محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840367224
تنهایی نخست وزیر
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: تنهایی نخست وزیر تهران- ایرنا- روزنامه اعتماد در صفحه سیاست نامه نوشت: حزب توده می خواست با عبور از محمد مصدق به جمهوری خلق دموکراتیک برسد و از این رو در روز کودتا مصدق را تنها گذاشته و نخست وزیر در روز کودتای بیست و هشتم مرداد 1332 خورشیدی بدون پشتیبان ماند.
در این گزارش که در شماره روز چهارشنبه بیست و هشتم مرداد 1394 خورشیدی به قلم عظیم محمودآبادی انتشار یافته، می خوانیم: شکست های بزرگ تاوان قانع نبودن به پیروزی های کوچک است. وقتی نیروهای تحول خواه یک جامعه به پیروزی های کوچک می رسند در صورتی که آهسته و در عین حال پیوسته روی خود بسنده کنند اگرچه نه در آینده ای نزدیک اما در دراز مدت محتمل است به نتیجه ای برسند که سال ها سودایش را در سر داشته اند. اما وقتی پیروزی های کوچک حقیر شمرده و التزام به برداشتن قدم های کوتاه خسته کننده شود، شکست سنگین برای نیروهای تحول خواه قطعی است. این همان چالشی است که در برهه های مختلف تاریخ معاصر کشورمان رد آن دیده می شود و شاید یکی از برجسته ترین مصادیقش را بتوان در بیست و هشتم مرداد ماه سال ١٣٣٢جست. اگرچه روز هفتم اردیبهشت ماه سال ١٣٣٠با به نخست وزیری رسیدن دکتر محمدمصدق پیروزی بزرگی برای نیروهای تحول خواه محسوب می شد اما بالا رفتن سقف مطالبات گروه های مختلفی که در بدو روی کار آمدن او در زمره هوادارنش قرار داشتند به موازات انشقاقی که در بین شان رسوخ کرد بیست و هشتم مرداد را به شکستی تمام عیار برای شان تبدیل کرد. برای همان هایی که پیروزی خود در بهار دو سال قبل را دیگر کوچک می شمردند و در سودای واهی به دست آوردن پیروزی های بزرگ تر، شکست سنگینی را بر سرنوشت شان رقم زدند.تردیدی نیست که حکومت شاه از نخست وزیر مستقلی مانند مصدق دل خوشی نداشت همچنان که بدون شک قدرت های شرق و غرب از سیاست موازنه منفی او به شدت ناخشنود و صد البته که انگلیس و امریکا در این میان از همه ناراضی تر بودند. اما بلند پروازی های نیروهای تحول خواه بهانه خوبی به دست قدرت حاکم و سرکوب گر داد. همان بهانه ای که هسته سخت قدرت دو سال بود در انتظار و آرزویش به سر می برد. سال ١٣٣٠ بعد از دو سال روی کار بودن دولت مصدق، سقف مطالبات برخی گروه ها در پایگاه اجتماعی اش افزایش شدیدی یافته بود. به تبع همین امر بود که در بیست و پنجم مرداد ماه شعارهای «جمهوری دموکراتیک» در کف خیابان ها فریاد کشیده شد. سر دادن این شعار به مثابه عبور از قانون اساسی بود. همان قانون اساسی که مصدق در آغاز دولتش قسم خورده بود به آن وفا دار باشد و برای همین خردمندانه ترین تصمیمی که او می توانست در این شرایط بحرانی بگیرد نیفتادن به این ورطه و حفظ فاصله خود با کسانی بود که استقرار نظام «جمهوری دموکراتیک» یا «جمهوری خلق دموکراتیک» را خواستار بودند. سر دادن این شعارها و شکستن مجسمه های پهلوی اول و دوم، حمله توده ای ها به ساختمان های شهرداری و اشغال آنها در برخی شهرها و برافراشتن پرچم های سرخ، شمشیری بود که از رو بسته شد و وقتی کار به اینجا کشیده شود، مشخص است که برنده آن، طرفی خواهد بود که از قدرت، ثروت، امکانات و نیروی سرکوبگر بیشتری برخوردار است.در طول دو سال دولت مصدق تصور نیروهایی که حامی او بودند بر این بود که می توانند در چارچوب همان قانون اساسی مشروطه اصلاحات مورد نظرشان را محقق کنند. اما وقتی به هر دلیل به این نتیجه رسیدند که باید از اصل نظام سیاسی و قانون اساسی آن عبور کنند و متوهمانه این قدرت را در خود دیدند که دست به چنین کاری بزنند نه تنها به پیروزی بزرگی که سودایش را در سر داشتند، نرسیدند بلکه آنچه را هم به هزار زحمت به دست آورده بودند به راحتی از کف دادند. برافتادن دولت ملی و روی کار آمدن کابینه ای کودتایی کمترین پیامد واقعه بیست و هشتم مرداد بود چراکه تاثیر واقعی و البته بزرگ تر و عمیق تر آن را باید در سرخوردگی نیروهای ملی و تحول خواه در طول دهه بعد از آن جست وجو کرد. مضاف بر اینکه انشقاق و تکه تکه شدن نیروهایی که خواهان اصلاحات بودند هم تا سال ها گریبانگیر هر نوع حرکت اصلاحی بود که سود آن طبعا به حساب دربار و قدرت های خارجی که از روی کارآمدن دولت کودتا حمایت کرده بودند، واریز می شد. بیست و هشتم مرداد سبب شد نسل جوانی از فعالان سیاسی آرمان های خود را، به واسطه کودتایی که قابل پیشگیری و با حداقل تلاش به پیروزی رسیده بود، بر باد رفته می دیدند. احزاب سیاسی که بسیاری از این فعالان از آنها انتظار داشتند به سازمان دهی مقاومت و رهبری جنبش ضد کودتایی بپردازند ثابت کردند که قادر به سازگاری با محیط سیاسی تازه نیستند. با این همه این شکست بزرگ به هیچ راه حلی برای مسائل سیاسی و اجتماعی ایران منتهی نشد. در نتیجه در پایان دهه سی، ناآرامی و آشوب اجتماعی به کشور بازگشت.وقتی گروه هایی بدون برنامه و استراتژی مشخصی رفتارهایی در راستای عبور از قانون اساسی را در دستور کار خود قرار دادند و «جمهوری دموکراتیک» را فریاد زدند توده ای ها هم از راه رسیدند و شعار «جمهوری خلق دموکراتیک» سر دادند. یعنی دو دستگی و چند دستگی نه برای رسیدن به پیروزی بزرگ بلکه برای رقم زدن یکی از بزرگ ترین شکست های نیروهای ملی در مواجهه با حاکمیتی که مدت ها بود مترصد فرصتی برای قلع و قمع هرآنچه قدرت مطلقش را محدود می کرد. در صورتی که اگر از این انشقاق و چند دستگی جلوگیری می شد و نیروهای ملی می توانستند اجماع خود را حفظ کنند طبق جدی ترین تحلیل های تاریخ پژوهان ایران معاصر، جلوگیری از کودتا کاملا امری امکان پذیر و شدنی بود. اما وقتی کار به جایی رسید که نه فقط در بین گروه های مختلف و متعدد بلکه حتی در بین رهبران یک حزب (حزب توده) هم بر سر حمایت یا عدم حمایت از دولت مصدق اختلافات بالا گرفت، معلوم است که بهترین فرصت برای قدرتی که هم دولت مصدق و هم فعالیت هر حزب و گروه سیاسی را خاری در چشم خود می بیند، مهیا شده است.چرا حزب توده پشت مصدق را خالی کرد؟هرچند تفاوت اهداف سیاسی مصدق با حزب توده و استقرار «جمهوری خلق دموکراتیک» از زمین تا آسمان بود اما به نخست وزیری رسیدن او بی تردید موجب بیشتر شدن آزادی عمل این حزب شد. زیرا نخست وزیر جدید به روند گسترش فضای باز سیاسی شتاب بخشید. او گرچه حکم ممنوعیت فعالیت و غیرقانونی بودن حزب توده را که در سال ١٣٢٧ و بعد از ترور محمدرضا شاه وضع شده بود ملغی نساخت اما بر این باور بود که سختگیری های نیروی انتظامی، آزادی های مدنی و قانون اساسی را نقض می کند. مصدق می گفت که سلطنت طلبان، اصلاحگران اجتماعی را «کمونیست» نامیده تا آنها را بدنام کنند همچنان که قاجارها مخالفان خود را «بابی های ملحد» می نامیدند و آشکارا اعلام کرد: «این حزب جزیی از ملت ایران است. »همزمان با کاهش سختگیری های دولت، حزب توده و هواداران آن فعالیت های جدید را برای انتشار روزنامه ها و ایجاد سازمان های اداری نشریات منظم آغاز کردند. بنابراین یک روزنامه با عنوان «به سوی آینده» به سردبیری تمدن (یکی از اعضای هیات مشورتی) منتشر شد که روزنامه رسمی حزب بود. علاوه بر این، مصدق سه تن از هواداران حزب توده را وارد کابینه خود کرد.از طرف دیگر تشکیلات، انجمن ها و جمعیت های مختلف در حزب توده به واسطه روی کار آمدن دولت مصدق و آزادی های سیاسی نسبی ناشی از آن دوباره احیا شدند تا جایی که اگرچه این حزب به لحاظ قانونی همچنان فعالیتش ممنوع بود اما به گفته آبراهامیان توانست دوباره به صورت یک نیروی سیاسی عمده، خود جایگاه خود را بیابد. همین نیرومندتر شدن حزب در فاصله سال های ٣٠ تا ٣٢ باد نخوت و غرور را آنچنان در دماغ رهبرانش انداخت که خود را بر سر دو راهی حمایت یا عدم حمایت از مصدق دیدند. یعنی برای حمایت از دولتی که عامل احیای این حزب و از سرگیری فعالیت هایش شده بود دچار تردید شدند!این مساله ای بود که سال ها بعد حتی توسط رهبران حزب توده که البته روشی میانه روتر را پیشه کرده بودند مطرح شد و از جناح تندروی این حزب به دلیل دنبال کردن «سیاست های بسیار چپ گرایانه» انتقاد کردند. چنانچه عبدالصمد کامبخش می نویسد سازمان جوانان حزب توده در زمان مصدق تظاهرات غیرقانونی برگزار کرد، مقالات تحریک کننده ای منتشر ساخت، به قهرمان بازی های رمانتیک دست زد و خود را بیش از طبقه کارگر، پیشگام انقلاب سوسیالیستی قلمداد کرد. طبق این تحلیل «رهبران بی تجربه حزب» با طرح خواسته های غیر مسوولانه مانند ایجاد جمهوری دموکراتیک، مصدق را تضعیف کردند. (عبدالصمد کامبخش، نظری به جنبش کارگری و کمونیستی در ایران)حتی نورالدین کیانوری از چهره های تندروی حزب توده نیز بعدها در سمیناری درباره بورژوازی ملی گفت که «ارزیابی نادرست از نقش بورژوازی ملی، گاهگاهی به برخی اشتباهات می انجامد... در سال های مبارزه برای ملی کردن نفت (١٣٣٢-١٣٢٨) حزب توده ما چنین اشتباهات چپ گرایانه فرقه ای مرتکب شد.»ایرج اسکندری هم در همین راستا به صراحت می گوید: «ما فکر می کردیم که مصدق برای ملی کردن نفت مبارزه می کند ولی از حمایت امپریالیست های امریکایی برخوردار است. یعنی آنها او را هدایت می کنند. پس به این نتیجه نادرست شرسیدیم که کمونیست ها نباید از این جنبش ملی پشتیبانی کنند. »مصدق بهانه توده ای ها برای عبور از قانون اساسیچنانچه اشاره شد بر سر هواداری از مصدق در بین رهبران حزب توده اختلافات بالا گرفته بود اما این نکته نیز قابل توجه است که گروه هایی که در این حزب از مصدق حمایت می کردند نیز در واقع به دنبال محقق کردن منویات خود بودند و حمایت از دولت مصدق صرفا برای شان بهانه ای بیش نبود. چنانچه اعضای این حزب در بیست و پنجم مرداد به اسم هواداری از مصدق اقدام به پایین کشیدن مجسمه های شاه کردند و درخواست الغای سلطنت و استقرار جمهوری خلق دموکراتیک را مطرح کردند. در واقع حزب توده می خواست ماهی خود را از آب گل آلود مرداد ٣٢ بگیرد و این یعنی به انحراف کشیدن اصل قضیه و عوض کردن زمین بازی. اما مصدق که می خواست شرایط را کنترل کند از حزب توده خواست نیروهایش را از خیابان ها جمع کند و این همان مستمسکی است که توده ای ها در نقد مصدق می گویند که اگر گذاشته بود نیروهای ما در خیابان بمانند جلوی کودتا را می گرفتیم. حال آنکه مساله مصدق با شاه مشخص بود و فکر می کرد می تواند آن را در چارچوب قانون اساسی مشروطه که شاه دست کم در مقام حرف، خود را به آن پایبند می دانست حل کند. برای همین از توده ای ها خواست که خیابان را ترک کنند. چنانچه آبراهامیان می نویسد: «پس از ورود ارتش به خیابان ها، رهبران حزب توده تلفنی به مصدق اطلاع دادند که هواداران ارتش حزب توده مدارکی در دست دارند که نشان می دهد افسران سلطنت طلب می خواهند با سوءاستفاده از دستور نخست وزیر مبنی بر بازگرداندن نظم و قانون، جبهه ملی را سرنگون سازند. آنها همچنین از مصدق خواستند تا یک ائتلاف گسترده تشکیل دهد و از طریق پیام رادیویی مردم را به مقاومت مسلحانه در برابر این کودتای قریب الوقوع فراخواند. اما مصدق پاسخ داد که چنین کاری به خون ریزی گسترده ای خواهد انجامید. »به همین دلیل مصدق از حزب توده خواست تا نیروهایش خیابان را ترک کنند اما در آن زمان دیگر کار از کار گذشته بود و حکومت بهانه ای را که مدت ها بود به دنبالش می گشت برای سرکوب گسترده به دست آورده بود.محمدعلی موحد در دومین جلد «خواب آشفته نفت» فعالیت های حزب توده و موضع مصدق نسبت به آنها را در روزهای منجر به بیست و هشتم مرداد چنین روایت می کند؛ «حزب توده در آن دو روز گذشته تبلیغات خود را بر ضد سلطنت شدت بخشیده بود. کمیته مرکزی آن حزب در بیانیه ای که روز بیست و هفتم مرداد انتشار داد، خواستار شد که بی درنگ «بر افکندن سلطنت و برقراری رژیم جمهوری به رفراندوم گذاشته شود. » دکتر مصدق طبعا نمی خواست با حزب توده هم آواز شود. از سوی دیگر او قسم خورده بود که شخصا در مقام تغییر رژیم بر نیاید و اگر روزی جمهوری در ایران اعلام شد وی از قبول سمت ریاست جمهوری خودداری کند. »موضع مصدق در مورد شعار جمهوری دموکراتیکدرست به همین دلیل بود که مصدق از هرگونه همراهی با شعار «جمهوری دموکراتیک» خودداری ورزید و هیچگاه از این موضع خود پشیمان نشد. بلکه به عکس مدت ها بعد دلیل مخالفت خود را با طرح شعار جمهوری دموکراتیک این گونه اعلام کرد: «همه می دانند که عصر روز بیست و هفتم مرداد ماه دستور اکید دادم هرکس حرف از جمهوری بزند او را تعقیب کنند و نظر این بود که از پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی {شاه مخلوع} درخواست شود هرقدر زودتر به ایران مراجعت فرمایند. چنانچه ممکن نباشد شورای سلطنتی را تعیین فرمایند که کارها متوقف نشود و جریان طبیعی خود را طی نماید و هرگاه با این دو پیشنهاد موافقت نمی شد چون حق تعیین شورای سلطنتی با اعلیحضرت بود و هیچ مرجعی غیر از خود ملت نمی توانست به این کار مبادرت کند شورای سلطنتی از طریق رفراندوم تعیین گردد. » و سپس صراحتا می افزاید: «من نه فقط با جمهوری دموکراتیک بلکه با هر رقم دیگر آن هم موافق نبودم.»آری حزب توده می خواست اهداف غایی و مطالبات حداکثری اش را محقق کند اما دریغ از اینکه با این کار جاده قلع و قمع خود را هموار کرد و در نتیجه آن، هم دولت ملی مصدق سقوط کرد و هم حزب توده از هستی ساقط شد. البته از مهم ترین نقاطی که در کارنامه حزب توده به چشم می خورد دغدغه های غیرملی این حزب و گوش به فرمان قدرتی بیرون از مرزهای ایران بود که پرداختن به این مهم مجال دیگری می طلبد.اما آنچه حایز اهمیت است اینکه سقوط دولت مصدق در مرداد 32 شکست تمامی نیروهایی بود که در آن مقطع اپوزیسیون حکومت بودند. توده ای ها که به برکت دولت مصدق مجال آن را یافته بودند تا دوباره به عنوان نیرویی موثر به صحنه سیاسی کشور باز گردند و آنقدر قدرتمند شده بودند که خود را مستغنی از حمایت مصدق می دیدند و برای همین عبور از دولت او به بحثی جدی در میان رهبران این حزب تبدیل شده بود با برافتادن دولت مصدق دوباره به نیرویی شکست خورده و بلااثر تبدیل شدند. به طوری که این حزب در خلال ناآرامی های سیاسی سال های 39 تا ٤٢ هیچ حضور سازمان یافته ای در داخل کشور نداشت و حتی برخی هسته های مارکسیستی که سابقا با حزب توده همراه بودند، در تحولات بعدی نیز تا حدی حضور داشتند اما از حزب توده سابق، سایه ای بیش نمانده بود. این حزب که در دهه پیشین فشار سنگین سرکوب شاه را متحمل شده بود اکنون توان مشارکتی قابل توجهی را از دست داده بود و تنها می توانست ژست تهدید را به خود بگیرد و این عاقبت حزب و نیرویی سیاسی بود که با بلند پروازی های خود و در سودای رسیدن به یک پیروزی بزرگ و در افکندن طرحی نو، آنچه را در طول چندین سال به دست آورده بود یک شبه از دست داد.منابع: ١ـ ایران بین دو انقلاب، یرواند آبراهامیان٢ـ خواب آشفته نفت، محمدعلی موحد٣ـ شورشیان آرمان خواه، مازیار بهروز*منبع: روزنامه اعتماد**گروه اطلاع رسانی**9362**9131
28/05/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 80]
صفحات پیشنهادی
هلی کوپتر نخست وزیر، سر دختر را قطع کرد!
هلی کوپتر نخست وزیر سر دختر را قطع کرد تاریخ انتشار چهارشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰۸ ۳۸ جام جم انلاین در یک حادثه باورنکردنی و غم انگیز پره های هلی کوپتر نخست وزیر پرو سر یک دختر جوان را قطع کرد پدرو کاتریانو نخست وزیر پرو با هلی کوپتر به سواحل رودخانه ای در نزدیکی شهر کوچک تومپیروزی قاطع نخست وزیر سریلانکا در انتخابات پارلمانی
شهرخبر به نقل از خبرگزاری رویترز نتایج رسمی انتخابات پارلمانی سریلانکا که امروز سه شنبه منتشر شدند نشان دادند که حزب ملی متحد سریلانکا متعلق به رانیل ویکرمه سینگه نخست وزیر این کشور توانسته پیروزی های تعیین کننده ای در انتخابات پارلمانی به دست آورد مطابق نتایج نهایی این انانتشار اخبار ضد و نقیض از استعفای نخستوزیر لیبی
انتشار اخبار ضد و نقیض از استعفای نخستوزیر لیبی عبدالله الثنی نخستوزیر لیبی از تصمیم خود برای استعفا خبر داد به گزارش ایلنا به نقل از اسکای نیوز الثنی که در یک برنامه زنده تلویزیونی صحبت میکرد گفت که استعفای خود را به پارلمان ارائه کرده است وی در پاسخ به پرسشی دربارنخست وزیر هند به ایران سفر می کند
غلامرضا انصاری سفیر ایران در هندوستان در مصاحبه با نشریه هارد نیوز هندوستان از تاثیر مثبت لغو تحریم های وضع شده علیه ایران بر روابط تهران – دهلی نو گفته است او در ادامه این مصاحبه به چرایی تلاش اسرائیل برای نزدیکی به هندوستان اشاره کرده است به گزارش خرداد این نشریه هندی اشظریف با نخستوزیر هند دیدار کرد
ظریف با نخستوزیر هند دیدار کرد خبرگزاری پانا وزیر امور خارجه کشورمان در اولین برنامه سفرش به هند با ناراندا مودی نخست وزیر این کشور دیدار و گفتوگو کرد ۱۳۹۴ جمعه ۲۳ مرداد ساعت 10 24 به گزارش پانا از جمله برنامههای سفر محمدجواد ظریف در روز پایانی دومین دور سفر منطقهاخبار ضدونقیض از استعفای نخستوزیر لیبی
اخبار ضدونقیض از استعفای نخستوزیر لیبی نخستوزیر لیبی عصر سهشنبه رسما استعفای خود را اعلام کرد این در حالیکه سخنگوی وی این خبر را تکذیب کرده است به گزارش فرهنگ نیوز «عبدالله الثنی» نخستوزیر لیبی عصر دیروز در گفتوگو با شبکه تلویزیونی «لیبیا&raهلیکوپتر نخستوزیر، سر دختر را قطع کرد
چهارشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۹ ۵۱ در یک حادثه باورنکردنی و غمانگیز پرههای هلیکوپتر نخستوزیر پرو سر یک دختر جوان را قطع کرد به گزارش ایسنا به نقل از جامجم آنلاین روز پنجشنبه گذشته پدرو کاتریانو نخستوزیر پرو با هلیکوپتر به سواحل رودخانهای در نزدیکی شهر کوچک تومبس در این کشهلی کوپتر نخست وزیر، سر دختر جوان را برید!
در کشور پرو هلی کوپتر نخست وزیر سر دختر جوان را برید در یک حادثه باورنکردنی و غم انگیز پره های هلی کوپتر نخست وزیر پرو سر یک دختر جوان را قطع کرد به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جام جم پدرو کاتریانو نخست وزیر پرو با هلی کوپتر به سواحل رودخانه ای در نزدیکی شهر کوچک توایندیان اکسپرس اعلام کرد جزئیات مذاکرات ظریف با نخست وزیر هند
ایندیان اکسپرس اعلام کردجزئیات مذاکرات ظریف با نخست وزیر هنددر دیدار روز گذشته وزیر امور خارجه ایران با نخست وزیر هند و دیگر مسئولان این کشور توسعه بندر چابهار افزایش همکاریها سرمایهگذاری در بخشهای نفت و زیرساختها و ارتقای امنیت منطقهای از محورهای مهم مذاکرات بود به گزارشادامه اصلاحات نخست وزیر عراق با حذف مشاوران وزارتخانه ها
ادامه اصلاحات نخست وزیر عراق با حذف مشاوران وزارتخانه ها تهران – ایرنا – حیدرالعبادی نخست وزیر عراق در ادامه اصلاحات ساختار دولتی و کاهش هزینه ها سمت مشاوران پیمانکار در وزارتخانه ها را حذف و تعداد مشاوران نخست وزیر رییس جمهور و رییس پارلمان را به هر یک 5 نفر محدود کرد خبرگزاری-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها