واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
اين خاطره هاي روي اعصاب نويسنده:دکتر مجيد سلطاني گفتگو با دکتر فربد فدايي درباره PTSD يا اختلال رواني پس از حادثهاسترس هاي روزمره و معمولي را همه مان مي شناسيم و تجربه کرده ايم؛ از ماندن در ترافيک و ديررسيدن به يک قرار مهم گرفته تا استرس حضور در يک امتحان سرنوشت ساز و پول کم آوردن و ساير استرس هاي اقتصادي و اجتماعي و....ولي بحث اين هفته ما درباره چنين استرس هايي نيست. وقتي از اين قبيل استرس هاي رايج فاصله مي گيريم و با استرسي فراتر از تجارب معمولي و روزمره مواجه مي شويم، امکان بروز يک اختلال رواني در ما افزايش مي يابد: اختلال رواني پس از سانحه (PTSD).براي آشنا شدن با اين اختلال رواني، گفتگويي کرده ايم با دکتر فربد فدايي، مدير گروه روان پزشکي دانشگاه علوم بهزيستي و توان بخشي. سلامت:آقاي دکتر!اگر موافق باشيد، بحث مان را از تعريف فشار رواني يا استرس شروع کنيم.بسيار خوب! فشار رواني يا استرس، يک جور واکنش بيمارگونه به مسايلي است که در اصطلاح عام، تغيير عمده در زندگي يا بدشانسي خوانده مي شود. البته اين تغيير عمده ممکن است خوشايند (مثلاً بيماري يا مشکل مالي) باشد.عوامل فشار رواني يا استرسورها معمولاً رويدادهايي هستند که در زندگي امکان دارد براي هر کسي روي دهند؛ نظيرمشکلات شغلي، ازدواج يا طلاق.سلامت:استرس با سلامت ما چه مي کند؟ هر استرسور (عامل استرس آور)، دستگاه هاي دفاعي بدن را اعم از جسمي يا رواني، به منظور حفظ تماميت جسمي و رواني او به فعاليت مي اندازد؛ از جمله تخليه شديد اعصاب سمپاتيک باعث برانگيختگي ذهني (احساس ذهني اضطراب)، افزايش تپش و بازده قلبي، تعريق زياد، تنش عضلاني، لرزش، بي خوابي، يادآوري صحنه هاي استرس آور در بيداري يا خواب مي شود. اما فشار رواني شديد ساز و کارهاي دفاعي رواني را هم فعال مي کند.و به جنبش در مي آورد؛ از جمله واپس زني، واپس گرايي(برگشت)، تبديل، تجزي و انکار. براي نمونه، کودکي که با تولد برادر يا خواهرش مواجه شود که براي او استرسور شديدي است، امکان دارد دچار شب ادراري شود (ساز و کار دفاعي رواني واپس گرايي يا برگشت به دوره ابتدايي تر رشدي). خانمي که شاهد خيانت همسرش بود، ممکن است دچارکوري هيستريک شود (ساز و کار دفاعي رواني تبديل).سلامت:وبعد از اين قبيل واکنش ها چه اتفاقي مي افتد؟ بيشتر مردم در برابر استرسورهاي عادي زندگي واکنش مناسب نشان مي دهند؛ يعني يا به سرعت با آنها سازگار مي شوند يا آنها را از ميان بر مي دارند . حل اين استرسورها سبب رشد رواني و تقويت نيروهاي دفاعي فرد مي شود؛ به قول رودکي:«اندر بلاي سخت پديد آيد فضل و بزرگمردي و سالاري» اما در اقليتي از مردم چنين نيست. در آنان واکنش هاي نابه هنجار تداوم مي يابد، به نحوي که قدرت فعاليت هاي عادي زندگي را مي کاهد و نشانه هاي رواني و جسمي اضطراب، افسردگي و پرخاشگري پديد مي آيد. سلامت:آيا استرسورها مي توانند بيماري جسمي هم به وجود بياورند؟ البته!اگر دستگاه عصبي دراثر استرس شديد و طولاني به طور پيوسته فعال بماند، ممکن است تاثيرات پاتولوژيک (بيماري زا) بر جاي بگذارد:زخم معده و اثني عشر، افزايش فشارخون اصلي، ميگرن، حساسيت هاي پوستي، آسم و به طور کلي، آنچه که بيماري هاي روان تني(پسيکوسوماتيک)خوانده مي شود. سلامت:تاکنون اشاره به استرسورهايي بود که در زندگي عادي شايع است. آيا استرسورهاي ديگري هم وجود دارد؟ بله، گاهي استرسور جزو رويدادهايي است که در تجربيات عادي زندگي نقش ندارد؛ از جمله بلاياي طبيعي مانند سيل، زلزله، آتشفشان، يا بلاياي ساخته دست بشرچون جنگ، تصادفات وسايط نقليه، سقوط هواپيما، تجاوز جنسي و مسايل کيفري ديگر. ولي برخلاف اختلالات سازگاري بيماري هاي رواني که در اقليتي از مردم به دنبال استرسورهاي عادي زندگي پديد مي آيد، استرسورهاي فراتر از تجارب عادي زندگي تقريباً در همه مردم ممکن است ايجاد واکنش خاصي با ضوابط تشخيصي معين کند که به PTSD يا اختلال رواني پس از سانحه معروف است. سلامت:واکنش خاص چه معيارهاي تشخيصي دارد؟ اين معيارها دقيق و مشروح است اما من به طور کلي اشاره اي به آنها مي کنم:تجزيه، مشاهده يا مواجهه با رويدادي که شامل تهديد به مرگ يا مرگ واقعي يا جراحت شديد فرد يا ديگري باشد. مشاهده آزار يا کشته شدن جانوراني هم که در زندگي فرد اهميت دارند، شامل اين موضوع است. واکنش فرد در برابر اين موارد به صورت ترس، درماندگي يا دهشت است. اين رويداد ناخوشايند به صورت هاي گوناگون ممکن است در حافظه فرد تکرار شود؛ از جمله به صورت تصوير ذهني، افکار، ادراک ها، کابوس، احساس يا رويداد ناخوشايند به صورت توهم، فلاش بک هاي تجزي رواني، يا رنج شديد رواني در صورت مواجهه با نشانه هايي که نماينده يا شبيه جنبه اي از رويداد ناخوشايند است، تجديد مي شود. از نشانه هاي ديگر مي توان اشاره کرد به تغييرات فيزيولوژيک مانند تپش قلب و لرزش بدن در صورت برخورد با آنچه ياد آور تجربه ناخوشايند است، کوشش براي پرهيز از آنچه يادآور تجزيه ناخوشايند است، کوشش براي پرهيز از آنچه فرد را به ياد حادثه ناخوشايند مي اندازد، فراموشي برخي جنبه هاي مهم رويداد ناخوشايند، کاهش علاقه يا مشارکت فرد به امور عادي زندگي، احساس قطع ارتباط يا بيگانگي با ديگران، محدود شدن عاطفه (ناتواني در احساسات محبت آميز و عشق)، و احساس يک آينده تيره و تار. چند نشانه ديگر هم هست؛ از جمله: ناتواني در آغاز يا تداوم خواب، تحريک پذيري و حملات پرخاشگري، ناتواني در تمرکز فکري، گوش به زنگي بيش از حد و از جا پريدن در برابر محرک هاي جزيي. سلامت:چه حوادثي درايجاد اين اختلال نقش دارد؟ ديدن صحنه هاي مجروح شدن يا شکنجه يا مرگ ديگران، خطر جراحت يا مرگ براي خود فرد، مجروح شدن خود فرد، تجاوز جنسي و به طور کلي همه فجايعي که در اثر بلاياي طبيعي (زلزله، آتشفشان، سيل) يا بلاياي ساخته دست بشر (سقوط هواپيما، غرق کشتي، حوادث راه آهن، تصادفات وسايط نقليه، جنگ، و مسايل کيفري)روي مي دهد.سلامت:در کشور ما هم اين اختلال ديده مي شود؟ البته در کشور ما مخصوصاً در دوران جنگ تحميلي، اين مشکل در بسياري از رزمندگان ما به چشم مي خورد و متاسفانه هنوز هم عوارض آن به صورت مواد مزمن PTSD در ده ها هزار نفر باقي مانده است. سلامت:براي درمان بايد چه کار کرد؟ درمان PTSDساده نيست. اقدامات سريع و دراز مدت درماني که درمان هاي دارويي تا روان درماني هاي گوناگون و اقدامات رفاهي اجتماعي و آموزشي خانواده قربانيان را شامل مي شود با موفقيت نسبي به کار رفته است. در عين حال عوارض دراز مدت را برخي قربانيان نياز به تداوم حمايت هاي رواني اجتماعي را ايجاب مي کند که خوشبختانه تا حدود زيادي مورد توجه مسؤولان امر بوده است.سلامت:حرف آخر؟ توجه به اختلال رواني پس از حادثه در جهان آشفته کنوني اهميت زيادي دارد. کاهش رهبران جهان مساعي خود را به عرض تشويق به جنگ و خشونت، مصروف دوستي و مهر بين الملل و اقوام گوناگون مي کردند اما در شرايط کنوني جهان راهي جزآن نيست که چشمان خود را باز نگاه داريم و با نمايش توان دفاعي خود فکر تکرار وقايع خونبار گذشته را از ذهن قدرت هايي نظير آمريکا پاک کنيم.منبع:روزنامه سلامت شماره 228/خ
#پزشکی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1534]