واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: و گو با همسر موسوی میرحسین همراه زنی با روسری گلدار؛ آیا این اتفاق می افتد؟! من در اوج جوانی از بی حجابی به حجاب رسیدم و این را لطف الهی میدانم...اتفاقا موسیقی رپ را دوست دارم. البته اندک موارد بیاخلاقی هایش را نمیپسندم. عصرایران - دکتر زهرا رهنورد در گفت و گویی متفاوت با چلچراغ به بیان بخش هایی از زندگی خصوصی ودیدگاه هایش درباره مسایل مختلفی از جمله هنر و موسیقی، سیاست و تناسبش با هنر و ... پرداخته است. به گزارش عصر ایران، همسر میرحسن موسوی در بخشی از این گفتگو در پاسخ به این سئوال که چرا شما همیشه روسریهای گلدار به سر میکنید؟ می گوید:چرا به سر نکنم؟ مگر جای تعجبی دارد. خبرنگار از وی می پرسد: دقیقا جای تعجب دارد. چون زنانی که در بدنه حکومت جمهوری اسلامی هستند، معمولا چنین روسریهایی به سر نمی کنند. و پاسخ رهنورد: خداوند رنگ را برای همه آفریده و به عنوان نشانه به آن اشاره نموده است. اما مساله این است که از رنگ میشود استفاده خوب کرد یا استفاده نادرست کرد. در رابطه با حجاب مهم حفظ حدود شرعیست که من سخت به آن پایبندم. من آدم کلیشهای نیستم و از طرفی دیگر من یک آدم مدنی الطبع هستم و تنها شغلی هم که داشتهام، معلمی و روزنامهنگاری بوده است. که از نقد هنری نوشتن در مجله خوشه به سردبیری احمد شاملو شروع شده و به مجله راه زینب (اطلاعات بانوان) ادامه پیدا کرد و هنوز هم خود را یک روزنامهنگار میدانم. تنها مدیریتم هم یک مدیریت مدنی بوده، یعنی مدیریت دانشگاه الزهرا. بر همین اساس من همیشه یک آدم مدنی بوده و خواهم ماند. رهنورد که این روزها لقب میشل اوبامای ایرانی از سوی برخی گرفته است درباره انتخاب نوع خاص پوشش یعنی چادر و بلوز و دامن واینکه آیا زنان جامه نیز بتوانند همچنین لباسی بپوشند بیان داشته است: "من با چارچوبهای شرعی برای خودم اعتقاد دارم و معتقدم اگر این چارچوبها رعایت شود دیگر حرف بیمعنی است که کسی بخواهد برای مردم تعیین تکلیف کند، این یک مساله خصوصی - اجتماعیست. کسی حق ندارد برای مردم گشت امنیتی بگذارد این که آنها را تحت فشار قرار دهند که چه رنگی بپوشند، چه شکلی باشند، چه مدلی را انتخاب کند که اموری سلیقه یی هستند و به رشد و شعور اجتماعی مردم، زنان و جوانان باید اعتماد کرد." خبرنگار می پرسد: من در این لحظه دارم به یک تصویر فکر میکنم. این که مثلا آقای میرحسین موسوی رییس جمهور ایران هستند و به یک کشور دیگر دعوت میشوند. درهای هواپیما باز میشود، ایشان بیرون میآیند و در کنارشان بانویی با روسری گلدار شانه به شانه پایین میآید. آیا این یک تصویر واقعگرایانه است؟ رهنورد:من آنقدر در جاهای مختلف دنیا از پلههای هواپیما پایین آمدهام که پایین آمدن در کنار آقای موسوی یا به تنهایی برایم کار عجیبی نیست. و خبرنگار اصرار به جواب صریح تر دارد:بیایید با کلمات بازی نکنیم، من دارم درباره یک مساله ملی صحبت میکنم. آیا آقای موسوی چنین چیزی را میپذیرند؟ رهنورد: این را باید خودشان جواب بدهند. تاکنون رییس جمهورها و سایر مقامات بالا حاضر بودهاند با خانمهای دیگر به ماموریت بروند اما از مسافرتهای رسمی با خانم خودشان خودداری میکردند. نمیدانم چه چیزی باعث ترسشان شده است؟ به نظر من این اتفاق یک اتفاق بسیار عادی، طبیعی، شرعی و عقلی است که پیش از اینها باید موردنظر قرار میگرفت تا در سطح جهانی هزینههای آن را نمیپرداختیم و در سطح داخلی و ملی نیز الگویی از همدلی و همکاری بین زن و شوهر را ارائه میدادیم، شاید دلیل این غفلت غالب بودن فضای جاهلانه از روابط سازنده بین زن و شوهر بر لایههایی از سلیقهها باشد که فرصت این جرات را به مسوولین ما نمیداده اما امیدوارم پس از این، چنین اتفاقی بیفتد. وی در بخش دیگری از این گفت و گو می افزاید:من در سال 1355 در آمریکا کتابی نوشتم به عنوان «حجاب پیام زن مسلمان» در آن کتاب به حجاب در یک مفهوم آزاد پرداخته شده بود، در یک مفهوم سرکوبگرانه. حجاب بعد از رسیدن به یک دیدگاه است که تبدیل به یک حجاب واقعی میشود. در قرآن است که حجاب به عنوان «لباس تقوی» نام برده شده اما این لباس تقوی که ایدهآلیستیترین شکل حجاب زن است، در جامعه متدین است که شکل میگیرد. در جامعهای که همه چیز دستکاری شده، چرا فقط برای زنان محدودیت ایجاد میشود. یعنی تو در این جامعه همه جور دزدی و تجاوز ماجراجویی و از بین بردن منافع ملی و بی خردی داشته باشی، اما به زنان که میرسد بگویی خانم تو باید آن طور که من میگویم باشی. در واقع اگر یک نگاه ساختار گرایانه داشته باشیم، باید همه اجزای جامعه ما به هم بیاید. من در اوج جوانی از بی حجابی به حجاب رسیدیم و این را لطف الهی میدانم. برای همین میدانم که چه چیز ارزشمند و دوست داشتنی را انتخاب کردهام. رهنورد در پاسخ به این سوال که آیا موسیقی "رپ" گوش می دهد یانه؟ می گوید: بله، و اتفاقا موسیقی رپ را دوست دارم. البته در موارد اندکی در آن بیاخلاقی ها یا بد اخلاقی هایی را دیده ام که آن را نمیپسندم، ولی به نظرم در دو عنصر وزن و ضرب، نوآوریهای خاصی داشته است که همین مساله متمایزش کرده و آن را به گفتاری آهنگین تبدیل کرده است. به نظر من موسیقی در هر نوع و هر گرایش و به شکل قابل شنیدن و قابل اعتناست، مشروط بر آن که از دایره اخلاق خارج نشود. این اخلاق یک مساله فرامذهبیست که در همه جای دنیا قابل احترام است تا زمانی که آن نشکند، جای هیچ نگرانی نیست. وی حضور خود در اردوگاه انتخاباتی میرحسین را نه از باب وظیفه همسری که از باب رسالت روشنفکری می داند و می گوید: این حضور وظیفه یک روشنفکر بود. من در عرصه اجتماعی، هیچ وقت از زاویه همسری با آقای موسوی همکاری نکردهام. شما میدانید که همواره مستقل بودهام و مسیر رشد را بسیار زودتر و سختکوشانه شروع کرده بوده و ادامه هم میدهم. بنابراین اگر هر کس دیگری هم میآمد که آمدنش با ایدهآلهای من همخوان بود، به او کمک میکردم. از نظر من به هر کسی که بخواهد وضع فلاکتبار را تغییر دهد، باید کمک کرد. وی همچنین در بخش پایانی از این مصاحبه دربرابر این پرسش که "چرا هیچ وقت کیفتان را از خودتان جدا نمیکنید؟" می گوید: من اگر این کیف را نداشته باشم تعادلم را از دست میدهم. اگر کیفم، هم همراهم نباشد، حتماً باید یک کتاب دستم بگیرم که بتوانم درست راه برود. دوم اینکه نقش روی این کیف سنتهای بومی و ملی و تصویر ما را بیان میکند و شاید به طور ناآگاهانه نماد علایق ملی و هنری من است. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 74]