واضح آرشیو وب فارسی:فرهیختگان: هفته گذشته محمد معتمدی، خواننده موسیقی ایرانی در وب سایت رسمی خود مطلبی را نوشت که دوباره همان سوال تکراری دیرین اما مساله ساز را مطرح می کرد که بالاخره صاحب اثر تهیه کننده است یا خواننده؟ محمد معتمدی در وب سایت خود، 20 آبان روز صدور مجوز انتشار آلبومش را روز سیاه عمرش خوانده و نوشته بود: « چهارشنبه بیستم آبان یکی از سیاه ترین روزهای زندگی هنری من بود. شرکت ماهور در این روز اثری با صدای من منتشر کرد؛ بدون رضایت و حتی بدون اطلاع خودم. سال ها پیش آهنگساز جوانی، آلبومی به من پیشنهاد می دهد و من با صداقت برای شنیدن این اثر اشتیاق نشان می دهم و در همان زمان اتودی روی آن می خوانم. پس از مدتی به دلایلی از حضور در اثر انصراف می دهم، اما فایل صوتی نزد آهنگساز جوان باقی می ماند. پس از گذشت حدود چهار سال مطلع می شوم اثری با صدای بنده برای اخذ مجوز به دفتر موسیقی ارشاد ارجاع شده. با کمی تحقیق مشخص می شود این اثر، همان اثر آن آهنگساز جوان است که شرکت ماهور روی آن درخواست مجوزکرده است. نامه ای به دکتر پیروز ارجمند، مدیرکل وقت دفتر موسیقی می نویسم و از ایشان می خواهم با توجه به عدم رضایت بنده از اعطای مجوز به آلبوم مذکور ممانعت شود. جناب ارجمند پس از بررسی و کشف صحت ادعای اینجانب از این آلبوم سلب مجوز می نمایند. تا اینکه پیروز ارجمند از مدیریت دفتر موسیقی استعفا می دهد و درست در هفته اول کار سرپرست جدید، شرکت ماهور مجددا آلبوم را به دفتر موسیقی جهت مجوز ارجاع می دهد. دوباره همان نامه ای را که به دکتر ارجمند نوشته بودم به سرپرست جدید دفتر موسیقی می نویسم. ولی این بار پاسخ این است: «ما مجوز می دهیم. شما از طریق محاکم قضایی پیگیر حقوق خود باشید.» شرکت ماهور اثر را منتشر می کند و سیاه ترین روز زندگی حرفه ای ام به لحاظ تضییع حقوق مادی و معنوی من رقم می خورد. برای شرکت ماهور متاسفم. از شرکت محترمی که برای خرید آلبوم «صوفی» 700 هزار تومان به ما می پردازد و برای فروش یک کارتن صد تایی از همان سی دی به خودمان یک میلیون و 200 هزارتومان مطالبه می کند، شاید بیش از این انتظاری نباشد. بله به راستی که چهارشنبه بیستم آبان یکی از سیاه ترین روزهای زندگی هنری من بود.» معتمدی از چه کسی شاکی است البته او در ادامه مکاتبات خود را با دفتر موسیقی وزارت ارشاد در پی آورده است که در آن سرپرست دفتر موسیقی تصریح کرده است : «براساس ماده 5 قانون حمایت از مولفین و مصنفین، پدید آورنده در حوزه موسیقی کسی است که اثر را به هر ترتیب و روش، نوشته (آهنگساز) یا ضبط و نشر (تهیه کننده) دهد.» یعنی تهیه کننده و ناشر صاحب اثر هستند و با این همه توضیح داده شده است که ارائه رضایت نامه خواننده برای انتشار اثر صوتی از سوی تهیه کنننده الزامی ندارد. بنابراین چنانچه بین خواننده و یکی از ناشران قراردادی منعقد شده که متضمن حقوقی فراتر از این موارد است می تواند به دفتر موسیقی آن را ارائه کند. البته محمد معتمدی تنها به انتشار مکاتبات خود تا اینجا اقدام کرده و اقدامات بعدی خود را در این راستا در وب سایتش منعکس نکرده است. آهنگساز جوان مورد اشاره در نامه محمد معتمدی کسی نیست جز «احسان ذبیحی فر» که پیشتر از طریق موسسه ماهور کارهایش را منتشر کرده است. همان گونه که محمد موسوی، مدیر موسسه فرهنگی هنری ماهور و ناشر این آلبوم اعلام کرده است با آهنگساز اثر طرف قرارداد است و برای ادعای خواننده او طرف حساب