واضح آرشیو وب فارسی:قدس آنلاین: گروه اقتصادی- محمد هرمزی - وجود سیاهچاله ها، دیگر به فضا محدود نیست، روی زمین و در هر کشوری بویژه در ایران وجود دارد؛ ...البته نه از آن سیاهچاله یا تونل زمانی که برای خیلی ها جذاب و همراه هیجان است. از آنهایی که زندگی خیلی ها را سیاه کرده و هر روز حفره سیاهش بزرگتر می شود. در ایران هر سیاهچاله دارای نامی است، اما یکی که از همه قدرتش بیشتر و از قدرت جاذبه قوی تری هم برخوردار است - حتی تدبیر دولت برای نجات بسیاری از انسانهایی که گرفتار این سیاهچاله شده اند، تاکنون کارساز نبوده است - سیاهچاله «بحران بیکاری» نام دارد که به ظاهر فرار از محدوده آن حالا حالاها امکان پذیر نیست. گردباد این سیاهچاله، تومار زندگی خیلی ها را به هم پیچیده است. آمار تعدادی که گرفتار این حفره سیاه شده اند، میلیونی است و حتی برخی خبر می دهند، در آینده نزدیک 9 میلیون نفر قربانی آن خواهند بود. وجود 5/4 میلیون دانشجو در کشور و بیکاری 9/18 درصد دانش آموختگان دانشگاهی هم نشان می دهد، آنها نیز گرفتار این حفره بزرگ سیاه هستند. برای این دانش آموختگان یا شغلی وجود ندارد یا شغلی همسطح دانش و تخصص آنها نیست . فراموش نکنیم که همین چند وقت پیش در یک شهر، تعدادی از دانش آموختگان با مدرک دکتری و فوق لیسانس رفتگر شده بودند! یکی از کارشناسان درست می گفت که این روزها پیدا کردن یک کسب و کار آبرومند مشکل تر از تحصیل است و اتفاقاً بسیاری از دانشگاهی ها برای فرار از بیکاری به سپری کردن تحصیلات عالیه تن می دهند. البته وصد البته معضل بیکاری در بیشتر خانوارها وجوددارد،پیرمردی 80 ساله بازنشسته این طور می گفت که صاحب سه پسر است و به امید اینکه روزی عصای دست پدر شوند، هزینه تحصیل آنها را با مشقت به دوش کشیده و حالا با مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد در خانه کز کرده اند و از پدر پیرشان خجالت می کشند که هنوز پول توجیبی می گیرند. اما بیکاری هرچه باشد، پیامدهای آن هولناک تر است و به دانش آموختگان محدود نمی شود. کافی است در متن اجتماع کمی تأمل کنید و کمی به صداهایی که به علت فشار بیکاری بلند می شود، بهتر گوش کنید. کافی است سری به نقاط حاشیه نشین و یا پایین شهر بزنید، خیلی چیزها را می بینید که قابل بیان نیست، دراین قلمرو مردان بیکار، خانه نشین شده اند، برخی از خانوارها از هم پاشیده شده و مستأجران بی درآمد هم به خانه پدری برگشته اند و یا سر پرداخت اجاره با صاحبخانه همچنان درگیرند! البته برخی ها هم صبورترند، به امید آینده بهتر، با چشم خیره به آسمان و نجواکنان خداخدا می کنند تا روزی آنها هم راهی بازار کار شوند، این گروه اکنون با معامله داشته های خود ازفروش اثاثیه منزل گرفته تا قناعت به یارانه 45 هزار تومانی، در تهیه قوت امروز هستند و تدبیر فردا را به فردا واگذاشته اند و امروز این گروه مخاطب این گزارش هستند. باید اشاره کرد اگر بحران بیکاری برای لحظه ای سکوت مسؤولان را می شکند و در رسانه ها وعده می دهند، اما این درد برای مردم خانمانسوز، رنج آور و یک معضل همیشگی است. بیکاری در هر خانواری کابوس و همنشین همه لحظه های زندگی شده است. نمی توان به روی این مشکلات چشم بست، خب زندگی خرج دارد، بچه که نمی فهمد که بابایش بیکار است. غر زدنهای خانمها هم که تمامی ندارد و این بگو مگو را می توان در بیشتر خانه ها شنید. موسوی، صاحب یک سمساری از روش جدیدی برای امرار معاش نام می برد. وی می گوید: برخی مجبور به «چپه کاری» شده اند. به عنوان مثال فرش یک میلیون و200 هزار تومانی را قسطی به رقم یک میلیون و 500 هزار تومان خریداری کرده و بعد آن را نقدی به سمساری می فروشد. جواد.ش که کار و کاسبی خود را به دلیل کسادی و اشباع بازار تعطیل کرده، می گوید، تنها یارانه به داد او رسیده است. او در آخر این گونه عنوان می کند: گدا نیستم، اما شرایط بسیار سخت شده، خیلی ها شاید مجبور می شوند که تحت کمیته امداد یا خیریه ها قرار گیرند یا به کارهای خلاف روی آورند. «م. الف» نیز که خودش را جوشکار اسکلت معرفی می کند و به این مصیبت گرفتارشده، می گوید: یک سال است که به مهندسان و پیمانکاران زنگ می زنم، اما بازار کار کساد است و برای امرار معاش، طلاهای همسرم را ماه به ماه می فروشم! به تدبیر دولت امید بسته بودیم، اما هنوز خبری از کار نیست. *** این واقعیت غم انگیز، قصه و داستان نیست، روایت تلخ آن به تعداد تمام بیکاران کشور پایانی ندارد. بیکاری هرچه باشد آثار ویرانگرش مصیبت بزرگی شده، حرف از گرانی نیست، از نبود پول است؛ آنهایی که صورتشان را با سیلی سرخ نگاه می دارند و آبروداری می کنند. کسانی که امیدوارند، روزی از محدوده سیاهچاله عظیم بحران بیکاری خارج شوند.
پنجشنبه ، ۹مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]