تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835968694
سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1) نويسنده:على غلامى دهقى پيش درآمد گفتار و رفتار رسول خدا صلىاللهعليهوآله ، كه از اوّلى سنّت گفتارى و از دوّمى سنّت كردارى تعبير مىشود، براى همه پيروان آن حضرت حجّت است و بر اساس آموزه قرآنى ، آن حضرت اسوه و الگوى مؤمنان معرّفى شدهاند. بنابراين، معرفت به اينكه آن پيامبر الهى در مواجهه به پديدههاى گوناگون در جامعه اسلامى، چه واكنشى نشان مىداده ، از اهميت فراوانى برخوردار است و از بايستههاى تحقيق و پژوهش به شمار مىرود. هر جامعهاى به خصوص جوامع دينى، داراى ارزشها و مقدّساتى است كه نزد مردم آن جامعه داراى حرمت است و شكستن قداست اين ارزشها «حرمتشكنى» محسوب مىگردد. پديدههايى مانند «ارتداد» و بازگشت به آيين گذشته، استهزاى پيامبر صلىاللهعليهوآله و دين اسلام و دشنامگويى به رهبرى امّت اسلامى و هجو آن وجود همام با سرودن اشعار، از جمله پديدههايى است كه از آنها با عنوان «حرمتشكنى» ياد شده است. آنچه در اين جستار مورد بررسى قرار مىگيرد موضوع يادشده، در عصر نبوى است؛ هدف پاسخ دادن به پرسمانهاى ذيل است: آيا در عصر نبوى، حرمت شكنى در شكل ارتداد از دين، استهزا و هجو پيامبر صلىاللهعليهوآله و دشنامگويى به آن حضرت و تحقير مسلمانان توسط افرادى صورت گرفته است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، سيره آن حضرت در برخورد با حرمت شكنان چگونه بوده است؟ و اين سيره چه توجيه عقلى و منطقى مىتواند داشته باشد؟ پيامدهاى اين حركت حرمتشكنانه در جامعه چيست؟ انگيزه مرتدان و مستهزئان چه بوده است؟ با مراجعه به منابع اوليه تاريخ اسلام و از جمله قرآن كريم، معلوم مىگردد كه چنين پديدهاى در عصر رسول خدا صلىاللهعليهوآله وجود داشت و پيامبر رحمت در مواجهه با آن، شديدا به مقابله برخاسته و مجازات سختى براى مرتدان و استهزاكنندگان در نظر مىگرفتند. اين شيوه برخورد رسول خدا صلىاللهعليهوآله و استثناى حرمت شكنان از قاعده رحمت، براى پيروان آن حضرت قابل توجه است. قابل ذكر است كه اين بحث از موضوعات تاريخى است كه كاركردهايى سياسى و اجتماعى براى جوامع اسلامى دارد و از جمله مواردى است كه تاريخ را به حال مىآورد. درآمد تعريف «ارتداد» و استهزاء لغتشناسان «ارتداد» را به بازگشت از چيزى به غير آن و نيز به بازگشت از اسلام به كفر و روى برگرداندن از آن تعريف كردهاند.(1) آيه شريفه «ولا تَرْتَدُّوا على أَدبارِكُم فَتَنقلبوا خاسرين» (مائده: 21) نيز بر همين معناى يادشده دلالت دارد. فقيهان نيز در تعريف مرتدّ نوشتهاند: «مرتد» كسى است كه پس از اقرار به اسلام، دوباره كافر شود.(2) تصريح به بازگشت از اسلام، ارتداد آشكار و خدشهناپذير است؛ اما فقهاى اسلام موارد ديگرى را نيز موجب ارتداد دانستهاند؛ مانند اينكه كسى علىرغم مسلمانى و عدم انكار حقّانيت اصل دين اسلام، مقدّسات و ضروريات دين را مورد تمسخر و اهانت قرار دهد و يا رسالت پيامبراكرم صلىاللهعليهوآله را تكذيب كند و يا از سر غرضورزى، به اشكال و ايجاد شبهه در حقايق مسلّم دين بپردازد.