واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آواز ديروز، کابوس امروزگاهي به فيلم «خيابان بيست و چهارم» ساخته سعيد اسدي؛نکته مهم در مورد فيلم جديد سعيد اسدي آن است که او وقت تماشاگر را با تکرار قصه ها و قالبهاي حاضر و آماده نگرفته و سعي ميکند يک داستان جنايي در نوع خود استاندارد را به مخاطب ارائه کند.
خاطراتم از فيلم «آواز قو» به ده سال پيش برميگردد. سينما پوست انداخته بود. مردم به سينما مي رفتند تا شاهد شکستن تابوها باشند. برخي سخت گيري ها بر روابط دختر و پسر و پيامدهاي ناشي از عدم درک نيازها و خواسته هاي نسل نو دغدغه اصلي سعيد اسدي در «آواز قو» بود. در آن زمان مخاطبان ريزبين نسبت به شعارزدگي فيلمها سمپاتي نداشتند گرچه اين فيلم اجتماعي و البته اکشن و عاشقانه اسدي سعي در ابتلا به اين نوع شعار گرايي نداشت. فضاي سرد و بيرحمانه پايان بندي فيلم بسيار عميق و تفکر برانگيز بود و بي انصافي است که با برچسب فيلم هندي زدن به اين سکانس قدرت کارگردان را در پرداخت اين صحنه ها ناديده بگيريم.بعد از«آواز قو» گرچه سعيد اسدي چند فيلم انگشت شمار ساخت اما دومين فيلمي که از او ديدم به جشنواره فيلم فجر بر مي گردد. از زاويه ديد سعيد اسدي به فيلمش نگاه مي کنم. مردي که دوست دارد در کشورش فيلم بسازد نه در غربت. از هويت خود غفلت نکند و کابوس پريشان مردن در ايران در وجودش تبديل شود به ماندن در ايران و برقراري ارتباط با مردمي که به تعدادشان حرف نگفته براي انعکاس در قاب سينما وجود دارد. اسدي به عنوان يک فيلمساز مستقل که طعم خوش امکانات و بستر مناسب فيلمسازي در خارج از کشور زير زبانش مزه کرده و در اينجا آن قدر در مضيقه قرار دارد که به قول خود به جاي هليکوپتر مجبور است به الاغ اکتفا کند براي ورود به سينماي جنايي با رگه هاي وحشت جسارت به خرج داده است. جسارت رويارويي با منتقداني که غالبا فيلمها را مستقل از شرايط حاکم بر توليد و تنگناهايي که جلوي راه فيلمسازان مستقل قرار مي گيرد ارزيابي مي کنند.شايد مهمترين سهل انگاري اسدي به انتخاب بازيگر اصلي فيلم مربوط باشد. مهدي ماهاني جوابگوي ويژگيهاي شخصيت اصلي قصه نيست. شايد در صحنههاي اکشن فيلم و جايي که قرار است تماشاگر از حرکات و نگاه او بترسد تا حدي موفقيت آميز ظاهر شده باشد اما در روابطش با ديگر شخصيتهاي به مشکل بر مي خورد «خيابان بيست و چهارم» هسته محکمي دارد. يک طرح داستاني گيرا که بايد با يک فيلمنامه خوب، يک رهبر کاربلد و گروهي از بازيگران تراش داده شود تا در چشم مخاطب بدرخشد. فيلم اسدي گرچه در هيچ کدام از اين سه بخش نميتواند رضايت کامل مخاطب را به دست بياورد اما گليم خود را از آب بيرون مي کشد.شايد مهمترين سهل انگاري اسدي به انتخاب بازيگر اصلي فيلم مربوط باشد. مهدي ماهاني جوابگوي ويژگيهاي شخصيت اصلي قصه نيست. شايد در صحنههاي اکشن فيلم و جايي که قرار است تماشاگر از حرکات و نگاه او بترسد تا حدي موفقيت آميز ظاهر شده باشد اما در روابطش با ديگر شخصيتهاي به مشکل بر مي خورد و شايد توجه زياد به اعلان اختلالات رواني اش باعث کمرنگ شدن ديگر الهمانهاي شخصيت فرشيد کياني شده است.
اما بازي شيلا خداداد به ويژه در صحنه هايي که مخاطب به هيجان افتاده است خوب وقابل دفاع است. يا نيکي کريمي به خصوص در صحنه اي که دکتر روانشناس توسط فرشيد به قتل ميرسد بازي خوب و غافلگير کننده اي دارد. سعيد اسدي نشان داده که با قواعد کلي يک درام جنايي آشناست و توانايي آن را دارد که مخاطب را تهييج کند اما با ابزاري که او در دست دارد اگر به ايرانيزه کردن فيلم دلهره آورش اهتمام بيشتري مي بخشيد مي توانست حجم مخاطبان فيلمش را توسعه بخشد. فيلمنامه اي با برخي اصلاحات و برخي جزئيات بيشتر که اتفاقات فيلم را شهري تر جلوه دهد و کاراکترهاي بيشتر و موثرتري را به آدمهاي قصه اضافه کند به مراتب درصد رضايتمندي از فيلم «خيابان بيست و چهارم» را افزايش مي داد به خصوص آنکه عناصر وحشت آفرين و دلهره آور فيلمنامه موجود کم رمق است. نکته مهم در مورد فيلم سعيد اسدي اين است که او وقت تماشاگر را درگير تکرار قصه ها وقالبهاي حاضر و آماده نمي کند و سعي دارد با تبعيت از استانداردهاي اين نوع سينما که با تحقيقات مربوطه در حوزه روانشناختي همراه بوده فضاي جديدي را براي مخاطبان اين فيلم ايجاد کند. با همه اين حرفها بازگشت سعيد اسدي به سينماي اجتماعي «آواز قو» با ورژن امروز، توقع مخاطبان ديروز «آواز قو» از اين کارگردان کم کار است.بخش سينما و تلويزيون تبيان منبع:شبکه ايران/مهدي کشاورز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 558]