واضح آرشیو وب فارسی:ایران: ابوالقاسم سعیدی نقاش پیشکسوت اواسط سال های 30 بود که برای نخستین بار نقاشی «ناصرعصار» را در شرایطی قابل ذکر می دیدم. هنوز با خود ایشان آشنا نشده بودم، درآن زمان اشتهای جوانی برای دیدن موزه ها و نمایشگاه ها در من شدید و فوق العاده بود و در یکی از همین ایام بود که گالری«دو فرانس» که آن دوران از نگارخانه های فعال و مشهور پاریس به شمار می آمد نمایشگاهی از نقاشانی که کارشان همه انتزاعی اند را ترتیب داده بود، شهرت این دسته از هنرمندان به گونه ای بود که کار اغلب آنها را می شناختم؛ اسامی «بازن»، «هارتونگ»، «منسیه»، «ویراداسیلوا» و «اشندر» برایم آشنا بودند. در این مجموعه بین نقاشی های این هنرمندان به کاری برخورد کردم که با وجود اندازه متواضعش نظرم را فوری جلب کرد و کشف امضا و برخورد با نامش حس غرور قابل فهمی به من دست می داد، سبکی و تمیزی اجرای کارش، رابطه و آشنایی خوشایندی برایم بود، نام این هنرمند که پس از چندماهی با«زنده رودی» به کارگاهش می رفتیم «ناصرعصار» بود که درهمان وهله اول بین ما دوستی سالم و پرباری برقرار شد. اینک پس از 60 سال، به همت گالری «شهریور» تعدادی از کارهایی را به نمایش گذارده اند که اگر تاریخ اجرایشان با آن دوره نخواند، به روشنی مرا به یاد اولین برخورد و آشنایی با هنر و خود او در پاریس می اندازد. امروزه مایلم با سادگى نگاهی همکارانه به این دوره از نقاشی او بیندازم، دوره ای که با او آشنا می شدم و این دسته از کارهای او را برآورد و برای آموزش و یادگیری تجزیه و تحلیل می کردم. ابتدایی ترین تحلیلی که در نگاه اول به چشم می خورد قلم او را می بینم، که در این دوره از فعالیتش بیننده را به آسیای دور می برد؛ با یک کلام، قلمش فرار است؛ یعنی با اندکی مکث بیننده دستگیرش می شود که نقاش در حین اجرای یک فرم که نشانه ها و علامت ها هستند، حضور«زمان» را می توان تشخیص داد و با رهایی دید شاعرانه، به وجود آمدن و به نقش آوردن یک فرم را می توان شاهد بود؛ یعنی با یک کلام نگاه می تواند به دنبال قلم نقاش بدود یا با او همراه باشد، دراین مرحله اِبایی نیست که «حرکت» قلم و دست نقاش را جزئی از ابزار زیباشناختی یا استادی این گونه نقاشی ببینیم، با توجه به اینکه وقتی تابلو ترکیبش انتزاعی باشد، این حضور «قلم فرار» بیشتر خودرا نشان می دهد. هیچ بد نیست در اینجا مکث و دقتی هرچند کوتاه و سطحی باشد به یک مسأله تکنیکی این نوع هنر پرداخته شود و آن رابطه قلم و مقدار جرم رنگینی است که نقاش با آن می خواهد فرمی را به وجود آورد. برای نقاش خاور دور معیار استادی در همین رابطه نهفته است که قلم مو با چه سنگینی از رنگ بر سطح بوم به حرکت بیاید که حتی در مرحله ای کمبود رنگ هم حرکتش زیبایی ساز باشد؛ ناصر با تجربه و هشیاری اش این استادی را به دست آورده بود، برای نمایش این سبک فرار، او لازم داشت که در بدو کار سطح بومش صاف و صیقلی باشد، برای این امر گاهی بوم صافی راکه انتخاب می کرد و می خرید راضی اش نکرده کاغذی روی آن می چسباند. پس از ایده آل شدن نسبی سطح بوم، با رنگی اغلب سبک آنرا مستور می کرد که خشک نشده، بتواند حرکت شتابزده قلم خود را انجام دهد و از این حرکت اغلب به گونه انتزاعی علامات و نشانه هایی مستقل ساختارش را تشکیل می داد و گاهی هم این نشانه ها و علامات به هم نزدیک یا وصل می شدند که مفهومی از گل و شاخه هایش را پیشنهاد کنند. چقدر کمبود یک نمایشگاه کامل از فعالیت هنری یک نقاش معتبر و با فرهنگ در این جامعه باید سنگین و ناگوار محاسبه شود. باید در انتظار نمایشگاهی از کلیه کارهای او بمانیم، فقط گفته شود عصار نقاشی اش دوران مختلفی را طی کرده است. دوره های بعدی چه پرتره هایی که از خانمش با نیم نگاهی به هنر نقاش سوئیسی «جکومتی» کشیده یا طبیعت بیجان ها یا مناظر ابرآلود کوهستانی و طبیعت نگاری هایی با تأثیرپذیری امپرسیونیستی اوست، همه و همه در سطحی بالا امید است هدیه ای والا و پرارزش برای آیندگان ما شود. گفتنی است نمایشگاه نقاشی های هنرمند فقید، ناصر عصار از دیروز در گالری شهریور به نشانی خیابان الهیه، خزر شمالی، بن بست هرمز، شماره ۹ آغاز به کار کرده است که تا 6 آذر ادامه دارد.
شنبه ، ۹آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]