واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: خرمشهر، تجلي پايمردي و شهامت يك ملت
داخلي. اجتماعي. دفاع مقدس. سوم خرداد.
كوچه به كوچه و در و ديوار شهرش از دور سخن از راز عشق ميگويد ، از ايثار و شهادت، حتي نخلهاي سوختهاش راز داغ دل مادران شهيدي كه در اين ديار نداي حق را لبيك گفتند براي هر رهگذري واگويه ميكند.
خرمشهر، قصه هزار و يك شب نسل گذشته براي فرداست، فردايي كه كودكانش بايد با دلهاي خونين و صورتهاي خورشيد سوخته جنگ را به ياد بياورند.
خرمشهر، حكايتگر جوانان رشيدي است كه افلاك را به خاك ترجيح دادند و با در اسارت گرفتن هواي نفس آزادي و استقلال را براي اين ملت به ارمغان آوردند.
بايد آنقدر از خرمشهر گفت و نوشت تا آن زمان كه برگ زرين فتح و ظفرش به دست دلاوران ايران زمين در عمليات "بيتالمقدس " سال ۶۱پس از ۵۷۸روز اسارت در ياد و خاطره كودكان امروز و فرداي ايران ثبت شود.
خرمشهر،اي خونين شهر هميشه تاريخ، ذره ذره خاك و آجر و شنهايت را بايد لمس كرد تا حكايت دلاورمردان و شيران ايران زمين را براي فرزندان آينده اين مرز و بوم روايت كنند.
در و ديوار شهر و ذره ذره خاكت را بايد بوييد و لمس كرد تا شايد گوشههايي از عشق بازي مردان حق را در هنگامه مناجات شبانگاه احساس كرد.
خرمشهر، تو نظر كرده خدايي زيرا جاي جاي خاكت به حدي مقدس است و مطهر كه در هر كجايش ميتوان سراغ از لاله پرپري گرفت كه براي به دست آوردن تو جانش را بر طبق خاكريز نهاد و با خونش وضوع گرفت تا نماز شكر بجا بياورد.
بايد امروز فرياد كشيد و جشن گرفت تاريخ پر افتخاري را كه رزمندگان اسلام تا هميشه تاريخ براي اين خاك و اين ملت به ارمغان آوردند.
خرمشهر،اي شهر خرم و آباد ايران،اي شهر آزاده و پرافتخار كه جاي جايت بيانگر صبوري و استقامت مردمي از جنس شهادت و ايثار است.
خرمشهر،اي ماندگار در قلوب ميليونها ايراني،اي سرفراز از جنگ و گلوله و ويراني، زنده باد نامت تا هميشه تاريخ.
خرمشهر، ميستايم نخلهاي سربريدهات را كه در برابر هجوم دشمن بعثي قد خم نكردند و استوار و ايستاده به ملكوت پر كشيدند.
ميستايمتاي خرمشهر،اي كه نامت را هر ايراني با خون خويش رنگين كرد تا تو اسطوره شوي و خونين شهر بماني تا همگان دريابند كه روزي مردان اين ديار حتي به قيمت از دست دادن خون خويش حاضر به از دست دادنت نبودند.
ميستايمت،اي ديار مظلومان،اي صبور هميشه مقاوم، تو چگونه تاب آوردي ضجه كودكاني كه در زير گلولههاي توپ و تانك بدنشان پاره پاره شد؟ تو چگونه تحمل كردي ويراني سرزمين آباد و خرمت را، چگونه توانستي از دل آن همه تاريكي و سياهي و خون و شكنجه دژخيمان نجات يابي و سرفراز و ستوار به آغوش خاك پرگهر ايران زمين بيايي؟
خرمشهر،اي شهر عشق بازي و شيدايي، همه بياد دارند، شيدايي دلاورمردانت را در عمليات "بيتالمقدس "، همه ديدند اراده پولادين جوانانت را در باز پس گيريت از اسارت.
خرمشهر،اي شهر خون و قيام،اي ايستاده بر بلنداي تاريخ هشت سال دفاع مقدس اين سرزمين، امروز با من بگو از ايثار، از عشق، از فداكاري و شهادت، از دلاورمردي و حماسه مردانت، از پاكدامني و صبوري دخترانت، با من بگو از روزهاي درد و شكنجه و غربت، با من بگو از لحظههاي دوري و اسارت.
بگو كه چگونه دژخيمان با بيرحمي سبزههايت را لگد مال كردند، بگو كه چگونه سربازان رژيم بعث خانههاي آبادت را ويران كردند، بگو كه چگونه يكي يكي دلاور مردانت را از دم تيغ گذراندن تا تو نباشي، اما همه خوب ميدانند كه تو خرمشهري، شهر آباد و آزاد ايران.
همه ميدانند كه تو خرمشهري و جايت در ميان قلب هر ايراني است و براي آزاديت، آباديت و سرفرازيت از جان هم ميگذرند تا ارزش و بهاي واقعيت را جهان درك كند.
همه به ياد دارند، جوش و خروشي كه در شهر و كشور پيچيد هنگامي كه آزاديت به ارمغان آمد، هنوز فرياد مردمي كه در كوچه و خيابان سر ميدادند نداي "خرمشهر آزاد شد، قلب امام شاد شد" در برگهاي زرين تاريخ اين مرز و بوم به گوش ميرسد.
و من امروز به خوبي حكايت محبتهاي بيدريغ معلمها و مدير مدرسهام به همشاگرديم "مليحه " را به خاطر ميآورم، آري او تنها بازمانده يك خانواده هفت نفره بود كه در خرمشهر سال ۵۹همه را در يك روز از دست داده بود.
و امروز پس از گذشت سالها من ميتوانم درك كنم نگاههاي حسرتبارش هنگامي كه مادرم دستهايم را ميگرفت چه معني داشت...
بيشك همه، مليحههاي زيادي را ديدهاند و هيچگاه نگاههاي معني دار آنان را درك نكردهاند، هيچگاه از احساس دلهاي كوچكشان كه بيصبرانه منتظر دست نوازش پدر و مادر بود، باخبر نشدهاند.
كاش ديروز در كودكيم آنقدر خرمشهر و مردمش و همه كساني كه عزيزانشان در آن زمان و در آن حادثه تلخ اسارت خرمشهر از دست داده بودند، ميشناختم تا من نيز سهمي از محبت بابا و مادرم را نصيبشان ميكردم.
من نيز اجازه ميدادم، دستان كوچك فرزندان به جاي مانده از آن تاريخ را در دستان مادرم و زير سايه پدرم جابگيرد.
و امروز بايد همه بچههاي اين آب و خاك بدانند كه شادي و خوشحالي و آزادي خود را مرهون خون هزاران شهيدي هستند كه خرمشهر را كه در چهارم آبان ماه سال ۵۹رژيم بعثي صدام با تجاوز به سرزمين اهورايي ايران اشغال كرد، پس از گذشت ۵۷۸روز آزاد كردند.
امروز پس از گذشت ۲۸سال از آزادي خرمشهر به وسيله رزمندگان پولادين ايران، پاره تن كشور همه، بازگشت سرفرازانه ديار عشق را به دامن ايران زيبا كه تداعيكننده جلوههاي همدلي و وفاق در قلوب ملت مسلمان ايران است جشن ميگيرند.
باشد كه برگزاري اين جشنها و تداعي آن خاطرات سرشار از پيروزي و افتخار نسل به نسل و سينه به سينه براي آيندگان اين مرزو بوم كه سندي از اقتدار واتحاد ملت ايران است، عنوان شود.
---> شهامت.ايرنا.
پنجشنبه 2 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 332]