واضح آرشیو وب فارسی:بیتوته:
بازی سرزنش از آن بازیهائیست که نباید برای پیروزی در آن تلاش کرد فقط به این دلیل که شما تنها فرد حاضر در محل وقوع اشتباه هستید که نباید منجر به سرزنش خودتان شود. بازی سرزنش از آن بازیهائیست که نباید برای پیروزی در آن تلاش کرد!
چند ساعت است که از گاز غافل شدهاید و اکنون غذای شما سوخته است. درب خانه را باز گذاشتهاید، گربهی شما فرار کرده و شما نیز دیرتان شده و نمیتوانید بیش از این منتظر بازگشت او بمانید. هنگام عبور از خیابان، روی برگها لیز خوردهاید. هنگامی که بدشانسیهایی از این دست برایتان پیش میآید، اولین فکری که به ذهنتان خطور میکند، چیست؟ آیا سریعا به دنبال مقصر میگردید؟ یا مسؤلیت کارهای خود را میپذیرید و به خود میگوئید این اتفاقات برای همه میافتد و بر این باورید که همه چیز تحت کنترل شماست؟
باور و رفتارهای همه در بازی سرزنش یکسان نیست، اما تحقیقات مختصری که در این زمینه صورت پذیرفته به ما میگوید که چه افرادی بیش از دیگران متحمل آسیب و خطر میشوند. با این وجود، ما میتوانیم ابعاد پذیرش سرزنشها را با چند اصل ساده بیان کنیم. در یک کفهی ترازوی سرزنشهای شدید افرادی قرار دارند که همواره چیزی یا شخصی را برای سرزنش مییابند. فقط به این دلیل که شما تنها فرد حاضر در محل وقوع اشتباه هستید که نباید منجر به سرزنش خودتان شود.
سوختن غذا را میتوان به این واقعیت نسبت داد که شریک زندگیتان به اندازهی کافی در کارهای خانه به شما کمک نمیکند، پس اجبار انجام چندین کار همزمان میتواند شما را از غذای روی گاز غافل کند. احتمالا فرار گربهی شما از خانه باعث نمیشود که گربه را مقصر بدانید، احتمالا همسایهایی که بیموقع با شما احوالپرسی میکند، مقصر است. لیز خوردن در پیادهرو که قطعا از ناشیگری و سربه هوایی شما نیست؟ البته که نه، مردم روی برگها لیز میخورند تا با یکدیگر برخورد و ملاقات کنند.
در کفهی دیگر ترازو هم افرادی قرار دارند که در هر موردی فقط و فقط خودشان را سرزنش میکنند، حتی در مواردی که دخالتی در بدشانسی پیش آمده ندارند! این فقط ناشی از تواضع یا قوت قلب دادن به دیگران نیست، برخی افراد حقیقتا خود را عامل همهی اتفاقات بد یا اکثر اتفاقات ناخوشایند قلمداد میکنند.
البته در مواقعی هم که امکان سرزنش دیگران وجود نداشته باشد، این احتمال که سرنوشت یا قدرتهای ماورائی سرزنش شوند، شدت مییابد. قطعا هنگامی که طوفان سهمگین درخت را شکسته و روی بام خانهی شما میاندازد، امکان ندارد که همسر یا خودتان را سرزنش کنید( البته میتوانید همسرتان را برای کوتاه نکردن شاخههای درخت سرزنش کنید). افراد مذهبی اینگونه اتفاقات را امتحانی از جانب قدرتهای ماورائی که یا ایمانشان را محک میزند و یا آنها را به دلیل کاستیهایشان تنبیه میکند، تلقی میکنند.
روانشناسی اجتماعی خصیصههای شخصیتی به مطالعهی موضوعات مرتبط با سرزنش میپردازد. سرزنش خودمان در مواقع بروز خطا یا اشتباه به تمایلات کلی افراد مبنی بر خصیصههای درونی آنها پیوند خورده، اینگونه افراد در مواقع شکست خود را فردی نالایق، احمق و بیمسؤلیت تلقی میکنند. از طرف دیگر، همین تمایلات موفقیتها را به عوامل خارجی از قبیل سرنوشت، شانس یا بخت نسبت میدهد. با این وجود، اینگونه افراد حتی از بار مسؤلیت خطاهای اساسی و رفتارهای منفی خود نیز شانه خالی کرده و آن را بر دوش دیگران میاندازند.
یکی دیگر از حوزههای تحقیق در زمینهی سرزنش به این امر باز میگردد که آیا فقط فردی که مرتکب عمل غیراخلاقی میگردد، سزاوار سرزنش است یا خیر. در نظر بگیرید که دو نفر در حال پرتاب آجر به سمت پلی هستند که محل عبور ماشینهاست. آجر یکی از آنها بیآنکه آسیبی به دیگران وارد کند، وسط جاده فرو میآید، اما آجر نفر بعدی به سرنشینان یک خوردو آسیبی جدی وارد کرده و منجر به تصادفی شدید میشود. از نظر تئوری، فردی که آجرش آسیبی به دیگران وارد نکرده نیز به اندازهی فرد دوم مقصر است، زیرا هر دو با سوء نیت مرتکب چنین عملی شدند. از یک طرف، شانس اخلاقی بر این باور است که چنانچه عمل خطا منجر به آسیب به دیگران شده سزاوار سرزنش است، قصد و نیت افراد مهم نیست. بنابراین فردی که آجرش موجب بروز تصادف گشته باید سرزنش گردد و نه فردی که آجرش بدون صدمه به دیگران فرود آمده.
آیا از طرفدران نظریهی شانس اخلاقی هستید؟ طبق نظر مرکز A&M تگزاس چنانچه با این ادعا که، "اعمال ناشی از بیمبالاتی که منجر به عواقب ناخوشایندی نگردند از مجازات مبرا هستند" و " مادامی که ارتکاب عمل آسیبی به دیگران وارد نکرده باشد، نباید جرم تلقی شود مگر آنکه واقعا آسیبی در بر داشته باشد." اگر این نظریه را میپذیرید، برای سرزنش، نتیجه را بر قصد و نیت اخلاقی ارجح میدانید. اما برخی بر این باورند که چنانچه قصد و نیت دو نفر یکسان باشد، هر دو مستوجب سرزنش یکسان هستند. حال آنکه لنچ و تیمش بر این باورند که قضاوت ما همیشه آنقدرها هم منطقی نیست. نکتهی جالب توجه اینکه، مردم به طور ضمنی معتقدند که قصد و نیت بیش از پیامد و نتیجه سزاوار سرزنش است، حال آنکه در قضاوت موارد حقیقی، نتیجه و پیامد مد نظر گرفته میشود.
سرزنش ابزار حمله است. با توجه به این پیشزمینهها، بیائید به چرایی بازی سرزنش بپردازیم:
۱. سرزنش یک مکانیسم دفاعی فوقالعاده است. نامش را هر چه میخواهید بگذارید فرافکنی، انکار یا تغییر موضع. سرزنش به شما کمک میکند تا با اجتناب آگاهانه از نقصها یا کاستیهای خود از عزت نفس خود پاسداری کنید.
2. سرزنش ابزار حمله است. مادامی که در گرداب تعارضات مخرب گیر افتادهاید، میتواند از سرزنش به عنوان شگردی قطعی برای آسیب به اطرافیان بهره ببرید.
3. دلیل قطعی برخی از رفتارهای خود و دیگران را نمیدانیم. خصیصههایی که به آنها چنگ میزنیم، خواه شانس یا تواناییها باشند، میتوانند با تمایلات مبنی بر قضاوتهای غیرمنطقی ما تحریف شده و به گونهایی دیگر جلوه کنند. بدان معنا که گاه بنا بر مصلحت خویش، قصد و نیت و گاه پیامد و نتیجه را مبنای قضاوت قرار میدهیم.
4. سرزنش دیگران از پذیرش مسؤلیت آسانتر است. اقرار به همکاری در یک موقعیت ناخوشایند مستلزم تلاش کمتری نسبت به پذیرش این حقیقت است که شما عامل آن بودید، است.
5. مردم دروغهای ساده میگویند. طبق یافتههای همکارم، رابرت فلدمن، همه دروغ میگویند. دروغ گفتن و سرزنش دیگران از پذیرش خطای خود بسیار سادهتر است. مطمئنید که هیچکس نخواهد فهمید که چه کسی قهوه را روی زمین ریخته و اتاق را کثیف کرده، پس فردی که حضور ندارد را سرزنش میکنید و به این امید میمانید که سر و کلهی او پیدا نشود.
خلاصه اینکه، بر خلاف بازیهای دیگر، هر چه بیشتر سرزنشبازی کنید، بیشتر میبازید. اگر یاد بگیرید که حتی در مواقع ناخوشایند نیز مسؤلیت کارهای خود را بپذیرید، تجربیاتتان موجب رشد و بالندگی شما میشوند و در نهایت به روابط لذتبخشی دست خواهید یافت.
منبع : psychologytoday.com
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بیتوته]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]