصلا اینطور نیست. شورا نگهبان در انتخابات متعدد مجلس تمامی رقبایِ جناح اصولگرا را از گردونه حذف کرده و گزینهای برای مردم باقی نمیماند. مثال ماشین فروشی را در نظر بگیرید، یا خریدار میرود از فروشگاه بیرون (که می شود خروج از نظام) یا اگر بماند حق انتخاب ندارد. وقتی گزینههای رقابتی از گردونه حذف شوند سرنوشت خود به خود تعیین شده و دیگر ملت نقشی در تعیین سرنوشت ندارد. در جای دیگر میگویند:۳-"رئیس جمهور از كجا میداند برخی از كسانی كه احراز صلاحیت یا رد صلاحیت شدهاند، نماینده ۱۰ میلیون نفر هستند؟"اظهر من الشمس. اکثریت قاطع نامزدهایِ احزاب اصلاح طلب تأیید نشدند. از ۶۰ نفر از حزب مردم سالاری، ۱۰ نفر تأیید شدند، از ۱۰۰ نفر از کارگزاران هیچیک تأیید نشدند، از انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها همه ردّ شدند. باقی احزاب اصلاح طلب هم وضعشان از این بهتر نیست. کثرت حامیان جریان اصلاح طلبی بر همه اهل سیاست در ایران معلوم است. در انتخابات ۷۶ بیست میلیون، انتخابات ۸۰ بیست و یک میلیون، انتخابات ۸۸ چهارده میلیون، انتخابات ۹۲ هفده میلیون رأی به صندوق ریختند. توصیه میکنم واقعیتها را انکار نکنید. می توانید جریان اصلاح طلب را نقد کنید و اشکالات آن را بیان کنید، اما منکر وجود آن شدن مثلِ شمشیر بازی با امواجِ دریا است. ۴-"فتنه خط قرمز نظام است."ربط این پیراهن عثمان را به بحث نمیفهمم. آیا چون "فتنه خط قرمز نظام است" شما حق دارید تا ابد بر کرسیهایِ اکثریت مجلس بدون رقابت و مستقل از جهت رأی مردم تکیه بزنید. طیف فکری ملت بسیار متنوع است، طیفِ فکری جریان اصولگرا محدود است، یکی نمیتواند نماینده دیگری شود. و مجبور کردن مردم به انتخاب از بین یک جناح دیگر "انتخاب" نیست. این کاری که شما میکنید در محدود کردن انتخابات خودش یک فتنه است. در جایی دیگر میگویند:۵-"متاسفانه رئیس جمهور بدون استناد به هیچ اصلی از اصول قانون اساسی و هیچ مادهای از مواد قانون انتخابات، شورای نگهبان را متهم به سلیقهای عمل كردن میكند." شورایِ نگهبان در مورد تعداد بسیار زیادی که اتفاقا شامل اکثریت جناح اصلاح طلب هم می شود گفته که نمیتواند شرایط را احراز کند. گفتند دلیل و مستندات چیست، گفتند، دلیل اینکه ما (شوراِ نگهبان) شما را نمیشناسیم. این دیگر قانون نیست. با این دلیل که می شود هر کسی را که بخواهی از گردونه حذف کنی. این یعنی ضعف در کاندید نیست ضعف در ناظر است. اگر اجازه این کار به ناظر داده شود، نمایندگان مجلس از بین افرادی انتخاب می شوند که در دایره شناخت ناظر هستند. این همان سلیقه است که شما از آن غافل شدید. در جایی میگویند:۶-"مگر لاتبازی سیاسی مشتی تبهكار در مجلس ششم فراموش شده كه عدهای خروج از حاكمیت یا خروج بر حاكمیت را از تریبون مجلس فریاد میزدند و در تحصن مجلس از چند سناتور آمریكایی خط میگرفتند." عنوانِ مقاله "پایههای حقوقی" است. امیدوارم پایههایِ حقوقی مسائل دیگر را اینطوری بررسی نکنید. یا ما نمی دانیم پایههایِ حقوقی یعنی چه، یا شما به بیراهه رفتید. این جمله در بهترین حالت یک بیانیه سیاسیست، البته از نوع غیرِ دقیق و پر از بهتان و مبالغه. بگذارید حالا که شما به سمتِ سیاسی بازی رفتید، من هم بگویم که در همان مجلس ششم، سعید مرتضوی برای اولین بار به سرپوشی یک فاجعه متهم شد. اگر همان موقع قدرت لازم به مجلس داده می شد که با مرتضوی برخورد کند، حادثه کهریزک بعدا پیش نمیآمد. برای مسئولیت پذیر کردن حاکمان، وجود نهادهایِ رقابتی ضرورت دارد. نوشتید که "آدم از یک سوراخ ۲ بار گزیده نمیشود". جناح اصولگرا تا زمانی که در معرض رقابت جدی قرار نگیرد و به رانتهای سیاسی وابسته باشد از سوراخهایِ مختلف گزیده خواهد شد. و این سرنوشتی است که هم برایِ اصولگرایان نامطلوب است و هم برایِ کشور نامطلوب است. هیچ راه مناسبی غیر از انتخابات آزاد و به تبعِ آن گردش مداوم قدرت برای درمان آن وجود ندارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]