تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835609657
از شفاف سازی تبانی تا ناگفته های بسیار از تراکتورسازی/ کمالوند: دوست دارم خاطرات تراکتور برایم ابدی باشد/ گسترش فولاد بزودی مدعی قهرمانی می شود
واضح آرشیو وب فارسی:آناج: سرمربی تیم فوتبال گسترش فولاد تبریز از همکاری با عادل فردوسی پور در روزنامه ابرار ورزشی، شفاف سازی در مورد تبانی با شهرداری، ناگفته هایش از زمان حضور در تراکتورسازی و از علاقه خود نسبت به سرمربیگری در ماشین سازی می گوید.گروه ورزشی آناج: فرا رسیدن روز هشتم آبان ماه که از سوی فیفا به نام "روز مربی" نام گذاری شده است، بهانه خوبی بود تا در خدمت یکی از مربیان جوان فوتبال کشورمان باشیم. فراز کمالوند سرمربی تیم فوتبال گسترش فولاد تبریز که سابقه هدایت تیم های تبریزی تراکتورسازی و شهرداری را در کارنامه مربیگری خود دارد و سال های زیادی از دوران مربیگری خود را در تبریز فعالیت کرده است، میهمان تحریریه خبری آناج بود. گفت وگوی متفاوتی با این مربی جوان و موفق انجام داده ایم که مشروح آن را در ادامه می خوانید: آناج: در ابتدا بیوگرافی کوتاهی از زندگی تان برای ما بگویید: بنده متولد 5 دی ماه 1355 در شهر خرم آباد لرستان هستم. پدر خدابیامرزم چون کارمند شرکت نفت بود و باید به تهران منتقل می شد، از ابتدای بچگی مان که می خواستیم به مدرسه برویم، مجبور شدیم به تهران برویم. من فوتبال را در رده نوجوانان و جوانان پیام پیش آقای بهمن رنجبران بازی کردم. در سن 15،16 سالگی مشکلی برای کمرم بوجود آمد و به همین دلیل خیلی زود فوتبال را کنار گذاشتم. مشکلی که هنوز هم ادامه دارد. من 20 ،25 سالی است که از عمل جراحی فرار می کنم اما هر 6، 7 ماه مرا از پا می اندازد، این درد مزمن ما ارثی است چون پدر و برادرم نیز دچار چنین مشکلی بودند و در سن جوانی هم جراحی کردند. سرمربیگری را در سن خیلی پایین در حدود سن 18، 19 سالگی شروع کردم در تیم نوجوانان پاس به ترتیب مربی نوجوانان، جوانان و امیدهای پاس بودم. با تیم جوانان و امیدهای پاس قهرمان تهران شدیم. با امید پاس در مسابقات قهرمانی کشور قهرمان شدیم. از سال 79 که آخرین سال مربیگری من در امیدهای پاس و ابتدای سال 80 بود، دستیار فیروز کریمی در استقلال اهواز شدم. با استقلال از لیگ دسته دو به لیگ آزادگان صعود کردیم. سال بعد اولین سال لیگ برتر برگزار شد و باز دستیار کریمی در ابومسلم خراسان شدم. پس از سال 81 برای اولین بار سرمربیگری را در تیم برق تهران شروع کردم و دو سال سرمربی این تیم بودم. پس از آن هم به ترتیب سرمربی پیام خراسان، سرخپوشان دلوار افزار تهران، شیرین فراز کرمانشاه، آلومینیوم اراک، تراکتورسازی، پاس همدان، شهرداری تبریز و گسرش فولاد تبریز شدم. آناج: خانواده تان ورزشی هستند؟ ما 4 خواهر و 2 برادر هستیم. برادر بزرگترم مهندس راه و ساختمان هستند و برادر کوچکترم که مهندس الکترونیک است در خارج از کشور زندگی می کند. آنها تحصیل کرده هستند و فقط من در بین آنها پس از دیپلم میان بر زدم و به کار ورزش رو آوردم. آناج: چگونه به فوتبال آمدید؟ من خودم ورزشی و خصوصا فوتبالی بودم. در سن نوجوانان و جوانان در تیم پیام بازی می کردم. یک جایی مدرسه فوتبال بود که یکی از دوستانم روزی گفت مدرسه فوتبال داریم و می خواهم دو سه روزی به مسافرت بروم و شما بیایید و بالاسر بچه ها باشید. پسر آقای آخوندی سرمربی وقت پاس در آن مدرسه فوتبال بود. او به پدرش گفته بود که یک مربی جوان برای ما آمده، مربی خوبی است و با بچهها خیلی ارتباط نزدیکی دارد. آقای آخوندی یک روز سر تمرین آمد و از من پرسید که علاقه دارید برای مربیگری به پاس بیایید و من هم رفتم و اتفاقات عجیب و غریبی افتاد و همین باعث شد تا در سن 18،19 سالگی مربیگری را آغاز کنم و سپس هم سرمربی شدم. از سال 74 تا الان مربیگری می کنم. زمانی که مربیگری را شروع کردم فکر می کنم 90 درصد مربیان کنونی، بازی می کردند. یحیی گلمحمدی، حمید استیلی، امیرقلعه نوعی و صمد مرفاوی نمونه های این مربیان هستند که در آن زمان بازی می کردند. آناج: چگونه خبرنگار شدید؟ بازی های فوتبال را تحلیل می کردم / هنوز هم بااسم مستعار مطالبی می نویسم در همان زمانی که مربیگری می کردم، اگر تعریف نباشد خیلی خوب می نوشتم. به من می گویند خیلی خوب حرف می زنید اما من معتقدم خیلی خوب می نویسم. یکی از دوستان من در روزنامه ابرار کار می کرد و یک روز به من گفت که مطلبی در مورد فوتبال ایران بنویسم. من هم نوشتم و وقتی وی مطلب من را به سردبیر وقت داده بود، گفته بود که این مطلب را چه کسی نوشته است و او هم گفته بود که یک مربی 20 ساله است. پس از آن از من خواستند تا در آنجا کار کنم. ابتدا از من می خواستند تا مثلا بازی استقلال و سایپا را نگاه کنم و آن چیزی که از این بازی به ذهنم می رسد را بنویسم. یعنی شروع فعالیتم با آنها در حوزه و نوشتن خبر نبود و فقط تحلیل می کردم. حدود دو سه سالی مسابقات را نگاه می کردم و تحلیل می نوشتم. آن موقع روزنامه ابرار تنها روزنامه ورزشی خاورمیانه بود. من مثلا بازی انگلیس و فرانسه را نگاه می کردم و در مورد آن و نحوه بازی دو تیم مطلب می دادم و فردای آن روز چاپ می شد. 2،3 سال همین گونه کار می کردم اما پس از مدتی چنان درگیر تیم داری بودم که وقت نمی کردم مطلب بنویسم اما با این وجود هم هراز گاهی -دو سه ماهی یک بار- برای چند تن از دوستان با اسم مستعار مطلب می دادم و هر زمان هم در خانه حوصله داشته باشم مطلب می نویسم و کلا به نوشتن علاقه دارم. آناج: شنیدیم شما با عادل فردوسی پور هم همکار بودید، درست است؟ بلی. آن زمانی که ابرار بودم آقای فردوسی پور هم آنجا کار می کردند و با همدیگر همکار بودیم. جالب اینکه میز کاری ما فاصله زیادی با هم نداشت. آناج: پس اولین دوران مربیگریتان با آقای فیروز کریمی بوده است؟ بله. در رده های پایه مربیگری می کردم اما اولین جایی که برای بزرگسالان مربیگری کردم با آقای کریمی بود. آناج: با توجه به شناختی که از آقای کریمی دارید، شخصیت وی چگونه بود؟ فیروز کریمی به حقش نرسیده است آقای کریمی آدم باهوش و زیرک و در عین حال در کارشان خبره هستند. البته در شوخ طبعی منحصر به فرد می باشند ولی از نظر مربیگری اگر نگویم بی نظیر است باید بگویم کم نظیر هستند. معتقدم ایشان به حق حود در فوتبال نرسیده اند، مثل فوتبالیستی که در اوج باشد و در تیم ملی بازی نکند. ایشان در سال 70 پاس را قهرمان ایران کردند. سپس با این تیم به ترتیب در سال 71 قهرمان ایران و حذفی و سال 72 قهرمان آسیا شدند. در سال 73 بنای بهمن را گذاشتند و هیچ وقت به حقشان نرسیدند و آدمی که به حقش نرسد مسلما سرخورده می شود. آناج: وارد بحث تراکتورسازی می شویم. شما در بازی شیرین فراز و تراکتورسازی سرمربی شیرین فراز بودید. از آن بازی و مصاحبه جنجالی تان پس از پایان بازی بگویید؟ هیچ کس انتظار شکست تراکتورسازی را نداشت ببینید در آن بازی نیمکتی در کنار زمین وجود نداشت و به جای آن صندلی چیده بودند. ما قبل از بازی به مسئولین مسابقه که فکر می کنم آقای بهروان بودند این موضوع را گفتیم و به آنها اعلام کردیم با این وضعیت که چیزی بالای سرما وجود ندارد، خطرناک است کنار زمین باشیم. متاسفانه بازی به سمت و سویی رفت که وقتی ما گل اول را زدیم جمعیت از نتیجه ناراحت شدند، چون بازی مرگ و زندگی بود و حاشیه ایجاد شد. پرتاب سنگ هم بود، به گونهای که نتوانستیم روی صندلی بنشینیم و حتی سنگی از کنار سر من رد شد اگر به سرم می خورد، الان وجود خارجی نداشتم! به همین علت چندبار ما را کنار زمین چرخاندند. بازی خاصی بود و بیشترین مشکلی که به نظر وجود داشت این بود که هیچ کسی انتظار نداشت شیرین فراز تراکتورسازی را ببرد و آن عکس العمل مردم به همین خاطر بود. چون تراکتورسازی یک تیم ریشه دار و اسم و رسم دار و همچنین صاحب سبک بود و شیرین فراز تیمی بود که 6 ماه از زمان تشکیلش نمی گذشت بنابراین کسی توقعی نداشت که شیرین فراز تراکتورسازی را ببرد. در خصوص مصاحبه بعداز بازی هم باید بگویم واقعیت مطلب من یک حرف در برنامه 90 زدم و آن هم این بود: فردوسی پور از من سوال کرد که آیا تراکتورسازی مستحق برد بود یا تیم شما؟ و من هم گفتم اگر 99 یا 100 بار دیگر با تراکتورسازی بازی کنیم این تیم را می بریم و اعتقاد داشتم که ما قویتر هستیم. مردم یک مقدار از این حرف من ناراحت شدند ولی من در مورد بحث فنی گفتم و اتفاقا هم بازی رفت را بردیم و هم بازی برگشت که در کرمانشاه برگزار شد. منتهی همیشه یک سری افراد هستند که دوست دارند از آب گل آلود ماهی بگیرند و خوشبختانه فیلم آن برنامه وجود دارد و حرف های من را تایید می کند. آناج: چگونه شد به تراکتورسازی آمدید؟ یک حس درونی از قبل داشتم که یک روزی سرمربی تراکتورسازی می شوم (سال82 یعنی 12سال پیش). آن هم از بازی شیرین فراز نبود بلکه مربوط به زمانی می شد که با برق تهران به تبریز آمدیم و با تراکتورسازی بازی داشتیم. بازی در ورزشگاه باغشمال بود و زیر نور هم برگزار می شد. در آن بازی من جمعیتی دیدم که واقعا شگفت زده شدم، مردم حتی روی نورافکن ها نشسته بودند و حدود 30، 35 هزار نفر تماشاگر آمده بود. آن روز پیش خودم گفتم که کاش مربی این تیم شوم، تیمی که مردم دوستش دارند. این آرزو در دل من بود و 8 سال هم که تراکتورسازی بالا نمی آمد می گفتم که شاید زمان آن هنوز نرسیده است. یک سال و نیم قبل از زمانی که من سرمربی تراکتورسازی شوم، یکبار تا آستانه سرمربیگری این تیم آمدم ولی نشد. روزی که آقای شفق مدیرعامل این تیم شد، چون از زمان پاس و مدیرعاملی شان در این تیم از من شناخت داشتند به من گفتند که من مدیرعامل تراکتورسازی شدم و می خواهم که امسال این تیم را به لیگ برتر برسانم و من هم گفتم که نمی توانم قول بدهم اما الحمدلله این اتفاق افتاد. یعنی علی رغم اینکه خیلی ها فکر نمی کردند بعد از 9 سال (8 دوره و 9 سال) تیم ما به لیگ برتر صعود کند ولی این اتفاق افتاد. آن سال خیلی عذاب کشیدیم تا به لیگ برتر برسیم چون ما در نیم فصل اول 12،13 امتیاز از شاهین بوشهر صدرنشین کمتر داشتیم و شاید خوشبین ترین نظر حضور ما در پلی آف بود اما به لیگ برتر آمدیم و با قدرت هم صعود کردیم. تیم ما حتی به لحاظ امتیازی در دو گروه قهرمان شد و ما در دور برگشت از 13 بازی دور برگشت 10 برد، 2 مساوی و یک باخت داشتیم و حداکثر امتیاز را گرفتیم. سال خیلی خوبی بود و الان هم اگر بپرسند بهترین سال مربیگریتان کدام سال است من همان سال را می گویم. آناج: داستان انحلال کمیته فنی باشگاه در زمان حضورتان در این تیم چه بود؟ من زمانی که به تراکتورسازی آمدم درباره دوره های قبلی تحقیق کردم و متوجه شدم افرادی در این تیم هستند که نمی گذارند تیم پیشرفت کند و به لیگ برتر بیاید و بعضی بازیکنان هم بودند که تا جایی تیم را همراهی می کردند اما در بازه زمانی مشخص تیم را رها می کردند. در آن زمان از طریق برادرم که در آلمان بود با میدن دورپ آلمانی که در سال 83 سرمربی تراکتور بود این مساله را جویا شدم و او هم این مسئله را تایید کرد. انتقاد نابجای رسانه های تبریز در عدم صعود تراکتورسازی تاثیرگذار بود پس از آن تصمیم گرفتم کل تیم را بازسازی کنم و نفرات جدیدی به تراکتورسازی بیاورم که این کار را انجام دادم و کمیته فنی را که در آن زمان افرادی چون آقای صادقی و آقای پورحسین که در آن کمیته عضویت داشتند، را منحل کردم که درنهایت این تیم بعد از 9 سال به لیگ برتر صعود کرد. یک موضوع دیگر نیز بگویم و آن هم انتقادات رسانه های آن زمان که مانع از پیشرفت هر مربی می شد و معتقدم در عدم صعود تراکتورسازی تاثیرگذار بود: در زمان لیگ یک ما یک بازیکن بومی بنام رامین محمدپور در تیم داشتیم که بازیکن خوبی هم بود و با سید محسن حسینی هم پست بود. وقتی حسینی را در ترکیب قرار می دادم به من ایراد می گرفتند که چرا بازیکن بومی را به میدان نمی فرستم. روزی حسینی مصدوم شد و من محمدپور را در ترکیب گذاشتم و فردای آن روز دیدم در یک روزنامه ای به من انتقاد کردند که چرا مدافع با تجربه ای بنام حسینی را کنار گذاشتم و محمدپور را بازی دادم. آناج: از حضور در لیگ برتر بگویید، حس تان از حضور پرشور هواداران در اولین حضور در لیگ برتر پس از 9 سال؟ بازی در زمین خودمان جوک بسیار بزرگی بود! راستش را بخواهید من فکر نمی کردم اگر روزی تراکتورسازی به لیگ برتر صعود کند با چنین استقبال مردمی روبرو شود. پس از حضور تراکتورسازی در لیگ برتر مسئولین به دنبال این بودند که بازی را در زمین خودمان برگزار کنیم و یا در ورزشگاه یادگار امام، اما بعد از آنکه به ورزشگاه یادگار امام رفتیم آن موقع فهمیدم که جوک بسیار بزرگی بود که ما می خواستیم با 80 هزار تماشاگر در ورزشگاه خودمان بازی کنیم. در این 37، 38 سال زندگی ام دو روز عجیب و غریب در ذهنم از فوتبال دارم. یکی بازی ایران و استرالیا بود که تهران بودم و مردم پس از صعود به خیابان ها آمده بودند و حسابی ترافیک شده بود و یک بار هم صعودمان با تراکتورسازی به لیگ برتر که پس از بازی از استادیوم چیزی حدود 5 ساعت طول کشید تا به خانه رسیدم (از لحاظ استقبال مردم و ترافیک). آناج: از آخرین بازی با آلومینیوم هرمزگان که تا پشت نیمکت تیم تماشاگر نشسته بود، بگویید: بلی مقابل آلومینیوم هرمزگان بود که ما در دقیقه 18 با گل امیر محبی جلو افتادیم و گل دوم را هم در دقیقه 85 مسعود ابطحی زد و یک پنالتی را هم امیر محبی از دست داد و ما بازی را با دو گل بردیم و بردمان برد قاطعی بود. * در لیگ برتر، تراکتورسازی در بازی های ابتدایی از لحاظ گلزنی مشکل داشت تا بازی با راه آهن و حضور کرار، از آن بازی و حضور کرار در زمین بگویید؟ تثبیت تراکتورسازی در لیگ برتر مرهون حضور و حمایت مردم بود تراکتورسازی خیلی بالاتر از آن چیزی که مردم انتظارش را داشتند، ظاهر شد. ما همراه با شاهین بوشهر و استیل آذین به لیگ برتر صعود کردیم که هر دو تیم الان منحل شده اند. به نظر من آوردن تیم به لیگ برتر یک بحث است و تثبیت و نگه داشتن تیم در لیگ برتر بحثی دیگر. ما نه تنها تیم را به لیگ برتر آوردیم بلکه در سال اول حضور، رتبه مان تک رقمی شد و هفتم شدیم که باور نکردنی بود. فکر می کنم بعد از لطف خداوند، حضور مردم در این نتایج تاثیر زیادی داشت. ما در زمین خودمان یک تیم دیگری بودیم و فقط یک باخت مقابل سایپا دادیم. کرار هم 4،5 روز قبل از بازی با راه آهن به تیم اضافه شد و با اینکه من تا بازیکن با تیم وفق پیدا نکند به ترکیب نمی آورم اما چون چند بازیکن مصدوم داشتیم، مجبور شدیم کرار را در لیست 18 نفره قرار بدهیم. من احساسم این است که فقط کار خدا بود. نه بازی خوانی در کار بود و نه کار تاکتیکی، من کنار زمین با او در نیمکت تیم چشم در چشم شدیم (باخنده) و به او گفتم آقا بیا برو زمین و بازی کن. کرار واقعا بازیکن منحصر به فردی بود. در عرض 7 دقیقه 2 گل برای تیم ما زد و ما بازی باخته را بردیم و آن بازی سکوی پرتاب تیم ما شد و ما بعد از آن چند بازی متوالی نتایج خیلی خوبی گرفتیم. آناج: قلعه نوعی گفته بود که کرار را من به کمالوند معرفی کردم، صحت دارد؟ معرفی کرار نه. ما زمانی که فیلم بازی کرار را دیدیم بازیش را پسندیدم و انتخابش کردم. به من گفتند که آقای قلعه نوعی دو سال پیش این بازیکن را می خواستند از تیم المپیک عراق بیاورند. من خودم با ایشان تماس گرفتم و ماجرا را پرسیدم و آقای قلعه نوعی هم گفتند که بله من او را می خواستم اما ویزای کرار درست نشد و رفت قطر بازی کرد. چون من دیده بودم و پسندیده بودم آنها هم تایید کردند و گفتند بازیکن خوبی است. آناج: مصاحبه با روزنامه 90 و شما گفته بودید کرار را به حضرت علی (ع) واگذار کردم، جریان چه بود؟ واقعیتش دعوایمان شده بود. مثلا الان که می رود و نمی آید، آن موقع هم با چنین کارهایی ما را خیلی اذیت می کرد و من هم به خاطر همین کارها از تیم بیرون کرده بودم. کرار به ما گفته بود که می روم و 5 روز دیگر می آیم اما رفت و 40 روز نیامد بعد که آمد من اخراجش کردم و گفتم تو را نمی خواهم. پس از آن یک روز با مترجمش به خانه ما آمد و گفت تو من را اخراج کردی و من به همین دلیل تو را به امیرالمومنین می سپارم و من هم در پاسخ گفتم من هم تو را به امیرالمومنین واگذار می کنم. خلاصه باهم جنگ و جدل کردیم ولی درنهایت خروجی آن بازگشت وی به تیم بود و برگشت او هم برای تراکتورسازی مفید بود. کرار هم یکی از تاثیرگذارترین بازیکنان در موفقیت های تراکتورسازی بود. او در سال دوم لیگ برتر که فقط یک امتیاز برای آسیایی شدن کم آوردیم، خیلی به ما کمک کرد و رتبه پنجم برای سال دوم حضور در لیگ برتر موفقیت بزرگی بود. آناج: تراکتورسازی در اولین سال حضورش در لیگ برتر مانند بازی دوم با ذوب آهن در تبریز، بازی های بسیار زیبا و چشم نوازی به نمایش می گذاشت و هواداران آن موقع تراکتورسازی را با بارسلونای گواردیولا مقایسه می کردند، نظرتان در این خصوص چیست؟ هیچ تیمی مثل تراکتور آن موقع فوتبال نمی کند کاملا همین طور است. ما در بازی ذوب آهن به قدری موقعیت داشتیم که اگر اغراق نباشد باید 10 بر هیچ این تیم را می بردیم، آن موقع آنالیز بازی ها که الان در برنامه 90 نمایش داده می شود و تعداد پاس ها را محاسبه می کنند، وجود نداشت ولی من بازی تراکتورسازی و صنعت نفت آبادان در تبریز را سراغ دارم که در یک صحنه از بازی در نیمه دوم، بازیکنان تیم ما 53 پاس متوالی به هم دادند که دو سوم این پاس ها در زمین حریف بود و هر دو تیم هم با 11 بازیکن بازی می کردند و بازیکن بیشتری نداشتیم که بگویم تاثیر آن بود. تقریبا حدود 4 دقیقه توپ دست ما بود و من هنوز هم قویا می گویم هیچ تیمی صرف نظر از نتیجه، مثل تراکتور آن موقع فوتبال بازی نمی کند. طلسم های بزرگی با تراکتورسازی شکستیم من یادم می آید ما طلسم های جالب و بزرگی هم آن موقع شکستیم و بازی های فوق العاده درخشانی داشتیم. بعد از 17 سال پرسپولیس را در تبریز و بعداز 40 سال استقلال را در ورزشگاه آزادی شکست دادیم و برای تیمی که بعداز 9 سال به لیگ برتر آمده بود، نتایج خیره کننده ای بود و هیچ کس انتظار نداشت و باورش نمی شد. به اعتقاد من سنگ بنای تراکتورسازی خوب گذاشته شده بود که الان در لیگ برتر به این سطح رسیده و مدعی قهرمانی است.خیلی از تیم ها به لیگ برتر آمدند اما سریع محو شدند اما ما تیم را خیلی خوب بستیم و برای همین تیم سال به سال بهتر شد که در ادامه منجر به کسب سهمیه آسیا و قهرمانی جام حذفی شد. آناج: راز عملی شدن قول های شما چیست؟ {با خنده} خب ما هیچ وقت لقمه گنده تر از دهنمان بر نمی داریم. من آن موقع در سال اول گفتم که قول می دهم تراکتورسازی را به لیگ برتر بیاورم، بعد از آن قول دادم تیم را تک رقمی می کنم، شهرداری تبریز را به لیگ برتر آوردم و سال قبل هم همین طور شد، قول دادم که گسترش فولاد را در لیگ برتر حفظ می کنم و این کار انجام شد و انشالله امسال هم قول داده ام این تیم را تک رقمی کنم و اگر امسال هم با این منوال ادامه دهیم مطمئن باشید گسترش فولاد روزی مثل تراکتورسازی خواهد شد و می تواند تراکتور جدید فوتبال تبریز باشد. آناج: یعنی منظورتان این است که تیم دوم تبریز هم روزی مثل تراکتورسازی قدرتمند می شود؟ بلی. به هر صورت برای آذربایجان خوب نیست تیم های آن ته جدول باشند و ما انشالله می خواهیم خط بطلانی برای این موضوع بکشیم و تیم قوی داشته باشیم. آناج: از دفاع جانانه تان در برنامه 90 از هواداران تراکتورسازی و سوال پیامکیآن برنامه بگویید، چقدر در محبوبیت شما تاثیرگذار بود؟ هنوز هم می گویم تراکتورسازی پرطرفدارترین تیم ایران است ببینید من در آن برنامه به دنبال محبوبیت نبودم و فقط می خواستم از حقوق مردم آذربایجان و هواداران تراکتورسازی دفاع کنم. می دانید چه شد، آن شب من در خانه با چند تن از همکارانم بودم خود من پیامک زدم نمی رفت و در آن برنامه هم یک چیز خیلی بدی بوجود آمد و مردم فکر می کردند که ما رفتیم تا در برنامه دعوا کنیم. آنها می گفتند پرطرفدارترین تیم ایران و من هم می گفتم طرفدار به آن تماشاگری که در خانه نشسته باشد و از پای تلویزیون بازی را ببیند، طرفدار نمی گویند بلکه آن کسی است که در استادیوم حضور دارد. من هنوز هم می گویم آن روزها تراکتورسازی پرطرفدارترین تیم ایران بود و الان هم هست. برداشت بدی از آن برنامه شد و گفتند که پیامک می زنیم که کدام تیم طرفدار بیشتری دارد و مسلما شهری مثل تهران که جمعیتی 6، 7 میلیونی داشت و جمعیتش خیلی بیشتر از تبریز بود بنابراین تعداد پیامک های طرفداران استقلال و پرسپولیس بیشتر از تراکتور می شد و کاملا طبیعی بود. اما اگر از این بُعد نگاه کنیم که طرفدار و هوادار کسی است که در استادیوم حضور پیدا می کند، آن روزها هواداران ما با استقلال و پرسپولیس قابل مقایسه نبودند و تقریبا 70 به 10 به سود تراکتورسازی بود. این بحث به بیراهه رفت و من احساسم این بود که باید از حقوق مردم دفاع کنم و بیشتر از آن مربوط به اشکال از ارسال پیامک بود که فردوسی پور و همکارانش می گفتند مربوط به پهنای باند و این جور مسائل است و من هم تخصصی در این باره نداشتم. با این وجود هنوز هم می گویم که آن روزها تراکتورسازی پرطرفدارترین تیم ایران بود. آناج: شما می گفتید فردوسی پور پرسپولیسی است، از کجا این موضوع را می دانستید؟ اعتقاد دارم من یک جاهایی را خیلی تند رفتم و فکر می کنم از روی ناراحتی حرف می زدم و این انگ به عادل نمی چسبد. حتی یادتان باشد ماجرای کارمند استیل آذین را هم مطرح کردم که به هر صورت درست نبود. آناج: شما جدایی مقطعی از تراکتورسازی داشتید، به صنعت آبادان رفتید و به فاصله چند روز برگشتید! استاندار وقت آذربایجان شرقی من را بازگرداند آن روزها خیلی اذیت می کردند و فشار روحی و روانی روی ما خیلی زیاد بود، درست است حدود 5 روز به صنعت نفت رفتم اما چون بیشتر آن افراد در راس کار نیستند، درست نیست در مورد آنها صحبت کنم اما یک تعدادی اذیت می کردند که البته از مردم نبودند و من هم احساس می کردم که اگر بروم این جو شکسته می شود. وقتی رفتم مسئولین استان بخصوص استاندار آقای دکتر بیگی با استاندار خوزستان تماس گرفتند و گفتند که شما نمی توانید با وی قرارداد ببندید و استدلال هم این بود که می گفتند اگر من آنجا باشد تراکتورسازی اینجا به هم می خورد و اجازه ندهید قراردادی امضا شود. من 4 روز تیم صنعت نفت را تمرین دادم و برگشتم ولی وقتی برگشتم اوضاع بهتر شد. آناج: اصرارتان به بازی دادن اولروم که گل هم نمی زد، چه بود؟ اتفاقا اصرار مردم بود و من اصراری نداشتم و سال اول حدود 9 بازی بیشتر بازی نکرد و بعداً که گل نمی زد، به او بازی ندادیم. آناج: چرا برای سال دوم در تیم حفظ شد؟ چون قرارداد دو ساله داشت و فسخ هم نمی کرد. یادم می آید که آقای شفق اولروم را آورده بودند. آناج: چی شد اولرومی که در ابومسلم خیلی خوب گل می زد در تراکتورسازی افت کرد؟ من گلزنان بزرگی را میشناسم که با تغییر باشگاه از لحاظ آمار گلزنی دچار مشکل شدند که اولروم هم شرایط مشابهی با آنها داشت. آقای شفق در ابومسلم که بودند، چند سال قبل از تراکتورسازی اولروم آقای گل لیگ شده بود و به همین دلیل اعتقاد خاصی به او داشتند و به تراکتورسازی آوردند و ما در نیم فصل دوم اگر یادتان باشد فرهاد خیرخواه را بازی می دادیم که خیلی هم موثر بود و خوب هم گل می زد. فکر می کنم خیرخواه حدود 9 یا 10 گل برای تیم ما زد. آناج: علت محو شدن خیرخواه و محبی پس از تراکتورسازی را چه می دانید؟ بازیکنانی چون فرهاد خیرخواه و امیرمحبی چون نتوانستند از خودشان محافظت کنند از سطح اول فوتبال کشور دور شدند. یادتان باشد آنها رباط پاره کردند. بر این باورم باید بازیکنان زندگی حرفه ای را هم یاد بگیرند در ثانی بازیکنانی هستند که باید فشار کمتری در تمرینات داشته باشند مثل مسی که مثل همه بازیکنان تمرین نمی کند و شاید چند روزی را استراحت داشته باشد. آنها نمی توانند به بدنشان بیش از حد فشار بیاورند، امیر محبی هم از جمله از این بازیکنان بود هفته ای 3، 4 روز با تیم تمرین می کرد. آناج: مشکلی هم با آقای شیخ لاری داشتید، در آن مورد هم برایمان می گویید؟ نه مشکل خاصی نبود. آن موقع سن و سال من کمتر بود و من فقط به بحث های کارشناسی صورت گرفته در روزنامهها و تلویزیون واکنش نشان دادم که با سن و سال و فشار آن روزها نمی توانستم تحمل کنم و به همین دلیل جبهه گیری کردم. اگر در این سن بودم از یک گوشم می گرفتم و با گوش دیگر هم به بیرون می دادم. آناج: شما قبل از پایان لیگ دهم با تراکتورسازی و سردار جعفری که مدیرعامل تراکتورسازی شده بود، قرارداد داخلی بستید اما پس از پایان فصل به یکباره از این تیم جدا شدید، علت چه بود؟ می گفتند کمالوند عامل شکسته شدن صندلی هاست / می ماندم شک نکنید آسیایی می شدیم اصلا ربطی به باشگاه تراکتورسازی و آقای جعفری نداشت. از تهران آقای عزیزمحمدی و علیپور نامه ای به باشگاه زدند که گفته بودند صلاح نیست کمالوند در تبریز مربیگری کند و دلیلشان هم این بود که صندلی هایی که در یکی دو بازی در ورزشگاه شکسته شد، آنها مستقیما به فراز کمالوند ربط دارد و به زعم خودشان می گفتند من مردم را تحریک می کنم که به ورزشگاه بیایند و این کارها را انجام دهند. علیرغم اینکه دوست داشتم در تیم بمانم و برنامه ریزی خوبی هم کرده بودم، آن سال سالی بود که قطعا ما یکی از تیم های اول تا سوم می شدیم چون سال اول هفتم شده بودیم، سال دوم پنجم و سال سوم هم اسکلت تیم را حفظ کرده بودیم و با چند بازیکن که ملی پوش هم بودند به توافق رسیده بودیم و اینگونه شد که از تراکتورسازی جدا شدم. آناج: در مورد رسول خطیبی بگویید، در دومین فصل حضور در لیگ برتر، وی را به تیم جذب کردید اما در میانه های فصل به یکباره از تیم جدا شد؟ خطیبی خودش از تراکتورسازی جدا شد ما در پست کنار یا همان گوش راست و چپ از رسول استفاده می کردیم. آن موقع سن و سال وی بالا رفته بود. احساس من این بود که مسعود ابراهیم زاده و محمد ابراهیمی بهتر از او می توانستند به تیم کمک کنند و خلق و خوی رسول هم به گونه ای بود که دوست داشت بازی کند. هیچ دعوایی هم نشد. گسترش فولاد هم ایشان را می خواست، ما با او صحبت کردیم و گفتیم که شما در اینجا کمتر بازی می کنید و خودش هم علاقمند بود به گسترش فولاد برود و بیشتر بازی کند و به همین دلیل هم جدا شد و هیچ بحث دیگری نبود. آناج: مشکل شما دو نفر دقیقا چیست؟ من مشکلی با ایشان ندارم و هیچ مصاحبه ای هم علیه وی انجام نداده ام. وقتی ایشان مصاحبه می کنند باید خودشان دلیلش را بگویند و وقتی من با ایشان مشکلی ندارم چه دلیلی بگویم. آناج: بگذریم. از زمان شهرداری بگویید: صعود به لیگ برتر و برچسب تبانی و بعد هم اتفاقاتی که شما محروم شدید. تبانیِ شهرداری، انگ و کارشکنی فدراسیون بود / سهمیه آذربایجان را به خوزستان دادند خوب زمانی من اینجا آمدم. فکر می کنم حدود چند روز دیگر گزارش اصل نود مجلس از فساد در فوتبال درمی آید و آن موقع خیلی چیزها ثابت می شود که تبانی صورت گرفت یا نگرفت و آمدند و مشکل ایجاد کردند. شفاف می گویم تیم شهرداری تبریز و بازیکنان تیم، پولی را جمع کردند و آن را به بازیکنان سایپا شمال دادند تا در بازی با استقلال خوزستان محکم بازی کنند و به اصطلاح فوتبالی ها "راه ندهند"، چون تیم سایپا شمال نه سقوط می کرد و نه بالا می آمد. افرادی از فدراسیون آمدند و از آن تداعی تبانی کردند. البته این روی سکه بود چراکه پشت آن این بود که گسترش فولاد سال قبل به لیگ برتر صعود کرده بود و با حضور شهرداری، تعداد تیم های تبریز به عدد 3 می رسید و از قضا همان سال صنعت نفت آبادان سقوط کرده بود و خوزستان نماینده نداشت، به همین دلیل جابجایی کردند استقلال خوزستان را از آن طرف به لیگ برتر آوردند و تیم ما را از طرف دیگر انداختند (مانع از حضور ما در لیگ برتر شدند). الان کمیسیون اصل نود به جاهای خوبی رسیده است و من از آن مطلع هستم و ممکن است این پرونده یک سری از افراد فدراسیون را که همین الان هم دارند در آن کار می کنند به پای میز محاکمه بکشد. آن روزها افرادی بودند که خیلی محکم از تیم حمایت کردند که جا دارد از آنها تشکر کنم. یکی از آنها آقای دکتر دبیری بودند. آقای مهندس نوین که حتی تیم را تعطیل کردند چون می دانستند به تیم نامردی می کنند. مفهوم تبانی این است که من پولی را به شما بدهم و بگویم که شما به من ببازید و این درحالی بود که ما آمدیم به یک تیم سومی پول دادیم که آقا شما جان مادرتان محکم بازی کنید و نبازید. کجای این موضوع ایراد داشت و تبانی است؟ اگر فوتبال اسپانیا را دنبال کرده باشید رئال مادرید با سلتاویگو هم همین کار را کرد در بازی سلتا و بارسلونا، چرا آنجا این قضایا پیش نیامد و تبانی نبود؟ حالا بر فرض تیم ما تبانی کرد من یک سوال دارم آیا مس سونگون هم تبانی کرد؟ چرا دو تیم آذری را انداختند؟ چرا همه این اتفاقات فقط برای فوتبال تبریز می افتد؟ آنجا مشخصا دو سه نفر در فدراسیون بودند که نمی خواستند شهرداری به لیگ برتر بیاید و این اتفاقات را رقم زدند. در مورد مس سونگون تبانی تیم حریف مشخص شد اما چه اتفاقی افتاد؟ آن موقع آقای خداکرم سرمربیگری تیم نیروی زمینی را برعهده داشتند و در گروه ما بودند که اگر قرار بود تبانی کنیم به رفیقمان می گفتیم این کار را بکند و درحالی که ما به نیروی زمینی باختیم. آناج: پس از پایان محرومیت از کدام تیم ها پیشنهاد داشتید؟ دقیقا اگر بگویم به فاصله 48 ساعت پس از پایان محرومیتم 3، 4 تیم دنبال من آمدند. آناج: می توانید اسم ببرید؟ شاید صورت خوشی نداشته باشد به جهت اینکه یکی از تیم هایی که پیشنهاد داده بود در آن موقع یکی از رفقای صمیمی بنده در این تیم مربیگری می کردند و به همین دلیل من قبول نکردم. 3 روز بعد پس از آنکه گسترش فولاد به پدیده باخت با من تماس گرفتند و گفتند که با توجه به اینکه این داستان ها تمام شده است شما علاقمند هستید به تبریز بازگردید؟ من هم چون در تبریز کار کرده بودم و شناخت داشتم قبول کردم. البته باید بگویم خیلی هم سخت بود و می خواستم پس از 3 بازی که این تیم داشت بیایم و آن هم به این دلیل بود که از طرفی باید در دومین بازی با تراکتورسازی بازی می کردیم و نمی خواستم جلوی تیم سابقم و هوادارانش باشم از طرفی هم مقطع سختی بود چون این تیم 3 بازی خارج از خانه داشت اما به هرحال ما من آمدم و کارم را با گسترش فولادشروع کردم. آناج: پس ازحضور در تیم های تراکتورسازی، شهرداری و گسترش فولاد، دوست دارید سرمربی ماشین سازی قدیمی ترین تیم آذربایجان هم بشوید؟ قطعا دوست دارم اما سوء برداشت نشود. انشالله که امسال به لیگ برتر صعود کند اما اگر صعود نکرد بازهم تأکید می کنم نمی خواهم سوءبرداشت شود، دوست دارم این تیم را هم به لیگ برتر برسانم و همانطور که گفتم امیدوارم همین امسال این اتفاق بیافتد و ماشین سازی با آقای دست نشان به لیگ برتر صعود کند. آناج: فلش بک می زنیم به بازی برگشت تراکتورسازی و گسترش فولاد در فصل گذشته، بازی که مساوی شد و در این بین هواداران هم در آن بازی علیه شما شعار دادند، در این خصوص چه نظری دارید؟ اگر از تراکتورسازی امتیاز نمی گرفتیم، قطعا سقوط می کردیم / چرا زمان شهرداری کسی چیزی نگفت! شعاری ندادند. ببینید شعار به این می گویند که چند نفر آدم به صورت منظم این کار را انجام دهند اما آن روز جست و گریخته بود و تنها چند نفر معترض بودند که طبیعی بود چراکه دوست داشتند تراکتورسازی قهرمان شود و خود من هم دوست داشتم این اتفاق بیافتد اما ما در وضعیتی بودیم که اگر یک امتیاز بازی با تراکتورسازی را نمی گرفتیم و بازی بعد با پرسپولیس مساوی می کردیم قطعا سقوط می کردیم. تراکتورسازی خودش قهرمانی را از خودش گرفت فوتبال همین است شما نمی توانید قبل از اینکه وارد میدان می شوید نتیجه را تعیین کنید. مثلا در فصل گذشته تراکتورسازی هم بازی ها را می برد اما به تیم ضعیف پیکان باخت یا در فصل جاری تراکتورسازی تا هفته هشتم فقط تیم ما را برده است چرا الان نمی گویند که فقط ما باخته ایم. صمیمانه می گویم من خودم دوست داشتم تراکتورسازی قهرمان می شد و حتی قهرمانی هم در دست خودش بود اما این تیم بازی 3 بر یک برده را جلوی 80 هزار تماشاگر باید حفظ می کرد و چیزی نبود که کسی بخواهد به این تیم کمک کند. من با یک موضوع دیگر جواب شما را می دهم. همان سال که ما با تراکتورسازی فقط یک امتیاز برای صعود به آسیا کم آوردیم در دربی تبریز مقابل شهرداری یک بر یک مساوی کردیم، من کجا آمدم گفتم که شهرداری باید به تیم ما می باخت. حالا در روزی که ما خطر سقوط را احساس می کردیم و از بدشانسی زمانی به تراکتورسازی خوردیم که این تیم هم شانس اول قهرمانی بود ولی به هرحال همه موارد دست به دست هم داد و آن اتفاقات افتاد که به باور من همه آنها به تاریخ پیوست. آناج: آن موقع بحث حضور یک دلال در تمرینات تراکتورسازی و کم کاری بازیکنان بومی این تیم مطرح شد، در این مورد چه نظری دارید؟ این صحبت ها از آن حرف هایی هست که آدم های مریض درست می کنند که این آمد به آن گفت و آن به این. در آن بازی تیم تراکتورسازی در نیمه اول یک گل به ما زد و دو تک به تک هم خراب کرد شاید اگر یکی از آن توپ ها به دروازه می رفت ما نیمه اول دو بر صفر به رختکن می فتیم و شرایط خیلی فرق می کرد. همانطور که امسال 3 بر صفر در نیمه اول باختیم و نتوانستیم جبران کنیم. آناج: در مورد تمدید قرارداد با گسترش فولاد با توجه به اینکه بحث حضور دوباره آقای خطیبی مطرح شده بود، توضیحی می دهید؟ من آن موقع به اروپا سفر کرده بودم و طی این سفر هم با کسی صحبتی نکردم. وقتی برگشتم تماس گرفتند و پس از جلسه با هیات مدیره قراردادم را تمدید کردم و نمی دانم در آن زمان که من در سفر بودم چه اتفاقاتی افتاده است. آناج: از طلسم هایی که امسال با گسترش فولاد باطل کردید، بگویید؟ امسال تیم خیلی خوبی داریم و برای آن دلایل فنی هم دارم: 1- ما ملوان را پس از 43 سال که در خانه مقابل تیم های تبریز شکست ناپدیر بود، شکست دادیم. 2 - فصل قبل در پایان نیم فصل اول 3 برد داشتیم درحالی که امسال تا هفته هشتم 3 برد داریم. 3- حدود دو سال بود که گسترش فولاد بیرون از خانه نبرده بود و ما دو بازی پشت سرهم بیرون از خانه بردیم. این ها نشان دهنده روند رو به شد تیم گسترش فولاد است ولی هر تیم ظرفیت هایش مشخص شده است و به اعتقاد من نسبت به بودجه ای که هزینه کردیم، نتایج خیلی خوبی گرفتیم. آناج: داریوش شجاعیان و معرفی این بازیکن به فوتبال ایران؟ داریوش فوتبالیست خیلی خوبی است اما با این وجود خیلی جا برای "فوتبالیست بزرگ" شدن دارد و من این را به خود وی هم گفته ام. ما در تیم های تراکتورسازی و شهرداری هم چند پدیده به فوتبال کشورمان معرفی کردیم که شاید به آنها پرداخته نشد. ما در تراکتورسازی مهدی کیانی و محمد ابراهیمی و در تیم شهرداری هم مهرداد قنبری و کمال کامیابی نیا را معرفی کردیم که سنی حدود 20، 21 سال داشتند. داریوش شجاعیان پتانسیل تبدیل به بازیکن ملی را دارد شجاعیان پتانسیل بسیار بالایی دارد و واقعا هم خیلی خوب کار می کند. انشالله که مغرور نشود و راه حرفه ای شدن را از بازیکنان بزرگتر یاد بگیرد. مطمئنا پتانسیل تبدیل شدن به یک بازیکن ملی را دارد و قابل پیش بینی هم هست. آناج: پس معتقدید شجاعیان به تیم ملی می رسد؟ داریوش دیر و زود دارد اما سوخت و سوز نه اعتقاد من این است که می توانست از تیم گسترش فولاد به تیم ملی بازیکنان بیشتری دعوت شود اما متاسفانه این کار انجام نشده است. مسعود شجاعی به تیم ملی دعوت می شود اما بازیکنانی چون داریوش شجاعیان دعوت نمی شوند. نمی شود خرده هم گرفت چون مربیگری سلیقه ای است و هرکسی اعتقاداتی دارد. به هر صورت بازیکنان را سرمربی تیم ملی دعوت می کند ولی اعتقاد دارم برای داریوش شجاعیان دیر نمی شود داریوش دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. حتی بازیکنان چون محمد ابراهیمی، مهدی کیانی و مرتضی اسدی می توانستند به تیم ملی کمک کنند. آناج: اتفاقات بازی با سیاه جامگان و حواشی آن بازی؟ ببینید من در مورد این مسئله تابحال جایی صحبت نکرده ام. هرکسی در مورد صحبت هایی که می زند، مسئولیت دارد و اینگونه نیست که ما یک چیزی را بگوییم و بعدا آن را تکذیب کنیم. من مصاحبه ایشان را با سایت شما خواندم که گفته بودند منظور من آن نبود و بد برداشت شده است. به هر صورت به اعتقاد من آدم قبل از اینکه حرفی را بزند باید در موردش فکر کند و من راجع به این داستان خیلی دنبال رسانه ای کردن نیستم و مراحل قانونی آن طی می شود و در چند روز آینده مشخص می شود که داستان از چه قرار است. تغییر و تحولات کمیته اخلاق در صدور رای تاثیرگذار بوده و جای دیگر هم که پیگیری کردیم که انشالله پس از طی کردن مراحل قانونی، اعلام رای خواهند کرد. آناج: در این فصل بالاتر از تراکتورسازی هم بودید، نظرتان در این مورد را هم می گویید: می خواهیم نماینده شایسته ای برای آذربایجان باشیم ما اصلا به این مورد فکر نمی کنیم. تراکتورسازی همیشه تیم اول استان بوده، هست و خواهد بود و ما رقابتی با این تیم نداریم و بیشتر به دنبال این هستیم تا نماینده شایسته ای برای فوتبال آذربایجان باشیم. آناج: شنیدیم به نیمکت تراکتورسازی فکر نمی کنید، علت آن چیست؟ دوست دارم خاطرات شیرین تراکتور برایم ابدی باشد بهترین کاری که الان برای تراکتورسازی می توان انجام داد حمایت از آقای تونی است تا فصل را به خوبی به پایان برسانند. تیم تراکتورسازی تیم بزرگی است و مسلما خواسته های مردم هم خواسته های بزرگی است و هرچقدر ما تنش را از این تیم دور کنیم و به کادرفنی و بازیکنانش فرصت بدهیم تا اعتماد به نفس لازم را کسب کنند فکر می کنم بهترین کاری است که می توان در مورد این تیم انجام داد. من از روزی که از تراکتورسازی جدا شدم به برگشتن فکر نکردم. علتش هم این است که من دوست دارم خاطره خوب و شیرینی که از من در ذهن مردم مانده، ابدی باشد. ببینید واسیلی گوجا زمانی که برگشت با چه شرایطی رفت و همین الان آقای تونی چه فشاری را تجمل می کند. چرا آدم یک خاطره خوب را که با زحمت به دست آورده است، از بین ببرد. من دوست دارم هوادار تراکتورسازی باشم و به نیمکت این تیم فکر نمی کنم. آناج: گسترش فولاد باشگاهی است که به صورت خصوصی اداره می شود. تفاوت این باشگاه را با سایر باشگاه های فوتبال کشورمان در چه می دانید؟ آرامش باشگاه گسترش فولاد برگرفته از شخص آقای سمندر است من از مدیرعامل شروع می کنم. شما کمتر مصاحبه ای از ایشان سراغ دارید که با کسی دعوا کنند یا علیه تیمی جبهه گیری کنند و انتقاد کنند. ایشان آرامش خاصی دارند که این آرامش را به مجموعه گسترش فولاد انتقال داده اند. ما خیلی راحت هستیم و کار خودمان را انجام می دهیم. واقعا محیط بسیار خوبی در باشگاه حاکم است و امکانات سخت افزاری بسیار خوبی هم دارد و با مجموعه همکارانی که کار می کنیم خیلی راحت و راضی هستیم. هیچ گونه فشاری هم در باشگاه وجود ندارد و می توانم بگویم یکی از بهترین باشگاه هایی است که در آن کار می کنم. از این گذشته یک مالک علاقمند به ورزش در رأس مجموعه قرار دارد و با سایر دوستان در یک فضای بسیار صمیمی کارمان را با نهایت آسایش انجام می دهیم. آناج: بزرگترین حسرت یا تلخ ترین خاطره مربیگری؟ همان سال که با تراکتورسازی با یک امتیاز کمتر نتوانستیم به لیگ قهرمانان آسیا صعود کنیم. البته حسرت نیست اما ناراحتی است و در مربیگری این موارد کمتر پیش می آید. آناج: خوش ترین خاطره مربیگری؟ صعود با تراکتورسازی به لیگ برتر. آناج: یک سوال خصوصی: چه شد در تبریز ازدواج کردید؟ ازدواج در دست خود آدم نیست و حتی یک درصد هم در مُخیله من نبود که در تبریز ازدواج کنم. من از روزی که همسرم را دیدم تا روزی که ازدواج کردم کمتر از 20 روز طول کشید و پس از اینکه همدیگر را دیدیم، علاقمند شدیم و ازدواج کردیم. یکی از دلایل اینکه ما زود زود به تبریز می آئیم همسرم هستند که دوست دارند من در اینجا کار کنم چون شهرشان است و طبیعی است که چنین چیزی از من بخواهند. آناج: پس با این حساب تبریزی هستید؟ بلی صد در صد. آناج: بچه هم دارید؟ راستش را بخواهید همسرم الان ترم آخر کارشناسی ارشد هستند و انشالله پس از مقطع دکتری ایشان تصمیم داریم که بچه دار شویم، چون تحصیل در دانشگاه با بچه داری واقعا سخت است. صحبت پایانی: به وجود آقای زنوزی باید افتخار کرد من تشکر ویژه ای دارم از مدیرعامل باشگاه آقای سمندر چون آدم خیلی صبوری هستند و همچنین خیلی آرام. خیلی مواقع فشار زیادی را تحمل می کنند اما با این وجود آرامش را از خودشان به باشگاه منتقل کرده اند که عامل اصلی موفقیت های باشگاه است. همچنین از مالک باشگاه که در این شرایط سخت اقتصادی از جیب شخصی خود خرج می کنند وتیم داری می کنند. باید به آقایانی مثل آقای زنوزی افتخار کرد، کاش در هر شهری حداقل یک نفر مانند ایشان باشند که مردم شهر خود را به ورزش بیاورند. من سرمربی گسترش فولاد نیستم بلکه سخنگوی تیم هستم! تشکر ویژه ای هم از همکارانم دارم از آقای خداکرم که از لحاظ کسوت و بحث مسائل فنی نفر اول مجموعه هستند، آقایان فرزانه، آقایی، باباپور، فعال، صمدیان و از کادر پزشکی تیم آقایان دکتر نجفی و آقای عطار نصرتی و دوستان دیگر و همچنین تدارکات تیم که کل آنها در نتایج و موفقیت های ما تاثیر دارند. معتقدم یک تیم فوتبال اگر بخواهد موفق شود بحث فیفاست که مربوط به سالیان سال است و می گوید در یک تیم که 33 نفر حضور دارند هر نفر تقریبا 3 درصد نقش دارد و من هم همان 3 درصد تاثیر را دارم. ما در کادر فنی اصلا بحثی به عنوان سرمربی، مربی و ... نداریم و من به عنوان سخنگوی تیم هستم و حتی در بیشتر تمرینات همکارانم دو سوم زمان تمرینات را تمرین می دهند و من بیشتر نظارت می کنم. امیدوارم که امسال هم بتوانیم در کنار هم فصل موفقی همچون سال های قبل حضورمان در تبریز داشته باشیم و با یک رتبه خوب، به خواسته وهدف گذاری باشگاه برسیم. انشاءالله امسال سال خوبی برای گسترش فولاد باشد. آناج: کلماتی می پرسیم اولین چیزی که به ذهنتان می رسد را بیان کنید: خدا: تنها نکته امید و اتکا فیروز کریمی: استاد تراکتورسازی و هوادارانش: عشق رسول خطیبی: بازیکن بزرگ تونی اولیویرا: چون خارجی است به آن فکر نکردم اما شما بنویسید پیرمرد دوست داشتنی گسترش فولاد: آرامش تبریز: شهر خاطره ها الگوی مربیگری: مورینیو آث میلان: باشگاه خیلی بزرگ گفت وگو از: اکبر مظاهری و سجاد جمالزاده تنظیم: اکبر مظاهری
جمعه ، ۸آبان۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آناج]
[مشاهده در: www.anaj.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]
صفحات پیشنهادی
تراکتورسازی با ۲ غایب به مصاف صبا می رود/ احتمال غیبت سزار
تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز در شرایطی در چارچوب هفته یازدهم لیگ برتر به میدان می رود که ۲ بازیکن این تیم به دلیل مصدومیت نمی توانند تیم خود را همراهی کنند Source 01جمعه ۸آبان۱۳۹۴بررسی وضعیت جدول در صورت برد تراکتورسازی در مقابل ذوب آهن/اوج گیری تراکتور
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هم نوا روز نخست هفته دهم رقابت های لیگ برتر با برگزاری سه دیدار به پایان رسید که با توجه به نتایج رقم خورده در این سه بازی تراکتورسازی به رتبه هفتم جدول رده بندی سقوط کرد تراکتورسازی با برد در بازی امروز به راحتی خواهد توانست ذوب آهن و سپاهان اصفهان رتکرار تاریخ برای تراکتورسازی وقتی فوتبال اولیویرا 80 دقیقه بود! / تونی تیرباران شد
تکرار تاریخ برای تراکتورسازیوقتی فوتبال اولیویرا 80 دقیقه بود تونی تیرباران شدچند ماه بعد از تراژدی بازی تراکتورسازی با نفت تهران یک بار دیگر این تیم به راحتی برتری قاطع خود را در دقایق پایانی بازی از دست داد به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز در هفیلم | بررسی فنی بازی های تراکتورسازی | خلاصه بازی تراکتورسازی و سایپا
به گزارش خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام به گزارش خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام به گزارش خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام به گزارش خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام به گزارش خبرگزاری فوتبال ایران پارس فوتبال دات کام به گزارش خبرگزااردوی تراکتورسازی در تهران لغو شد ::
اردوی تراکتورسازی در تهران لغو شد در حالی که قرار بود سرخپوشان تبریزی بعد از بازی با صبای قم به تبریز بازنگردند و در تهران بمانند این برنامه کنسل شد به گزارش "ورزش سه" تراکتورسازان بعد از دیدار با صبای قم باید از رقابت های جامحذفی در تهران به مصاف سایپا بروند بکاپیتان تراکتورسازی: هوادار شرمنده! ::
کاپیتان تراکتورسازی هوادار شرمنده کاپیتان تراکتورسازی تبریز می گوید از کسب تساوی عجیب و غریب مقابل ذوبآهن به شدت تعجب کرده اند و خودشان هم نمی دانند چه بگویند به گزارش "ورزش سه" محمد ایرانپوریان درباره کسب تساوی 4 ـ 4 مقابل ذوبآهن گفت نمی دانیمآرامش کافی در تراکتورسازی وجود ندارد/ مشکلات مالی تیم حل نشده است
سرمربی تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز با بیان اینکه آرامش کافی در تیمش وجود ندارد گفت مشکلات مالی و عدم سازماندهی و ساختارهای باشگاهی باعث شده تراکتورسازی آرامش نداشته باشد به گزارش اهروصال به نقل از مهر تونی اولیویرا بعداز ظهر دوشنبه در نشست خبری قبل از بازی دو تیم تراکتورسازیپیش بازی تراکتورسازی - ذوب آهن؛ ببر و آشتی کن!
طرفداری- در چارچوب هفته دهم لیگ برتر فوتبال ایران تیم های تراکتورسازی تبریز و ذوب آهن اصفهان در ورزشگاه یادگار امام شهر تبریز به مصاف هم خواهند رفت هفته دهم لیگ برتر سه شنبه پنجم آبان ساعت 15 30 ورزشگاه یادگار امام تبریز گروه داوری حسین زرگر محمدرضا منصوری حسن انتظاری محمد ملکیگل محمدی: نتایج تراکتورسازی نوسان زیادی را داشته است
به گزارش ورزش 11 یحیی گل محمدی در کنفرانس مطبوعاتی پیش از بازی تیمش مقابل تراکتورسازی در جمع خبرنگاران با گلایه از مسئولان باشگاه تراکتورسازی به خاطر ندادن زمین به این تیم اظهار داشت همیشه در اصفهان و زمانی که تیم ها میهمان ما هستند ما نهایت همکاری را با آنان داریم و زمانی همگل محمدی: از باشگاه تراکتورسازی گلایه مندیم؛ تراکتوری ها به ما زمین تمرین ندادند!
سرمربی تیم ذوب آهن اصفهان گفت از مسئولان تراکتورسازی به دلیل ندادن زمین تمرین به ذوب آهن گله مندیم طرفداری- یحیی گل محمدی در کنفرانس مطبوعاتی پیش از بازی تیمش مقابل تراکتورسازی در جمع خبرنگاران با گلایه از مسئولان باشگاه تراکتورسازی به خاطر ندادن زمین به این تیم اظهار داشت ه-
گوناگون
پربازدیدترینها