واضح آرشیو وب فارسی:سوک: انصاف نبود در حالی که یک جوان در اوج بیماری دوست نداشت کسی ضعف و ناتوانی او را ببیند و با ابزارهای مختلف سعی داشت خودش را سرحال و عادی نشان دهد و عکس های درد کشیدنش در کنار عکس های کنسرت ها و افتخاراتش ضمیمه نامش شود.نقطه شروع تراژدی بردن آبروی افراد در فضای رسانه ها در کشور ما به 11 سال پیش و انتشار خصوصی ترین لحظات زندگی یک بازیگر برمی گردد. این موج های منفی هرچند وقت یک بار در فضای رسانه و در برخورد با آن چیزی که فقط مربوط به دیگران و حریم آنهاست رخ می دهد، بی آنکه کسی در این میانه به راستی به قضاوت بنشیند؛ قضاوت درباره کسانی که زندگی و آبرویشان از این راه دستخوش تماشای دیگران شده است و شاید برای خیلی از آنها بعد از این اتفاق زندگی دیگر به معنای گذشته خود جریان نداشته باشد. به گزارش سوک و به نقل از آرمان، قضاوت درباره خانواده های افرادی که زنده یا مرده تصاویر خصوصی آنها در فضای غیرخصوصی و عمومی منتشر شد بی آنکه کسی به عواقب روانی و اجتماعی این کار و مشکلاتی که بعد از این اتفاق ممکن است برای کل آن خانواده ایجاد شود اهمیتی بدهد و حتی قضاوت درباره آن عده معدودی که این تصاویر را گرفته و آن عده کثیری که آن را منتشر کرده اند، نیز گاهی به محاق رفته است. فقط خواننده نبود. غم نهفته در صدایش و آن چیزی که در محتوای شعرهایش بود درد یک نسل بود. نسلی که از مشکلات اجتماعی و غیر اجتماعی به تنگ آمده و دوست دارد غم هایش را فریاد بزند. وقتی خبر بیماری کشنده اش در فضای رسانه ها پخش شد مردم و طرفدارانش جلو در بیمارستان صف کشیدند و زمانی که خبر درگذشتش را شنیدند دیگر این تنها طرفداران چند ده هزار نفر یا حتی میلیونی یک خواننده به اصطلاح پاپ نبودند که برای همدردی به خیابان آمدند، بلکه این بخش عظیمی از مردم ایران بودند که زن و مرد، پیر و جوان عزادار شدند. همه مادران این سرزمین برای مادری که به هر حال فرزند جوانش را از دست داده بود عزاداری کردند، اما در چنین فضایی انتشار چند عکس ناراحت کننده از صحنه فجیع درد کشیدن این جوان خاطراتمان را مخدودش کرد. قبول کنیم این انصاف نبود در حالی که یک جوان در اوج بیماری دوست نداشت کسی ضعف و ناتوانی او را ببیند و با ابزارهای مختلف سعی داشت خودش را سرحال و عادی نشان دهد و عکس های درد کشیدنش در کنار عکس های کنسرت ها و افتخاراتش ضمیمه نامش شود. لایک زدن زندگی خصوصی دیگران در کنار هم نشسته اند و با خوشحالی دود قلیان را بیرون می دهند و در حالی که به صفحه های موبایل های خود نگاه کرده و با دست دیگر آن را بالا و پایین می کنند سعی دارند تصاویر و اخبار جالبی را که شنیده اند با هم مرور کنند. چند مرد و زن و جوان که مشخص است اعضای یک خانواده هستند، روی تختی در یکی از رستوران های تهران در کنار هم نشسته اند. کمی که نزدیک تر می شوم متوجه می شوم موضوعی که در حال تماشای آن هستند مهمانی ای است که می گویند مربوط به دختر یکی از آدم های سرشناس است و با آب و تاب سعی می کنند درباره زندگی آنها و پول و ثروتشان صحبت کنند. یکی از آنها می گوید: «قبلا همه این تصاویر را دیده و آنها را لایک کرده است.» دیدن و لایک کردن! انگار این کار برای خیلی از ما شبیه غذا خوردن و نفس کشیدن شده است. عکس سلفی گرفتن، سر زدن به پیج دیگران و لایک کردن عکس های خصوصی آنها برای برخی افراد به تفریح و سرگرمی تبدیل شده و سند این حرف نیز آمار بالای عکس های خصوصی است که در این سال ها از سوی کاربران ایرانی لایک شده است. مجرم واقعی کیست؟ باید دید که بر سر کسانی که بی صدا حریم خصوصی افراد را فریاد می زنند و دست به انتشار عکس ها و فیلم های خصوصی دیگران می زنند چه خواهد آمد. طیرانیان حقوقدان در این مورد می گوید: «انتشار حریم خصوصی افراد جرمی است که قانون برای این جرم مجازات تعیین کرده است. میزان مجازاتش هم بستگی به نظر قاضی و شدت جرم دارد. یعنی قاضی پس از بررسی شواهد و موضوع پرونده تصمیم می گیرد که چه اندازه مجازات برای این افراد تعیین کند. با وجود این تکلیف مجازات افرادی که این تصاویر را می بینند و آن را به اشتراک می گذارند چیست؟ آیا قانون می تواند افرادی که کنار من و شما نفس می کشند اما دیدن و نشان دادن این تصاویر خصوصی بزرگ ترین سرگرمی زندگی شان شده است را نیز مجازات کند؟ آیا جرم این افراد از جرم کسی که عکس یا خبر را گرفته کمتر است؟ این مردم احساساتی و اجتماعی! برخی عادت دارند از همه چیز عکس بگیرند. یک دانشجوی دکترای ارتباطات می گوید: ما به تازگی در ایران در حرفه کار روزنامه نگاری با پدیده جالبی روبه رو هستیم و آن این است که زمانی که برای گرفتن عکس و خبر از یک رویداد به مکانی می رویم جلوتر از خود سیل میلیونی مردمی را می بینیم که دوربین به دست خیلی جلوتر و مجهزتر از یک خبرنگار یا عکاس ایستاده و آماده دریافت خبر هستند. مهدی هروی ادامه می دهد: عکس گرفتن از همه تصاویر از نظر فرهنگ شناسان و انسان شناسان ایرانی ریشه در فرهنگ این مردم دارد و اینکه مردم ایران به عنوان احساساتی ترین و اجتماعی ترین مردمان دنیا دوست دارند در درجه اول خاطرات خود را ثبت کنند و در درجه دوم چون اجتماعی هستند آن را با دیگران به اشتراک بگذارند. هروی ادامه می دهد: مشکل از جایی شروع می شود که این عکس گرفتن ها برای ما به یک کار روتین تبدیل شده و بدون اینکه قوانین و مقررات این کار را مثل بقیه امور اجتماعی دیگر بدانیم در هر رویدادی بدون در نظر گرفتن حق و حقوق دیگران فقط دنبال ثبت و نمایش آن به بقیه هستیم. این دانشجوی ارتباطات ادامه می دهد: این می شود که برای مثال از صحنه درد کشیدن یک خواننده فیلم می گیریم و آن را نشان هم می دهیم. حتی حرفه ای های ما هم عادت کرده اند بدون ضوابط از هر صحنه ای عکس بگیرند. او درباره پسربچه ای که در مازندران خودکشی کرده و تصویر او بعد از مرگ در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود، می گوید: کاش برای یک لحظه خودمان را جای مادر یا خانواده چنین فردی بگذاریم تا ببینیم آیا راضی هستیم با خود یا خانواده مان چنین برخوردی شود؟ هروی با بیان اینکه خودش این تصاویر را هنوز ندیده می گوید: نه فقط این تصویر بلکه هیچ یک از تصاویر خصوصی دیگری را که در فضای مجازی دست به دست می شود ندیدم و مایل هم نیستم ببینم. حتی با وجود اینکه دیدن بخشی از این تصاویر در ارتباط با کارم بود، ترجیح دادم این کار را نکنم، زیرا در حرفه خبرنگاری به ما یاد می دهند هر خبر یا مطلبی را نباید دید، بلکه انتخاب کردن مهم ترین اصل در برخورد با رسانه هاست. اگر ما به انتخاب خبرها و مطالب عادت نداشته باشیم در عصر جدید غول های رسانه با تبلغات ریز و درشت خود ما را می بلعند و برای فکر ما هیچ جای خالی باقی نمی گذارند. این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم چه چیزی را ببینیم و چه چیزی را نه و دیگران در این زمینه تصمیم گیرنده نهایی نیستند. بردن آبروی مومن یعنی جنگ با خدا یک کارشناس مذهبی درباره انتشار تصاویر خصوصی و محرمانه افراد عنوان می کند: این کار از دو جنبه حرام است. کاظم مردوحی می افزاید: در درجه اول دیدن عکس یا حتی سخن گفتن درباره زن یا مرد مومن در صورتی که خودش راضی نباشد در حکم غیبت بوده و حرام است و از سوی دیگر، چون آبروی فرد مومن با این کار در معرض تهدید قرار می گیرد حرام اندر حرام است. این کارشناس مذهبی ادامه می دهد: بردن آبروی شخص مومن در حکم جنگ با خداست و اگر کسی خواسته و حتی ناخواسته آبرویی را از کسی تضییع کند این اقدام او در حکم جنگیدن با خداست و باید اشد مجازات درباره این فرد اعمال شود. این کارشناس مذهبی درباره افرادی که به دلایل مختلف در شبکه های اجتماعی این تصاویر را می بینند و منتشر می کنند می گوید: این افراد نیز کارشان با کار فردی که این تصویر یا خبر خصوصی را گرفته و منتشر می کند فرقی ندارد. مردوحی عنوان می کند: در دین اسلام این موضوع آن قدر مهم است که تجاوز به آبروی دیگران جزو بزرگ ترین گناهان محسوب شده و از طرف خداوند وعده عذاب الیم داده شده است. این کارشناس مذهبی می افزاید: ربا 73 قسم است و بدتر از همه رباها تجاوز به آبروی مسلمان است و کسی که چیز ناروایی بشنود و آن را منتشر کند مثل این است که خودش آن کار زشت را انجام داده است.
شنبه ، ۲۳آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سوک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]