نیست. پیشنهاددهنده چه کسی بود اما احسان ذبیحی فر متولد سال 58 است؛ یعنی یک سال با معتمدی خواننده اختلاف سنی دارد و تاکنون هفت اثر با موسسه ماهور منتشر کرده است. البته او در پاسخی هوشمندانه محمد معتمدی را به درایت بیشتر فراخوانده است تا دلخوری های دیگری در فضای خبری و احیانا جو نامساعد موسیقی به وجود نیاید. او در ابتدای جوابیه اش این گونه نوشته است: « اول، بسیار متاسفم که در وضعیت معلوم الحال موسیقی امروزمان علی رغم میل باطنی ام و تمایلی که برای به دور ماندن از حاشیه های معمول و باب شده ، مجبورم برای رفع سوء تفاهم های احتمالی، در پاسخ به مساله ای که می توانست به سادگی و فقط از طریق «یک تماس تلفنی» طرح و حل شود در فضای عمومی و در مقابل طیف وسیع و متنوع مخاطبان مطلبی را نشر دهم.»ا و چند بند هم توضیحاتی را برشمرده و خود را با سن و سابقه همکاری مشترک معرفی کرده است. آهنگسار گفته است: «سال ها پیش آهنگساز جوانی آلبومی به من پیشنهاد می دهد و من با صداقت برای شنیدن این اثر اشتیاق نشان می دهم و در همان زمان اتودی روی آن می خوانم.» درست می گویند من پیشنهاد دهنده بودم (معمولا هم مولف یا صاحب اثر پیشنهاد می دهد) اما انتساب «اتود» برای اجرای ایشان در این کار برایم عجیب است! ترجیح می دهم سوالاتی بپرسیم که پاسخش را خود ایشان بهتر می دانند: مگر می شود نوازنده و خواننده ای «حرفه ای» (و نه جوان) برای ضبط «اتود» چند بار (نه یک بار) به استودیو بروند و چند جلسه جداگانه با آهنگساز برای کار روی اثر قرار بگذارند؟! کدام خواننده برای «اتود» میکروفن شخصی اش را از منزل به استودیو می آورد؟! او در ادامه آورده است: «پس از مدتی به دلایلی از حضور در اثر انصراف می دهم.» پس از چه مدتی؟ انصراف؟ مگر پیشتر نفرمودند «اتود» خوانده اند؟ اصلا مگر برای چیزی که «اتود» بوده لازم است انصراف داد؟! اگر این را هم نادیده بگیریم چگونه انصراف داده اند؟ اصولا به طور معمول نوازندگان، خوانندگان یا آهنگسازان در این کشور با چه روشی باید انصراف خود را از حضور در یک اثر اعلام کنند؟ تا جایی که بنده «جوان» می دانم در این مواقع خواننده با آهنگساز تماس می گیرد و اعلام نظر می کند یا اگر به هر دلیلی نخواهد به آهنگساز تلفن کند (البته نمی دانم چه دلیلی را بگویم که دلیل قانع کننده ای باشد!) می تواند از طریق ایمیل، پیام کوتاه، وایبر، تلگرام یا درنهایت از طریق یکی از دوستان مشترک به آهنگساز نظرش را اعلام کند؛ وانگهی در این مورد خاص، من هیچ تماس یا پیامی از سوی ایشان دریافت نکردم. این گونه که ناشر و آهنگساز در پی پاسخ برآمده اند نشان از آن دارد که این خواننده باید در ابتدا مساله را با آنها مطرح ساخته و از رسانه ای کردن آن احتراز می کرده است. اما رسانه ای کردن هم نکات مثبتی برای خوانندگان دارد و البته زوایای پنهانی که به راحتی بروز می کند. به طور مثال واضح است که بیشتر دلخوری معتمدی از موسسه ماهور و شیوه قراردادی او در خرید اثر و فروش آن است. اما مشخص نکرده که می دانسته آهنگساز قصد دارد با کدام ناشر کار کند یا مخالفت و موافقتی برای آن از ابتدا داشته یا خیر؟ اما آهنگساز جوان را رسوا کرده است که می توان از همین زوایا به برخی مسائل نیز بیشتر پی برد، البته ای کاش در فضای موسیقی شاهد این مسائل نبودیم و نباشیم.
شنبه ، ۲۳آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهیختگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]