واضح آرشیو وب فارسی:رادکانا: بیشتر زن هایی که از این محل می گذرند با تعجب به من نگاه می کنند. بعضی ها چند دقیقه ای می ایستند و کارم را تماشا می کنند و زیر لب یک آفرین هم می گویند و می روند. گاهی با نگاه و لبخند تمام می شود.به گزارش سرویس اجتماعی رادکانا، شاید دیدن یک زن پای منقل کبابی با یک بادبزن خیلی عجیب باشد، اما این منظره وقتی زیباتر می شود که همان زن، کباب ها را سیخ می زند و با قدرت تمام از ساعت 8 الی 11 شب به اهالی سرویس کباب می دهد. این جا هرچه هست عشق به زندگی است و آتش منقل و سیخ های کباب نشانه قدرت و سلابط یک زن قهرمان است. پدیده اشتغال زنان، با وجود آن که در طول چند دهه اخیر در جامعه ما گسترش چشمگیری داشته است، امروز در اکثر کشورهای پیشرفته 85 درصد زنان 25 تا 49 سال در کنار زندگی خانوادگی خود، زندگی حرفه ای شان را نیز دنبال می کنند. مادران شاغل عموما تلاش می کنند از پرستار بچه یا مهدها یا اطرافیان برای هماهنگ کردن کار و کودکشان، کمک بگیرند. وضعیت زندگی امروزه به گونه ای است که کار کردن مرد به تنهایی نمی تواند کفاف زندگی را بدهد و زنها مجبورند همپای مردها کار کنند تا بتواند از پس مخارج زندگی بر آیند. امروزه ما در جامعه با زنانی مواجه هستیم که هم خانه دار هستند و هم شغل های دیگر دارند. در واقع بسیاری از زنان شاغل بدون هیچ گله و شکایتی همه وظایف خود را انجام می دهند و برای رسیدن به تعادل میان مسئولیت های اجتماعی و خانه داری همه گونه سختی ها و ناملایمات را تحمل می کنند. خانم رقیه مالتی یک مادر مهربان و همسری شجاع و فداکار است؛ او این شغل را بخاطر زندگی انتخاب کرده تا بتواند کمک خرجی زندگی باشد. محل کارش یک مغازه 12 متری بیش نبود و با تمام زن بودنش قدرت یک مرد در چهره اش هویدا بود. پشت کار عجیبی دارد. هرچند خانواده موافق کارش نبودند اما او با پشت کار و فعالیت خود توانست آنان را قانع کند که یک زن می تواند اگر بخواهد. به سراغ این شیر زن رفتیم و مصاحبه کوتاهی انجام دادیم: متن این گفتگو بدین شرح است: رادکانا: خانم مالتی نگاه های مردم نسبت به کار شما چگونه هست؟ خصوصا نگاه زنان روستا: همیشه نگاه ها از یک جا شروع می شود. حرف های در گوشی و اظهارنظرهای آدم های مخالف وجود دارد. فکر کنم در شهرستان کردکوی هیچ زنی شغلی مثل من ندارد و برای زنان روستا جای تعجب هست. روزهای اول هیچ کس باورش نشد که من آمده ام و قرار است کبابی را اداره کنم. همه فکر می کردند چند روزی آمده ام و می روم و تمام می شود. از همان روز اول حرف های در گوشی و نگاه های متعجب شروع شد اما من جا نزدم. گاهی یک نگاه و یک جمله تحسین برانگیز حالم را عوض می کند خصوصا حرف های امروز شما. بیشتر زن هایی که از این محل می گذرند با تعجب به من نگاه می کنند. بعضی ها چند دقیقه ای می ایستند و کارم را تماشا می کنند و زیر لب یک آفرین هم می گویند و می روند. گاهی با نگاه و لبخند تمام می شود. رادکانا: چقدر معتقدید زنان می توانند از عهده این قبیل کارها برآیند؟ من فکر می کنم اگر فرصت کافی در اختیار خانم ها قرار گیرد می توانند پا به پای آقایان کار کنند. ما خانم ها توانمندی بسیاری در عرصه مختلف داریم. کار من نمونه ای از جسارت و تلاشش خانم هاست؛ من معتقدم توانایی خانم ها بسیار زیاد است. رادکانا: آیا شده از کارتان سرد و سخت شوید؟ به نظر من کار کردن در محیط مردانه و سرد و سخت آدم را می سازد. بعضی وقت ها فکر می کنم می بینم خیلی سخت هم هست. اما دلم نمی خواهد احساسات زنانه ام از بین برود پس همیشه حواسم هست. رادکانا: آیا نترسیدین که کاری مردانه را انتخاب کردین؟ راستش روزهای اول کمی می ترسیدم اما به روی خودم نمی آوردم. می ترسیدم که نتوانم از عهده این کار برآیم اما وقتی دیدم کم کم همه مرا باور می کنند آن ترس هم از بین رفت. رادکانا: برخورد خانواده نسبت به کارتان چگونه هست؟ البته روزهای اول خانواده خصوصا دخترم مخالف بودند. می گفتند کار خیلی سخت و مردانه است، محیط کاملاً مردانه است اما من گفتم عیبی ندارد یک زن هم پای شوهرش کار کند و کمک خرج خانواده باشد. رادکانا: وضعیت مشتری چطور است؟ خدارو شکر. از روزی که این مغازه را باز کردم روی هم رفته خوب است. گاهی تا 12 شب هم مشتری دارم حتی به بعضی از مغازه ها سرویس میدهم. رادکانا: خانم مالتی ممنونیم که حاضر شدین با ما مصاحبه کنید اگر حرفی مانده در خدمت شما هستیم: من هم از شما تشکر می کنم که وقت گذاشتید. حرفی نمانده فقط از خانواده خودم ممنونم که چنین اجازه ای به من دادند تا این شغل را شروع کنیم. همجنس های من بدانند کار برای خانم ها عیب نیست. گزارش از خبرنگار رادکانا: یعقوب محمودی
چهارشنبه ، ۲۷آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رادکانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3]