محبوبترینها
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1840767076
مرتضي گودرزي: انقلاب شبيه معجزه بود
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار سه شنبه 15 بهمن 1387 تعداد مشاهده : 51 مرتضي گودرزي: انقلاب شبيه معجزه بود خبرگزاري فارس: رئيس پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامي گفت: انقلاب به مدد امام (ره) شبيه به يك معجزه بود كه توانست با كمترين هزينه جمعيت بسيار كثير و غير قابل باوري را به دور يك تفكر و باور گرد بياورد و حركتي را ايجاد كند. مرتضي گودرزي ديباج در گفت و گو با باشگاه خبري فارس «توانا»، در آستانه سي سالگي انقلاب اسلامي گفت: ما با بنيان‌هاي انقلاب و با شروع انقلاب هيچ بحثي نداريم، اما انقلاب يك چيز غير قابل باور و حتي در آن روزگار براي ما غير قابل تحليل بود. چيزي شبيه خلسه اتفاق افتاد حتي اين خلسه را كساني هم كه با وضعيت فرهنگي كشور عناد دارند در نوشته‌هايشان اعتراف مي‌كنند. حقيقتا آن اتمسفري كه ما در آن نفس مي‌كشيديم به مدد وجود خود امام (ره) منجر شده بود چيزي شبيه به يك معجزه كه توانست با كمترين هزينه جمعيت بسيار كثير و غير قابل باوري را به دور يك تفكر و باور گرد بياورد و حركتي را ايجاد كند. گودرزي با اشاره به اينكه جنس اين حركت يكي دو دهه بعد تغيير كرد و متفاوت شد، ادامه داد: واقعيت اين است كه ما در اين انفجار نور سايه‌ها را كمتر ديديم چون چشم ما به نور بود و خير‌گي نور آنقدر بود كه ما نتوانيم سايه‌ها را ببينيم و شايد مشكلات ما كه الان بخواهيم در قالب نقد و نظر و اعتراض ضمني و نوعي درد دل مطرح كنيم از همان سايه‌ها است كه درون نور آمدند و ما حضورشان را كمتر لمس كرديم. وي با تاكيد به اينكه شور در جريان انقلاب پيش آمد و بعد جنگ همه چيز را بلعيد افزود: سيطره جنگ بسيار عميق و بزرگ بود و درون آن سمبل سازي و نماد سازي مي‌شد اما در انقلاب كمتر اين اتفاق مي‌افتاد و اين به جهت تنوع موضوعي بود كه جنگ در اجتماع ما داشت. گودرزي گفت: من معتقدم جنگ نوعي شيفتگي در ما ايجاد كرد؛ اين شيفتگي‌ها نسبت به مرگ تجربه غير قابل باوري است. درتاريخ و انقلاب ما، جريان جنگ جريان مقاومت و جريان ايثار و از خود گذشتگي تبديل به يك پديده شده است. درطول تاريخ ما از قيام امام حسين به بعد افراد زيادي داشتيم كه حضوري شگرف داشتند حتي كساني كه در خدمت جريان جور بودند اما در انقلاب و در قصه جنگ اتفاق عجيبي صورت گرفت. وي با اشاره به اينكه با فاصله ده سال بعد از انقلاب، تقريبا در انتهاي جنگ نماد سازي‌هاي جامعه ما آرام آرام از دست رفت ادامه داد: جنگ براي ما نماد مي‌ساخت و ما زير بيرق نمادها حركت مي‌كرديم حتي اتفاقاتي كه كاملا علمي و ماديگرايانه يا به نوعي ماترياليستي محسوب مي‌شد زير بيرق نمادهاي اعتقادي و ارزشي مفهوم پيدا مي‌كرد. مثل بسياري از حركت‌هاي اختراعي و علمي و ... اما ما از آن غفلت كرديم چرا كه بعد از جنگ به سرعت قضيه سازندگي اتفاق افتاد. رئيس پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامي با تاكيد بر روي واژه‌ها گفت: من روي واژه‌ها تاكيد مي‌كنم چرا كه واژه‌ها بار معنايي دارند. به قول «مونتسكيو» ظلم به هر پديده‌اي از ظلم به واژه‌ها آغاز مي‌شود. بنابراين ما بايد در مورد واژه‌ها دقت كنيم كه چه مي‌گوييم و چه برداشتي مي‌كنيم. انشاالله درست برداشت كنيم و اين واژه‌ها را درست به كار ببريم. گودرزي ادامه داد: اصولا هر جامعه و ملتي هر چيزي كه برايش عزيز باشد در حوزه دين، تفكر، فلسفه، شخصيت‌ها و آثار برايش مهم مي‌شود و تلاش مي‌كند آن را از دست ندهد و براي اينكه آن را از دست ندهد مجبور است آنها را تبديل به نماد كند. ما در تاريخ نمادهاي متعددي را اتوماتيك وار ايجاد كرديم يا از قعر تاريخ بيرون كشيديم و آنها را معاصر و به روز كرده و دوباره آنها را مصرف كرديم. وي با تاكيد به اينكه حتي كساني كه معتقد به بنيان‌هاي انقلاب بودند اين افول يا اين غفلت از نمادها را نديدند، گفت: اصولا جايگاه‌هاي كليدي ما در عرصه مسائل فرهنگي و اجتماعي به دليل يك اشتباه بزرگ و فاحش تاريخي به تعداد افراد خاص واگذار شد و خيال كرديم اصولا مقوله فرهنگ، علوم انساني، هنر و اعتقادات به يك جماعت خاص برمي‌گردد و به حوزه ديگر يعني صنعت و اقتصاد و ... ربطي ندارد. در حالي كه آنها بخش كوچكي از مسائل فرهنگي كشور در اختيارشان بود كه من معتقدم نبود و هنوز هم نيست. به همين دليل چرخ تكنولوژي، صنعت، اقتصاد و چرخ بازسازي و سازندگي ما به شكل كثير و قابل توجهي حركت كرد. گودرزي با اشاره به همايش هنر انقلاب كه دبيري آن به عهده وي بود، گفت: در اواخر اين همايش يك خبرنگار خارجي سؤالي از بنده كرد و من جوابي دادم كه به اندازه يك عمر و به اندازه همه باورم رنج كشيدم من به آن خبرگزاري و به آن خبرنگار گفتم به نظر مي‌رسد ديگر براي مسائل ارزشي و فرهنگي در حوزه فرهنگ، هنر، دفاع مقدس و انقلاب در داخل كشور نمي‌توان كار كرد. برخي بر آشفته و ناراحت شدند، و ما را زير سؤال بردند ولي حقيقت اين است كه ما به ميزان بهايي كه به حوزه فرهنگ، هنر، انقلاب و دفاع مقدس داده شده است و تاثيراتي كه از آن ديده‌ايم اين مسئله را مطرح كرديم. ## سه طبقه در درون انقلاب از ديگر طبقات شاخص‌ترند گودرزي تصريح كرد: من معتقدم در درون انقلاب ما سه طبقه از ديگر طبقات شاخص‌ترند. نخست طبقه كثير كه مردم هستند. مردم علي رغم اينكه نسبت به بسياري از موارد مانند موقعيت موجود خود، تعميم موقعيت خود نسبت به جامعه، تعميم وضعيت خود به جامعه، تعميم وضعيت اقتصادي به جامعه و تعميم درك خود نسبت به منظري كه از جامعه دارند اعتراض مي‌كنند و ممكن است چيزهايي مطرح كنند كه شبيه به اظهار نظر است. اين دسته اكثرا معترضين مدافع انقلاب هستند يعني طبقه ويژه‌اي كه طبقه مدافع معترض كه اعتراضش اعتراض نيست نوعي گله‌مندي است، گله مندان مدافع كه كثيرترين قشر جامعه هستند. وي دسته دوم را دلسوختگان نسبت به بنيان‌ها و آرمان‌هاي انقلاب دانست و افزود: اين دسته به اصل اتفاق انقلاب معتقدند و جان و زندگي خود را فداي انقلاب كردند، اينها دلسوخته‌اند اما در درون اينها افراد نيمه فرهيخته يا كمتر فرهيخته و كساني كه شبه فرهيخته باشند كمتر پيدا مي‌كنيم و شايد بخشي از هدايت اصل انقلاب به دست اينها اتفاق افتاد. اين منتقد از گروه سوم به عنوان گروه سايه‌ها نام برد و ادامه داد: اين گروه كه اندك هستند همان گروه سايه‌ها هستند اينها به گروه دوم آدرس اشتباهي داده‌اند و هنوز هم مي‌دهند. آنان از دريچه كاملا اعتقادي گروه دوم وارد مي‌شوند و اولين چيزي كه براي گروه دوم مهم است بحث نگراني از آخرت است و گروه سوم گروه دوم را از عاقبت خود مي‌ترسانند و با نوعي فريب اعتقادي آنها را به آدرس اشتباهي سوق مي‌دهند و اين منجر به جريان كلاني مي‌شود. گودرزي گفت: گروه سوم خود و گروه دوم را مي‌شناسد اما گروه دوم ممكن است خود را نشناسند و گروه سوم را نيز اصلا نمي‌شناسند و اين قصه آدرس‌هاي اشتباهي و دور را نزديك جلوه دادن و نزديك را دور جلوه دادن و چيز كم اهميت را خيلي مهم جلوه دادن عرصه مسائل بصري را مثل خوره مي‌خورد. ## چند دستگي فرهنگي معضل تاريخي ما گودرزي با اشاره به چندگانگي فرهنگي در كشور گفت: تبلور آن چيزي كه ما مي‌توانيم ببينيم چندگانگي است كه در كشور ما اتفاق مي‌افتد شما در اكثر كشورهاي پيشرفته يك دستگي فرهنگي مي‌بينيد. باور فرهنگي نسبت به پديده‌هاي خودي و بيگانه كاملا نزديك است. باور غير قابل تحليل است نگاهي كه اصولا كشورهاي پيشرفته به شرق دارند در همه جامعه آنها يكي است مرتبه‌شان متفاوت است اما نوع نگاه يكي است. آنچه كه آمريكائي‌ها و اروپايي‌ها و ... در مورد شرقي‌ها مي‌انديشند و نسبت نگاه آنها يكي است مثلا كسي كه عضو يك كنگره است، يك آدمي در پست امنيتي بسيار بالا قرار دارد يك آدم عادي به عنوان معلم مدرسه و كاسب در نگرششان خيلي تفاوت نيست مرتبه و سطح نگرش متفاوت است، سطح دانش متفاوت است اما حوزه نگاه يكي است ما به اين مي‌گوييم يك دستگي فرهنگي، شايد شكل خاموش اين است كه شما را همواره يك بيگانه مي‌دانند و نسبت به رشد شرق در حوزه مسائل اقتصادي يكسان مي‌انديشند و يك حد انتظار دارند نه بيشتر، اما در جامعه خودمان چند دستگي فرهنگي خيلي فراوان است. وي تاكيد كرد: ما بايد بعد از سه دهه اين را يك معضل تاريخي بدانيم، اين مسائل حتي روي رفتارهاي اقتصادي ما تاثير دارد. چرا در اين باره فكر جدي نمي‌كنيم و چرا فكر مي‌كنيم بخش خاصي از جامعه ما يا سيستم‌هاي سياست گذار ما بايد به آنها فكر كنند چرا فكر مي‌كنيم ماشين سازي بايد كار خود را بكند و حوزه فرهنگ و هنر كار خود را و هيچ كدام بر روي هم تاثير گذار نيستند. چرا فكر مي‌كنيم مسئله ترافيك تاثيري روي باورهاي اعتقادي و باورهاي عاطفي ما ندارد چرا فكر مي‌كنيم ساختمان ساختن ما ربطي به رابطه‌هاي عاطفي بين خانواده‌ها ندارد اينها يك نوع ساده انديشي است كه فكر كنيم حوزه‌ها پازل‌ها و جزيره‌هاي جدا از هم هستند. رئيس پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامي گفت: اين چند‌گانگي‌ها باعث مي‌شود كه تصميم گيري‌ها با هم متفاوت شود و اين تفاوت‌ها در مواردي بسيار صريح است. مثلا موسيقي در تلويزيون پخش مي‌شود اما تصوير آن پخش نمي‌شود بعد شما نمي‌دانيد يعني چه آيا