تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 3 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دعا كردن را در هنگام رقّت قلب غنيمت شمريد، كه رقت قلب، رحمت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1832886467




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

‌دیروز پل می شدیم از سر دلدادگی


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ‌دیروز پل می شدیم از سر دلدادگی - فاو بود ، عملیات،گردان خط شکن از لشکر 25 کربلا ، بچه های بسیجی منتظر رمز عملیات ،رمز که خوانده شد بچه ها دل به خطر زدن، توی معبر خوردن به مانع ، سیم خار دار ،حلقوی به هم پیچیده ، نه فرصت باز کردنش بود نه میشد تحملی برای فکر کردن نیز  وقتی نبود ، همهمه ای بود  در دل ها ، شوری در سر ، چه  باید کرد . فرمانده  فکر می کرد بیسیمچی ذکر میگفت  بچه های دعا میخواندند . هر دم خیلی در پندارشان میدوید . باید که در لحظه تصمیم گرفت .یکی از رزمنده ها با پشت خوابید روی سیم خاردار بچه ها روی شکمش را لگد میکردن و رد میشدن نفر آخری خودش بود رزمنده از تنش خون میریخت . پل شد رزمنده بسیجی تا رها شوند از خصم دشمن زبون .‌دیروز پل میشدیم از سر دلدادگی برای رهای ؛ امروز نردبانمان میکنند برای خود نمائی
سیم خاردار
 عملیات بود- عملیات بود. بیسیم بود. فرمانده بود. او را میخواست گفتیم خوابیده عصبانی شد از پشت بیسیم داد زد گفت : حالا توی این آتش و گلوله چه وقت خوابیدنه . زود بیدارش کنید. گفتیم حاجی جان حواست کجاست داریم میگیم خوابیده حاجی انگار یادش افتاد که خوابیدن یه رمز بوده که گفت : انالله وانا الیه راجعون یک خاطره از گذشته- لاغر  و شکسته و تکیده  روی تخت افتاده نخاعش قطع شده بود  پسر جوانی رفت جلو سلام کرد  ضبط را گرفت جلو یش لطف میکنید حالا که جنگ تمام شده از روز های دفاع مقدس از گذشته تان برای ما  یه خاطره بگید ؟جانباز  نگاهی کرد و گفت : گذشته که گذشته چی بگم از چیزی که گذشته و فراموش شده! یه خاطره از جنگ بگید ؟ خاطره!؟ من هجده  ساله که روی این تخت با زخم بستر تو این بستر هستم  جوان شرمگینانه سرخ با چشمی پر از اشک خدا حافظی کرد و رفت ... چه از خود راضی - یکی دو روز قبل از عملیات حضور و غیاب کردند  اسم هر کسی را که میخواندن میگفتن الله بعضی ها هم میگفتن شهید یه سری هم از بچه ها میگفتن مجروح بعضی ها هم میگفتن مردود من خودم مشکوک بودم و حیرت زده تاز کار بودیم و بوی خیلی چیز ها را حس نمیکردم تو دلم میگفتم چه از خود راضیند اینها خودشان را از حالا شهید میدانند از عملیات که برگشتیم به خط شدیم با حیرت نگاهم به گردان که گروهان شده  بود خدایا چه میبینم آنها که گفته بودن شهید شهید شده بودن آنها هم که گفته بودن مجروح مجروح شده بودن و ما هم که حاضر بودیم مردودی های گروهان عملیات محرم بود لشکر 25 کربلا شب بود سکوت و تاریکی مطلق بچه ها باید حدود پانزده کیلومتر راه میرفتن تو دل تاریکی بیصدا تا خطوط اول دشمن کمی که رفتن صدای خش خش سنگلاخ ها سکوت شب را می شکست فرمانده دستور داد همه سرجای خود بنشینن فرمانده با چند نفری  نشستن تا راه چاره ای پیدا کنند .اگر همینطور پیش برن عملیات که لو میرفت هیچ که همه بچه هم قتل عام میشدن قرار شد کل مسیر رفت را پتو پهن کنند . پانزده کیلومتر راه رفتن را تا سنگها صدا ندهند بچه های بسیجی نشسته زیر لب دعای توسل میخواندند. فرماندهان حیران مانده بودن از کجا تو وقت کم اینهمه پتو بیاورن بچه ها اشک غربت می ریختن و از فاطمه زهرا مدد میخواستن ناگهان هوا بهم ریخت همه بچه بسیجی ها از جا کنده شدن باران سرازیر شد. اشک چشم بچه ها به آب زلال باران در هم آویخت یا حسین زیر لب گویان براه افتادن امداد الهی بود باران عملیان آغاز شد لشکر 25 کربلا بر دشمن تاخت پیروزمندانه و باران میبارید و زهرای اطهر همراه بچه بسیجی هاآن روز ها وقتی میماندیم به زهرای اطهر متوسل میشدیم ما و رها میشدیم از بن بست هاامروزی ها وقتی گیر میکنند به کجا متوسل میشوند.اینها ؛ اینجا در این دنیا زدگی ها دلمردگی ها بعضی ها میگویند اگر دولتمردان سنگین وزن با ما نباشن ما شکست میخوریم  اقتصاد دنیا دست سرمایه داران است تا وقتی امریکا با ما نیست ما  همین بیچاره ایم این ها چون با خدا نیستن دلشان غوغای غرب است  خدا با ماست و زهرای اطهر  نویسنده : غلامعلی نسائی تنظیم : رها آرامی - فرهنگ پایداری تبیان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 333]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن