واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تركيه، ميزبان مذاكرات 1+5؛دلايل و ضرورتهاچندي پيش اعلام شد كه تركيه آمادگي ميزباني مذاكرات ايران و گروه 1+5 را دراد كه اين امر با استقبال جمهوري اسلامي ايران مواجه شد، اما سوال اينجاست كه چرا تركيه در چند ماه اخير چرا نقش فعالي در بحث هسته يي ايران به خود اختصاص داده است.تركيه نوين، در راستاي دنبال كردن سياست دولت فروپاشيده عثماني همواره خواهان ايفاي نقش فعالي در عرصههاي مختلف جهان شده كه مي توان اظهار نظر در مورد تحولات اروپا، عضويت در ناتو، اعزام نيرو به افغانستانو اخيرا نيز بحث هستهيي جمهوري اسلامي ايران اشاره كرد. تركان عثماني همانند مصريها همواره از قدرت لابي گري و مذاكره بالايي برخورددار بودهاند كه اين مساله را ميتوان در اقدامات بنيانگذار تركيه نوين در بازپسگيري مناطق مختلف اشغالشده در زمان جنگ جهاني اول از نيروهاي اتفاق مثلث و پس از فروژپاشي امپراطوري عثماني مشاهده كرد. اين كشور همچنين تلاشهاي زيادي صورت داد كه بتواند عضو ناتو شود كه در زمان جنگ سرد اين امر تحقق يافت و باعث بالا رفتن قدرت چانه زني تركيه در عرصهي بينالمللي شد. پس از آن دولت تركيه تلاش هاي زيادي صورت داد تا بتواند عضو اتحاديه اروپا، به عنوان يكي از اتحاديههاي منطقهاي داراي قدرت جهاني، شود اما اين امر به دليل مسايل داخلي تركيه و به ويژه مساله اكراد در اين كشور، تاكنون معوق مانده است. با روي كار آمدن دولت اسلامگراي وابسته به حزب عدالت و توسعه در تركيه اين كشور رويكرد جديدي در قبال مسايل مختلف اتخاذ كرد كه تا حدودي به سياست هاي جمهوري اسلامي ايران نزديك بود. حمايت از مردم مظلوم فلسطين، تقابل با رژيم صهيونيستي و مخالفت با سياستهاي ايالات متحده آمريكا در قبال ايران از جمله اين رويكردهاست. روابط ايران و تركيه نيز در حد بالاو مطلوبي است كه هم اكنون بالغ بر 10 ميليارد دلار مي باشد و قرار است در چشمانداز بلند مدت به 30 ميليلرد دلار برسد. در همين زمينه جالب توجه است كه هماكنون فعالترين گمرك كشور نيز در مرز بازرگان كه مشترك با تركيه است، قرار دارد.ايفاي نقش مثبت تركيه در امضاي بيانيه تهران در مورد تبادل سخت و تامين سوخت مورد نياز راكتور تهران، اقدامي مثبت از جانب جمهوري اسلامي ايران تلقي شد و زمينه را براي ايفاي نقش تركيه در بحث هستهيي جمهوري اسلامي ايران فراهم آورد. برخي كارشناسان بر اين اعتقادند كه تركيه اين روند را به اين دليل طي ميكند كه اولا وزنهخود در عرصه جهاني را بالا ببرد و از طرف ديگر بتواند از ظرفيتهاي جمهوري اسلامي ايران رد عرصههاي مختلف بهرهگيرد. برخي نظرات نيز حكايت از اين دارد كه تركيه قصد دارد از اين طريق راهه هموار براي فعاليتهاي هستهيي خود بيايد؛ چراكه ممكن است در آينده مشكلاتي متوجه اين كشور از جانب قدرتهاي سلطهطلب نيز بشود.با هر ديدي كه به اين موضوع بنگريم، اين نكته نبايد از ذهن به دور باشد كه تركيه كشوري مسلمان است و قطعا در كنار منافع خود منافع جهان اسلام و همكيشان خود را نيز در نظر مي گيرد؛ چراكه در غير اين صورت با مشكل مشروعيت در داخل مواجه مي گردد، امري كه براي برخي دولتهاي اين كشور پديد آمد. از طرفي ديگر دولت اسلامگراي تركيه با ادعاي عدالت بر سر كار آمده و بايد به اين موضوع صحه بگذارد. البته نمونه اين اقدام را مي توان در اعزام كشتي نجات به سواحل غزه مشاهده كرد. اين مساله نيز جالب توجه است كه احمد داوود اوغلو، وزير خارجه ترکيه سردرمدار جرياني در ترکيه است که باور دارد ترکيه در حرکت به سوي غرب در حاشيه قرار گرفت چراکه يک سوي اين کشور به شرق و آسيا متصل است. اين جريان معتقد است که در دوران عثماني بيشتر قلمرو امپراتوري در آسيا، شبه جزيره عربستان و شمال آفريقا بود اما اين قلمرو در گسترش به سوي شرق همواره از جانب ايران و با ايدئولوژي تشيع محدود ميشد.زماني امپراتوري عثماني براي گسترش قلمرو خود به سوي غرب و اروپا رفت با شکست مواجه شد چراکه آنها مسيحي بودند و از جهاني ديگر. از اين منظر افرادي مانند داوود اوغلو معتقدند که ترکيه به جاي نگاه به غرب و اروپا ميتواند در نگاه به شرق و آسيا عرصه ژئوپلوتيکي جديدي براي خود باز کند.اين جريان باور دارد که در نگاه ترکيه به سوي شرق، آنکارا ميتواند به مرکز ثقلي در ميان کشورهاي شرق و غرب تبديل شود. سياست مورد پيگيري آقاي اوغلو در رابطه با ايران در همين چارچوب جاي ميگيرد و ترکيه تلاش دارد سياست خارجي خود را با نگاه به تجربه امپراتوري عثماني به سوي رابطه با کشورهاي آسيايي سوق دهد.به نظر ميرسد که ترکيه در اين مسير و به خصوص در رابطه با ايران موفق بوده است. از سوي ديگر جريان ديگري در ترکيه حرکت به سوي غرب را دنبال ميکند؛ اين جريان چندان تمايلي به توسعه روابط ترکيه با کشورهاي شرقي ندارد.فعاليت ديپلماتيک ترکيه در برابر تهران در همين چارچوب قابل ارزيابي است و بياينه تهران براي آنکار نوعي پيروزي محسوب مي شود. ترکيه موفق شد بر اساس سناريوي طراحي شده در سياست خارجي که برگرفته از ديدگاههاي داوود اوغلوست، پيش رفته و به نتيجه برسد. از ديگر سو ترکيه خواهان برقراري صلح و ثبات در بالکان ، قفقاز ، آسياي ميانه و خاورميانه و تاسيس نظام همکاري امنيتي ، گفتگوي سياسي و حفظ نظام چند فرهنگي اين مناطق و رفع اختلافات بطور کامل بين کشورهاي منطقه است . اين کشورها بايد از لحاظ اقتصادي همگرا و متحد شوند. اين کشورها بايد عليرغم اختلافات و تنوع دين و مذهب بايد با همديگر زندگي مسالمت آميزي داشته باشند و به گفتگوهاي سازنده سياسي سطح بالا ادامه دهند . ترکيه در راستاي تحقق اين اهداف رواديد با همسايگان را لغو کرد. ترکيه بزرگترين قدرت اقتصادي منطقه است و به لکوموتيو اقتصادي منطقه تبديل شده است .تمام اين دلايل كافي به نظر مي رسد كه فهميد چرا تركيه خاهان ايفاي نقش فعال در عرصه برنامه هستهيي ايران است. اما نبايد در اين مقوله اين مساله را از ذهن دور داشت كه مقامات كشورمان نيز به اين موضوع اشراف داشته و درصدد تحقق منافع ملي حداكثري كشور از اين منظر مي باشند. توجه به اين مقوله نيز خالي از فايده نميباشد كه تركيه نيز همانند هر كشوري در وهله اول به دنبال تامين منافع ملي خود است، لذل بايد همواره تمام معادلات در عرصه روابط خارجي مد نظر قرار گيرد و به عبارتي همه تخممرغها در يك سبد قرار نگيرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 230]