واضح آرشیو وب فارسی:قدس: نقدي بر يك نقد؛ همه چيز خوب است تا ما هستيم...
پيام يونسي پور مقاله اي كه به قلم يكي از دوستان بزرگوارمان روز پنج شنبه به تحرير درآمد تا گوشه هايي از زندگي جديد فوتبال ايران را با دلالها و دلاليزم نشان دهد، از دو زاويه و از دو بعد قابل تأمل و تفكر بود. دوست ما نقدي بر پديده دلاليزم نوشت كه در پيش و پس خواندن مطلبش بايد با دو سؤال متفاوت به تجزيه و تحليل آن بنشينيم. بايد پرسيد چه كسي، چه چيزي گفته؟ ماهيت شهرام وزيري به عنوان يك همكار قديمي و پيشكسوت بر اهالي فوتبال ايران روشن است و البته او را مردي قابل احترام در عرصه رسانه هاي نوشتاري مي دانيم، اما به لحاظ شخصيت حقيقي وي را بايد در فدراسيون محمد دادكان و به عنوان رييس روابط عمومي فدراسيون به ياد آوريم. مردي كه قريب به سه سال، نه تنها با صداقت كه با پشتكار و وظيفه شناسي پشت ميز مسؤوليتي خود نشست. با اين حساب، وقتي او قلم در دست مي گيرد و بسان منتقدي بي مرز از آسيبهاي موجود در فوتبال مي نگارد، مشتاق مي شويم مقاله اش را بارها و بارها بخوانيم... تا به يك علامت سؤال بزرگ كه در ذهنمان شكل گرفته، پاسخي دهيم. او در جايي ادعا مي كند فوتبال ايران به دست گروههاي مختلف دلالان افتاده و البته خود را محق مي داند بر اساس سالها تجربه اي كه در بطن فدراسيون و فوتبال كشور كسب كرده، از واقعيتهاي تلخ بنگارد. مثلاً مي نويسد، جناب «دلالداور»؛ با توجه به گردش سالانه ميليونها تومان ميان مديران و مربيان و بازيكنان فوتبال، در بين قاضيان شريف ميدانها كه مي توان آنها را در اين معركه بده بستاني كم درآمدتر از بقيه دانست، بودند تني چند كه در اين تنورهاي داغ ناني چسباندند تا براي دوران دوري از ميدانها سرمايه اي بيندوزند. مواردي از اين دست شايد چندان زياد نباشد، اما بودند قاضياني كه دست در دست تيمداراني چند در جهت حفظ منافع ميداني شان برنامه ريزيهاي فصل به فصل مي كردند تا خداي ناكرده تيمداران عزيزشان در كسب امتيازهاي ميداني دچار خسران نشوند... با مرور اين جملات و البته باور اين واقعيت كه آن چه وزيري به قلم مي آورد محصول دانسته ها و اطلاعات وي از فوتبال است بايد پرسيد، مردي چون او كه تا او سال قبل بر مسند رياست روابط عمومي فدراسيون فوتبال تكيه زده بود، چرا هرگز مقابل اين ضد رفتارها و هنجارشكني ها واكنشي نشان نداد و به عبارتي مانند بسياري ديگر روزه سكوت گرفت؟! چنين نقدي بيش از آنكه نابسامانيهاي كنوني فدراسيون فوتبال را نشان دهد، گوياي ضعفها و خللهاي بنيادين و ريشه اي فدراسيون خواهد بود. وزيري نقد مي كند و ما بايد نقد صحيح او را اين گونه به نقد بكشيم كه چرا حالا و امروز و در حالي كه ديگر هيچ پستي در فوتبال كشور نداري فاشگويي مي كني؟ اگر همان دوره گذشته مديران فوتبال كشور مقابل انتقادهايي كه به شيوه مديريت يا ناكارآمدي مديران و بعضي فسادهاي مالي زير مجموعه ها صورت مي گرفت، سكوت نمي كردند و يا با ادبياتي تند، هر جمله اي را كارشكني نمي خواندند، امروز چند گام جلوتر بوديم؟ و حالا نقطه پاياني اين بحث را به شكل ديگري مي گذاريم. مدعي ديروز، منتقد امروز شده است و از فسادهاي مالي حرف مي زند. امروز همين منتقدان با واكنشهاي تند و برخوردهاي دور از متانت رؤساي فدراسيون روبرو خواهند شد. اين چرخه، باز هم ادامه خواهد داشت و فردا روزي كه همين مقامهاي مسؤول، بار سفر را ببندند، بي شك شاهد فرياد عدالت خواهي شان مي شويم. روزي را پيش بيني مي كنيم كه مهدي تاج (همچون دوره اي كه محمد دادكان رياست فدراسيون را بر عهده داشت) بر اوضاع داخلي فدراسيون و فوتبال كشور افسوس بخورد و همه كس و همه چيز را به نقد بكشد... روزي را بايد انتظار كشيد كه همين مهدي تاج، كه امروز مهر سكوت بر دهان علي كريمي مي كوبد و او را سرخود و بدون هماهنگي از اردوي تيم ملي كنار مي زند، از نبود دموكراسي در فدراسيون بعدي گلايه كند! اين چرخه باز هم ادامه خواهد داشت و البته فدراسيون ما با چنين رويه اي هرگز تغييراتي بنيادين را در خود نمي بيند... همه چيز خوب است تا ما هستيم، فردا كه مي رويم ويرانه اي بيش نخواهد بود!
يکشنبه 19 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 218]