تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835664058
خاطرات خاکریز ، سیلو شکسته ، محمد علی، ابراهیم خیشگر
واضح آرشیو وب فارسی:دز ان ان: راوی : حاج محمد علی، ابراهیم خیشگر متولد سال ۱۳۲۸ محله ی صحرابدر دزفول در زمان شروع جنگ من دارای کامیون بنز ده چرخ سنگین بودم و از ابتدای دفاع مقدس با وسیله خود در اختیار رزمندگان و سپاه اسلام بود و سعی میکردم چون نمی توانم در خط مقدم…راوی : حاج محمد علی، ابراهیم خیشگر متولد سال ۱۳۲۸ محله ی صحرابدر دزفول در زمان شروع جنگ من دارای کامیون بنز ده چرخ سنگین بودم و از ابتدای دفاع مقدس با وسیله خود در اختیار رزمندگان و سپاه اسلام بود و سعی میکردم چون نمی توانم در خط مقدم حضور داشته باشم با حمل امکانات مورد نیاز رزمندگان سهمی را به عهده داشته باشم پائیزسال ۱۳۵۹مرحوم فخرالدین حجازی در پایگاه هوایی سخنرانی می کرد و اظهار داشت که امام خمینی فرموده است که امید من به شما دزفولی هاست در ابتدای جنگ ما مهمات را از زاغه های خرم آباد به منطقه ی عملیاتی دَچّه عباس و عین خوش حمل می کردیم و در پادگان دو کوهه بودیم که قطار حامل مهمات مورد بمباران هوایی دشمن قرار گرفت و به یکباره آسمان و زمین به هم دوخته شد و مهماتی که در واگن های باری قطار بود آتش گرفته و هر لحظه شدت انفجارات در ایستگاه زیاد می شد و من و تعدادی دیگر از عزیزان که در نوبت بودیم تا مهمات را از واگن ها به داخل کامیونها بار زده و به جبهه ببریم با شتاب و عجله مجبور به ترک محوطه راه آهن شدیم در آبانماه سال ۱۳۵۹ در منطقه جنگی عین خوش برای تخلیه ی مهمات رفته بودیم که شهید هوشنگ سوزنگران که با کامیونت خاور مهمات آورده بود در محاصره ی نیروهای عراقی افتاد و بر اثر اصابت ترکش و تیر به شهادت رسید او یکی از کامیوندارانی بود که از ابتدای تجاوز عراق به خاک میهن عزیزمان بصورت شبانه روزی و بدون هیچگونه چشمداشتی خو د و کامیونش در اختیار جبهه و جنگ بود خدایش رحمت کند. در عملیات کربلای ۴ و ۵ که این دو عملیات پشت سر هم انجام شد به اتفاق آقای غلام طحان که او نیز دارای ماشین سنگین بود به سپاه دزفول رفتیم و با گرفتن معرفی تامه از آقای عبدالرصا چم گرا به اهواز به جایی که سیلو شکسته نام داشت رفتیم این محل مرکز تجمع ماشین آلات سنگین بود که از آنجا مارا به لشکر ثارالله کرمان و آقای چمنی معرفی کردند و کار ما حمل مهمات توپ ۱۰۶ بود که از خرمشهر بارگیری کرده و به شلمچه می بردیم و همچنین حمل قایق های مورد نیاز گردان ها بعهده ما بود که بارگیری و تخلیه آنها که دچار صدمه نشوند کار بسیار سختی بود . ودر ادامه ی کار نسبت به جابجایی رزمندگان با کامیون از محل کارخانه ی نورد اهواز به سمت فاو اقدام نمودیم .مدتی هم در روستای چوئبده در زمینه ی حمل و نقل مهمات و نیروها و سایر ملزومات همکاری می کردیم. در ابتدای حضور در منطقه عملیاتی کربلای ۵ چون آشنایی به مسیر ها نداشتم یکبار وارد میدان مین شدم که با انفجار یک مین خسارات قابل توجه ای به خودرو وارد شد و با همکاری رزمندگان خودرو را برای تعمیر بعد از تخلیه مهمات به عقب منتقل کردیم بسیجی شهید هوشنگ ، حسین سوزنگران فرزند عبده متولد ۱۳۱۶ شهادت ۱۳۵۹/۸/۳ در جبهه عین خوش مدفن گلزار بهشت علی
دوشنبه ، ۱۴دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دز ان ان]
[مشاهده در: www.deznn.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]
-
گوناگون
پربازدیدترینها