واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: همچو قرآن که به معنی هفت توست خاص را و عام را مطعم در اوست (مثنوی) قرآن حکیم را به هزار چشم نگریسته اند و همچنان به هزار چشم دیگـر می نگـرند ؛ هر نگاهی چیزی می جوید و همان می بیند: طالب هرچیز ای یار رشید جزهمان چیزی که می جوید ندید (مثنوی) هر کس از این خوان کرامت، به طعامی میل می کند و روزی خاص خود می یابد، از آنکه: ناصح مشفق که خوان باشی بود بر سر خوانـش ز هر آشی بود تا نمانـد هیـچ مهمـان بینوا هر یکی یابد غذای خود جدا همچو قرآن که به معنی هفت توست خاص را و عام را مطعم در اوست (مثنوی) یکی طالب اجر اخروی است و می پرسد که تلاوت هر سوره را اجر و ثواب چند است؟ یکی ادیب است و از شکوه کلام الهی در شگفت مانده و می کوشد تا فنون ادب و اسرار بلاغت را از خلال آن آیات معجز بیان، کشف کند و در قلم آورد. یکی در احکام و قوانین الهی نظر می کندو بازار فقاهت را رونق می بخشد که: «بیایید تا بر شما بگویم که خداوند چه چیز را بر شما حرام کرده است: قل تعالوا اتل ما حرّم ربکم علیکم» (انعام، ۱۱۵) یکی فیلسوف است و مراتب کمال عقل را در آیات نور می یابد وبرهان «ان» و «لم» را از آیت «سنریهم» (فصلت، ۵۳) فرو می خواند، هم از آیات بر ذات دلیل می آورد و مجموعه آفرینش را دلیل اثبات صانع می بیند و هم از ذات بر آیات شهادت می دهد و دلیل می آورد که: « انهم علی کل شیءٍ شهید: همانا که او بر هر چیز شاهد و گواه است.» و در میان متکلمان یکی اشعری می شود و به جبر می گراید که: «قل کل من عندالله: بگو همه از جانب خداست» (نسا، ۷۸) و یکی مذهب اعتزال اختیار می کند و اختیار را می گزیند که : «کل نفس بما کسبت رهینه: هر نفْسی در گرو آن چیزی است که خود کسب کرده است.» (مدثر، ۳۸). یکی درعلوم غریبه می کوشد و از جفـر و اعداد می گوید و در پی راز «علیها تسعه عشر» (مدثر،۳۰) قرآن را زیر و زبرمی کند. و در این میان عاشقان را که رندان و زیرکان عالم اند، خود نگاهی دیگر است؛ ایشان خریدار کالای عشق اند و بازار محبت را گرم می کنند که: گر شبی در خانه جانانه مهمانت کنند گول نعمت را مخور، مشغول صاحبخانه باش عاشقان، صاحبخانه را می جویند و ازاو تمنایی جز او ندارند؛ چنان که رابعه عدویه گفت: «اگر تورا از بیم دوزخ عبادت می کنم، مرا در آتش بسوزان و اگر به طمع بهشت عبادت می کنم، از بهشت بیرون کن،و اگر تو را از این حیث که شایسته پرستشی عبادت می کنم ، جمال خود را از من دریغ مدار.» هر کسی را سر چیزی و تمنای کسی است ما به جز دوست نداریم تمنای دگر (سعدی) ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است بردار ز رخ پرده که مشتاق لقاییم (مولانا) پرسند الهی را: از دوست چه می خواهی؟ ای بی خبران من هیچ جز دوست نمی دانم (الهی قمشه ای) از نگاه این عاشقان بیدل، قرآن دعوتنامة «عشق» است که به رسولش فرمود: «مردمان را بگو: اگر خدا را دوست می دارید، به دنبال من آیید: ان کنتم تحبون الله فاتبعونی» (آل عمران،۳۱) بیا بیا که نیابی چو من دگر یاری چو من به هر دو جهان خود کجاست دلداری؟ تو همچو وادی خشکی و من چو بارانی تو همچو شهر خرابی و من چو معماری(مولانا) دلجویی معشوق است که: «ایحسب الانسان ان یُترک سُدی» (قیامت، ۳۶) آیا آدمی گمان کرده که او را عبث آفریده اند و عاقبت چون خار و خس به ساحل نیستی واگذارند؟ زهی خیال باطل. نی ام ز کار تو غافل، همیشه در کارم که لحظه لحظه تو را من عزیزتر دارم به جان پاک تو و آفتاب سلطنتم که من تو را نگذارم، به لطف بردارم (مولانا) و کشف حجاب از چهره معشوق است که: «اینما تولّوا فثمّ وجه الله: هر کجا روی، آنجا روی خداست.» (بقره، ۱۱۵) در آیینه عالم، رخسار تو می بینم در طلعت مه رویان، انوار تو می بینم (الهی قمشه ای) و احساس انس و صحبت با معشوق است که: «هو معکم اینما کنتم: هر کجا هستید، او با شماست.» (حدید،۴) بیدلی در همه احوال خدا با او بود او نمی دیدش و از دور خدایا می کرد (حافظ) و نشان خانة معشوق است که از این سو بیایید و از آن سو مروید: «الم اعهد الیکم یا بنی آدم الا تعبدوا الشیطان، انه لکم عدوٌ مبین و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم: ای فرزندان آدم، آیا با شما عهد نکردم که شیطان را مپرستید همانا که او دشمن آشکار شماست، مرا عبادت کنید که راه مستقیم ” به سوی کمال ” این است.» (یس،۶۰) حذر از وسوسه نفس که در راه خدا مردم افکن تر از این غول بیابانی نیست(سعدی) و «هدایت» است که اگر خواهی با من همنشین شوی، باید که به اوصاف من آراسته گردی: هر که او همرنگ یار خویش نیست عشق او جز رنگ و بویی بیش نیست (مولانا) پس باید که نخست چون من رحمان و رحیم باشی و به ذکر بسم الله بر زبان یا دفتر بسنده نکنی، و چنان که پروردگارت «کتب علی نفسه الرّحمه» (انعام،۱۲) تو نیز نام رحمت را بر صفحه وجود خویش بنگاری و کار بر پایه عدل و احسان کنی که: «ان الله یأمر بالعدل و الاحسان» (نحل،۹۰). نخست از جهان آفرین یاد کرد که هم داد فرمود و هم داد کرد (فردوسی) و بدی را به نیکی دور کنی: «ادفع بالّتی هی احسن السیئه» (مؤمنون، ۹۶)؛ زیرا چاره ظلمت نور است، چون نور بیاید، ظلمت برود و از هر گونه ظلم و آزار بپرهیزی نه بر خود، نه بر غیر، که آن نشان کفر است: «و الکافرون هم الظالمون»(بقره،۲۵۴) و «ان الله لا یظلم الناس شیئا» (یونس،۴۴) و بر خطاهای مردمان با کرامت بگذری: «اذا مرّوا باللغو مرّوا کراما» و از هر که نام می بری، او را به صفات نیکویش یاد کنی که: «قولوا للناس حُسنا» (بقره،۸۳) مگر برستمکاران که باید چون من در کمین آنان باشی: «انّ ربک لبالمرصاد» (فجر،۱۴). و باید که مرا بسیار یاد کنی که این نشان عاشق است: «واذکروالله کثیرا»، چندان که حتی در خواب و بیدار به یاد من باشی تا به مقام «لا تأخذه سنه و لا نوم » (بقره، آیه الکرسی)، نزدیک شوی: او ندارد خواب و خور چون آفتاب عاشقان را می کند بی خورد و خواب (مولانا) سحر کرشمة چشمت به خواب می دیدم زهی مراتب خوابی که بهْ ز بیداری است (حافظ) و چون راه و نشان دانستی، اگر گویی در این راه چه زاد و توشه ای برگیرم، بدان که «فانّ خیر الزّاد التقوی» (بقره،۱۹۷) همانا که بهترین زاد و توشه این راه، تقوا پیشه کردن و دست افشاندن است از آنچه تو را از راه دور می کند، همانا که آن شیطان پنهان کار و آن خنّاس «الذی یُوَسوس فی صدور النّاس» ناس، در کمین توست تا به اشتغالات باطل و زواید و زخارف دنیوی تو را بفریبد و به فضول عیش، بار تو سنگین کند و از فضل و کمال بازدارد؛ پس از او به من پناه گیر: «فاستعذ بالله» (نحل، ۹۸) و پای از دایره عشق و زیبایی بیرون منه. هر که را با خط سبزت سر سودا باشد پای از این دایره بیرون ننهد تا باشد (حافظ) بلکه یکدل و یک رای با دلی پاک و «قلبی سلیم» به سوی من آی که چون بنده من باشی، همه عالم بنده تو شوند و از همه برکات دنیا و عقبا برخوری؛ تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود؟ بنده من شو و برخور ز همه سیم تنان (حافظ) این است نگاه عاشقان و عارفان به قرآن و این است پیام قرآن برای رندان و زیرکان عالم که از خدمت به نعمت نپردازند و «سایه طوبی و دلجویی حور و لب حوض» به هوای روی معشوق از یادشان برود که : «و الذین آمنوا اشدّ حباً لله: مؤمنان را منتهای عشق به خداست.» (بقره،۱۶۵) چه همت راست حافظ را که از دنیا و ازعقبا نیاید هیچ در چشمش به جز خاک سر کویت «ذلک الفوز العظیم» (نساء، ۱۳) و بسیاری آیات دیگر، این است پیروزی بزرگ و فلاح و رستگاری جاوید. و سلام بر عاشقان جهان باد. *پایگاه اینترنتی دکتر الهی قمشه ای
یکشنبه ، ۲۲آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]