تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانش، نابود كننده نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836011514




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در وصف اسوه پایداری(1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
در وصف اسوه پایداری(1)
در وصف اسوه پایداری(1)     اشعاری در وصف حجت الاسلام غلامحسین جمی   ساده چون آب روان   شاعر: عبدالرحيم سعيدي راد گر چه اندوهي نهان دارد جمي دست هايي مهربان دارد جمي در ميان سينه پاكش دلي ساده چون آب روان دارد جمي زخم هايي اين چنين دارد به دل خطبه هايي آن چنان دارد جمي گر چه گمنام است با اهل زمين دفتري در آسمان دارد جمي در كف دستان محنت ديده اش زخمي از جنس زمان دارد جمي بي گمان در قله هاي عاشقي چون عقابي آشيان دارد جمي از امام راحل و آن روزها رازهايي بس گران دارد جمي از شهيداني كه با او زيستند خاطراتي جاودان دارد جمي در دلش چون كوه آرامش ولي شعله از آتشفشان دارد جمي چون چريكي پير از ميدان رزم شرحه شرحه داستان دارد جمي ** چشم هاي خويش دريا كرده است جان خويش را شمع شب ها كرده است اين خطيب پير با شوري شگفت روزهاي جمعه غوغا كرده است آسماني بوده اين آزاده مرا! گر چه با ما خاكيان تا كرده است چون كليدي لحظه هاي سخت جنگ قفل هاي بسته را وا كرده است گنجي از اخلاص و ايمان و صفاست در دل مردم اگر جا كرده است خيمه اي در قلب محرومان زده خانه اي از عشق برپا كرده است روزهاي تلخ را بي واهمه با تني رنجور معنا كرده است ** آفرين بر او چنين گل كاشته از دو عالم دست و دل برداشته ** همصدا با آه و با اروند رود سر به صخره مي گذارد رود رود ماه حتي در شب تشويق و درد پيش پايش گاه مي آيد فرود بي شك اين روحاني درد آشنا با ملائك مي كند گفت و شنود كس نمي داند نيازش در قنوت يا چه رازي دارد او وقت سجود يا چه ها كرده است با هفت آسمان يا تبسم هاش در كشف و شهود شك ندارم با امامش محرم است عالمي فرزانه همچون او كم است *******   مرد شهر ما   شاعر: ناهيد كاظمي وقتي كه بار غم را در سينه مي كشيدي در شهر خون و آتش با چشم خود، چه ديدي؟ در شهر ما كه دشمن آن را به باد مي برد از هر طرف به نحوي همواره زخم مي خورد وقتي كه از دل ما پر مي كشيد اميد وقتي كه چشم هامان جز تيرگي نمي ديد آن دم كه سيلي از خون از هر كران به پا بود شهري پر از محبت قرباني جفا بود تو مانده بودي و شهر جان داشت از وجودت هر ذره اي از اين خاك همواره مي ستودت هم گوشه اي از اين شهر نام تو را صدا كرد همواره با تو اين شهر شوري دگر به پا كرد دشمن فنا شد و ما ما خاك پايمان را با خون خود خريديم اكنون كه شهر برپاست نام تو بر زبان هاست مردي كه شهر خود را همواره دوست مي داشت ******* عشق   شاعر: عبدالجبار كاكايي اي در تو غرور دل دريايي ما گم رؤياي به هم ريختة قهر و تبسم كوچك شدي آن قدر كه در واژه نشستي تنها شدي آن قدر كه در خويش شدي گم چون باد درآويختي از بال درختان چون دود برون ريختي از كندة هيزم يك روز سپيدار شدي، بي بر و بي بار يك روز پديدار شدي در مي و در خم ******* تمام كوچه ها در انتظارت   شاعر: سيد حبيب حبيب پور سلام اي آشيانم دست هايت سلام اي مرهم زخم دعايت تمام كوچه ها دلتنگ كلامت تمام شهر بي تاب كلامت تمام عشق در راز و نيازت تمام جمعه ها مست نمازت تو آن كوهي كه افتادن ندارد تو آن روحي كه خون تن ندارد تو آن دريا كه پر از جنب و جوش است تو آن موجي كه داريم در خروش است دوباره خيز و غوغا كن در اينجا نماز عشق برپا كن در اينجا بگو پس خطبه ايمانمان كو؟ خروش مرد آبادانمان كو؟ بگو تا باز هم سرمست باشم به شوق پرزدن، بي دست باشم بگو باز از شقايق هاي پرپر و از انبوه عاشق هاي بي سر بگو اين شهر در آتش خروشيد بگو اين موج اين دريا كه جوشيد هلا اي آفتاب آيينه دارت تمام كوچه ها در انتظارت گلوي زخمي مرد تويي تو و در دريايي از غم، گم تويي تو تو شور عاشقي در سينه داري هزاران ياد از آدينه داري هزاران ياد از فرياد مردم و در دل، خاطرات و ياد مردم تو با داغ شقايق آشنايي تو مرهم دار، خاطرات و ياد مردم تو با داغ شقايق آشنايي تو مرهم دار زخم نخل هايي تو بر اين باغ زيبا، باغباني تو با خيل پرستو، مهرباني بگو تا باز هم شط، جان بگيرد دل ما هم سر و سامان بگيرد

منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 23  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 374]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن