واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روزهگیران جهان منتظر ماه نو اند" عید سعید فطر " در اشارات شعر و ادب فارسی
" عید سعید فطر " را عید سرفرازی و نیکبختی انسان مومن و فرمانبردار حق نیز خوانده اند ، این عید بزرگ در تاریخ فرهنگ و ادب همواره مورد عنایت سخنوران و سخن پردازان ادب بوده ، آنچه در پی می آید نمونه هایی از آن اشارات است .به پیشوازعید فطر رفتن ، در ادب پارسی فراوان به چشم می آید وسخنوران هر یک از در یچه ای خاص به این واقعه نگریسته اند. برخی از شاعران در مقام تبریک و تهنیت این رویداد بر آمده و گروهی دیگر با غم و اندوه از سپری شدن رمضان یاد کرده اند. تعدادی از شاعران نیز در قالب طنز مضمون مورد نظر خویش را ابراز داشته اند و بر زهد و ریای صوری، و غفلت و بی خبری آدمیان تاخته اند. و خلاصه عید فطر نیز همچون سایر مناسبتهای بزرگ در اندیشه و خیال شاعران بیانگر نکته های باریکتر از موی، بسیاری است.ذکر این نکته نیز لازم به نظر می رسد که در دیوان شاعران، به ویژه شاعران متقدم به اشاره بیشتری درباره عید فطر بر می خوریم بعضی از این شاعران با قصیده های بلند به استقبال این روز فرخنده رفته اند و در دیوان آنها چندین شعر که به همین مناسبت سروده شده است ، دیده می شود . جان کلام آنکه عید فطر در نگاه سخنوران ادب پارسی به عنوان یکی از اعیاد بزرگ اسلامی جایگاهی والا و ارجمند دارد و همواره مورد ستایش قرار گرفته است : * قیصر امین پور :عید است و دلم خانه ویرانه ، بیااین خانه تکاندیم ز بیگانه ، بیایک ماه تمام میهمانت بودیمیک روز به مهمانی این خانه بیا * خواجه حافظ شیرازی :روزه یکسو شد و عید آمد و دلها برخاستمی زخمخانه به جوش آمد و می باید خواست * امیر معزی :رمضان شد چو غریبان به سفر بار دیگراینست فرخ شدن و اینست به هنگام سفر * عنصری بلخی :روزه پذیرفته با دو فرخ عیدکه بجز فرخش اخیر نیست * حکیم غرضی سیستانی :به مه روزه مرا تو به اگر در خور بودروزه بگذشت و کنون نیست مرا آن در خورشب عید آمد و می خواهم بر بام جهمگویم از نو شدن ماه چه دارید خبر؟ * منوچهر دامغانی :بر آمدن عید و برون رفتن روزهساقی بدهم باده ، بر باغ و به سبز * کلیم همدانی :هلال عید بغل در وداع روزه گشادصلاح و تقوی پا در رکاب عزل نهادگذشت موسم شبگیر طاعت و بایدسحور را به صبوحی بدل کنند عباد * شمس طبسی :عید روزه طایری شد پر ز رحمت ساختهکاشیانش برتر از گردون گردان یافتم * خاقانی شروانی :جاهش ز دهر چون مه عید از صف نجومذاتش زخلق چون شب قدر از مه صیام * مجیرالدین بیلقانی :روز پس خرم و موسم ز همه خوبتر استعید فطر است که عالم همه پر زیب و فر است * مصلح الدین سعدی شیرازی :برگ تحویل می کند رمضانبار تودیع بر دل اخوانیار نادیده سیر، زود برفتدیر ننشست نازنین مهمانماه فرخنده روی برپیچیدو علیک السلام یا رمضانالوادع ای زمان طاعت و خیرمجلس ذکر و محفل قرآنبهر مردمان ایزدی بر لبنفس در بند و دیو در زندانتا دگر روزه با جهان آیدبس بگردد به گونه گونه جهانبلبلی زار می نالیدبر فراق بهار وقت خزانگفتم انده مبر که باز آیدروز تو روز و لاله و ریحانگفت ترسم بقا وفا نکندو ره هر سال گل رمد بستانروزه بسیار و عید خواهد بودتیر ماه و بهار و تابستانتا که در منزل حیات بودسال دیگر که در غریبستان* قائم مقام فراهانی :معشوقه به نام من و کام دگرانستچون غره شوال که عید رمضانست * مسعود سعد سلمان :رسید عید و ز ما ماه روزه کرد گذروداع باید کردش که کرد رای سفربه ما مقدمه عید فر خجسته رسیدبراند روزه فرخنده ساقه شکربرفت زود ز نزدیک ما و نیست شگفتکه زود رود آن چیز کو گرامی تر * جیحون یزدی :رسید عید و بدانسان به روزه بست جهاتکه جز فرار زگیتی نیافت راه نجات * سراج الدین قمری :در دلت بود هم از اول ماه رمضانکه چو شوال شود چنگ زنی در می ناب و...ما مسلم و برنامه ما قرآن استملیت ما به پایه ایمان استعیدی که برای ما پسندیده خدافطر است و غدیر و جمعه و قربان است به پیشواز عید سعید فطر رفتن تنها به ادبیات فارسی محدود نمی شود و در ادبیات سایر ملل نیز نمونه های بسیاری در ستایش این روز فرخنده سروده شده است، به ویژه در ادبیات عرب ، که غالبا مضامین را با توصیف های غنایی بیان داشته اند که در اینجا به ذکر سروده ای از " ابونواس" اکتفا می کنیم :من شوال علیناو حقیق بامتنانجا باقصف و بالعزف و تعزید القیاناو فی الاشهر لیابعدها من رمضانیعنی : ماه شوال بر ما منت گذاشت ، پس سزوار سپاس می باشد. با شادی و نغمه بانوان آمد. با وفاترین ماهها برای من ، همان دورترین آنان از رمضان می باشد. * عید فطردر فرهنگ عامه مردم ایران عید سعید فطر در فرهنگ عامه( فولکلوریک) مردم ایران جلوه ای بسیار زیبا و دل انگیز دارد و مردم هر یک از شهرهای این سرزمین پهناور در گرامیداشت این روز خجسته آداب و رسوم و مراسم ویژه ای دارند.عید صیام آمد و ماه صیام رفتلطف تمام آمد و فیض تمام رفتشد عید فطر و لطف خدا باز تازه شدگرد غم گناه ز جان عوام رفت تنظیم : بخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]