تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانايى، ريشه همه خوبى‏ها و نادانى ريشه همه بدى‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813410145




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اقرار به قتل از عذاب وجدان در زندان


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اقرار به قتل از عذاب وجدان در زندان
عذاب وجدان سارق در زندان سبب شد تا به قتل يك فروشنده مواد مخدر اقرار كند. پسر 18 ساله ادعا مي‌كند پس از ارتكاب قتل در تهران، جسد را با پرايد سرقتي در بيابان‌هاي اسدآباد همدان رها كرده است.


به گزارش خبرنگار ما، صبح ديروز پسري 18 ساله‌اي به نام جاويد كه از خردادماه امسال  قبل به جرم سرقت مقرون به آزار در زندان مركزي تهران حبس است به شعبه ششم بازپرسي دادسراي جنايي پايتخت منتقل شد و به اتهام قتل مرد جواني از سوي قاضي مدير روستا مورد بازجويي قرار گرفت. متهم روز دوشنبه نامه‌اي به رئيس ندامتگاه مركزي تهران نوشته و ادعا كرده بود سال قبل هنگام خريد مواد مخدر مرد قاچاق‌فروشي را به قتل رسانده است، بعد از آن بود كه وي براي تحقيقات روانه دادسراي جنايي شد.
وي در بازجويي‌ها دوبار به قتل اعتراف كرد و در حالي كه به سختي حرف مي‌زد، گفت: ساعت 22 و 30 دقيقه شامگاه 25 دي ماه سال قبل مرد قاچاق فروش 25 ساله‌اي را به نام ارسلان هنگام خريد مواد مخدر در زير پل جناح در غرب تهران به قتل رساندم. پس از آن جسدش را به داخل خودروي پرايدي كه سرقت كرده بودم منتقل كردم و به طرف يكي از شهرهاي غربي به راه افتادم تا اينكه جسد را در دره‌‌اي حوالي شهرستان اسدآباد همدان انداختم و به تهران برگشتم. مدتي بعد به جرم سرقت مقرون به آزار دستگير و با حكم قاضي روانه زندان شدم. در اين مدت هميشه عذاب وجدان داشتم تا اينكه تصميم گرفتم اين راز را بر‌ملا كنم و به همين دليل نامه‌اي به رئيس زندان نوشتم و به قتل اعتراف كردم، سپس متهم به دستور قاضي مدير روستا براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت.
در شاخه ديگري از بررسي‌ها مشخص شد جسدي با اين مشخصات در حوالي اسدآباد كشف نشده است. پس از آن بود كه متهم اعلام كرد به دليل آشنايي با محل نشاني دقيق پنهان كردن جسد را مي‌داند و حاضر است به همراه پليس راهي محل شده و جسد را نشان دهد. با به دست آمدن اين اطلاعات بود كه تيمي از كارآگاهان اداره ويژه قتل مأموريت پيدا كردند متهم را به محل منتقل كنند، همچنين متهم براي مشخص شدن سلامت روحي و رواني‌اش به پزشكي قانوني هم معرفي شد.

