تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836717818
تا حالا همه چیز جذاب بوده
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تا حالا همه چیز جذاب بوده
«باید بگویم تا حالا هر چه دیدم برایم جذاب بوده و از کشورتان خوشم آمده است.» و این جمله را کارلوس کرش میگوید.سرمربی احتمالی تیم ملی که در اولین رویارویی‌اش با خبرنگاران ایرانی به خوبی ذوق زدگی آنها را از ملاقاتش فهمیده بود از علاقه‌اش برای کار در ایران گفت: «من اینجا نیامده‌ام که تنها محو در تماشای کوه‌های زیبای پر از برف تان باشم. کوه‌های تان زیباست اما آمده‌ام تا با مسئولان فدراسیون فوتبال تان درباره آینده کاری مان سخن بگویم. درباره برنامه‌های مان درباره اداره فوتبال ایران.»کرش در نیم روز اول ملاقاتش از ایران، کوه‌های تجریش را دیده بود و سری هم زد به نیاوران تا خانه‌ای را که قرار است در آینده همراه با خانواده‌اش آنجا ساکن باشد از نزدیک ببیند و بعد مهمان ویژه مجتمع شرکت نفت در ستارخان شده بود تا ناهار را همراه با رئیس فدراسیون ایران سر کند و همه این توالی اتفاقات برایش جذابیت داشتند. گردش در تهران در یک روز پاک که آسمانش برای معدود دفعاتی از روزهای سرد سال، آبی آبی بود و انگار کوه‌ها در چند قدمی مان ایستاده بودند سبب شده بود مهمان پرتغالی حس خوبی از سفر به تهران داشته باشد. تصویری را داشت به چشم می‌دید که هیچ شباهتی نداشت به شنیده هایش.
حضور در کمپ تیم ملی و دیدار با بچه‌های تیم‌های نوجوانان، بانوان و در نهایت زیر 21 ساله‌ها برای او این قدر هیجان انگیز بود که تصویری ایده آل در ذهن داشته باشد تا بتواند بر اساس این پس زمینه به امضای قرارداد با ایران بیاندیشد.حضور در تمرین تیم ملی امید و تماشای بازیکنانی که باید اولین مسئولیتش در صورت در دست گرفتن سکان هدایت فوتبال ایران باشند او را به این باور رسانده بود که این بچه‌ها انگیزه دارند. شاید این را از نگاه شان خوانده بود. از نگاه جوان 19 ساله قد بلند باشگاه فولاد که به خنده می‌گفت: «می‌گویند اولین بار که روی کوشتا را دیده بود و با او دست داده بود، فهمیده بود بازیکن بزرگی است. فکر کنم وقتی داشت با من هم دست می‌داد همین حس را نسبت به فوتبالم پیدا کرده بود. اصلاً شاید من هم شدم زیدان جدید فوتبال جهان.» و بعد هم تیمی هایش با خنده همراهی اش کردند که: «باز تو لاف زدی بچه!»کرش اما در دیدارش برای شان مثل یک معلم سخن گفت: «بازی در تیم ملی برای هر کسی در هر جای دنیا یک افتخار است. امیدوارم که بتونید به رویاهای تان برسید. شما این شایستگی را دارید.» او حرف می‌زد و هومن افاضلی در مقام مسئول موقت تیم، حرف‌ها را برای بازیکنان ترجمه می‌کرد؛ «امیدوارم از فوتبال و زندگی لذت ببرید، باید این را بدانید که وقتی برای تیم ملی کشور بازی می‌کنید همه مردم چشمشان به شما و توپ است، بنابراین از بازی لذت ببرید و برای تیم ملی کشورتان بجنگید.» او این را گفت و با تشویق بازیکنان تیم امید حرف هایش را تمام کرد تا رودرروی خبرنگاران بایستد.
فلاش‌های دوربین‌ها یک لحظه از کار نمی‌افتند، آقای مربی که با کت و پیراهن طبیعی است باید کمی سردش باشد اما مدام دقت می‌کند تا تصویری که از او در لنز دوربین‌ها نقش می‌بند مرتب باشد. او که سال‌ها در مقام یک تئوریسین فعالیت کرده و کلاً در طبقه‌بندی مربیان در همه دنیا، این دست مربیان را با اتیکت‌تر از دیگر فوتبالی‌های میدانی می‌شناسند، مدام حواسش هست که اینگونه تصویری از خود در ذهن‌ها باقی بگذارد؛ «دیدید؟ قبل اینکه بیاد تو سالن کنفرانس رفت موهایش را مرتب کرد. . .» و خبرنگاران هر حرکت او را موشکافانه زیر نظر دارند.«در 31 سالی که مربی بودم، جاهای زیادی رفتم، کشورهای زیادی را دیدم اما هیچ وقت ایران شما نبودم. خوشحالم از اینکه دارم کشور باستانی شما را می‌بینم. البته اینجا نیامده‌ام که کوه‌های زیبای پر از برف تان را ببینم و لذت ببرم. آمده‌ام شرایط فوتبال ایران را بررسی کنم و در مورد آن با فدراسیون فوتبال مذاکره کنم. ایران کشور فوتبال خیزی است و کاملا مشخص است که مردم فوتبال را دوست دارند و این ورزش برای آنها خیلی مهم است.»
او این را میگوید و ادامه می‌دهد: «اگر عشق و تعصب مردم پشتوانه فوتبال باشد تیم می‌تواند به نتیجه برسد. شما بازیکن و استعداد دارید و چه بهتر، عامل سومی که در این موفقیت لازم است انگیزه است. با این سه عامل که در کنار هم قرار بگیرند می‌توانید نتیجه بگیرید. من به ایران آمدم تا درباره فوتبال ایران در سال‌های آینده صحبت کنم و این مسئله یک تصمیم بزرگ برای فوتبال ایران است.»او از قسمت میگوید از اینکه 4 سال قبل باید ایران را به چشم یک رقیب در برابر تیم ملی کشورش می‌دیده و حالا به چشم یک رفیق. اما پس از همه این تعارفات معمول، آقای کرش می‌خواهی بیایی ایران که چه کنی و اصلاً کی جواب قطعی را می‌دهی؟ خانم خبرنگاری این سئوال را می‌پرسد و او پاسخ می‌دهد: «من از آن دست مربیانی هستم که روی زمین نمی‌مانم . پیشنهاد کم ندارم اما الان دنبال هر کاری نیستم. می‌خواهم یک چالش جدید را در زندگی‌ام داشته باشم یک تجربه شیرین جدید. من باید بازی تیم ملی شما را برابر روسیه ببینم. سعی میکنم خیلی زود تا بعد از بازی با روسیه جواب قطعی‌ام را بگویم. دستیارانم هم با تعامل فدراسیون انتخاب خواهیم کرد.» بخش ورزشی منبع: خبرآنلاین
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 787]
-
گوناگون
پربازدیدترینها