تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس از غير خدا بِبُرد، خداوند، هزينه زندگى او را تأمين مى‏كند و از جايى كه ان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833017288




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تفسیر حکمت تکرار «تمثیل دنیا» در قرآن


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
تفسیر حکمت تکرار «تمثیل دنیا» در قرآن
اگرچه تمثیل زندگی دنیا در سه سوره و با یک تشبیه آمده اما به خاطر مرکب بودن این تشبیهات تمثیلی، در هر مثل بُعد خاصی از ابعاد مثل و ممثَّل بیش از سایر ابعاد آن مورد توجه و تأکید است.

خبرگزاری فارس: تفسیر حکمت تکرار «تمثیل دنیا» در قرآن



بخش دوم و پایانی درون کاوی آیات منظور از درون کاوی آیات، نگرش درون متنی و تحلیلی آیات تمثیلی است که در این مرحله از سه جهت به آن پرداخته می‌شود: 1. تأمل در خود مثل‌ها و تحلیل کمی و کیفی هر آیه: این امر موجب می‌شود تا بخش دیگری از تفاوت مثل‌های به ظاهر مشترک در موضوع واحد دانسته شود. 2. توجه به تناسب آیات: با تأمل در آیات پیشین و پسین درک عمیق‌تری از تمثیل حاصل می‌گردد. 3. بازیابی مفهوم کلیدی: یافتن عبارتی که نقش محوری در هر آیه دارد. مجموعه این فرایند غرض اصلی و حکیمانه خدا در تمثیل و ضرورت تکرار آن را تا حدودی آشکار می‌سازد. یک. آیه 24 سوره یونس 1. تحلیل درونی آیه: چنان‌که در بخش برون کاوی گذشت، مخاطب اصلی این آیه، کفار و مشرکان مکه می‌باشند، این ادعا با تأمل در عبارت «ممّا یَأکُلُ الناسُ وَ الْأَنعامُ» و قریب المعنی بودن آن با آیه «... و الذین کفروا یَتَمَتَّعُونَ وَ یأکُلُونَ کَما تاکُلُ الانعامُ و النّارُ مَثوىً لهم» (محمد / 12) تقویت می‌گردد. البته فرقی ندارد از اینکه منظور از کفار و مشرکان، سران آنها باشند یا سایر مردمی که گوش به فرمان آنها بوده و دنباله‌رو آنان محسوب می‌شوند. در این تمثیل خداوند می‌خواهد وجدان انسانهای حق طلب را بیدار و از این مسئله در جهت روشنگری آنها استفاده کند، اینکه چرا شما دلداده چیزی شده‌اید که حیوانات و چهارپایان شما نیز بدان دل بسته‌اند و از آن می‌خورند؟! آیا ارزش شما از چهارپایان بیشتر نیست؟ ای انسان! ما همه دنیا و آنچه در آن است از جمله چارپایان را برای شما آفریدیم، پس خود را هم‌سطح حیوانات که فهمشان متناسب با نیازهای غریزیشان است، قرار ندهید. عبارت پایانی آیه «کذلک نُفَصِّلُ الآیاتِ لِقوم‌ٍ یتفکرون» بر این امر تأکید می‌ورزد. 2. تناسب: خداوند در آیه «یا أ‌َیُّهَا النَّاسُ إ‌ِنَّما بَغْیُکُمْ عَلى أ‌َنْفُسِکُمْ مَتاعَ الْحَیاةِ الدُّنْیا ثُمَّ إ‌ِلَیْنا مَرْجِعُکُمْ فَنُنَبِّئُکُمْ بما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» که قبل از این تمثیل آمده است، انسان را به اعتبار انسان بودن مخاطب قرار داده و یادآور می‌شود که خسارت ستمگری‌های شما برای به دست آوردن متاع ناچیز دنیا، به خودتان بر می‌گردد. حیات شما همان‌طور که دارای