گفت‌وگو با متهم
 
كجايي هستي؟
اهل يكي از شهرهاي غربي كشورم .
چي شد به تهران آمدي؟
چند سال قبل براي كار به تهران آمدم و خانه‌اي مجردي در حوالي قلعه حسن‌خان اجاره كردم و شروع به كار كردم.
چه كاري‌؟
آرايشگري.
چي شد كه سر از زندان درآوردي‌؟
مدتي گذشت تا اينكه با دوستان ناباب و معتاد آشنا شدم. آنها خلافكار و سارق بودند و من هم شروع به سرقت كردم.
كي دستگير شدي‌؟
30 خرداد امسال مأموران مرا شناسايي و دستگير كردند.
دادگاه چند سال براي جرمت حبس تعيين كرد‌؟
من در دادگاه به 10 سال حبس محكوم شدم.
چقدر زياد‌؟
چون سرقت‌هاي من مقرون به آزار و همراه با سلاح سرد بود، به همين خاطر جرمم سنگين بود.
چي سرقت مي‌كردي‌؟
فرقي نمي‌كرد. به هر حال بيشتر زورگيري با چاقو و قمه بود، بعضي وقت‌ها خودرو سرقت مي‌كردم، گاهي اوقات هم اموال مردم را به زور مي‌گرفتم.
درباره قتل توضيح بده‌؟
شب حادثه از قلعه حسن‌خان به تهران آمدم تا به خانه دوستم بروم. حوالي ميدان صادقيه خودروي پرايدي را سرقت كردم و بعد پيش دوستم در فرحزاد رفتم. دوستم خيلي خمار بود و از من خواست برايش مواد بخرم. پس از آن در حالي كه پول زيادي همراه داشتم با خودروي سرقتي به پاتوق قاچاق‌‌فروشي به نام ارسلان در زير پل جناح رفتم. آنجا ارسلان به سمت من آمد. به او گفتم كه براي دوستم مواد مي‌خواهم. وقتي پول‌هايم را از داخل جيبم بيرون آوردم، ناگهان به طرف من حمله كرد و چاقويي كه به كمرش بسته بود از غلاف بيرون آورد و زير گلويم گذاشت. ارسلان تهديد كرد هر چقدر پول دارم و تلفن همراه و اموال قيمتي‌ام به او بدهم كه آرام چاقويم را از جيبم بيرون آوردم و ضربه‌اي به گردنش زدم. ارسلان غرق در خون روي زمين افتاد كه از ترس ضربه‌اي ديگر به سينه‌اش زدم و كشته شد.
بعد از قتل چه‌كار كردي‌؟
خيلي ترسيده بودم، به همين خاطر به سرعت به طرف خودروي پرايد رفتم تا فرار كنم اما دوباره پشيمان شدم و برگشتم تا جسد را به مكان ديگري منتقل كنم، چون احساس كردم اگر جسد دراين مكان بماند از سوي پليس شناسايي مي‌شوم، سپس روكش صندلي عقب خودرو را بيرون آوردم و جسد را داخل آن پيچاندم و به صندلي عقب منتقل كردم. با پرايد به سمت جاده ساوه حركت كردم تا اينكه در جاده ساوه خودرو را نگه داشتم و جسد رابه داخل صندوق بردم. پس از اين به طرف غرب كشور به راه افتادم تا اينكه چند ساعت بعد نزديك شهر اسد آباد جسد را به داخل دره‌اي انداختم و به تهران برگشتم.
به دوستت موضوع قتل را نگفتي‌؟
نه بعد از قتل با او تماس گرفتم و گفتم كه به خاطر خودروي سرقتي مأموران پليس مرا تعقيب كردند و مجبور شدم چند روزي به شهرستان بروم.
خودروي سرقتي چي شد‌؟
چون صندلي عقبش خوني شده بود از ترس در محله خلوتي رها كردم.
از قبل لكنت زبان داشتي‌؟
نه بعد از قتل ترسيدم به طوري كه زبانم چند روزي بند آمد و توان حرف زدن نداشتم تا اينكه كم‌كم بهتر شدم اما لكنت زبان رهايم نكرد.
چي شد كه بعد از يك سال به قتل اقرار كردي‌؟
عذاب وجدان گرفتم. شب‌ها هميشه كابوس مي‌ديدم و در اين مدت هيچ گاه خواب راحتي نداشتم و اين كابوس حتي يك لحظه هم مرا رها نكرد تا اينكه تصميم گرفتم اين راز را كه يك سال در سينه ام مخفي كرده بودم بر‌ملا كنم.
به نظر شما عجيب نيست فرد خلافكاري كه دست به سرقت خشن مي‌زند و قرار است 10 سال در زندان بماند، عذاب وجدان بگيرد‌؟
من خلاف زياد كرده‌ام اما آدم‌كشي با سرقت و خلاف‌هاي ديگر تفاوت دارد. پس از حادثه فكر كردم اين موضوع را فراموش مي‌كنم. با خودم گفتم اين همه خلاف كردم، اين خلاف هم روي آن اما نتوانستم فراموش كنم و هميشه در عذاب بودم تا جايي كه از غذا خوردن هم افتادم و اينگونه لاغر شدم.




منبع : روزنامه جوان









تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن