تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 23 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سه چيز است كه هر كس نداشته باشد نه از من است و نه از خداى عزّوجلّ. عرض شد: اى ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806373552




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

هر شهروند، یک ایستگاه آتش نشانی


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: در آخرین روز از ماه اکتبر سال 1972 میلادی پروازی از سمت اروگوئه به سمت شیلی در حرکت بود که بر اثر مشکلات به وجود آمده در هواپیما وشرایط سخت جوی سقوط کرد. در این حادثه، 12 نفر همان ابتدا جانشان را از دست دادند و باقی مسافران هواپیما که نجات پیدا کرده بودند، توانایی ادامه زندگی را نداشتنــد، زیرا آب و غـذا به مقدار کافی در آن نقطه وجود نداشت. زندگی در سرمای 30 درجه پایین صفر کوه های «آندس» باعث شد تا بازماندگان نیز به مرور، جانشان را از دست بدهند. پس از 72 روز کاوش، بالاخره گروه های امدادی توانستند بازماندگان خوش اقبال سقوط هواپیما را پیدا کنند و به خانه هایشان بازگردانند. زندگی مردمانی که 72 روز منتظر معجزه ای باقی ماندند و مردمان دیگری که 72 روز از پای ننشستند و به جستجوی خود ادامه دادند، بدون آن که بدانند، در نقطه «نجات» به هم پیوند خورد. این گروه، فرشته نجات آن گروه شد و آن گروه، پایان جستجوی این گروه. بیان خاطرات مربوط به این حادثه، از زبان هرکسی که به نحوی با آن ارتباط پیدا می کند، می تواند آموزنده و تکان دهنده باشد. اگر حلقه اتصالی میان نجات دهندگان و نجات یافتگان چنین اتفاق تلخی وجود داشته باشد، حرف های شنیدنی بسیار است. فضایی برای تبادل تجربه ها اما لازم نیست تلخی و وسعت یک حادثه آن قدر گسترده باشد تا لزوم ایجاد چنان پیوندی میان نجات دهندگان و نجات یافتگان را نشان بدهد. هر حادثه ای می تواند تجربه ای در اختیار فرد و اطرافیانش بگذارد و لزوم توجه به نکات ایمنی را روشن تر کند. از این روست که ایجاد فضایی برای تبادل تجربیات مربوط به حوادث، از زبان نجات دهندگان و نجات یافتگان، می تواند نقطه آغاز این حرکت شود. باشگاه نجات یافتگان آمریکا، یک شبکه اجتماعی است که اطلاعات و خاطرات افرادی را که زندگی شان طی یک اتفاق دستخوش تغییر می شود، منتشر می کند. این اتفاقات در بیش از 100 موضوع مختلف، از جمله بی کاری، طلاق، افسردگی، اعتیاد، سرطان و عزاداری، طبقه بندی می شود. نقل داستان های واقعی از زندگی بازماندگان حوادث و نجات یافتگان از رویدادهای ناخوشایند، منجر به دریافت راهنمایی های کارشناسان می شود و می تواند دریچه ای به سوی پیشگیری از تکرار اتفاقات ناخوشایند باشد. اما باشگاه نجات یافتگان در ایران، تجربه تازه ای است که دامنه محدودتری دارد و در حوزه ویژه ای از حوادث، فعالیت می کند. پل ارتباطی آتش نشانان و مردم باشگاه نجات یافتگان سازمان آتش نشانی تهران بزرگ، با صلاحدید آقای سعید شریف زاده، مدیر فعلی سازمان، پایه گذاری شد تا پل ارتباطی آتش نشانی و مردمی باشد که توسط کارکنان این سازمان، از حوادث گوناگون نجات پیدا کرده اند. هدف از تأسیس باشگاه آن است که نجات یافتگان مانند مسافری نباشند که در مقطعی سوار خودروی نجات شده و سپس پیاده شده اند. جلال خلج ـ مدیر باشگاه نجات یافتگان، با بیان این موضوع می افزاید: اگر ارتباطمان را با نجات یافتگان حفظ کنیم، می توانیم آموزش شان بدهیم تا فرهنگ ایمن سازی به تدریج در میان مردم جا بیفتد. وی تأکید می کند: کسانی که دچار سانحه شده اند و نجات پیدا کرده اند، آمادگی های بالاتری برای آموزش دارند، زیرا رعایت نکات ایمنی برایشان ملموس تر است و خودشان طالب آموزش هستند. مثلاً کسی که در آسانسور دربسته گیر کرده باشد، اگر بداند آسانسور سقوط نخواهد کرد و هوای درون آن تمام نخواهد شد، یاد می گیرد اگر چنین اتفاقی برایش تکرار شد، بیهوده دچار استرس و اضطراب نشود. زیرا نگرانی، ایجاد ضعف را به همراه می آورد. آقای خلج می افزاید: هر سازمانی مایل است که نقاط ضعف و قوت اش را بشناسدو برای بهبود روند رشد خود، سرمایه گذاری کند. با وجود یک پل ارتباطی، دیدگاه مردم نسبت به مسایل و فعالیت های ما اعلام می شود. مثلا ساکنان برخی محلات عنوان می کنند که معابر محله آنان باریک است. سازمان آتش نشانی به هنگام خرید تجهیزات، این نظرات را مورد توجه قرار می دهد و برنامه ریزی می کند تا تجهیزات لازم به فراخور شرایط، خریداری شود. آقای شریف زاده، مدیر سازمان آتش نشانی تهران، در مرداد ماه سال گذشته، دستور تشکیل باشگاه نجات یافتگان را داد و بعد از تهیه زیرساخت ها، باشگاه در اسفند ماه سال 1393 افتتاح شد. حلقه تازه ای در زنجیره نجات جلال خلج ـ مدیر باشگاه نجات یافتگان، درباره روال اعزام نیروهای آتش نشان به محل حادثه می گوید: وقتی حادثه ای رخ می دهد، مردم با شماره تلفن 125 تماس می گیرند و نشانی را اعلام می کنند. ستاد فرماندهی پس از دریافت تماس، به نزدیک ترین نیروها به محل حادثه خبر می دهد و آنها اعزام می شوند، مأموریتشان را انجام می دهند و به ایستگاه خود بر می گردند. اما باشگاه نجات یافتگان در کجای این زنجیره قرار گرفته است؟ آقای خلج در پاسخ به این پرسش می گوید: ما بخشی را ایجاد کرده ایم که در محل حادثه، شماره تلفنی از خانواده ای که دچار حادثه شده است، دریافت می کند. باید دقت داشت که فرد تماس گیرنده با سازمان آتش نشانی، لزوماً همان فرد حادثه دیده نیست و در بسیاری از مواقع، اهالی محل وقوع حادثه را به پلیس و آتش نشانی و اورژانس اطلاع می دهند. بعد از مدتی با خانواده حادثه دیده تماس می گیریم و به آنها خبر می دهیم که چنین باشگاهی وجود دارد و می توانند در آن عضو شوند. این تماس چه مدت بعد از وقوع حادثه صورت می گیرد؟ جلال خلج پاسخ می دهد: قبلا یک هفته تا 10 روز بعد تماس می گرفتیم. الان کارمان تقریباً به روز شده است و فردای روز حادثه تماس می گیریم. هماهنگی های لازم را انجام می دهیم، در بیمارستان یا خانه به ملاقات آسیب دیدگان می رویم و جریان بهبودشان را پیگیری می کنیم. اگر افراد علاقه مند به حضور در ایستگاه باشند، این امکان را در اختیارشان قرار می دهیم تا به صورت حضوری با کسانی که به نجات جانشان شتافته اند، دیدار کنند. بدبین نباشید! مسئولان باشگاه، با همه نجات یافتگان تماس می گیرند، اما عده ای از کسانی که دچار حادثه شده اند، در تهران مسافر یا میهمان بوده اند، عده دیگری ممکن است عازم خارج از کشور شده باشندکه این افراد طبعاً نمی توانند به عضویت باشگاه نجات یافتگان دربیایند. مواردی هم هست که خود مسئولان باشگاه ترجیح می دهند با فرد نجات یافته تماس نگیرند، مثل مواردی که فردی خودکشی کرده و نجات پیدا کرده باشد که بهتر است آن اتفاق برایش یادآوری نشود. عده ای از افرادی که با آنها تماس گرفته می شود، با بدبینی به قضیه نگاه می کنند. آقای خلج توضیح می دهد: بعضی ها فورا می گویند کار داریم، خداحافظ! برخی دیگر به ما می گویند می خواهید جامعه آماری خودتان را زیاد کنید، درحالی که چنین چیزی به کار ما نمی آید و ستاد فرماندهی و واحد آمار سازمان آتش نشانی، خودشان آمار امدادرسانی ها را دارند. همّ و غم ما در باشگاه نجات یافتگان، فرهنگ سازی است و بس! محمد سهرابی ـ سرباز وظیفه ای که دوران خدمت خود را در سازمان آتش نشانی می گذراند و در جلسه گفتگو حضور دارد، مثال دیگری در این زمینه می زند: مثلاً با خانمی که از یک حادثه آسانسور نجات پیدا کرده است، تماس می گیریم. همسرشان پاسخ می دهد و می گوید حالا این که شما خانم مرا نجات داده اید، دلیل نمی شود به ما زنگ بزنید. کار مهمی هم نکرده اید، چون این کار را مدیر ساختمان هم می توانست انجام بدهد! اتفاقاً همین دیدگاه اشتباه درباره موارد نیاز به نیروهای آتش نشان، خود می تواند دلیلی بر ضرورت آموزش شهروندان در زمینه فعالیت های سازمان آتش نشانی باشد. فعالیت های باشگاه نجات یافتگان تقریبا 6 ماه از آغاز به کار باشگاه نجات یافتگان می گذرد و در این مدت در حدود500 نفر به عضویت آن در آمده اند، اما قرار است چه فعالیت هایی در این باشگاه انجام شود؟ محمد سهرابی در پاسخ به این پرسش می گوید: گاهی مردم تماس می گیرند و می گویند امکانات باشگاه چیست، چه وسایل ورزشی دارید و آیا استخر هم هست؟! حال آن که باشگاه نجات یافتگان، یک کلوپ ورزشی نیست. جلال خلج در توضیح عملکرد این باشگاه می گوید: از جمله فعالیت های ما برای اعضا، ارسال پیامک های آموزشی در زمینه ایمنی به وسیله سامانه پیامکی باشگاه نجات یافتگان است. وی می افزاید: متأسفانه هنوز لزوم رعایت فرهنگ ایمنی برای شهروندان احساس نشده است. درباره موضوعی مانند بستن کمربند ایمنی به هنگام رانندگی، علاوه بر تبلیغ فراوان، سیستم جریمه و پاداش نیز به کمک سازمان راهنمایی و رانندگی آمده است تا بتواند این فرهنگ درست را به سرعت در میان مردم جا بیندازد، اما دست ما بسته است و نمی توانیم به راحتی مردم را مجبور کنیم که نکات ایمنی را در خانه هایشان رعایت کنند. البته میان سازمان آتش نشانی و نهادهای مرتبط با ایمنی، مانند سازمان نظام مهندسی ساختمان، تعامل وجود دارد و قوانینی براساس آن تنظیم می شود، مانند این که برای حفظ ایمنی، ساختمان های بالای 4 طبقه باید آسانسور داشته باشند. باشگاه نجات یافتگان، یک سایت هم دارد که اخبار، اطلاعات و مطالب آموزشی ارائه می کند و دل نوشته های نجات یافتگان و نجات دهندگان هم در این سایت منتشر می شود. ایثارگری آتش نشانان اکثریت قریب به اتفاق مردم از عملکرد سازمان آتش نشانی راضی هستند. جلال خلج با بیان این موضوع، می افزاید: وقتی اعضای باشگاه برای بازدید از ایستگاه ها می آیند، به آنها می گوییم کارکنان سازمان آتش نشانی، به ویژه اکیپ های عملیاتی، انسان هایی انتخاب شده هستند و ایثار گری در آنها نهادینه شده است. وقتی به محل حادثه می رسند، خودشان را در همان شرایطی که برای آسیب دیدگان اتفاق افتاده است، قرار می دهند و خیال می کنند خانه و خانواده خودشان دچار حادثه شده است و برای همین نهایت دقت و توجه را به خرج می دهند، مثلا اگر لازم است آتش با 2 لیتر آب خاموش شود، خانه را به آب نمی بندند. وی همچنین می گوید: ماجرای آتش سوزی در ایران به کلی با موارد مشابه آن در کشورهای پیشرفته متفاوت است، چرا که در آن کشورها، شرکت های بیمه، پرداخت تمامی خسارت ها را تقبل می کنند. اما در ایران هنوز در این زمینه ضعف داریم و فرهنگ بیمه آتش سوزی یا حوادث منازل جا نیفتاده است. بنابر این تلاش کارکنان آتش نشانی در صحنه های حوادث این است که به هر نحو، خسارات مالی را کاهش دهند که این موضوع، فشار کار را مضاعف می کند. مدیر باشگاه نجات یافتگان با بیان مثالی برای این تفاوت، به داستان بامزه ای از ادیسون اشاره می کند که می گویند روزی کارگاهش در آتش سوخت و او با خونسردی ایستاده بود و آتش سوزی را تماشا می کرد. از او پرسیدند چرا کاری نمی کنی؟ پاسخ داد: حالا که کاری از دســتم برنمی آید، دست کم از دیدن شعله ها لذت می برم! آقای خلج می افزاید: مطمئنا آن کارگاه بیمه شده بود که صاحبش با خونسردی می توانست از دیدن شعله ها لذت ببرد! وی تأکید می کند: ما توقع تقدیر و تشکر نداریم. فقط می خواهیم با مردم در تماس باشیم و برای این منظور، در کارت ویزیت باشگاه، اطلاعات لازم برای ایجاد این ارتباط را نوشته ایم. یک خاطره تلخ! گاهی با رعایت یک نکته کوچک، می توان از وقوع حادثه ای بزرگ پیشگیری کرد. بستن شیر گاز، بررسی شیلنگ گاز یا کولر و روشن نماندن بخاری و سماور، اقدامات کوچکی است که می تواند در پیشگیری از حوادث بزرگ، مؤثر باشد. جلال خلج با بیان یک خاطره کاری، به زمان تحویل سال نو 1385 اشاره می کند: به خانه ای رفتیم که با خاک یکسان شده بود. چمدانی جلوی در به چشم می خورد و مشخص بود که اعضای خانواده قصد سفر داشته اند. خوشبختانه خودشان در منزل حضور نداشتند و پیش از سفر به بهشت زهرا رفته بودند. معلوم شد مادر خانواده کفش فرزندش را شسته و روی بخاری گذاشته که منجر به آتش سوزی شده است. یادم هست که پدر خانواده مبلغ زیادی پول به عنوان امانت در منزل نگهداری می کرد که بخشی از آن سوخت و از میان رفت که ما این مورد را هم در گزارش مان نوشتیم. جلال خلج همچنین می گوید: باشگاه نجات یافتگان، اعضای مجازی هم دارد، یعنی کسانی که خودشان مایل هستند پیامک های آموزشی را دریافت کنند یا خاطرات و نظراتشان را در سایت مطرح سازند و به این منظور، ایمیل و شماره تلفن خود را در اختیار ما قرار می دهند، که البته برای این افراد کارت عضویت صادر نمی شود. محمد سهرابی مثال می زند: امروز یک خانم 34 ساله از تهران که در واحد امدادرسانی جاده ای کار می کند، با ما تماس گرفت و گفت آماده کمک به باشگاه است. این افراد می توانند برای پیشبرد اهداف باشگاه بسیار موثر باشند. البته طرح «آتش نشان داوطلب» نیز به افراد علاقه مند آموزش می دهد، تا بتوانند آموخته هایشان را به دیگر شهروندان نیز منتقل کنند. در هر ایستگاه به فراخور شرایط محله، نکات خاصی آموزش داده می شود، مثلا مردم در محلات پر رفت و آمد قدیمی با معابر تنگ، باید یاد بگیرند به هنگام پارک کردن خودروهایشان، همواره در نظر داشته باشند مسیر برای عبور خودروهای آتش نشانی و امدادرسان باز باشد و این که راه را برای عبور خودروهای کوچک باز بگذارند، کافی نیست. جلال خلج تأیید می کند: هر شهروندی که آموزش ببیند، یک ایستگاه آتش نشانی به حساب می آید. مغازه داری که روش استفاده از کپسول های اطفای حریق را بلد باشد و بتواند در صورت لزوم، یک خودروی آتش گرفته را خاموش کند، مانند یک ایستگاه آتش نشانی عمل کرده است. ارمغان زمان فشمی codex24x


یکشنبه ، ۵مهر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن