واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ماجرای پیچیدهی یك اتفاق ساده
به تازگی نشر "آگه" اقدام به چاپ داستانهای ایرانی با عنوان «كارگاه داستان نو واژه» كرده است. تاكنون دو كتاب از این مجموعه به چاپ رسیده كه «ماجرای پیچیده یك اتفاق ساده» از آن جمله است. «آقای پی» كه عمر جاودانه دارد و نمیمیرد، «زامبی »كه با تفكر و استدلال منطقی باید به كمك نویسنده بشتابد، «سیروز كبدی» كه تنها راه خلق اثر هنری را رسیدن به غم و اندوه میداند، «سرو تونین» دختری كه باید حافظ صلح در جهان باشد، موجودی به نام «خوزه» كه انگیزه نویسنده برای ادامه رمان (بازی) است - كه دست آخر لای در تاكسی گیر میكند و از داستان خارج میشود - و سرانجام نویسندهای كه بازی (رمان) را به پیش میبرد، شخصیتهای این داستاناند. رمان از شش فصل تشكیل شده و در هر فصل ماجرای موازی پنج شخصیت اصلی روایت میشود كه تداخل این روایتهای موازی در بخشهایی از داستان و دیدن یك حادثه از چند زاویه دید، لحظههای جذاب و نابی را آفریده است.در این داستان، آشنایی «خوزه» با مردی به نام «ژان» در زندان كه به جرم دزدی شمعدان گرفتار شده و كشیشی كه اقرار میكند به عمد شمعدانها را در كیف «ژان» جاسازی كرده تا او به زندان بیفتد، ارجاعی هجو آمیز به «بینوایان ویكتور هوگو» است. نویسنده که از ادامهی کار مایوس شده، نامههایی به «سرو تونین» و «زامبی» مینویسد و به اشتباهاتش در شخصیت پردازی و خلق كاراكترها اعتراف میكند و ناتوانی و حماقت خود را به رخ می كشددر این رمان نامهایی را میبینیم كه مخاطب را دچارگمراهی و تردید درمورد ویژگیهای اشخاص میكند؛ آقای «پی» یا عدد پی و نامیرایی او و بیپایانی اعداد پی. «زامبی» قاعدتا موجودی خونخوار و غیر انسان است، اما این جا اهل منطق و استدلال است و حتی عاشق میشود. «سرو تونین» ماده شادی آوری است كه در بدن ترشح میشود اما اینجا موجب شادی دیگران و تضمینی برای صلح جهانی است و سرانجام «خوزه» كه وجودی بدون ماهیت است. راوی در این رمان چند بار در مورد مرگ آقای «پی»، اطلاعات غلط و متناقضی به مخاطب میدهد. داستان دارای موقعیتهای طنز آمیز نابی نیز هست از جمله مضحكترین آنها حلق آویز شدن آقای «پی» است در حالی كه سرم به دست دارد و با طناب دار تاب میخورد.آشنایی «خوزه» با مردی به نام «ژان» در زندان كه به جرم دزدی شمعدان گرفتار شده و كشیشی كه اقرار میكند به عمد شمعدانها را در كیف «ژان» جاسازی كرده تا او به زندان بیفتد، ارجاعی هجو آمیز به «بینوایان ویكتور هوگو» استدر بخش از رمان، نویسنده که از ادامهی کار مایوس شده، نامههایی به «سرو تونین» و «زامبی» مینویسد و به اشتباهاتش در شخصیت پردازی و خلق كاراكترها اعتراف میكند و ناتوانی و حماقت خود را به رخ می كشد.وی با گفتن این جمله كه "باید بدانی من توانایی مطلق ندارم." شخصیتها را به ادامه رمان و این بار بدون خود فرا میخواند و ملتمسانه از آنها میخواهد خواسته هایش را در مورد دیگر شخصیتها ( آقای «پی» و «سیروز كبدی») عملی كنند و آنها را از وضع بدی كه گرفتارش هستند و تنها مسببش نویسنده است برهانند. اما سرانجام حتی نامه نویسنده به دست شخصیت هایش نمیرسد و بر اساس منطق تصادف كه بر كل اثر حكم فرماست، نابود میشود و «سیروز كبدی» و آقای «پی» به حال خود رها میشوند و مولف خود از بازی خارج میشود. «ماجرای پیچیده یك اتفاق ساده»، با وجود كاستیهایش اثر قابل تاملی است. منبع: تهران امروزتنظیم: گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 232]