آغازی است، پایانی نیز در پیش دارد، بنابراین دست از طغیان‌گری‌ها بردارید و قبل از آنکه با مردن، از عملکرد ناصوابتان باخبر شوید، به خبر دهنده صادق اعتماد کنید و آگاهانه از این دنیا بروید. در آیه بعد، خداوند می‌فرماید: «وَ الله یَدْعُو اِلى دار‌ِ السَّلام‌ِ» با توجه به مسئله تناسب و چیدمان حکیمانه آیات و تقابل میان دنیا و آخرت، کلمه «دار السلام» که به محل امن و آرام بودن بهشت اشاره دارد، قرینه‌ای است برای فهم این مطلب از تمثیل که دنیا محل مناسبی برای آرامش قلبی شما نیست؛ زیرا همواره در معرض فنا و نابودی است. درحالی‌که روح و جان بشر، با توجه به بسترها و سرمایه‌های فطری او در پی نیل به «آرامش مطلق» است، آرامشی که از شوائب ناامنی با همه ابعاد و مراتبش در امان باشد، درحالی‌که آن کس که دنیا را مدار و محور آمال و اعمال خود قرار می‌دهد چون این آمال و آرزوها، با ساختار فطری او سازگاری ندارد همواره در درون خود با یک جدال و کشمکش مواجه است. پس به قرینه آیه «وَ اللهُ یَدْعُو اِلى دار ‌ِالسَّلام‌ِ» که بعد از تمثیل آمده، یکی از اهداف حکیمانه در این تمثیل، تأکید بر این مطلب است که دنیا با آن ویژگی‌هایش و حوادثی که بر آن می‌گذرد هرگز قادر به برآوردن این خواسته فطری و روحی انسان؛ یعنی «آرامش مطلق» نیست. بلکه باید روی دل را متوجه آخرت کرد تا به آرامش نسبی و هدفمند دست یابد. 3. مفهوم کلیدی: به نظر می‌رسد که عبارت «لِقَوْم‌ٍ یَتَفَکَّروُنَ» دربردارنده مفهوم کلیدی آیه است؛ چراکه در سایر آیات تمثیلی نیز بر دعوت به تفکر و تأمل، تأکید شده است؛ بدین معنا که این تغییرها و تبدیل‌ها، سرسبزی‌ها و پژمردگی‌ها، و به دنبال آن به خاک مبدل شدن، اموری ظاهری و سطحی است و شما باید با تأمل در تغییر پدیده‌ها و گذشتن از لایه‌های سطحی آن، به اصول و قواعد حاکم بر آنها دست یابید. قواعد و سننی که سر رشته آن در دست کسی است که نظام تکوین دنیا را با همه شکوه و عظمت بی‌پایانش آفریده و همواره در حال گسترش است. با این حال هر لحظه که اراده کند می‌تواند آن را نیست و نابود نماید. عبارت «اَتاها اَمرُنا لیلاً اَو نهاراً فجعلناها حَصیداً کَأن لَم تَغْنَ بالامس‌ِ» موید این مطلب است. دو. آیه 45 سوره کهف وَ اضْر‌ِبْ لَهُم مَّثَلَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَاء أ‌َنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاء فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الأ‌َرْض‌ِ فَأ‌َصْبَحَ هَشِیمًا تَذْرُوهُ الرِّیَاحُ وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ مُّقْتَدِراً. 1. تحلیل درونی: این آیه از جهت کمی و به کارگیری کلمات نسبت به دو آیه دیگر، کوتاهتر است. سیدقطب در تحلیل کمی آیه، به نکته لطیفی اشاره و می‌نویسد: خداوند حتی در اتخاذ شیوه بیان حقیقت زندگی دنیا که کوتاهی عمر آن باشد، خود نیز با انتخاب کوتاهترین عبارت، آن هم با اکتفا کردن به سه جمله «ماءً أ‌َنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ» فـَ «اخْتَلَطَ به نباتُ الارض‌ِ» فـَ «اَصْبَحَ هَشیماً تَذْرُوهُ الرِّیاحُ» کوتاهی و بی‌ارزش بودن حیات دنیا را به نمایش گذاشته است. (سیدقطب، 1419: 4 / 2272) 2. تناسب: آیات قبل، به حکایت زندگی دو باغدار، اشاره نمود که یکی از آنها به واسطه داشتن باغ پرمحصول، دچار غرور و ناسپاسی شد و باغش در اثر حادثه‌ای سوخت و چیزی جز حسرت و ندامت برای او باقی نماند و مرد دیگر که مومن و شاکر بود از آثار و برکات باغ خود برخوردار شد. به قول فخررازی، خداوند در ادامه آن با ذکر یک تمثیل، قاعده‌ای کلی راجع به دنیا بیان نمود، اینکه نشاط و شادابی دنیا مانند سرسبزی گیاهان دائمی نبوده و در نهایت به پژمردگی و زوال می‌انجامد سپس در آیه بعد با بیان نمونه‌ای دیگر از صورت دنیا، تحت همان قاعده کلی، اضافه می‌کند که مال و فرزند نیز از آن قاعده مستثنی نبوده و لذا انسان عاقل به آنچه فانی و زوال پذیر باشد دل نمی‌بندد بلکه به فکر هدفهای باقی و مؤثر در حیات جاودانه است. (رازی، 1415: 7 / 467) پس آیه مورد بحث با آیات قبل و بعد مجموعاً در حکم اجمال و تفصیل هستند. 3. مفهوم کلیدی: یکی از نکات مهم این آیه که وجه تمایز آن با دو آیه دیگر محسوب می‌شود، کاربرد صفت «مقتدر» برای خداوند است. لفظ «مقتدر» در دو جای دیگر قرآن نیز به کار رفته است ولی بررسی آن آیات به‌ویژه با تأمل در آیات قبل حاکی از آن است که این لفظ بار مهمی از معنا را در بر دارد و آن عبارت است از: نمایش قدرت خدا و اِعمال آن با دو جلوه جمال و جلال. توضیح اینکه لفظ «مقتدر» در سوره کهف بعد از به اجرا درآمدن قدرت جلالی خدا نسبت به فرد ثروتمندِ متکبر و ناسپاس که به باغ و بوستان خود مغرور شده و قیامت را انکار کرده بود ارائه شد. ازاین‌رو بعد از ذکر تمثیلی راجع به دنیا فرمود: «و کان اللهُ عَلى کُلِّ شَیءٍ مُقْتدِراً» و در سوره قمر نیز این صفت دو بار به خدا نسبت داده شد. یکی در اشاره به نمایش قدرت خدا و اِعمال آن نسبت به فرعون و اطرافیانش که فرمود: «کَذَّبوا بایاتِنا کُلَّها فَأ‌َخَذْناهم اَخْذَ عَزیز مُقْتَدِر‌ٍ» (قمر / 42) و سپس این نمایش قدرت تاریخی را به رخ کفار قریش و مشرکین می‌کشد تا بدانند که خدای محمد(صلی الله علیه و آله) همان خدای موسی(علیه السلام) است و شما هم قوی‌تر از فرعون و سپاهیانش نیستید. ازاین‌رو در ادامه آیه خطاب به آنها فرمود: «أ‌َ کُفَّارُکُمْ خَیْرٌ مِّنْ أ‌ُوْلَئِکُمْ أ‌َمْ لَکُم بَرَاءةٌ فِى الزُّبُر‌ِ». (قمر / 43) کاربرد دیگر لفظ «مقتدر» در پایان سوره قمر می‌باشد که در توصیف وضع و حال متقین در بهشت فرمود: «اِنَّ المتَّقینَ فی جَنّاتٍ وَ نَهر‌ٍ ٭ فی مَقْعَدِ صِدْق‌ٍ عِنْدَ ملیک‌ٍ مُقْتدِرً» این آیه اشاره دارد به حضور شکوهمندانه اهل تقوا در بهشت، آن هم در برابر عظمت غیرقابل توصیف فرمانروایی که همه قدرتش را به جلوه جمالی و به قدر لازم به نمایش گذاشته است و مؤمنان، در آن نمایشگاه اقتدار الهی از نعمت‌هایی که فوق تصور است متنعم می‌گردند. لازم به ذکر است که غزالی در ارائه تعریفی از معنای «قادر و مقتدر» بیان می‌دارد که «مقتدر دلالت بر مبالغه و کثرت در برخورداری از قدرت دارد.» (غزالی، 1990: 127) سه. آیه 20 سوره حدید اعْلَمُوا أ‌َنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ ز‌ِینَةٌ وَ تَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکَاثُرٌ فِى الْأ‌َمْوَال‌ِ وَ الْأ‌َوْلَادِ کَمَثَل‌ِ غَیْثٍ أ‌َعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا وَ فِى الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَ ر‌ِضْوَانٌ وَ مَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إ‌ِلاَّ مَتَاعُ الْغُرُور‌ِ. 1. تحلیل درونی: این آیه علاوه بر اینکه از جهت مخاطبان، با دو آیه دیگر متفاوت است سبک بیان آن نیز به گونه دیگری است و آن اینکه تشبیه تمثیلی در این آیه با مقدمه‌ای که ذکر اوصاف پنج گانه زندگی دنیا؛ یعنی لعب، لهو، زینت، تفاخر و تکاثر مال و فرزند باشد، شروع می‌شود. سپس بیان می‌کند که دنیا با همه مظاهرش در حال گذشتن و رفتن به سوی آخرت است. آخرتی که پایان حیات شما به آن ختم می‌گردد و شما یا با عذاب شدید خداوند، یا با غفران او، و یا با خشنودی خدا مواجه خواهید شد. بنابراین مراقب اسباب غفلت از غایت حیات خود باشید تا به دام‌های رنگارنگی که در مسیر تکامل‌تان جلوه‌گری می‌کند گرفتار نشوید. با تحلیل درونی این آیه تفاوت آن، با دو آیه دیگر روشن می‌شود و آن اینکه در دو تمثیل قبلی، صورت کلی و اجمالی حیات دنیا به تصویر کشیده شده است اما در این آیه، صورت تفصیلی حیات دنیا، با مَثَل ترسیم گردیده است. 2. تناسب: خداوند در آیات قبل از تمثیل با طرح مسئله «احیاء زمین مرده» خواسته به مسلمانان مدینه هشدار دهد که زمین دل شما هم به خاطر تعلق به مال دنیا دچار مرگ تدریجی قساوت شده است ولی با این وجود، خدا می‌تواند همان زمین مرده دل شما را دوباره زنده کند، همان گونه که زمین مرده را در بهار زنده می‌کند، البته احیاء دل مرده شما در گروه قطع تعلق است و قطع تعلق نیز حاصل نمی‌شود مگر آنکه بخشی از اموال خود را در راه خدا انفاق کرده و به خدا قرض دهید. در پایان با آوردن تمثیلی برای زندگی دنیا در صدد است تا واقعیت و باطن دنیا را در برابر دیدگانشان مجسم نموده و با تحقیر دنیا، آن را در نظرشان کوچک جلوه دهد و از این طریق زمینه فکری و روحی پذیرش این فرمان الهی را در آنها ایجاد نماید؛ چراکه یکی از اصول حاکم بر روح و روان انسان این است که اگر یقین کند آنچه در اختیار دارد چیز با ارزشی نیست به راحتی از آن می‌گذرد و از خود جدا می‌کند. اما رابطه آیه مورد بحث با آیات بعد، از این جهت است که به اعتقاد علامه طباطبایی کلمه «مغفرت» در آیه، در حکم سبد رحمت الهی برای مؤمنان گناهکار است. (طباطبایی، 1417: 19 / 170) در نتیجه در آیه بعد، خداوند این نکته را یادآور می‌شود که اگر می‌خواهید از این رحمت ویژه الهی برخوردار شوید، اسباب آن در دنیا است و شرایط موجود بهترین زمان برای تحصیل آن است و آن، چیزی جز انفاق مال در راه خدا نیست، بنابراین برای دستیابی به مغفرت الهی از یکدیگر سبقت بگیرید. «وَ سابقوا اِلى مَغْفِرَة‌ٍ مِنْ ر‌َبِّکُمْ». 3. مفهوم کلیدی: به نظر می‌رسد که عبارت «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنیا اِلاّ مَتاعُ الغُرور» که به صورت «حصر» بیان شده، دربردارنده مفهوم کلیدی آیه بوده و آن اینکه دنیا با همه مظاهر و جلوه‌های زیبایش، فقط وسیله فریب و فتنه است و تنها راه نجات از آن، نگرش ابزاری به دنیا است تا از این طریق بتوان خود را از افتادن در دام فریب در امان نگهداشت. تفاوت‌ها از مجموع مباحث مربوط به سه تمثیل به ظاهر متشابه و تکراری درباره دنیا معلوم شد که این تمثیل‌ها از چند جهت با هم متفاوت‌اند. الف) تفاوت‌های بلاغی سبک بیان و به‌کارگیری کلمات در این سه آیه از جهت ادبی و بلاغی تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند که در زیر به آن اشاره می‌شود: 1. آیه 24 سوره یونس: تشبیهی که در این آیه به کار رفته، تشبیه تمثیلی و مرکب است و عبارت «اَخَذَت‌ِ الْارضُ زخْرُفَها» استعاره مکنیّه است؛ چون زمین را به اعتبار زیبایی ناشی از سرسبزی انواع گیاهان به منزله عروسی دانسته که به واسطه پوشیدن لباس‌های رنگارنگ و آرایش‌ها، آراسته می‌گردد. (درویش، 1408: 4 / 231) 2. آیه 45 سوره کهف: تشبیهی که در این آیه به کار رفته، از نوع تشبیه تمثیلی و مقلوب است؛ زیرا در اصل می‌بایست گفته شود «فَاخْتَلَطَ بنَباتِ الارضِ»؛ یعنی آب نازل از آسمان با گیاهان زمین درآمیخت ولی برای بیان کثرت و مبالغه گفته شده «فَاخْتَلَطَ به نباتُ الارض‌ِ» گیاهان زمین، با آب درآمیختند. (همان: 5 / 618) 3. آیه 20 سوره حدید: عبارت «کمثل غیث ... نباته» از نوع استعاره تمثیلی است. (همان: 9 / 470) تکراری که در این سه آیه به کار رفته از نوع لفظی و معنوی است؛ زیرا در دو آیه 24 یونس و 45 کهف عبارت «مَثَلُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا کَمَاءٍ أ‌َنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بهِ نَبَاتُ الْأ‌َرْض‌ِ» کاملاً تکرار شده و در آیه 20 یونس به جای این جمله ترکیبی، کلمه «غیث» آمده که به معنای «باران» می‌باشد. ب) تفاوت‌های تفسیری تفاوت‌های تفسیری از جهات مختلف است؛ ازجمله: 1. احوال مخاطبین و فضای عصر نزول. 2. ارتباط و پیوستگی با آیات قبل و بعد که موجب دریافت پیام‌های متفاوت از هر آیه شده و فهم عمیق‌تر و نکات دقیق‌تری را در اختیار خواننده قرار می‌دهد. 3. هدف‌های مهم و اصلی در ارائه تمثیل که با تأمل در نکات کلیدی قابل دریافت است. به‌عنوان نمونه، هدف اصلی در تمثیل آیه 24 یونس، دعوت به تفکر و تأمل در «سرسبزی و پژمردگی پدیده‌ها» و راهیابی به عمق این تحولات و کشف قوانین حاکم بر آنها است. این مسئله می‌تواند انسان را از نگرش سطحی به زندگی و لایه‌های مختلف آن به بیرون آورد و به دوراندیشی و ژرف‌نگری ترغیب نماید. 4. وجود اجمال و تفصیل در تمثیل: به‌عنوان نمونه، آیه 45 کهف به اجمال، و آیات 24 یونس و 20 حدید به تفصیل بیان شده است و حتی در متن آیه 20 حدید نیز این مسئله وجود دارد و آن اینکه ذیل آیه که «متاع الغرور» باشد اجمالی از صدر آیه «... لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ ز‌ِینَةٌ وَ تَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکَاثُرٌ فِى الْأ‌َمْوَال‌ِ و‌َ الْأ‌َوْلَادِ» به شمار می‌رود. 5. لحن بیان: تأمل در آیه 20 حدید نشان از لحنی دلسوزانه و صورتی از پند و نصیحت دارد، پندی که یک مربی در نهایت دلسوزی، شاگردانش را مخاطب قرار داده و از آنها می‌خواهد تا همان‌گونه که تا به‌حال با عمل به تعالیم او مسیری از کمال را به موفقیت طی کرده‌اند، پس از این نیز می‌توانند با اتخاذ همان شیوه، و عمل به نصایح او بقیه مسیر تکامل را با موفقیت سپری نمایند. درحالی‌که لحن بیان در سوره کهف، بسیار تند، سریع و اقتدارگرایانه است، به‌گونه‌ای که خیلی زود می‌خواهد به کارشان خاتمه دهد ولی لحن بیان در سوره یونس با تأنی بیشتری همراه است و حتی از مخاطبان می‌خواهد که اندکی تحمل کرده و در مورد موضوع و پیام آن تأمل نمایند. 6. نحوه ارائه تصویر از نقش باران در روند تکامل گیاهان و پژمردگی و نابودی آنها: به‌عنوان نمونه وقتی در سوره یونس، کهف و حدید به نحوه چیدمان و پردازش کلمات و عبارات، جهت ارائه تصویری از نقش باران در چرخه حیات تکاملی گیاهان تأمل شود نکته‌های دقیق و ظریفی به‌دست می‌آید که مهر تأییدی بر حکیمانه بودن گزینش کلمات و چینش عبارات و آیات در قرآن است. مثلاً در سوره یونس بعد از بیان نقش باران در رویش گیاهان و سرسبزی و طراوت آنها بیان می‌دارد که کفار و مشرکین دنیا محور، گمان می‌کنند قادر به حفظ این طراوت و بهره‌گیری دائمی از آن هستند. به دنبال آن، ناگهان لحن کلام عوض شده و می‌فرماید: «اَتاها اَمْرُنا لَیلاً اَوْ نَهاراً فجعلناها حصیداً کَأ‌َن لَمْ تَغْنَ بِالْأ‌َمس‌ِ» در حالی که در سوره کهف لحن بیان به گونه دیگری است و در آنجا در اشاره به خط پایان رویش و طراوت گیاهان می‌فرماید: «فاصْبَحَ هشیماً تَذْرُوهُ الرّیاحُ» همان روند و سبک بیان در سوره حدید نیز به تصویر کشیده می‌شود و در ارائه تصویری از زندگی دنیا می‌فرماید: «ثُمَّ یَهیجُ فَتَراهُ مُصْفَرّاً ثم یکونُ حُطاماً» وقتی این سه سبک بیان با تأمل کنار یکدیگر نهاده شود، این نکته به ذهن می‌آید که کلمه «اَمرُنا» در این آیه با توجه به کاربرد آن در سایر آیات به‌ویژه آیات 40، 58، 66 ، 82 و 94 سوره هود و آیه 27 سوره مؤمنون حاکی از آن است که این کلمه غالباً ناظر بر قضای حتمی و جنبه دفعی تحقق اراده الهی و انقباض زمان در وقوع یک حادثه است چه آن حادثه در قالب «ایجابی و حیات بخشی» و چه در قالب «سلب حیات و فنا و نابودی» چیزی باشد. افزون بر این، عبارت «کَأن لَمْ تَغْنَ بالْأ‌َمس‌ِ» قرینه دیگری است بر اثبات این ادعا که خداوند در این آیه اشاره دارد به قدرت نمایی خود در نابودی دفعی و یکباره همه آن چیزهایی که در اثر بارش باران رشد و نمو نموده و سرسبز و با نشاط شده‌اند؛ زیرا هستی با همه اسباب و علل آن تحت اراده حکیمانه خدا قرار دارد و همان‌طور که خودش فرمود: «إ‌ِنَّمَا أ‌َمْرُهُ إ‌ِذَا أ‌َرَادَ شَیْئًا أ‌َنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» (یس / 82) هر وقت که بخواهد می‌تواند لباس هستی بر اندام نیستان و لباس نیستی بر پیکره هستان بپوشاند. بنابراین تمثیل سوره یونس اشاره دارد به اراده حکیمانه خدا در نابودی دفعی و یکباره گیاهان و سایر نعمت‌هایی که در اختیار انسان قرار دارد اما تمثیل در سوره‌های کهف و حدید بیانگر روند طبیعی و تدریجی چرخه حیات و تکامل گیاهان و سیر آنها از نقص به کمال و از کمال به نقص است و این مسئله اختصاص به گیاهان ندارد بلکه همه پدیده‌های عالم از چنین قاعده و قانونی برخوردارند، در نتیجه انسان‌ها باید بدانند که آنچه دارند یا در اثر حادثه‌ای غیرمنتظره و به یک‌باره از آنها گرفته می‌شود و یا در عین پیمودن مسیر طبیعی، آنها از داشته‌هایشان جدا می‌شوند. نهایت اینکه مثل‌های به ظاهر تکراری در موضوع واحد، نقش مکمل دارند. ازاین‌رو جامعیت پیام الهی اقتضا می‌کند که در موضوع واحد از زوایای مختلف به آن نگریسته و در هر آیه برای رساندن پیام ویژه، مثل‌های متعدد آورده شود تا غرض جامع و حکیمانه در تمثیل حاصل شود. نتیجه با توجه به مباحث مطرح شده نتایج زیر حاصل می‌شود: 1. اگرچه تمثیل زندگی دنیا در سه سوره و با یک تشبیه آمده اما به خاطر مرکب بودن این تشبیهات تمثیلی، در هر مثل بُعد خاصی از ابعاد مثل و ممثَّل بیش از سایر ابعاد آن مورد توجه و تأکید است. 2. تکرارها ناشی از تنوع مخاطبین و مناسب با فضای متفاوت فکری و فرهنگی عصر نزول است. البته این تفاوت‌ها که ناظر بر تفاوت حالات انسان در همه زمان‌هاست به حال خود باقی بوده و می‌تواند برای همیشه ایفای نقش نماید. 3. مفهوم کلیدی در هر مثل با مثل دیگر متفاوت است. در آیه 24 سوره یونس دعوت به تفکر و در آیه 45 سوره کهف، قدرت‌نمایی خدا و در آیه 20 سوره حدید مفهوم کلیدی آن، معرفی دنیا به‌عنوان ابزار فریب و آزمایش است. اگرچه می‌توان گفت که دنیا از منظر قرآن از دو ویژگی کلی؛ یعنی ابزار فریب و ابزار آزمایش برخوردار است، ولی وقتی بر مبنای آیات پیشین و پسین، محتوای درون متنی یک آیه معینی از آیات قرآن و در قالب یک تمثیل معینی به دنیا نگریسته می‌شود، بدیهی است که اولاً مفهوم کلیدی در هر آیه با آیه دیگر متفاوت است، اما این تفاوت به معنای بی‌ارتباط بودن آن با غرض سایر آیات نیست. ثانیاً در آیه 20 سوره حدید بعد از تبیین ویژگی‌های جزیی‌تر دنیا، آن اجزاء را زیر مجموعه یک ویژگی کلی دنیا که «ابزار فریب» باشد، قرار داده و با به‌کارگیری عبارت «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إ‌ِلاَّ مَتاعُ الْغُرُور‌ِ»، با صراحت تمام بر این ویژگی کلی تأکید می‌ورزد و این تأکید ناشی از این است که مسلمانان مدینه به‌خاطر مواجهه با مظاهر مختلف دنیا و اشتغال دائمی و انس به آن، از ویژگی «متاع الغرور» بودن دنیا غفلت کرده بودند. 4. نحوه چینش کلمات، و بسیط و مرکب بودن آنها به گونه‌ای است که تعدد و تفاوت مثل‌ها، تکراری بودن آن را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد. 5. در دو مثل به نقش طبیعی و تدریجی باران در نشاط و سرسبزی، و پژمردگی گیاهان در روند حیات و در یکی از آنها به امکان پژمردگی و نابودی گیاهان به صورت دفعی و ناگهانی اشاره دارد. 6 . پیام اصلی هر مثل با مثل دیگر به اعتبار نسبت آیات دارای مثل با آیات پیشین و پسین متفاوت بوده و این مسئله بیانگر انعطاف پذیری آیات در یک نسبت متوازن با آیات قبل و بعد است. منابع و مآخذ قرآن کریم.
ابن‌اثیر، ضیاء الدین، 1380 ق، المثل السائر، مصر، مکتبة نهضة.
آلوسی، شهاب‌الدین سیدمحمود، 1415 ق، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، تصحیح علی عبدالباری عطیه، بیروت، دار الکتب العلمیة.
بازرگان، مهدی، 1364، بازگشت به قرآن، تهران، قلم.
حسینی، سیدجعفر سیدباقر، 1428 ق، اسالیب المعانی فی القرآن، قم، بوستان کتاب.
حَضری، جمال، 1431 ق، المقائیس الاسلوبیه فی الدراسات القرآنیة، بیروت، موسسه مجد.
درویش، محیی‌الدین، 1408 ق، اعراب القرآن الکریم و بیانه، دمشق، دار ابن‌کثیر.
دهخدا، علی اکبر، 1373، لغت نامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران.
سید قطب، 1419 ق، فی ظلال القرآن، قاهره، دار الشروق.
سیوطی، جلال‌الدین، 1421 ق، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، بیروت، دار الکتب العلمیة.
ــــــــــــــــــــ ، 1423 ق، علم المناسبات فی السور و الآیات، مکه، المکتبة الملکیة.
طباطبایی، سید محمدحسین، 1417 ق، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسة الاعلمی.
عسکری، ابوهلال، 1412 ق، معجم الفروق اللغویة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی.
غزالی، ابوحامد، 1990 م، شرح اسماء الله الحسنی، بغداد، المکتبة الحدیثة.
رازی، فخرالدین محمد بن عمر، 1415 ق، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
مصری، ابن ابوالاصبع، بی‌تا، بدیع القرآن، بی‌جا، نهضة مصر.
معرفت، محمدهادی، 1415 ق، التمهید فی علوم القرآن، قم، مؤسسة النشر الاسلامی.
معین، محمد، 1376، فرهنگ فارسی معین، تهران، امیرکبیر.
میبدی، ابوالفضل رشیدالدین، 1376، کشف الاسرار و عُدة الابرار، تهران، امیرکبیر.
هاشمی، احمد، 1417 ق، جواهر البلاغه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی. رحمت‌الله عبدالله‌زاده: استادیار دانشگاه پیام نور آران و بیدگل. شیدالله رستخیز شورکایی: دانشجوی دکتری قرآن و متون اسلامی دانشگاه پیام نور قم. (نویسنده مسئول) فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات تفسیری 14 پایان متن/

94/04/04 - 01:04





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 244]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن