واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: نقش نخبگان در توسعهيافتگي
نویسنده : امير فؤاد محسني
صرف نظر از نرخهاي رشد اقتصادي كه رابطه مستقيمي با قيمت نفت دارند، ميتوان پيشرفتهاي مقطعي يا پيوسته كشور ايران در سه دهه اخير را ناشي از اراده، مسئوليت پذيري و احساس دلبستگي نخبگان به كشور برشمرد كه با وجود مشكلات فراوان و نبود زيرساختهاي تكنولوژيكي، صدها شخصيت برجسته در رشتههاي مختلف، به تلاش مشغولند و نتايج بزرگي را در عرصههاي مختلف به دست آوردهاند. نقش نخبگان هر جامعه در افتخار و استقلال آن كشور نقشي بارز است، به طوري كه يك نخبه ميتواند خود به تنهايي جمعيتي را به دنبال خويش بكشاند و اگر فردي خواستار موفقيت محيط اطرافش باشد، آن جمع را در راه توسعه راهنمايي ميكند و اگر عكس آن باشد، ميتواند با جريانسازي و پيشداوري با جاذبه گرچه محدود خود، آنها را براي به انزوا كشيدن راهنمايي كند. پس نقش نخبگان چه در حالت مثبت و چه غير از آن مهم و قابل توجه است و نبايد آن را ناديده گرفت. نخبه بايد با احساس مسئوليت به كشور و ملت خود، در عرصه كاري تلاش و فداكاري كند چراكه بدون علاقه به سرنوشت اين دو، فرد نميتواند در جامعه خود تأثيري واقعي و راهگشا داشته باشد، به طوري كه ميتوان خروجيهاي نخبگان را معلول مسئوليت پذيري، علاقه و دلبستگي به توسعه كشور دانست. از طرفي هم نخبه كسي است كه از فرصتهاي به دست آمده نهايت بهره و توان مفيد را ميبرد و اساساً نخبه و نخبهگري دليل نابغهگري شخصي نيست.
با اين نگاه كه هميشه بزرگان كشور به مقوله توليد ملي جايگاه ويژهاي دادهاند، اين سؤال به ذهن هر انسان آگاهي متبادر ميشود كه چگونه اين مهم تحقق پيدا ميكند؟ آيا صرف يك شعار بايد آسوده خاطر از محقق شدن باشيم؟ متغيرهاي بسياري در اين امر نقش دارند كه يكي از آنها، نيروي انساني ماهر و خلاق است كه ما از آن تحت عنوان نخبه يا سرآمد ياد ميكنيم. شايد اهميت وجود نخبگان در يك جامعه بر ما معلوم و مشهود نباشد، البته صرف توجه به نيروي انساني به عنوان مهمترين سرمايه نيز حائز اهميت است. ميخواهيم كمي از اهميت وجود نخبگان در يك جامعه بگوييم و اينكه چه لزومي دارد كه برنامهريزي مستمر براي جذب ايشان به خصوص نخبگان دانشگاهي در كشور شود؟ از طرفي اسم نخبه و نخبه پروري در ذهن برخيها يادآور موضوعي بهنام فرار مغزها ميشود كه شايد ما هنوز از ماحصل و تبعات خروجشان از كشور بياطلاع باشيم و ندانيم كه اين موضوع ما را در آينده با چه چالش هايي مواجه ميكند و چرا كشورهاي توسعه يافته تلاشي استراتژيك و برنامهريزي شده براي پذيرش يا مهاجرپذيري نخبگان ميكنند!
فناوري بر اثر خلاقيت و تلاش نخبگان يك كشور به وجود ميآيد و ترقي ميكند و باعث ايجاد اشتغال، رفاه، سودآوري، رشد و جلوگيري از خروج ارز و حتي ورود ارز به كشور ميشود، اما ما وقتي فناوري توليد مايحتاج اوليه و تكميلي خودمان را داشته باشيم آنگاه ميتوانيم بهتر زندگي كنيم و از امنيت بالاي اقتصادي كه امروزه با توجه به اهميت تلويحي توليد ملي و حمايت از سرمايه ايراني و همچنين جايگاه ايران در جهان و منطقه امري مهم به حساب ميآيد، برخوردار باشيم. اكنون به همت سرآمدان و برگزيدگان جامعه دانشگاهي علاوه بر ارتقاي ترازهاي دانشگاهي، اقتصادي و علمي در حال رسيدن به مرتبهاي هستيم كه سطح شاخصهاي مهم استراتژيك و تأثير گذار بر منطقه آسيا افزايش يافته كه همگي اين مؤلفهها حاكي از آن است كه نخبگان كشور با وجود حمايتهاي نه چندان ايدهآل در جهت خودكفايي و رشد، گامهاي مؤثري برداشتهاند. از طرفي هم نبايد بيگانه ستيزي را در مباحث علمي مردود خواند و بايد آمادگي آن را داشت كه براي دستيابي به دانش شاگردي كنيم ولي نبايد هميشه شاگرد بمانيم، لذا اكنون با توجه به بيشتر شدن تعاملات بينالمللي ايران زمان آن است كه دولتمردان با برنامهريزي و ايجاد بستري مناسب به سرمايهگذاري هرچه بيشتر در توليد علم و نوآوري روي بياورند و اين بستر را همگام و همرده با ارتقاي مديريتي در دانشگاهها و مراكز و نهادهاي علمي كنند تا بتوان آثار درخشان آن را مشاهده كرد. مراكزي نظير شهرك و پاركهاي علم و فناوري، مراكز دانش بنيان، مراكز علمي و تحقيقاتي ميتوانند نياز بخش صنعت را به نوآوري و افزايش كيفيت تأمين كنند، ضمن اينكه اين كار متقابلاً به افزايش شور و نشاط علمي در دانشگاه ها، كمك خواهد كرد. دانشگاهها بهترين و مناسبترين بستر براي رشد و ارتقاي نوآوري و فناوري هستند كه بايد مسئولان ضمن شناسايي تخصصي ظرفيتها و پتانسيلهاي موجود در مراجع آموزش عالي كشور فارغ از گرايشهاي سياسي و تجربيات كور، به تحليل و ارائه راهكارهاي عملي استفاده هرچه بهتر ايشان بپردازند؛ موضوعي كه متأسفانه تا به حال مدلي براي آن ارائه نشده و رسيدگيها به صورت موضعي بوده است.
نقشآفريني نخبگان و جوانان
از سويي ديگر مسئولان كنوني بر مسند قدرت بايد بدانند كه تا 10 سال آتي و شايد كمتر، اين نسل سوم و چهارميها هستند كه ميخواهند كشور را اداره كنند و اگر ميداني به آنها داده نشود، عملاً و ناخودآگاه با صحنه قدرت قهر ميكنند كه اين موضوع خوشايند نبوده و حتي تبديل فرصت به تهديد است. پس اين نكته را نيز بايد متذكر شد كه اكنون بهترين زمان براي نيروسازي و پرورش نخبگان است و اگر آگاهان حاكم بر جامعه به اين موضوع توجه نكنند و مجالي براي حضور ايشان در صحنه فراهم نسازند، اين بيتوجهي در آينده جامعه و كشور را متضرر ميكند. همان طور كه حركت علمي سالهاي اخير و تبديل توليد علم به يك ثروت، نتيجه شكلگيري گفتمان علمي در بيش از يك دهه گذشته است، اكنون نيز جوانان و سرآمدان بايد همانند همان شكلگيري فضاهاي گفتماني علمي به اهميت و ارتقاي نقش خودشان در راهبرد و ارزشها بپردازند و اين خودباوري را به عنوان گرداننده اين كشور در خود تقويت كنند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۴ - ۲۰:۰۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]