واضح آرشیو وب فارسی:شفا آنلاین: شفاآنلاین:جامعه>خانواده>فرزندسالاری به معنی محور بودن فرزندان در خانواده است. همچنین اصطلاح «فرزندمداری» نیز برای آن به کار رفته است. باید توجه داشت که اصطلاح فرزندسالاری نیز همچون اشراف سالاری، دیوان سالاری، پدرسالاری یا مادرسالاری گواه بر ریاست یک فرد خاصی بر جامعه است. چه این جامعه به عنوان کوچک ترین نهاد اجتماعی خانواده از آن یاد شود و چه این که بر جامعه مدنی حکمفرما باشد. واضح است که تحت چنین عناوینی، به اهمیت، نفوذ و نقش اساسی اشراف، دیوان، پدر یا مادر در عرصه های گوناگون نظر داریم و آنها را مدار و محفرزندسالاری، شرایطی است که در آن فرزند خانواده در بالای هرم سلسله مراتب قدرت خانواده قرار گرفته و بر والدین تسلط دارد. در تعریفی دیگر فرزندسالاری روشی افراطی است در زمینه پاسخگویی به نیازهای طبیعی و غیرطبیعی فرزندان و در واقع وقف آنها شدن است که معمولا به صورت لوس بازی، زیاده خواهی، بی ادبی و بی نظمی در کودکان سنین پایین تر و در سنین نوجوانی و جوانی با تحکم، زورگویی و قلدری بروز می کند. در این خانواده ها نیازها و انتظارات فرزندان مقدم بر تمام سلسله فعالیت های خانواده قرار می گیرد و فرزندان ارجحیت می یابند و برای این که اختلالات رفتاری در آنان ایجاد نشود، والدین سعی می کنند انعطاف بیش از حد در قبال فرزندان خود بروز دهند و پس از مدتی فرزند محور اصلی خانواده می شود. چه کسانی از گذشته تاکنون سالار بودند؟ در گذشته معمولا مدیریت خانه بر عهده پدر خانواده بود و تظاهرات پدرسالاری بارها به چشم می آمد. برخی خانواده ها نیز مادرسالاری در آنها به چشم می خورد، اما امروزه با تغییرات مختلفی که ایجاد شده پدیده فرزندسالاری اتفاق افتاده است. این پدیده به بلوغ اجتماعی فرزندان صدمه می زند و باعث می شود تا فرزندان به افرادی زیاده خواه تبدیل شوند و چون در خانواده ناکامی را تجربه نمی کنند، بنابراین انتظار دارند در جامعه نیز به تمام خواسته های آنان پاسخ داده شود. علت ایجاد این پدیده پاسخگویی نامناسب به نیاز فرزند و برآورده ساختن افراطی خواسته های اوست. مشغله زیاد والدین و نداشتن وقت کافی برای رسیدگی به امور تربیتی فرزندان، بی علاقگی والدین به فرزندان، اختلالات افسردگی شدید والدین، بی توجهی والدین به خودشان به عنوان مدیر خانه، بالاتر بودن سطح تحصیلی فرزندان از والدین و ائتلاف والدین با فرزندان از جمله دلایل فرزندسالاری است. در این شرایط ناخودآگاه والدین مدیریت خانه را از دست می دهند و فرزندان بر آنها پیشی می گیرند. همچنین خانواده هایی که پدر و مادر هر دو شاغل هستند و نمی توانند به امور تربیتی فرزندان به طور کامل رسیدگی کنند و وقت محدودتری دارند، برای این که عذاب وجدان نداشتن حضور خود در خانه را کم کنند یا برای اینکه فرزند آنها کمتر احساس ناراحتی کند اقدام به دادن خدمات بیش از حد به آن ها می کنند. برای خوردن غذا جایزه می دهند! پیمان چهار سال دارد. پدر و مادرش هرگونه امکانات از اسباب بازی های جورواجور گرفته تا جدیدترین نرم افزارهای ارتباطی همچون تبلت، لپ تاپ، تلفن همراه و... را در اختیارش قرار داده اند. به گفته مادرش او بدغذا بوده و برای اینکه یک وعده غذا بخورد برایش جایزه های متعدد خریداری می شود. این پسر چهار ساله به نسبت کودکان هم سن و سال خود کم حرف تر است و بیشتر با تبلت و تلفن همراهش به بازی های متعدد مشغول است. این پسر بچه که به نوعی گروکشی را از همین کودکی آموخته است، در مقابل ترک هرگونه رفتار نا بهنجار خود والدین را مجبور به پرداخت امتیازهای متعدد می کند. مادر او از این اخلاق فرزندش کلافه شده ومی گوید: من فقط همین یک فرزند را دارم. برای اینکه بتوانم او را از خودم راضی نگه دارم مجبورم امتیازهایی به او بدهم. او می افزاید: من و پدرش هر دو شاغل هستیم. برای اینکه از صبح تا شب فرزندمان در خانه تنها می ماند مجبور هستیم او را از خود راضی نگه داریم، اما این اخلاق او در نوجوانی و بزرگسالی صدمات گوناگونی را برایش به دنبال دارد. اشتغال والدین، توجیهی برای رفتار فرزند سرکش دانیال 12 سال دارد و در مواردی مثل درس خواندن، غذا خوردن، لباس پوشیدن، سلام کردن به بزرگ تر در برابر گفته های پدر و مادرش رفتارهایی معکوس انجام می دهد. این کودک فرزند دوم خانواده است و در برابر هر نوع رفتاری به دنبال کسب امتیاز و خرید فلان خوراکی یا گرفتن تبلت پدرش است. مادرش درباره نحوه رفتار فرزندش می گوید: فرزندم من را در خانه آن طور که باید و شاید ندیده است. از وقتی او به دنیا آمده، من شاغل بودم و این رفتارها هم شاید به دلیل عدم رسیدگی من و پدرش به اوست. این مادر جوان می گوید: عصرها که از سرکار به خانه می آیم به غیر از رتق و فتق کردن امور منزل کار دیگری نمی توانم انجام دهم حتی در برخی مواقع هم به دلیل خستگی حوصله ای برای فرزندم ندارم. فرزندسالاری به دلیل کوتاهی در آموزش کودکان یک فعال حوزه کودکان درباره فرزندسالاری می گوید: در ابتدا باید واژه فرزندسالاری را بررسی کرد، آن هم به این دلیل که این الفاظ برای فرار از مسئولیت و نحوه فرزندپروری والدین به کار گرفته شده است. ثریا عزیزپناه می افزاید: فرزندسالاری ویژگی هایی دارد که به هیچ عنوان بار معنایی درستی در آن نیست و نمی توان تحلیل درستی از آن داشت؛ اگر فرزندسالاری به معنای قبول کردن حرف فرزندان و توجه کردن یا به معنای این است که ساعتی را به آنها اختصاص دهیم. باید دانست که این جملات و طرز فکر از فرهنگ سنتی نشات گرفته شده است. به گفته او در جامعه سنتی ایران عادت به شنیدن حرف های کوچک ترها وجود نداشت و در آن شرایط نیز هیچ وقت کودکان جدی گرفته نمی شدند. این فعال حوزه کودکان می گوید: اگر در جامعه شاهد بروز پدیده نامیمون فرزندسالاری هستیم، این امر به دلیل عدم آگاهی صحیح و بی حوصلگی والدین است. متاسفانه برخی از والدین برای ساکت کردن فرزندانشان به آنها امتیاز های متعددی می دهند. در اصل بروز پدیده فرزندسالاری و اختصاص امتیازهای متفاوت به آنها به دلیل عدم توجه والدین به وجود آمده است. عزیزپناه این نارسایی را امروزه متوجه اغلب خانواده ها می داند و می افزاید: اگر والدین با آگاهی و به موقع با فرزندانشان رفتار کنند بی شک هیچ نیازی به ساکت کردن کودک و پرداخت امتیازهای مختلف به او نیست. به گفته او باید به امر آموزش کودکان توجه شود. امروزه به دلیل چشم و هم چشمی والدین فرزندان را مجبور به شرکت در کلاس های متعدد می کند. حال این پرسش مطرح است که آیا در این شرایط نظر و سلیقه کودکان در این تصمیم گیری ها اعمال می شود؟ باید توجه داشت که این برنامه ریزی های غیرکارشناسی و غیراصولی منجر به کاهش توانایی قدرت یادگیری در کودکان و خستگی آنها و خانواده هایشان می شود. این فعال حوزه کودکان تاکید می کند: اگر روند فرزندپروری علمی باشد بی شک سرفصلی به نام فرزندسالاری در آن نمی گنجد. این نارسایی ها به دلیل کوتاهی والدین در امر آموزش بروز کرده است. آرمان
شنبه ، ۴مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شفا آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]