واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه ستاره صبح: گروه اندیشه: گروهی از صاحب نظران معتقدند که با خاتمه جنگ سرد و فروریختن دولتهای مارکسیست در ابتدای دهه 1990، مارکسیسم نیز به عنوان یک سنت قدرتمند فکری به تاریخ پیوسته است. اگر مارکسیسم را به عنوان ایدئولوژی حاکم در اتحاد شوروی سابق و اقمار آن بدانیم، حق با این صاحب نظران است. اما اگر مارکسیسم را دارای یک قرائت و حاوی یک بینش تلقی نکنیم، در خواهیم یافت که هنوز نیز این سنت فکری به گونه تأثیر گذاری در محیط تفکر جهانی حضور داشته و بخش عمده ای از ادبیات سیاسی و اقتصادی دنیا تحت تأثیر آن تولید می شود. ما در ابتدای قرن بیست و یکم نه فقط مارکسیسم که با «مارکسیسم ها» مواجهیم، برداشت ها و نظریه های متفاوتی که هر یک به نوعی متفاوت از برخی مفاهیم تبیین شده به وسیله مارکس تغذیه می کنند. امروز دیگر نمی توان به راحتی مارکسیسم را با ماده گرایی، مذهب ستیزی، اقتصادگرایی یا دولت مداری توصیف کرد. زیرا در بسیاری از نظریه های موجود مارکسیستی در حوزه مطالعات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، نشانی از آن مفاهیم کلاسیک پیدا نمی شود. در برخی از این دیدگاه ها، فرهنگ گرایی، بومی گرایی، استثمارستیزی و درک فرایندهای جهانی جایگزین مفاهیمی شده است که دیگر نمی توان عنوان «ارتدکسی » بر آنها نهاد و برخی از صاحب نظران آن از پرنفوذترین نظریه پردازان حاضر تلقی می شوند. در مقاله زیر به معرفی اندیشه های یکی از این اندیشمندان، یعنی سمیر امین پرداخته شده است که شما را به خواندن آن دعوت می کنیم. *** سمیر امین متفکر مصری متأثر از مارکسیست، یکی از جدی ترین نظریه پردازان نظریه وابستگی در گذشته و نظریه نظام جهانی در پایان قرن بیستم تلقی می شود. او که گاهی نظریات خود را به گونه ای انقلابی و در نقد سیاست های قدرت های بزرگ ایالات متحده بیان می کند، در آثار متعدد خود به دنبال نشان دادن ماهیت استثمارگرایانه و تضادهای درونی نظام سرمایه داری و نقد و مقابله با مبانی فکری آن است. دیدگاه های سمیر امین درباره جهانی شدن نیز بر همین بنیاد قرار گرفته است. وی با تعمیم مفاهیم بر گرفته از قرائت خاصی از مارکسیسم می کوشد تا سیمای واقعی جهان به هم پیوسته آغاز قرن بیست و یکم را برای اهالی علم و اندیشه و سیاست نمایان سازد. بررسی مبانی روش شناختی و نظری سمیر امین معتقد است که بررسیهای تجربی، تحقیقات علمی و جمع آوری و سازماندهی داده های برگرفته از واقعیات سیاسی- اقتصادی، در شناخت ماهیت نظام جهانی بسیار مهم است، اما به تنهایی کافی و کارساز نیست. او که همچنان خود را به مبانی نظری مارکسیسم متعهد می داند، معتقد است که چهارچوب های معنایی و قالب فکری برگرفته از مارکسیسم می تواند به داده ها و مطالعات تجربی معنا بخشد. به نظر وی اطلاعات برآمده از تحقیقات تجربی در قالب مفاهیم مارکسیستی قابل تجزیه و تحلیل اند و بنابراین می کوشد که با تلفیق این دو، یک نظام فکری مشخص بنا کند. او معتقد است برای شناخت مشخصات جوامع درک نظام جهانی، مفاهیمی چون «شیوه تولید» و «فرماسیون» یا صورتبندی اقتصادی- اجتماعی نقشی محوری و اساسی دارند و برای دستیابی به شناخت اجتماعی دقیق باید بر این مفاهیم متمرکز شد. از دیدگاه وی :« شیوه تولید، مجموعه ای از راه ها و ابزار تولید است که چگونگی بهره گیری از نیروی کار و سازمان اجتماعی را تعیین می کند». همچنین :«فرماسیون، ترکیب نهادینه شده شیوه تولید است. در جوامع مختلف شیوه های تولید گوناگون وجود دارند که بر اساس خصوصیات خود با یکدیگر ترکیب شده و در قالب یک فرماسیون مشخص جلوه گر می شوند». این دو مفهوم، مفاهیم پایه در پژوهش های اقتصادی و سیاسی اند و بر اساس آنها می توان تحقیقات را طراحی کرده و داده های تجربی را درون آنها جای داد. از نظر سمیر امین پژوهش تجربی و جمع آوری اطلاعات گرچه در جای خود پردازش و تضمین کننده ارزش علمی پژوهش های اجتماعی است، اما در صورت بی توجهی به این مفاهیم پایه و بینش نظری بر آمده از این مفاهیم، فایده نداشته و به تنهایی به کار محقق نمی آیند. تحقیق تجربی به تنهایی شکافنده واقعیت و روشنگر حقایق نیست، بلکه تنها زمانی مفید است که به مدد چهارچوب مفهومی مبتنی بر شناخت شیوه تولید فرماسیون بتواند طریق شناخت را هموار سازد. این چهارچوب مفهومی جهت دهنده پژوهش های تجربی است و مشخص می کند که به دنبال کدام اطلاعات باید رفت و این اطلاعات را در کدام چارچوب قرار داد و چگونه از آن استفاده کرد. به طور کلی امین برخلاف بسیاری از مارکسیست های کلاسیک انسان را کاملا تابع جبر شرایط مادی و تاریخ و بی اختیار در برابر شرایط واقعی و مادی نمی داند. به نظر او انسان به شدت از شرایط مادی و شیوه های تولید تأثیر می پذیرد، اما در نهایت موجودی آزاد است و خود شرایط زندگی اجتماعی خود را رقم می زند. از این روست که بررسی واقعیات در حوزه اقتصاد و سیاست به منزله جبری دانستن نتایج این واقعیت و تغییر ناپذیر بودن آنها نیست. این نگرش امین بر تلقی او از علوم اجتماعی نیز تأثیر می گذارد. او منکر این است که رشته های مختلف دانش و اندیشه اجتماعی بتوانند کاملا عینی و علمی شوند. در این زمینه می نویسد: «من عملا اصطلاح« اندیشه اجتماعی »( یا نظریه اجتماعی) را به علم الاجتماع ترجیح می دهم تا از یکسان انگاری ساختگی رشته های تحصیلی اجتماعی با علوم طبیعی پرهیز کرده باشم». وی معتقد است گرچه جمع آوری داده ها با روش علمی مفید است، اما در علوم اجتماعی نمی توان همچون علوم طبیعی قوانین عام و جبری بین موجودات را کشف کرد. دلیل ناتوانی جامعه شناختی پیش از مارکس نیز از دیدگاه او همین است. آنها جنبه های شناخت شناسانه دانش اجتماعی را که هدف آن تغییر شرایط عینی است نادیده می گرفتند. بنابراین کار دانش اجتماعی فهم واقعیات و عینیات و ترکیب آن با آگاهی اجتماعی است. این جوهر نگرش مارکسیستی از دیدگاه سمیر امین منافی و متناقض با علمی بودن بررسی های اجتماعی نیست. این نگرش کمک می کند که هم دچار جبراندیشی و جزم اندیشی ناشی از بررسی های خشک علمی نشویم و هم در بند ایدئالیسم ناب گرفتار نیاییم. ترکیب شناخت و بینش اجتماعی با بررسی های عینی- تجربی می تواند شناخت عمیق اجتماعی را محقق سازد. بحث ها و بررسی های سمیر امین درباره نظام جهانی و جهانی شدن نیز به همین گونه است. او در عمل بسیاری از اطلاعات و داده های جمع آوری شده در بررسی های تجربی را به کار می گیرد، اما می کوشد که آن را در قالب مفاهیم نظری برآمده از سنت مارکسیستی قرار دهد. یکی دیگر از مهم ترین این مفاهیم «انباشت سرمایه» است. انباشت سرمایه در کنار «شیوه تولید» و «فرماسیون» از جمله بنیادهای نظری مورد نظر اوست. او مانند بسیاری متفکران نظریه نظام جهانی، معتقد است که انباشت سرمایه از خصایص ذاتی نظام سرمایه داری است. سرمایه داری برای حفظ و بقای خود نیازمند انباشت دایمی سرمایه است و پیدایش شیوه های جدید انباشت سرمایه موجب ظهور نظام جدید جهانی شده و ساختارهای اصلی این نظام را به وجود آورده است . مرکز ثقل نظام جهانی با تحقق شیوه جدید انباشت سرمایه در اروپا به مرحله شکوفایی و انقلاب صنعتی رسید و با انباشت بیشتر سرمایه در معدودی از کشورها قدم به مرحله امپریالیسم گذاشت. به همین دلیل تولد نظام جهانی و آغاز حیات آن با آغاز شیوه جدید انباشت سرمایه هم زمان است. وی حتی آغاز تاریخ به معنای جدید آن را با شیوه جدید انباشت سرمایه یکی می داند و جهان را تا پیش از شروع فرایند انباشت سرمایه و تشکیل فرماسیونهای جدید در مرحله ماقبل تاریخ تلقی می کند. اطلاعات تجربی به دست آمده زمانی می توانند برای تحقق مفید واقع شوند که بتوانند در فهم بهتر شیوه های تولید، فرماسیونهای حاکم و روشهای جدید انباشت سرمایه و آثار این پدیده ها را در شکل گیری نظام جهانی وی یاری کنند. بر این اساس امین به طرح و بررسی مفهوم نظام جهانی می پردازد. تعریف و ماهیت نظام جهانی سمیر امین در نگاه اول تعریفی بسیار کلی از مفهوم نظام جهانی به دست می دهد: نظام جهانی مجموعه ای پیچیده از روابط بخشهای مختلف اقتصادی است... . بیشتر این روابط بر اساس نیاز بازارهای مختلف شکل می گیرد و عمدتا در قالب «روابط تجاری» و «روابط مالی»( صدور سرمایه) متجلی می شود... نظام جهانی بزرگ ترین مجموعه تجزیه ناپذیر و منحصر به فرد این روابط است و در اثر ترکیبی از شیوه تولید سرمایه داری در مرکز و نوع ویژه ای از فرماسیون سرمایه داری در پیرامون شکل گرفته است. ادامه دارد...
سه شنبه ، ۸دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه ستاره صبح]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]