واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > جعفریان، رسول - عدم «استقرار» در سیاست خارجی طی سالهای گذشته روشن ترین نکتهای است که در این حوزه قابل توجه است. این رویه یعنی عدم استقرار و انضباط در حوزه های دیگر اقتصادی و سیاسی نیز دیده می شود اما در سیاست خارجی به دلیل اهمیت و بازتابی که بر وضعیت فعلی و آینده ما دارد، بیش از حوزه های دیگر قابل مرور و ارزیابی است.در یک دوره تاریخی، و طی جنگ تحمیلی، روابط ما با کشورهای عربی بسیار تیره بود و سبب شد تا هزینه های گزافی بابت آن روابط تیره بدهیم. این پرداخت هزینه ناشی مشارکت فعال آنان در حمایت از صدام بود، به طوری که بخش عمده هزینه های عراق در آن جنگ توسط همین کشورها پرداخت شد و هشت سال ما را درگیر کرد.پس از آن در یک دوره تاریخی، سیاست خارجی کشور ما با اصل تنش زدائی، دست رفاقت و دوستی دراز کرد و به تدریج توانستیم روابط مناسبی را با این کشورها ایجاد کنیم. در آستانه قوت گرفتن جریان سازندگی در کشور و نیاز ما به روابط با همسایگان از یک سو و نیز کاهش خطر برخی از افراط گرایی ها، این روابط توانست نقش فعالی را در ایجاد آرامش و ثبات در کشور ما ایفا کند. این به رغم آن بود که بسیاری از غربی ها به دلایل مختلف در صدد بر هم زدن روابط ما با همسایگان بودند و عمده غرض آنان نیز ایجاد جو رعب و وحشت برای فروش سلاح هایشان به دولت های منطقه بود.در دولت نهم به رغم آن که در یک مقطع رئیس دولت به صورت افراطی می کوشید تا رابطه خود را با عربستان حفظ کند و به آن کشور رفت و آمد داشته باشد، به دلیل برخی از سیاست های غلط از یک طرف و عدم ثبات از طرف دیگر و نیز انتخاب سفرای نامناسب، روابط ما با عربستان تیره شد.روشن است که تیرگی روابط ما با عربستان که به بدترین نقطه از زمان پس از جنگ تحمیلی تاکنون رسیده به راحتی روی روابط ما با دیگر کشورهای عربی نیز تأثیر گذاشته به طوری که امروز شاهدیم که منهای یکی دو کشوری که در منطقه در ظاهر مناسبات مختصری با ما دارند ـ قطر و عمان - دیگر کشورها پنهان و آشکار سخنهایی را بر ضد ایرانیان، شیعیان و برخی از فلسطینیان همراه با ما، آغاز کردهاند.طی یک سال گذشته، اخبار پیدا و ناپیدای رسیده از آن کشورها، همگی حکایت از مواضع تند آنان علیه ما داشته و با نفوذی که این کشورها در منطقه و جهان دارند، میتوانند مشکلات جدی برای ما ایجاد کنند.اگر قرار است در دنیای اسلام تحول مثبتی صورت گرفته و هماهنگی لازم برای ایجاد یک تمدن اسلامی پدید آید...اگر قرار است ما پایبند اصل وحدت اسلامی بوده و هدف مان تجمیع امکانات جهان اسلام برای سامان دادن به «جهان اسلام» نوین باشد....اگر قرار است ما در فلسطین نقش مثبتی بر عهده گرفته و در چهارچوب اهداف عالی که داریم روی کشورهای عربی تأثیر گذاشته و آنان را همراه کنیم (که بدون همراهی آنان کمتر کاری از ما ساخته است)....اگر قرار است ما مدافع شیعیان در این کشورها بوده و از منافع شیعیان لبنانی، عراقی، کویتی، بحرینی، و سعودی و غیره دفاع کنیم....و اگر قرار است ما بخشی از مسائل اقتصادی خودمان را از طریق ارتباط و پیوند با این کشورها تأمین کنیم...اگر بخواهیم امنیت خودمان را از ناحیه گروه های افراطی وهابی تأمین کنیم....اگر می خواهیم کمکی به شیعیان زیدی یمن بکنیم.....و از این اگرهای فراوان دیگر که تشخیص آن کار آسانی است، چرا باید در چنین شرایطی قرار بگیریم.روشن نیست که این بدی روابط که خسارات آن برای ما فراوان است، چه مزایایی برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی دارد که این چنین نسبت به آن بی توجهی می شود، آن هم با کشوری چون عربستان که سالانه صدها هزار نفر زائر ما به آن رفت و آمد دارند. یا کشوری چون امارات که بخشی از اقتصاد دو کشور وابسته به یکدیگر است، یا کشوری چون کویت که شمار زیادی ایرانی در آن ساکن هستند.اخراج هزاران شیعه عراقی و لبنانی از این کشورها تنها یکی از آثار بی توجهی ما به روابط مان با کشورهای عرب مسلمان حاشیه خلیج فارس است. منبع: آیندهنیوز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 267]