اين را با ابزاري غير از اين سازها مي‌نوازند، در جايي شما شعار صريح شيعي مي‌دهيد اما رفتارتان ليبراليستي است و بعد نمي‌دانيد اين نگاه و رفتار ليبراليستي به چه تيپ و طبقاتي است كه داده مي‌شود در حالي كه همه داخل يك كشوريم بعد مي‌بينيد همان سيستم ده دقيقه بعد دعاي سحر را پخش مي‌كند، ده دقيقه بعد از آن مباحث عميق اعتقادي را پخش مي‌كند اين چندگانگي باعث عدم ايجاد باور يك دست مي‌شود و مخاطب خود را نيز دچار تشتت مي‌كند. ## وضعيت كنوني نقد در كشور از ديدگاه ديباج مرتضي گودرزي در رابطه با وضعيت كنوني نقد در كشور گفت: ما در حال حاضر خنثي‌ترين وضعيت نقد را در كشور داريم، خيلي طلب مي‌كنند و مي‌گويند بياييد و حرفتان را بزنيد ولي ايجاد اين فضاي شبه دموكراسي براي اينكه فقط حرف زده شود ساده‌ترين برخورد، در حوزه نقد است. مثلا يك كسي نقدي مي‌كند يك سيستم يا يك شخصي پاسخ آن را مي‌دهد و هر دو در روزنامه چاپ مي‌شود و بعد همه چيز با سلام و صلوات تمام مي‌شود يعني اتفاقي صورت نمي گيرد. اما در دو دهه قبل اگر نقد جدي و جانانه‌اي بود منجر به يك تحول مي‌شد. ولي در حال حاضر عملآ اين چنين نيست. مثلا در يك سخنراني به وضعيت ساده معماري نمي‌پردازند و براي اينكه پاسخ شما را بدهند شماي نوعي تبديل مي‌شويد به يك آيين نامه و بخشنامه كه مثلا كساني كه به نماي ساختمان‌هاي خود توجه كنند بين 3 تا 5 درصد تخفيف عوارض ميگيرند، اينها شوخي با مقوله فرهنگ، تاريخ و تمدن اين كشور است. اين يعني معطل كردن نسل‌هاي بعدي و فعلي و به قول جلال آل احمد نوعي تحميل علايق است. وي ادامه داد: خود من زماني معروف به بي‌پرواترين نويسنده منتقد در حوزه فرهنگ و هنر بودم، ولي الان نه اينكه پروا دارم ولي بي‌انگيزه‌ترينم. شما چطور مي‌توانيد خيلي صريح مطرح كنيد كه تاثير مسائل اقتصادي در حوزه مسائل فرهنگي و بينشي به قدري وحشتناك است كه اصلا قابل قياس نيست در صورتي كه بعضا مديران قبول ندارند و مي‌گويند اين دو حوزه به هم هيچ ربطي ندارند. اين شكل برخورد كردن با مسائل كشور يعني هنرمندان كار خود را بكنند نويسندگان كار خود را بكنند، پست‌ها و موقعيت‌هاي كليدي در اختيار يك عده باشد و همه خيلي محترمانه در كنار يكديگر زندگي كنند و زماني كه چيزي مطرح مي‌شود كه بوي نقد دارد آن چيزي كه در مقابل شما قرار مي‌گيرد يك ليست بلند بالا از آمار است، يعني آمار كمي به جاي مقوله‌هاي كيفي مي‌نشيند. گودرزي با اشاره به وضعيت آموزش هنر در كشور افزود: زماني ما نسبت به وضعيت آموزش هنر در كشور نقد داشتيم. اين بحث مطرح و كنفرانس‌هايي در اين رابطه برگزار شد اما هيچ اتفاقي نيفتاد و بعد براي اينكه جماعتي مثل ما را راضي كنند آمدند و يكي دو واحد هنر اسلامي و نگارگري به سيستم صد در صد سكولار و غربي آموزش هنر در حد عالي كشور تزريق كردند در حالي كه ما با پيكره كار داشتيم، بعد كه دوباره خيز بر مي‌داشتيم مي‌گفتند ما دو واحد براي شما گذاشتيم. انتهاي پيام/ش
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 329]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها