واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : نگارگری، نیاز به تفكری نو Zilan19th January 2007, 09:07 PMکاربران ثبت نام کرده قادر به مشاهده لینک می باشند ششمین بیینال نگارگری در حالی شكل گرفت كه بیش از پنج سال از برپایی دور پیشین آن میگذرد. طی این فاصله چند ساله چندین بار صحبت از برپایی شد و چندین بار هنرمندان این رشته به تكاپو برای برپایی افتادند كه در همه این موارد اختلاف سلیقههای همیشگی و ریشهدار این عده، هیچ نتیجه خاصی در پی نداشت. بالاخره خبر برپایی بیینال ششم به صورت ناگهانی و با اعلامی از سوی موزه هنرهای معاصر و در حالی كه رئیس موزه، خود را به دبیری این بیینال برگزیده بود، منتشر شد. از برپایی نوع خاص این دوسالانه، مهلت كم برای شركتكنندگان و تغییر اسامی داوران در حین برپایی نمایشگاه و قضاوت الكترونیكی از آمریكا از سوی برخی داوران و... كه بگذریم، این سوال وجود دارد كه آیا برپایی دوسالانه نگارگری در شرایطی كه بعضاً عنوان میشود، این شاخه از هنر هیچ رشدی طی این سالها نداشته است، اصولاً كار درستی است یا خیر؟ چرا كه در برخی موارد شنیده میشود، این هنر در آخرین دورههای خود كه همچنان نام مكتبی را با خود داشت، به تكامل رسیده و پرداختن به آن در این دوره تنها تكرار مكررات است. به هرحال این عقیدهای است كه بسیاری از هنرمندان معاصرمان بر آن نظرند. از طرفی ندای تكیه بر هویت و اصیل بودن، چیزی است كه این روزها بیشتر از هر زمان دیگر به گوش میرسد و از این نظر عقیدهی عدهای دیگر اینكه؛ از آنجا كه هنر نگارگری، عنوان خاص نقاش ایرانی را دارد، نپرداختن به این هنر، یعنی دوری از هویت و اصل هنر ایرانی. این اختلاف نظرهای اساسی وجود دارد، اما در نهایت نظر عدهای از آنها كه به نوعی جز متولیان و سیاستگزاران هنر هستند، درست یا نادرست بر دیگران برتری مییابد. در هر صورت بیینال ششم برپا شد آنهم در حالی كه بسیاری از هنرمندان با تحریم بیینال به دلایلی چون قضاوتهای نادرست و ملاكهای داوری اشتباه در آن شركت نكردند. محمد مهدی هراتی به عنوان یكی از تحریمكنندگان بیینال در این خصوص عنوان میكند: «بیینال، مسیری را كه باید برود، نمیرود. داوریها ظاهراً گروهی است اما میتوان فهمید كه تنها یك فرد تصمیم میگیرد. ضمن اینكه ضعف در داوری نیز دیده میشود. گواه آن اینكه چند اثر خود را به دبیرخانه فرستادم و ضعیفترین كارم پذیرفته شد.» مهین افشانپور نیز كه در نمایشگاه شركت نكرده است، در مورد آثار به نمایش درآمده در موزه میگوید: «تقریباً تمام آثار عاریه است. یك فیگور انسان و اسب را میگیرند و مونتاژ میكنند. فقط تكنیك است و هیچ خلاقیت و نوآوری وجود ندارد. آنها كه در این رشته كار میكنند، هیچ انعكاسی از اجتماع و فرهنگ مردمشان و آنچه امروزه در سراسر دنیا در حال رخ دادن است در آثارشان نیست. داوران عموماً نگارگر نیستند و معمولاً عدهای كه دم از پست و ریاست میزنند، خود داور میشوند. عدهای فقط ادعای استادی میكنند. پست، مقام، پول و مادیات با شخصیت هنرمند مغایرت دارد.» او معتقد است اگر قرار باشد در این مقطع مینیاتورها به این شكل عرضه شود، ارایه نشدنشان بهتر است. «آثار نگارگری در حال حاضر به گونهای است كه حتی برای كشور خودمان خالی از پیام و موضوع است. آن وقت توقع داریم این هنر انعكاس تفكرمان در خارج از مرزها باشد.» مجید مهرگان نیز میگوید: «نگارگری افت كرده زیرا سفارشدهنده و خریدار ندارد. تنها خریدار دولت است كه آنهم به قیمت بسیار نازل میخرد. در دوره صفویه و تیموری نگارگری رشد كرد چون حاكمان آن زمان عاشق و حامی این هنر بودند، هنرمند تشویق میشد. اما در حال حاضر حمایتی نیست نه برای پیش كسوتان این رشته و نه برای هنر آموزان آن. ولی با تمام این اوصاف، بیینال نگارگری بهترین نمایشگاهی است كه میتوانسته در این زمان برگزار شود. هیچ دانشگاهی برای آموزش این رشته نیست. آموزشها به صورت خصوصی و استاد شاگردی انجام میشود و این جوابگوی تعداد زیاد هنرجویان این رشته نیست. در نگارگری تقلید از استاد و تكرار آن است كه هیچ فایدهای ندارد. ضمن اینكه موضوعات كار شده بیاهمیت هستند.» و در ادامه: «فرهنگستان، تنها چند برنامه همایش در مورد این رشته برگزار كرد كه جنبه تئوری داشت. باید در عمل نیز چنین گامهایی برداشته شود.» محمد باقر آقامیری كه البته به عنوان نماینده انجمن در شورای سیاستگزاری بیینال حضور داشت، دقیقاً نظری برخلاف دیگران دارد. او میگوید: «اینكه بگوییم كارها در حد خوبی نیست كم لطفی است. نقاشی ایرانی رشته قانونمندی است و هنرمندان روی این اصول حركت میكنند. نمیتوان گفت تنها تقلید صرف است. ممكن است تقلید هم دیده شود كه این موضوع همانند بسیاری رشتههای هنری دیگر است كه به هرحال عدهای ادامه دهنده راه اساتید خود میشوند.» وی با تأكید بر اینكه نباید با عنوان خلاقیت و نوآوری جلوی یك حركت را گرفت، گفت: «مگر در رشتههای دیگر مثل نقاشی با وجود دانشكدهها و اساتید بسیار، منابع و امكانات خوب برای آن، چه اتفاق تازهای افتاده است كه حالا توقع داریم در نگارگری اتفاق بیفتد؟ هنرجویان این رشته با عشق و علاقه خود و بدون هیچ حمایتی نه از سوی وزارت ارشاد و نه از سوی سازمان میراث فرهنگی كار كردهاند. و مسلماً در صورت حمایت و برگزاری كلاسهای آكادمیك، این رشته رشد خواهد كرد. به اعتقاد بنده این نوع قضاوت نوعی بیعدالتی و بیانصافی است. شركت هنرجویان با سن خیلی كم نشان دهنده علاقه و پشتكار و نبوغ این عده است كه در صورت كاركردن زیرنظر اساتید مجرب، مسلماً نتیجه خوبی خواهد داشت.» وی به اهمیت هنرهای سنتی به ویژه نقاشی در كشورهای پاكستان، تركیه، هند و چین اشاره كرد و گفت: «این در حالی است كه دانشجویان هنر در كشور ما، با هنرهای ایرانی تنها در حد دو واحد آشنایی دارند ولی زندگی هنرمندان اروپایی و آمریكایی را با تمام جزییات میدانند. متأسفانه خودمان را رها كردهایم و اصل و بنیادمان به مرور تضعیف شده است. به هنر مدرن چسبیدهایم و بكگراند خودمان را ویران كردهایم.» اما با تمام اوصاف، نمایشگاه دوسالانه نگارگری در بخش و تذهیب و گل و مرغ قویتر از دیگر آثار به خصوص نگارگری ظاهر شد. شاید نزدیكی این شاخهها به هنر امروز به دلیل نقوش ساده هندسی و انتزاعی، علاقهمندان بیشتری را نسبت به نگارگری به خود جذب كرده و پرداختن بسیار به آن، رشد چشمگیرتری برای آن باعث شده است. هنرمندان عقاید مختلفی در این زمینه دارند. هراتی معتقد است: «در دورههای گذشته، كمتر به هنر تذهیب پرداخته میشد و به همین دلیل امروزه عده بیشتری به آن روی میآورند. تذهیب بستر وسیعی دارد و كاربردهای گرافیكی آن بازار كاری برای این هنر فراهم كرده است. تذهیب هنری است بسیار متغیر كه تنوع تركیبی و تصویری آن محدوده وسیعی را در اختیار آن قرار داده است.» افشانپور عقیدهای دیگر دارد. او میگوید: «تذهیب چیزی جز تكرار موتیفهایی معین نیست و به همین دلیل و همچنین به خاطر ساده بودن آن، تعداد شركت كنندههای آن هم بیشتر است. به عقیده من نمیتوان گفت به هنر امروز نزدیكتر است و دلیل گرایش جوانان به آن را اینطور ذكر كنیم.» مهرگان اما بر قوی بودن هنر تذهیب در شرایط امروزی معترف است. وی میگوید: «تذهیب در كنار هنری چون خط خودش را نشان داده و تجربه بیشتری از این جهت آموخته است. اما بدون موضوع است و به عقیده من این امر آن را بسیار بیاهمیت كرده است. نقاشی مانوی بر اساس موضوع كار میشد و برای مخاطبانش مطلب را روشن میكرد. در نتیجه هرچند امروزه به تذهیب تمایل بیشتری نشان داده میشود، اما معتقدم باید هنر نگارگری را پرورش داد. تعداد ۹۰۰ اثر رسیده به دبیرخانه، نشان میدهد هنر در خون این مردم است. و نباید به سادگی از آن گذشت كه این موضوع حمایت دولت را میطلبد.» آقا میری میگوید: «تذهیب به دلیل سهولتش نسبت به نقاشی ایرانی هنرجویان بیشتری دارد. اما تركیبها و كمپوزیسیونهای متنوع در هنر تذهیب تعداد علاقهمندان بیشتری را به خود جذب میكند.» منبع : دوهفتهنامه هنرهای تجسمی تندیس ghoroobefarda25th August 2007, 07:14 PMبا تشكر فراوان از اطلاعاتي كه در اختيار ما قرار داديد . به نظر اينجانب دليل افول هنر اصيل ايراني 3 چيز است 1. راحت طلبي هنر مندان كه سريع تر باشد و راحت تر 2. راحت طلبي هنر دوستان در فهم هنر كه نياز به سواد كمتري داشته باشد 3. كم خرج تر بودن تدريس نقاشي غير ايراني در كلاسهاي آزاد وهمچنين دانشگاه ها البته اينها فقط نظر شخصي اينجانب است . سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 390]