واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: عوامل آسیب های ادبیات عاشورایی و راهکارهای آنآسیب شناسی ادبیات عاشوراییبخش اول، بخش دوم، بخش سوم، بخش چهارم (پایانی)در این بخش که بخش پایانی این مجموعه است، می خوانید: الف. حاکمیت منش های اسطوره یی ب. نگاه قدسی مآبانه ج. شفاعت د. شهادت و شهید پرستی ه. عدم کنترل اجتماعی و. نبود نقد ز. یادگیری اجتماعی راهکار ها
با توجه به آن چه گذشت روشن گردید که ادبیات عاشورایی در گردابی از آفات و آسیب ها قرار گرفته است. برای درک عوامل این کج رفتاری باید نگاهی به جنبه تئوریک قضیه داشته باشیم و از منظر جامعه شناسی به آن نگاه افکنیم. جامعه شناسان در ارتباط به عوامل کج رفتاری دید گاه های مختلفی دارند. ما در این مقام موضوع را مطابق دو دیدگاه ذیل دنبال می کنیم:1) نظریه یادگیری اجتماعی سادرلند: سادرلند کج رفتاری را "نتیجه یادگیری هنجارها و ارزش های انحرافی به ویژه در چار چوب خرده فرهنگ ها و گروه های همسالان "می داند. به نظر وی کج رفتاری حاصل یادگیری و تعامل با دیگران می باشد.2) نظریه کنترل اجتماعی رکلس ونای: این دو اندیشمند علت اصلی کج رفتاری را عدم کنترل اجتماعی ناشی از شرایط خاص قلمداد می کنند.با تکیه بر دیدگاه های فوق عامل اصلی در آسیب های ادبیات عاشورایی را می توان عامل جامعه شناختی دانست چرا که عمدتاً این آسیب ها در جامعه ای امکان بروز می یابد که از لحاظ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در وضعیت ماقبل مدرن قرار گرفته باشد و نتوانسته باشد خود را از قید و بند سنت های کهن برهاند. جامعه ی افغانستان نیز یک جامعه سنتی است و جامعه سنتی به آن جامعه ای اطلاق می گردد که این ویژگی ها را در خود داشته باشد: 1)دارای ساخت اقتصادی ساده است. 2) از لحاظ سازمان اجتماعی، برپایه خویشاوندی و گروه های سنی استوار می باشد. 3) جامعه ای است انعطاف ناپذیر. 4) شناخت افراد از پدیده ها جزیی، تجربی، غیر مرتبط و دور از قواعد نظری است. 5) اسطوره گرایی بنیان های فکری افراد را تشکیل می دهد. 6) تقدس گرایی نگره های اصلی آن را می سازد.بنابراین برای بازشناسی علت آسیب پذیری ادبیات عاشورایی باید به ریشه های اجتماعی آن توجه صورت گیرد. از این منظر می توان عامل اصلی آسیب ها را این گونه برشمرد:الف. حاکمیت منش های اسطوره یی: اسطوره به نظر فریزر،" توجیهات نادرست انسان از پدیده های طبیعی" می باشد. برخی نیز" اسطوره را توده ای از تصورات و اعتقاداتی می دانند که در تضاد آشکار با تجربه های حسی ما" قرار دارند. بعضی هم گفته اند:" اسطوره چیزی جز تقدیس ساده لوحی نژاد بشر نیست." دکتر کمال فولادی می نویسد:" اسطوره ها مجموعه ای از قصه هایی هستند که با استفاده از بیان تصویری و استفاده از استعاره و تمثیل به تجسم پدیده های عالم می پردازند." و از ویژگی هایی چون استفاده از شکل قصه، عنصر تخیل، به کارگیری استعاره و بیان هنری و داشتن مضمون حکمی می باشد. (فولادی دکتر کمال، تاریخ اندیشه سیاسی غرب از سقراط تا ماکیاولی، چاپ سوم، انتشارات مرکز، تهران 1385 ص 21 )چنان چه یادآور شدیم گرایش به اسطوره در جای جای ادب عاشورایی دیده می شود. ب. نگاه قدسی مآبانه: از آن جایی که جامعه ما (افغانستان) یک جامعه ی سنتی است و برپایه دین استوار می باشد، تمام نگره های فردی و اجتماعی آن جنبه ی قدسی و الهی پیدا می کند. ادبیات عاشورایی نیز با همین نگرش دینی شکل یافته است. ج. شفاعت: شفاعت به عنوان یک اصل در عقاید دینی و مذهبی ما مطرح می باشد.این مسأله در ادب عاشورایی نیز سرایت کرده و بخشی از آن را به خود اختصاص داده است. چنان چه شاعر می سراید:یا معزالمذنبین غرق کباییر گشته ام / وز تو در خواهی مرادم درحریم کبریاستیا شفیع المجرمین جرمم برونست از عدد / وزتو مقصودم شفاعت پیش جدت مصطفاستدارد از درماندگی دست دعا برآسمان / وزقبول توست حاصل آنچه او را مدعاست(دیوان محتشم کاشانی، ص 452 )د.شهادت و شهید پرستی: شهید و شهادت در جامعه ما از ارزش معنوی بالایی برخوردار می باشد. شهادت یک مقام معنوی است که از سوی خداوند به افراد خاصی اعطا می گردد و شهید به عنوان کسی که این مقام معنوی را احراز کرده صاحب کرامت و احترام می باشد. ارتباط شهید با ماوراء الطبیعه به او این ویژگی را بخشیده تا برای همیش در جامعه مورد احترام قرار گیرد. اما گاهی این احترام تا آن حد وسعت می یابد و به افراط کشیده می شود که بعد زمینی آن به کلی فراموش می گردد و تنها به جنبه آسمانی آن خلاصه می شود. شهادت به عنوان هدف و شهید به عنوان نماد حیات زای جامعه مورد تقدیس و پرستش قرار می گیرد؛ مثلا این شعر را بخوانید:من گدایم گدای حسینم / مستحق عطای حسینمعشق او مای? سوز وسازم / روی او قبلگاه نمازماز غلامی او سر فرازم / نوکری برسرای حسینم(فرقانی کوه بیرونی رحمت الله، نغمه های جانسوز، ص 69 )و.عدم کنترل اجتماعی: یکی از عواملی که باعث کج روی در مسأله عاشورا گردیده است عدم کنترل اجتماعی –چه به صورت رسمی و چه به صورت غیر رسمی، چه از طریق عامل درونی و چه از طریق عامل بیرونی- می باشد. به عبارت دیگر این موضوع به دلیل سابقه ذهنی و فرهنگی که به دست آورده خود به یک سنت تبدیل شده است و امروزه جزو فرهنگ دینی محسوب می گردد. لذا کسی هم جرئت آن را ندارد تا در مقابل آن به صورت مستقیم بایستد و ازخود واکنش نشان دهد. اگر چه واکنش های فردی انجام گرفته اما تا وقتی این واکنش ها جنبه گروهی به خود نگیرد، تغییر این الگو بعید از نظر می رسد.ز. نبود نقد: چنان چه قبلاً نیز گفتیم آسیب شناسی فرهنگ عاشورا کم تر مورد توجه اندیشمندان و نخبگان فکری جامعه قرار گرفته است. شاید دلیل این امر هراس از برخود با گروهی از اجتماع باشد که هیچ گونه انعطافی را درقبال این مسأله از خود نشان نمی دهند. به همین دلیل کم تر کسی یافت شده است که از بلندگوی عاشورا صدای مخالف خرافه را بلند نماید.ح. یادگیری اجتماعی: عامل دیگری که در عاشورا و گسترش حوزه تبلیغی آن نقش داشته است مسأله یادگیری می باشد. یعنی وقتی ما به سابقه ی عاشورا در تاریخ کشور خود نگاه می افکنیم بر این باور می رسیم که این فرهنگ از سرزمین دیگر وارد سرزمین ما گردیده است. عراق به عنوان سرزمینی که حادثه عاشورا در آن واقع شده است نخستین منبع الهام عزاداری ها به شمار می رود و بعد کشور هایی که در کنار آن واقع شده و تأثیرات مذهبی آن را پذیرفته است، نقش بسزایی را در توسعه فرهنگ حسینی ایفا نموده و از طریق ادبیات وارد کشور ما گردیده است. البته مهاجرت ها نیز در این میان بی تأثیر نبوده است. به هرصورت یادگیر خود عامل دیگری در این موضوع تلقی می گردد. راهکارهابرای دور شدن آسیب های فوق از فرهنگ و ادب عاشورایی باید به موارد ذیل توجه نمود:1) مرجع شناسی و مستند سازی تاریخ عاشورا2) بازشناسی فلسفه قیام عاشوار3) توجه به مقتضیات زمانی و مکانی عصر حاضر 4) تأسیس نهاد عاشورا پژوهی5) سیره شناسی اهل بیت(ع)6) بیرون کردن عاشورا از مساجد و تکایا به مکاتب و مدارس7- حرفه ای ساختن بنیان های معرفتی مکتب عاشورا8) حمایت از طرح آسیب شناسی فرهنگ عاشورایی9) بازنگریِ شیوه های آموزشی مداحی، نوحه،مرثیه و روضه خوانی10) التزام عملی مخاطبین به استفاده از منابع و مأخذ معتبر( توسعه اطلاعات) و تقویه روحیه مقابله با بدعت ها و خرافات پایانمحمود جعفری؛ قوس 1388- کابلتهیه و تنظیم: مهسا رضایی- تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 382]