(3) فقيه گرانقدر مرحوم محمدحسن نجفى در كتاب ارزشمند جواهرالكلام به معناى اخير تصريح كرده است.(4) «استهزاء» از واژه «هزو» به معناى چيزى را به شوخى و ريشخند و مسخره گرفتن است. اين كار در صورتى كه در مورد مقدّسات و ضروريات دين صورتپذيرد و لازمه آن انكار ضروريات باشد، از جمله مواردى است كه منجر به ارتداد از دين خواهد شد و در صورتى كه اين كار از كسى در خصوص پيامبراسلام صلىاللهعليهوآله سر بزند، تحت عنوان «سبّ النبى صلىاللهعليهوآله » قرار گرفته، جرم محسوب مىگردد. حرمت شكنان عصر نبوى موّرخان مسلمان نام كسانى كه در عصر رسول خدا صلىاللهعليهوآله از دين اسلام بازگشته، مرتد شدند را ثبت و ضبط نمودهاند. برخى از اينان به صراحت، از دين اسلام بازمىگشتند و برخى با استهزاى پيامبر صلىاللهعليهوآله و مسلمانان و سرودن اشعار هجوآميز، دشمنى خود را با اسلام علنى مىكردند. در ميان اين افراد، كسانى وجود دارند كه سابقه مسلمانى نداشتند و مرتد محسوب نمىشدند، اما جرمشان در هجو و سبّ پيامبر صلىاللهعليهوآله و مسخره كردن او با سرودن اشعار هجوآميز ثابت است. در ذيل، ابتدا به معرفى «حرمت شكنان عصر نبوى» پرداخته و سپس سيره پيامبر صلىاللهعليهوآله در برخورد با آنان ذكر شده است: 1. عبداللّه بن سعد بن ابى سرح: وى از مسلمانان اوليه و از كاتبان وحى بود كه همراه مهاجران مكّه به مدينه هجرت كرد.(5) او در مدينه فريفته شد و با گريختن به مكّه به قريش پناه برد و در تحقير مسلمانان و پيامبر صلىاللهعليهوآله و قرآن كريم تلاش نمود. عبداللّه در مكّه ادعا مىكرد كه همانند محمد صلىاللهعليهوآله قران نازل مىكند.(6) برخى مفسرّان شأن نزول آيه «وَ من قال ساُنزل مثلَ ما انزلَ اللّه» (انعام: 93) را درباره عبداللّه بن سعد مرتد دانستهاند.(7) هر يك از موّرخان كه نام او را بردهاند، به ارتداد نيز تصريح دارند.(8) برخى از تاريخپژوهان نوشتهاند: قراينى در دست است كه نشان مىدهد عبداللّه هنگام اقامت در مدينه، همچون جاسوسى دو جانبه به سر مىبرد.(9) او مرتكب خيانت به مسلمانان شده بود، به طورى كه عمّار ياسر در روز شورا به او گفت: تو چه وقت خيرخواه مسلمانان بودهاى؟(10) پيداست كه اگر عبداللّه مرتكب خيانت نشده بود، عمّار ياسر چنين سخنى به او نمىگفت. ابن ابى سرح وقتى پس از ارتداد، به مكّه گريخت، ادعا مىكرد: «من هر طور دلم بخواهد محمد صلىاللهعليهوآله را به آن سو وا مىدارم. او مىگويد: بنويس: عزيزٌ حكيمٌ، من مىگويم: عليم حكيم و او تصديق مىكند.»(11) يادآورى اين نكته ضرورى است كه اين سخنى است كه عبدالله پس از ارتداد و فرار به مكّه، ادعا كرده است، نه اينكه واقعا چنين كارى صورت گرفته و پيامبر صلىاللهعليهوآله سخن او را تصديق نموده باشند تا اينكه ما در مقام دفاع از پيامبر صلىاللهعليهوآله ، اصل ماجرا را انكار كنيم. اينكه برخى تاريخپژوهان در مقام دفاع از پيامبر صلىاللهعليهوآله و ردّ اتّهام عبداللّه در تصديق سخنانش توسط آن حضرت ـ كه در جاى خود ضرورى و قابل تحسين است ـ اصل داستان عبداللّه بن سعد را از نظر روايت جعلى و از نظر درايت ناپذيرفتنى و انگيزه جعل را برخى تعصّبات قومى و قبيلگى دانستهاند، به نظر نادرست مىآيد.(12) در هر حال، عبداللّه بن سعد از جمله افرادى است كه پس از ارتداد و بازگشت از دين، به مكه و به سوى مشركان آن ديار گريخت و در تحقير مسلمانان تلاش نمود. 2. عبداللّه بن خطل: بنابر نوشته ابن هشام، عبداللّه بن خطل مسلمانى بود كه پيامبر صلىاللهعليهوآله او را به عنوان كارگزار زكات (مصدّق) به همراه مردى از انصار اعزام نمود. او همچنين غلام مسلمانى داشت كه در خدمتش بود. در منزلگاهى به غلام دستور داد حيوانى ذبح كند و غذا تهيه نمايد و خودش به خواب رفت. وقتى بيدار شد، غلام دستور او را اجرا نكرده بود. او غلام مسلمان را كشت و سپس مرتد گرديد. واقدى مىگويد: ابن خطل پس از ارتداد به مكّه گريخت و وقتى مكيان پرسيدند چرا به مكّه آمده است گفت: من دينى بهتر از دين شما نيافتم.(13) يعقوبى مىنويسد: او مرد انصارى را كه همراهش بود، كشت و گفت اطاعت تو و محمد صلىاللهعليهوآله واجب نيست.(14) آلوسى نيز همانند ابن هشام مقتول را غلام عبداللّه معرفى كرده، مىنويسد: او پس از كشتن غلامش مرتد گرديد.(15) بنابراين، اين فرد دو جرم مرتكب شد: يكى كشتن مسلمانى و ديگرى ارتداد از دين. 3و4. فَرْتَنا و قريبه: اين دو زن از كنيزان عبداللّه بن خطل بودند كه با آوازخوانى، به هجو پيامبر و سبّ و دشنام آن حضرت مىپرداختند.(16) مرحوم صاحب جواهر نيز از اين دو كنيز، كه با آوازخوانى پيامبر صلىاللهعليهوآله را هجو مىكردند، ياد نموده است.(17) 5. مقيس بن حبابه:(18) وى مسلمانى بود كه برادرش توسط يكى از انصار به خطا كشته شده بود. او با اينكه ديه برادر مقتول خود را دريافت كرد، قاتل را كشت يعقوبى به كشته شدن او در حالت كفر و ارتداد تصريح كرده است.(21) بنابراين، مقيس نيز مانند عبدالله بن خطل مرتكب دو جرم شد: قتل نفس و ارتداد از دين. 6. حويرث بن نقيذ بن وهب: وى از استهزاكنندگان و آزاردهندگان رسول خدا صلىاللهعليهوآله در مكه بود. او از جمله افرادى است كه هنگام مهاجرت دختران پيامبر صلىاللهعليهوآله از مكه به مدينه به آنان حمله كرد و به زمينشان انداخت.(22) يعقوبى علاوه بر آزار دادن پيامبر صلىاللهعليهوآله توسط حويرث مىنويسد: او به پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله سخنان زشت مىگفت.(23) 7. ساره كنيز عمرو بن هاشم: اين زن از آزاردهندگان پيامبر صلىاللهعليهوآله بود و علاوه بر آن، به رسول خدا صلىاللهعليهوآله دشنام مىداد.(24) ساره پيش از فتح مكه هم نامه حاطب بن ابى بلتعه را، براى رساندن خبر حركت پيامبر صلىاللهعليهوآله به سوى قريش مىبرد كه توسط حضرت على عليهالسلام دستگير شد.(25) بنابراين، او هم پيامبر را سبّ مىنمود و هم براى دشمنان مسلمانان جاسوسى مىكرد. 8. هند بنت عتبه: اين زن همسر ابوسفيان و از دشمنان سرسخت رسول خدا صلىاللهعليهوآله بود. او در جنگ اُحُد به همراه همسرش شركت كرد و هرگاه به وحشى غلام جبير بن مطعم، مىرسيد او را به انتقامجويى تحريك مىكرد. او به همراه ديگر زنان قريش، شهداى اسلام را در جنگ احد مثله نمود، به طورى كه از گوش و بينى آنان براى خود خلخال و گردنبند ساخته بود. هم اوست كه كبد حمزه عموى پيامبر صلىاللهعليهوآله را به دندان گرفت. بنا بر نوشته مرحوم آيتى، اين زن گستاخى و هرزگى را از حدّ گذراند.(26) 9. هبّار بن اسود: وى نخستين كسى است كه به زينب، دختر رسول خدا صلىاللهعليهوآله ، در حال هجرت از مكه به مدينه، حمله نمود و باعث سقط جنين او گرديد.(27) 10. عصماء امّ المنذر بنت مروان: او از زنان تيره بنىخُطمه بود كه در مجالس اوس و خزرج، با سرودن اشعار، مردم را عليه پيامبر صلىاللهعليهوآله تحريك مىكرد. علاوه بر اين، او آن حضرت را سبّ مىنمود.(28) 11. كعب بن اشرف: او شاعرى يهودى بود كه با شنيدن خبر پيروزى مسلمانان در جنگ بدر، به مكّه رفت و به قريش تسليت گفت. وى با سرودن اشعار درباره كشتهشدگان بدر، قريش را به انتقام از مسلمانان تحريك مىكرد. او پس از بازگشت به مدينه، شروع به سرودن اشعار عشقى و جنسى درباره زنان مسلمان نمود و اين كار موجب آزردگىخاطر مسلمانان گرديد.(29) سيره پيامبر رحمت در برخورد با حرمتشكنان شيوه برخورد پيامبر صلىاللهعليهوآله با مرتدان، مستهزئان و ديگر حرمتشكنان، به خصوص در فتح مكّه، قابل توجه است. رفتار ايشان با اهل مكّه ـ شهرى كه در آن بيست سال ايشان را به انواع گوناگون، آزار و تحقير كرده بودند ـ نجيبانه و در خور يك پيغمبر رحمت بود؛ بسيارى از بدخواهان و دشمنان را عفو كردند، اما ده تا دوازده نفر را استثنا نمودند.(30) آن حضرت روز پيروزى مكه را روز «مرحمت» ناميدند و برخى اصحاب را كه آن روز را روز انتقام و «ملحمه» مىناميدند، نهى فرمودند. ايشان سه گروه را امان دادند: هركس وارد مسجد گردد؛ هر كس به خانه ابوسفيان وارد شود؛ يا هر كه در خانه خود بماند و در را به روى خود ببندد.(31) با اين حال، آن پيامبرالهى و الگوى مؤمنان از اين قاعده عمومى رحمت، عدهاى را با اسم معيّن، استثنا نمودند و فرمودند: هر كجا اينان را يافتيد، بكشيد، گرچه به پرده كعبه چنگ زده باشند.(32) از يازده نفر افراد يادشده، نُه نفرشان از كسانىاند كه در فتح مكّه از قاعده رحمت استثنا شدند و رسول خدا صلىاللهعليهوآله آنان را مهدورالدّم اعلان كردند.(33) اين استثنا از قاعده رحمت، نشانگر آن است كه گاهى رفتار مخالفان اسلام پيامدهايى به دنبال دارد كه نمىتوان به سادگى از آن اغماض نمود و با تسامح گذشت. رسول خدا صلىاللهعليهوآله هر ستمى را، تا آنجا كه متوجه شخص ايشان بود عفو و اغماض مىكردند و به انتقام برنمىخاستند و تنها در آنجا خشم مىگرفتند كه حرمتى از حرمات و حقّى از حقوق الهى و اجتماعى مورد تجاوز واقع مىشد.(34) آن حضرت در مسائل اصولى، هرگز نرمش نشان نمىدادند، در حالى كه در مسائل شخصى فوقالعاده نرم و مهربان بودند. بنابراين، نبايد ميان اين دو (مسائل شخصى و اصولى) خلط شود و اگر قرآن خطاب به رسول خدا صلىاللهعليهوآله مىفرمايد: «فَبِما رحمةٍ من اللّهِ لنتَ لهُم و لو كُنتَ فظّا غليظ القلب لا نفضّوا من حولك» (آل عمران: 159) مراد تندخو و خشن نبودن در رهبرى و مديريت است. نه انعطاف در مسائل اصولى.(35) بر همين اساس، محمد بن مسلم از امام باقر عليهالسلام نقل كرده است كه مردى از قبيله هُذيل، به پيامبراكرم صلىاللهعليهوآله دشنام مىگفت. خبر به پيامبر رسيد. حضرت فرمودند: چه كسى او را كفايت مىكند؟ دو نفر از انصار اعلان آمادگى كردند و به ناحيه «عربه» در نزديكى مدينه رفتند. آنان مرد دشنامدهنده را يافتند و گردن زدند و نزد پيامبر صلىاللهعليهوآله بازگشتند. محمد بن مسلم مىگويد از امام باقر عليهالسلام پرسيدم: اگر الان هم كسى سبّ پيامبر صلىاللهعليهوآله كند، بايد كشته شود؟ امام باقر عليهالسلام فرمودند: اگر بر خودت نمىترسى، او را بكش.(36) پيامبرى كه در مسائل اصولى و رعايت قوانين الهى و آنچه مربوط به حقوق الهى و اجتماعى است، چنين با صلابت و قاطعيت مىباشند، در سلوك فردى و شخصى نرم و ملايم هستند. بدينروى، وقتى فردى يهودى به بهانه اينكه از پيامبر صلىاللهعليهوآله طلبكار است، در كوچه جلوى آن حضرت را مىگيرد و هرچه پيامبر صلىاللهعليهوآله با نرمش رفتار مىكنند، يهودى خشونت بيشترى از خود نشان مىدهد، اين رفتار پيغمبرانه او موجب مىشود كه يهودى همانجا، مسلمان گردد.(37) پي نوشت ها : 1ـ راغب اصفهانى، مفردات الفاظ القرآن، تحقيق مرعشلى، بىجا، دارالكتب العربى، بىتا، ص 198 2ـ جعفربن الحسن الحلّى، شرائع الاسلام فى مسائل الحلال و الحرام، با تعليقات سيد صادق شيرازى، چاپ سوم، قم، استقلال، 1412 ق، ج 4، ص 961 3ـ محمد ابراهيم جنّاتى، «ارتداد از ديدگاه مذاهب اسلامى»، كيهان انديشه، ش 54، 1373، ص 44ـ45 4ـ محمدحسن النجفى، جواهر الكلام فى شرح شرائع الاسلام، تحقيق محمود القوچانى، بيروت، داراحياء التراث العربى، الطبعة السابعه، ج 41، ص 60 5ـ محمدبن سعد، الطبقات الكبرى، تحقيق محمد عبدالقادر عطا، بيروت، دارالكتب العلمية، الطبعة الاولى، 1410 ق، ج 7، ص 344 6ـ احمد بن ابى يعقوب (المعروف باليعقوبى)، تاريخ اليعقوبى، بيروت، دار صادر، د. ت، ج 2، ص 59 ـ 60 7ـ على بن ابراهيم قمى، تفسير قمى، تصحيح سيّد طيب جزائرى، چاپ سوم، قم، مؤسسه دارالكتاب، 1367، ص 210 ـ 211 8ـ عبدالملك بن هشام، السيرة النبوية، تحقيق مصطفى السّقا و غيره، بيروت، دار احياء التراث، 1413 ق، ج 4، ص 51 ـ 52 / محمدبن سعد، همان / يعقوبى، همان / محمد بن جرير الطبرى، تاريخ الأمم و الملوك، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دارالتراث، د. ت، ج 3، ص 119 ـ 120 / احمد بن حجر العسقلانى، الاصابة فى تمييز الصّحابه، تحقيق عادل احمد و غيره، بيروت، دارالكتب العلميه، 1415 ق، ج 4، ص 94ـ 95 9ـ سيد جعفر شهيدى، «عبداللّه بن سعد بن ابى سرح»، مجله يغما، سال 25، ش 11، 1351 ش، ص 666 10ـ محمد بن جرير طبرى، همان، ج 4، ص 233 11ـ عزّالدين بن الاثير، اسدالغابه فى معرفة الصّحابه، بيروت، دارالفكر، 1409 ق، ج 3، ص 155 12ـ سيدجعفر شهيدى، همان، ص 658ـ666 13ـ ابن هشام، همان، ج 4، ص 52 / طبرى، همان، ج 3، ص 59 / محمدبن عمر واقدى، المغازى، تحقيق مارسدن جونس، قم، مكتب الاعلام الاسلامى، 1414 ق، ج 2، ص 859 ـ 860 14ـ يعقوبى، همان، ج 2، ص 59ـ 60 15ـ محمود شكرى الآلوسى، بلوغ الأرب فى معرفة احوال العرب، تصحيح محمد بهجة الاثرى، بيروت، دارالكتب العلمية، 1314 ه.، ج 1، ص 236 16ـ محمد بن سعد، همان، ج 2، ص 103 / ابن هشام، همان، ج 4، ص 52 / يعقوبى، همان، ج 2، ص 60 / آلوسى، همان 17ـ محمدبن حسن النجفى، همان، ج 41، ص 434 18ـ ابن هشام (ج 4، ص 410) «حبابه» نوشته، در حالى كه طبرى (ج 3، ص 59) «صبابه» ثبت كرده است. 19ـ يعقوبى، همان، ج 2، ص 60 20ـ ابن هشام، همان / محمدابراهيم آيتى، تاريخ پيامبراسلام، چاپ پنجم، تهران، دانشگاه تهران، ص 563 21ـ يعقوبى، همان 22ـ ابن هشام، همان، ج 4، ص 52 23ـ يعقوبى، همان 24ـ ابن هشام، همان / يعقوبى، همان 25ـ محمدابراهيم آيتى، همان، 563 26ـ طبرى، همان، ج 2، ص 501، 502، 512 و 524 / محمدابراهيم آيتى، همان، ص 654 27ـ طبرى، ج 2، ص 470 / ابن اثير، اسدالغابه فى معرفة الصّحابه، همان، ج 4، ص 608 ـ 609 28ـ محمد بن عمر واقدى، ج 1، ص 172، 174 / امين الاسلام الطبرسى، اعلام الورى بأعلام الهدى، قم، مؤسسه آل البيت عليهمالسلام ، 1417 ق، ج 1، ص 185 29ـ طبرى، همان، ج 2، ص 488 ـ 489 30ـ عبدالحسين زرينكوب، بامداد اسلام، تهران، اميركبير، چاپ ششم، 1369، ص 37 31ـ طبرى، همان، ج 3، ص 116 / ابن هشام، همان، ج 4، ص 51 ـ 52 / ابن سعد، همان، ج 2، ص 103 / يعقوبى، همان، ج 2، ص 59 ـ 60 / آلوسى، همان، ج 1، ص 236 32ـ ابن هشام، همان، ج 4، ص 51ـ52 / ابن سعد، همان / يعقوبى، همان / امينالاسلام طبرسى، همان، ج 1، ص 223 ـ 224 33ـ ابن سعد، همان، ج 2، ص 103 34ـ همان، ج 1، ص 275 35ـ مرتضى مطهرى، سيرى در سيره نبوى، چاپ چهاردهم، تهران، صدرا، 1374، ص 232 ـ 242 36ـ محمد بن يعقوب الكلينى، الفروع من الكافى، تصحيح و تعليق علىاكبر غفارى، چاپ دوم، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1362، ج 7، ص 267 / محمدحسن نجفى، همان، ج 41، ص 433 ـ 434 37ـ مرتضى مطهرى، همان، ص 236 ـ 237 منبع: فصلنامه معرفت شماره 52 ادامه دارد .... /م
#دین و اندیشه#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 324]
صفحات پیشنهادی
سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1)
سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1)-سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1) نويسنده:على غلامى دهقى پيش درآمد گفتار و رفتار رسول ...
سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1)-سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1) نويسنده:على غلامى دهقى پيش درآمد گفتار و رفتار رسول ...
پیامبر رحمت
(1)موقعیت زنان در شبه جزیره:زنان از جایگاه بسیار پستی برخوردار بودند. آنان فرقی با یک .... سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1) سيره پيامبر رحمت ...
(1)موقعیت زنان در شبه جزیره:زنان از جایگاه بسیار پستی برخوردار بودند. آنان فرقی با یک .... سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1) سيره پيامبر رحمت ...
«پیامبر ما گفت» به چاپ دوم رسید
سيره,پيامبر,رحمت,در,مواجهه,با,حرمتشكنان,و,مرتدّان ... - اضافه به علاقمنديها سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1)-سيره پيامبر رحمت در مواجهه ... بود، به ...
سيره,پيامبر,رحمت,در,مواجهه,با,حرمتشكنان,و,مرتدّان ... - اضافه به علاقمنديها سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1)-سيره پيامبر رحمت در مواجهه ... بود، به ...
تلاش براي بهره گيري از قرآن بهترين پاسخ به حرمت شكنان ...
تلاش براي بهره گيري از قرآن بهترين پاسخ به حرمت شكنان قرآن كريم-به گزارش ايرنا، ... سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان - اضافه به علاقمنديها ... را به دنبال داشت كه با بهرهگيري از آن ميتوان مانع از تكرار اينگونه حوادث شرمآور شد: 1ـ .
تلاش براي بهره گيري از قرآن بهترين پاسخ به حرمت شكنان قرآن كريم-به گزارش ايرنا، ... سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان - اضافه به علاقمنديها ... را به دنبال داشت كه با بهرهگيري از آن ميتوان مانع از تكرار اينگونه حوادث شرمآور شد: 1ـ .
اُمّیت پیامبران (1)
دراين قسمت يوسف پيامبر توسط يكي از افسران مورد سوء قصد قرار مي گيرد. ... [تعداد بازديد از اين مطلب: 1] ... سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1) ...
دراين قسمت يوسف پيامبر توسط يكي از افسران مورد سوء قصد قرار مي گيرد. ... [تعداد بازديد از اين مطلب: 1] ... سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1) ...
اُمّیت پیامبران (2)
سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (2)-سيره پيامبر رحمت در مواجهه ... همان، ج 2، ص 875 40ـ يعقوبى، همان، ج 1، ص 267 / واقدى، همان 41ـ امينالاسلام طبرسى، ...
سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (2)-سيره پيامبر رحمت در مواجهه ... همان، ج 2، ص 875 40ـ يعقوبى، همان، ج 1، ص 267 / واقدى، همان 41ـ امينالاسلام طبرسى، ...
پيغمبر رحمت با ماست
سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (2) ... چهارصد شاعر غيرمسلمان هند در نعت پيامبر رحمت شعر سرودهاند قزوه در گفتوگو با فارس خبر داد: چهارصد شاعر ...
سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (2) ... چهارصد شاعر غيرمسلمان هند در نعت پيامبر رحمت شعر سرودهاند قزوه در گفتوگو با فارس خبر داد: چهارصد شاعر ...
ديدگاه دانشمندان جهان درباره شخصيت پيامبر رحمت(صلی الله ...
ديدگاه دانشمندان جهان درباره شخصيت پيامبر رحمت(صلی الله علیه و آله و ... [1])كارل ماركس: فيلسوف، سياستمدار و انقلابي آلماني الاصل در قرن 19 با درك عميق از .... سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (2) سيره پيامبر رحمت در مواجهه با .
ديدگاه دانشمندان جهان درباره شخصيت پيامبر رحمت(صلی الله علیه و آله و ... [1])كارل ماركس: فيلسوف، سياستمدار و انقلابي آلماني الاصل در قرن 19 با درك عميق از .... سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (2) سيره پيامبر رحمت در مواجهه با .
چشم پوشى پيامبر (صلى اللّه عليه و اله) از ناپسنديها
چشم پوشى پيامبر (صلى اللّه عليه و اله) از ناپسنديها-چشم پوشى پيامبر (صلى اللّه عليه و اله) از ناپسنديها ... سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1) ...
چشم پوشى پيامبر (صلى اللّه عليه و اله) از ناپسنديها-چشم پوشى پيامبر (صلى اللّه عليه و اله) از ناپسنديها ... سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1) ...
سه نامه از پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در تاریخ طبرى
سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1) اينكه برخى تاريخپژوهان در مقام دفاع از پيامبر صلىاللهعليهوآله و ردّ اتّهام عبداللّه ... مكه هم نامه حاطب بن ابى ...
سيره پيامبر رحمت در مواجهه با حرمتشكنان و مرتدّان (1) اينكه برخى تاريخپژوهان در مقام دفاع از پيامبر صلىاللهعليهوآله و ردّ اتّهام عبداللّه ... مكه هم نامه حاطب بن ابى ...
-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها