تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836185924
نشانههاي عرفاني و مسيحيايي در چهره شهید سيد عباس موسوي(2)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نشانههاي عرفاني و مسيحيايي در چهره شهید سيد عباس موسوي(2) گفت و گو با حجتالاسلام و المسلمين شيخ حسان سويدان، روحاني لبناني بفرماييد جنبش اسلامي شيعيان لبنان در چه زماني آغاز شد و چگونه شكل گرفت؟ شكلگيري و گسترش جنبش اسلامي شيعيان دو دليل داشت.يكي گسترش تجاوزگري دشمن صهيونيستي به جنوب لبنان و اشغال بخش وسيعي از خاك اين كشور بود.دليل دوم، برپايي جمهوري اسلامي در ايران و ارائه امكانات و كمكهاي گوناگون به شيعيان لبنان بود. نظام جمهوري اسلامي امكانات خود را در اختيار كساني قرار داد كه به آزادسازي جنوب لبنان و آزادسازي سرزمينهاي اشغالي فلسطين علاقهمند بود.دولتهاي عرب دهها سال بود كه شعار آزادي فلسطين و قدس را سر ميدادند، اما، اين چه شعاري است كه در سايه آن نيمي از خاك لبنان به اشغال صهيونيستها در ميآيد؟ بر اساس اين نگرش جوانان متعهد و مؤمن و شيعه لبناني تخم مبارزه اصيل را در جنوب لبنان كاشتند و پرچم آزادي و رهايي را برافراشتند.جوانان مؤمن و متعهد كه سيد عباس موسوي يكي از آنان بود، حركت خود را آغاز كردند.اين حركت از نظر فكري تكامل و تبلور نيافته بود اما، بر اساس اين اصل كه «هر تلاشي در راه خدا رشد و گسترش مي يابد »اين حركت راهش را آغاز كرد و امروز در قالب حزبالله و مقاومت اسلامي تجلي يافته است. بفرماييد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پس از حضور در منطقه بقاع در شرق لبنان چه نقشي در پرورش و گسترش حركت اين جوانان مؤمن و متعهد داشت؟ اين پرسش، اين نكته را يادآوري ميكند كه جوانان مؤمن و متعهد اين حركت كه راهشان را آغاز كردند، آموزش نظامي نديده بودند.از هنر رزم و جنگ چريكي شناخت كافي نداشتند.فرهنگ انقلابي ديني جوانان شيعه ضعيف بود.فرهنگ انقلابي به تنهايي كافي نيست.فرهنگ انقلابي بايد با دين و تعهد پيوند خورده باشد.اين فرهنگ را برادران سپاهي كه به لبنان آمدند پايهگذاري كردند.آقاي عسكري فرمانده سپاه در لبنان در گسترش فرهنگ انقلاب ديني ميان جوانان لبناني نقش به سزايي ايفا كرد.او با برپايي جلسات فرهنگي و مجالس سيار عزاداري براي شهداي مقاومت و برگزاري مراسم سينه زني و دعاي كميل توانست جوانان شيعه لبناني را تحتتأثير فرهنگ انقلابي ديني قرار دهد. بيترديد اگر حضور سپاهيان انقلاب اسلامي در آن مرحله در مناطق گوناگون بقاع و آموزش عقيدتي سياسي و رزمي جوانان لبناني در كار نبود، امكان نداشت جنبش مقاومت اسلامي به اين سطح از آگاهي و توانمندي كه امروز شاهد آن هستيم برسد.جوانان مبارز لبناني براي ستيزهجويي با ارتش اسرائيل كه كشورشان را اشغال كرده بود، واقعاً به كمكهاي آموزشي رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي نياز داشتند. شهيد سيد عباس موسوي پس از اخراج از حوزه علميه نجف اشرف و بازگشت به بعلبك بسياري از جوانان لبناني از جمله سيد حسن نصرالله را براي ادامه تحصيلات علوم ديني تشويق كرد.در اين زمينه چه اطلاعاتي داريد؟ اين يك واقعيت آشكار است.هنگامي كه سيد عباس براي ديدار پدر و مادرش از نجف به لبنان آمد، از دفتر شهيد آيتالله سيد محمد باقر صدر به او اطلاع دادند كه در لبنان بماند و از بازگشت مجدد به نجف خودداري كند، چرا كه مأموران حزب بعث او را تحت تعقيب قرار داده و قصد داشتند او را بازداشت كنند.در آن مرحله بسياري از طلبههاي لبناني حوزه علميه نجف اخراج و تعدادي نيز بازداشت شدند. طلبههاي اخراجي، شهيد سيد عباس را مانند فرد گم گشته و مراد دل خود يافته و پيرامون او گرد هم آمدند.اين جوانان مؤمن و متعهد كه محضر درس آيتالله صدر را از دست داده بودند، سيد عباس را به عنوان يكي از شاگردان ارشد شهيد صدر يافتند.رجوع طلبههاي اخراجي به اين شاگرد ارشد، او را تشويق كرد تا حوزه امام منتظر(عج)در شهر بعلبك را پايهگذاري كند.سيد حسن نصرالله و شيخ محمد علي خاتون دو تن از طلبههايي بودند كه سيد عباس را براي خود الگو و سرمشق قرار دادند. دور از انصاف است كه به اين نكته اشاره نكنيم كه برخي از طلبههاي لبناني كه از حوزه علميه نجف اشرف اخراج شدند مشعل درخشاني بودند كه هسته اساسي شكل گيري مقاومت اسلامي را در زمين كاشتند.اين هسته كه توسط سيد عباس موسوي تأسيس شد، نقش اساسي و بزرگي در شكل گيري انديشه مقاومت اسلامي داشت.در حقيقت سيد عباس نسلي از طلاب و انديشمنداني را به وجود آورد كه راهكارهاي انقلابي و پيكارهاي اجتماعي را به مردم لبنان نشان دادند.سيد عباس موسوي اين طلبهها را كه در مراحل دوم و سوم و چهارم تحصيلات حوزوي به سر مي بردند، در مناسبتهاي مختلف به شهرها و روستاهاي گوناگون اعزام ميكرد تا فرهنگ انقلابي و ديني را بر اساس ديدگاهها و خط مشي امام خميني(ره)تبليغ كنند.شكي نيست كه اين افراد مؤمن و متعهد در انديشهها و راهكارهاي امام خميني ذوب شدند.آنگونه كه شهيد آيتالله سيدمحمدباقر صدر به آنان چنين توصيه كرده بود. از ابعاد عرفاني و معنوي شهيد سيد عباس موسوي چه شناختي داريد؟ اصولاً اگر به سيماي شهيد سيد عباس موسوي نگاه كنيد، نشانههاي عرفاني و مسيحايي را كاملاً در چهره او ملاحظه خواهيد كرد.برادراني كه از نزديك و از دوران كودكي با او سر و كار داشتند نقل ميكنند كه اين نشانههاي عرفاني از دوران شكلگيري شخصيت او وجود داشته است.اين شخص به انساني آرام و خونسرد شهرت داشت، عشق به خدا و فرامين ديني در عقل و قلب او زبانه ميكشيد.اين ويژگيهاي شهيد بزرگ سيد عباس موسوي ويژگيهاي غريزي است. انسان دل رحم و عاطفي بود.هر گاه با صحنههاي دلخراش و دردآور مواجه ميشد، اشك دور چشمان او حلقه مي زد. هر گاه براي برپايي نماز در محضر خداوند بزرگ ميايستاد، و حالت تواضع و خشوع به او دست ميداد اشك از چشمان او جاري مي شد.رفتار و كردار خود را با ارزشهاي عرفاني و معنوي عجين ساخته بود.اين نشانههاي عرفاني او را از شر گزندها و خطاها پس از گرايش به فراگيري علوم اهل بيت(ع)مصون داشت.هنگامي كه در حوزه علميه نجف اشرف مستقر شد، شهيد سيد محمدباقر صدر الگو و نشانه راه او قرار گرفت. مرحوم شهيد صدر نيز در برخورد با مسايل وجداني، انساني بسيار وارسته، عاطفي، فروتن و پرهيزكار بود.در حالت خشوع و تواضع زار زار گريه ميكرد. سيد عباس موسوي كه از اين گونه ويژگي و استعدادها برخوردار بود، ناگهان خود را در برابر يكي از بندگان مخلص خدا (شهيد صدر)يافت.او پس از مدتي تحصيل در حوزههاي درسي شهيد صدر شيفته اخلاق فاضله و رفتار نيك او شد و در اخلاق و رفتار او ذوب شد. شهيد سيد عباس موسوي در آخرين سفري كه قبل از شهادت به ايران داشت با او ديدار داشتم، ديدگاهها و ارزشهاي معنوي شهيد آيتالله صدر را همچنان بازگو ميكرد.اگر شما به عرفان مانند يك مكتب آموزشي، مانند كتاب «فصوص الحكم» و غيره تعبير ميكنيد.من به شما ميگويم كه نه شهيد سيد محمدباقر صدر و نه شهيد سيد عباس موسوي در وادي اين برنامهها نبودند. منظورم اين نيست كه اين برنامهها را قبول نداشتند.آن دو هرگز درصدد مطالعه كتابهاي عرفاني نبودند.اگر منظورتان از عرفان، صحيفه سجاديه است؟ اگر منظورتان از عرفان زيارت جامعه كبيره است؟ اگر منظورتان از عرفان دعاي كميل است؟ اگر منظورتان قرآن و مكتب اهل بيت(ع)عصمت و طهارت است؟ ميتوانم به شما پاسخ دهم كه شهيد صدر و شاگرد ارشد او شهيد سيد عباس موسوي، از قله هاي بلند مكتب عرفاني اهل بيت(ع)بودند.من سيد عباس را چند بار ميان رزمندگان مقاومت در جبهههاي جنوب لبنان در پايگاه صديقين مشاهده كردم.من دروس حوزوي را اولين بار حدود 25 سال پيش در حوزه علميه روستاي صديقين در جنوب لبنان آغاز كردم.پايگاههاي رزمندگان مقاومت در اطراف اين روستا قرار داشتند و جوانان سلحشور مقاومت از اين پايگاهها عمليات ضد صهيونيستي را آغاز ميكردند.سيد عباس مدتي در شهر صور اقامت كرد.او همواره از اين پايگاهها ديدن ميكرد و ميان جوانان مقاومت مينشست و با صداي خود براي آنان دعا قرائت ميكرد، به گونهاي كه همه گريه ميكردند. به ياد دارم در ابتداي سال 1986 رزمندگان مقاومت تصميم داشتند پايگاه «حقبان»اسرائيليها را كه در ارتفاعات مشرف بر روستاي صديقين قرار داشت آزاد كنند.اين پايگاه از نظر اشغالگران صهيونيست خيلي مهم بود.سيد عباس پيش از آغاز عمليات به جمع رزمندگان مقاومت پيوست و در عمليات مسلحانه ضد صهيونيستي شركت كرد رزمندگان به او اجازه ندادند به خطوط مقدم جبهه پيشروي كند، اما، او تا خطوط پشت جبهه و در فاصله 200 متري همراه آنان پيشروي كرد.يكي از پزشكان به نام دكتر ابراهيم عطوي كه توسط مزدوران استكبار جهاني و در نتيجه بمبگذاري پاهايش را از دست داد، همراه سيد عباس بود.سيد عباس مانند يك رزمنده ميان رزمندگان حاضر ميشد، و از آنان پشتيباني ميكرد. تواضع و فروتني و ايثارگري اوج گرايشات عرفاني سيد عباس موسوي را ميرساند.از زرق و برق مسايل دنيوي و مادي دوري ميكرد.تواضع و فروتني او را در برابر درگاه خداوند ناچيز كرده بود.رفتار متواضعانه و زاهدانه سيد عباس موسوي نشان ميداد كه او در عصر حاضر و در شرايط فعلي زندگي نميكند، بلكه نشان ميداد كه از درون خاندان اهل بيت و ائمه طاهرين(ع)برانگيخته شده است.او با روحيات عالي بزرگان صدر اسلام و اولياي بزرگ ميان ما حضور داشت. سيد عباس در برخورد با مسائل و دفاع از آرمان محرومان مردي شجاع، غيور و فداكار بود اما، هنگامي كه خاشعانه در محضر خدا قرار ميگرفت مانند مادران داغ ديده زار زار گريه ميكرد و اشك ميريخت.اين ويژگيها به سيد عباس محدود نيست.بلكه به شاگردان او همچون سيد حسن نصرالله نيز منتقل شده است. اين افراد عشق خاصي به عرفان دارند. به ابعاد اخلاقي شخصيت انسان عشق ميورزند.رفتار و مسلك شان عشق به مردم و بندگان نيكوكار و پرهيزكار خداست. بفرماييد شهيد موسوي تا چه اندازه تحت تأثير ديدگاهها و رهنمودهاي امام خميني(ره)قرار داشت؟ بيترديد تأثيرگذاري امام خميني(ره)بر سيد عباس موسوي كمتر از تأثيرگذاري شهيد آيتالله سيد محمدباقر صدر نبوده است.شهيد صدر به رغم دانش و نبوغي كه داشت در امام خميني(ره)ذوب شده بود.شهيد صدر به شدت شيفته امام خميني(ره)و ديدگاههاي او شده بود. ذوب شدن شهيد سيد عباس موسوي در انديشه هاي شهيد صدر گامي بود در مسير ذوب شدن در انديشه هاي امام خميني(ره).سيد عباس همواره مسير تكاملي را طي ميكرد تا به اهداف بالا و والا برسد. در زماني كه امام خميني(ره)در حوزه علميه نجف اشرف در تبعيد به سر ميبرد شهيد آيتالله صدر نيز كه يكي از اساتيد و مراجع تقليد بزرگ نجف بود، تحتتأثير انديشههاي انقلابي و اصلاحگرايانه و ابعاد اخلاقي و عرفاني امام خميني(ره)قرار داشت.شهيد صدر آمادگي داشت بر اساس فرامين و رهنمودهاي امام خميني(ره) عمل كند.با وجود آنكه شهيد صدر يكي از بنيانگذاران جنبش اسلامي عراق بود از تجربيات و راهكارهاي امام خميني استفاده ميكرد.در بسياري از مسائل كوچك و بزرگ با امام خميني(ره)مشورت ميكرد.بنابراين، سيد عباس موسوي، امام خميني(ره)را پس از شهيد صدر قله علم و تقوا در عصر غيبت امام زمان(عج) ميدانست.شهيد موسوي و شهيد صدر امام خميني(ره)را قله عظمت و جانشين امام مهدي(عج)ميدانستند.چرا كه امام خميني به عنوان جانشين امام معصوم(ع)به اوج عرفان و پرهيزكاري رسيده بود.در حوزه مبارزه و انقلاب، امام خميني مكتبساز همه انقلابيون جهان و قبلهگاه همه عاشقان و شيفتهگان و خداجويان شده بود.شيعيان مكتب اهل بيت(ع)و پيروان همه مذاهب اسلامي نهضت امام خميني(ره)را الگو و سرمشق خود ميدانستند.امام خميني(ره)نماد مكتب پر شاخ و برگي است كه شهيد آيتالله سيد محمدباقر صدر يكي از شاخههاي بزرگ آن را تشكيل ميدهد. سيد عباس موسوي نيز از اين شاخه روييده است.بنابراين، شهيد سيد عباس موسوي پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و پس از شهادت شهيد صدر در ادامه مسير تكاملي خود به مكتب امام خميني(ره)پيوست، و در امام خميني(ره)ذوب شد.امام خميني(ره)را مراد و معشوق خود قرار داد و همه تلاشها و مبارزات خستگيناپذير خود را در راه مكتب او متمركز كرد.در اين گفت و گو لازم ميدانم به اين نكته اشاره كنم كه سكان مقاومت اسلامي لبنان به دست تواناي امام خميني(ره)ساخته شده است و سيد عباس موسوي و ساير برادران او سكاندار اين مقاومت بودند. حوزه علميه امام منتظر(عج)در شهر بعلبك كه شهيد سيد عباس موسوي آن را بنيانگذارد در حال حاضر چه وضعيتي دارد؟ از تأسيس حوزه علميه بعلبك توسط شهيد سيد عباس موسوي حدود سه دهه گذشته است.در اين مدت حوزههاي بسياري در مناطق گوناگون لبنان تأسيس شده و علاقهمندان به فراگيري علوم اهل بيت(ع)در مناطقي كه حوزههاي علميه در آن وجود دارد سرگرم تحصيلند.در شرايطي كه حوزههاي فراوان در لبنان وجود نداشت، حوزه بعلبك حالت مركزيت داشت، و جوانان از مناطق گوناگون لبنان و كشورهاي همسايه و نيز از شمال آفريقا در آن تحصيل ميكردند.اكنون اين حوزه در انحصار طلبههاي ساكن بعلبك و روستاهاي بقاع در آمده است.با اين وصف اين حوزه فعاليت گسترده خود را با مديريت حجتالاسلام و المسلمين شيخ محمد يزبك ادامه ميدهد.آقاي يزبك يكي از رهبران برجسته حزبالله لبنان است. ميتوانم بگويم كه اين حوزه همچنان راه و روش شهيد سيد عباس موسوي را ادامه ميدهد. به عنوان آخرين سؤال دستاوردهاي شهيد موسوي را در صحنه لبنان چگونه ارزيابي ميكنيد؟ شما با اين سؤال بحث را منتقل ميكنيد به دستاوردهاي كيفي حزبالله.چرا كه يكي از تأثيرگذاريهاي شهيد سيد عباس موسوي مساوي است با پرورش شخصيتهايي در سطح سيد حسن نصرالله.بيترديد اين تأثيرگذاري باز ميگردد به نقش مكتب امام خميني(ره). در همه تحولات و دستاوردهاي كنوني حزب الله، سيد عباس موسوي نقش مستقيم داشته است.اكنون در لبنان بر سر دولت حزبالله جدال وجود دارد.اكنون حزبالله تنها يك جريان مقاومت نيست. حزبالله در شرايط كنوني لبنان حرف اول را مي زند.مقاومت امروزه به توده عظيم مردم تبديل شده است.مقاومت اسلامي لبنان براي ساير جنبشهاي مقاومت در فلسطين و همه كشورهايي كه در آن ظلم و بيعدالتي وجود دارد الگو و سرمشق شده است.امروزه گروه هايي كه در عراق با اشغالگران امريكايي ميجنگند، پرچم حزبالله را در دست دارند و شعار حزب الله را سر ميدهند.اگر بگويم همه اين تحولات و دستاوردها به بركت خون سيد عباس بوده، اغراق نگفتهام.منكر نقش مسئولان حزبالله كه روزي از شاگردان سيد عباس بودهاند نيستم.اگر بخواهيم همه اين دستاوردها را به مرد شماره يك حزبالله نسبت دهيم، ميتوانيم تأكيد كنيم كه باني و بنيانگذار اصلي جريان حزب الله، شهيد سيد عباس موسوي بوده است. سيد عباس موسوي اولين مشعل و اولين نشانه راه حزب الله لبنان بوده است. آزادسازي سرزمينهاي اشغالي جنوب لبنان، گسترش انديشههاي امام خميني(ره)در لبنان، بنيانگذاري جنبش مقاومت مستحكم و خللناپذير و بهبود اوضاع مسلمانان لبنان از نظر اقتصادي و سياسي همه از دستاوردها و بركات انفاس امام خميني(ره)و سيد عباس موسوي بوده است. منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 40
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 448]
صفحات پیشنهادی
-
گوناگون
پربازدیدترینها