واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: دو روایت از رهبر انقلاب و شهید مطهری درباره آزاداندیشی من در همين دانشكده، چند سال پيش نامهاي نوشتم به شوراي دانشكده و در آن تذكر دادم: يگانه دانشكدهاي كه صلاحيت دارد، يك كرسي را اختصاص بدهد به ماركسيسم، همين دانشكده الهيات است؛ ولي نه اينكه ماركسيسم را يك استاد مسلمان تدريس كند، بلكه استادي كه واقعاً ماركسيسم را شناخته باشد و به آن مؤمن باشد و به ویژه به خدا اعتقاد نداشته باشد، ميبايد به هر قيمتي شده از چنان فردي دعوت كرد تا در اين دانشكده مسايل ماركسيسم را تدريس كند. تابناک: امسال نهمین سالگرد انتشار پیام مهم رهبر انقلاب با موضوع لزوم تشکیل کرسیهای آزاداندیشی در فضاهای علمی، سیاسی و رسانهای است.یکی از موضوعات و مسائل مهمی که همچون بسیاری از مسائل و رفتارهای مهم و حیاتی دیگر ـ مورد تأکید بزرگان ـ در جامعه ما مورد بی توجهی قرار گرفته و اثرات سوء خود را بیش از پیش نمایان کرده است، همین تشکیل کرسیهای آزاداندیشی است، به گونه ای که بتواند با رویکردی اقناعی، حجم بزرگی از پرسشها، شبهات و تردیدهای اقشار گوناگون مردم و به ویژه نسل جوان را در همه حوزهها پاسخ دهد.بر این مبنا، عمل به آموزههای ناب اسلام درباره این رویکرد، از آنجا که بدون هیچ پوششی اصل اندیشه و تفکرات گوناگون را به معرض قضاوت گذاشته و منطق و استدلال هر یک را با محک عقلانیت ـ به دور از حب و بغضها ـ میسنجد، میتواند بسیاری از کژیها، دو روییها و رذالتها را به گونهای شفاف، نمایان کند و نزد اهل فکر سره را از ناسره جدا سازد.بدون شک، در چنین فضایی است که شانتاژ کردنها، پشت هم اندازیها، دو پهلو سخن گفتنها، مغالطه کردنها، سوءاستفاده از احساسات پاک مردم و... هیچ طرفی نبسته و سیهروی میشود هر که در او غشی هست و آنگاه است که حجت بر حکومت اسلامی تمام خواهد شد؛ برای برخورد با هر که بخواهد خارج از این الگو علیه آرامش، منافع، امنیت فکری و اجتماعی و مصالح مردم و نظام اسلامی حرکت کند.در این راستا، به بیان دو فراز مهم از کلام رهبر انقلاب و استاد شهید مطهری در این باره بسنده میکنیم. رهبر انقلاب در ديدار با جمعى از اساتيد، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزههاى علميه در سال 1386 فرمودند:«يكى از موضوعاتى كه حتماً لازم است من عرض بكنم، مسأله آزادانديشى است كه در بعضى از صحبتهاى آقايان بود. چرا اين كرسيهاى آزادانديشى در قم تشكيل نمي شود؟ چه اشكالى دارد؟ حوزههاى علميه ما، هميشه مركز و مهد آزادانديشىِ علمى بوده و هنوز كه هنوز است، ما افتخار مي كنيم و نظيرش را نداريم در حوزههاى درسىِ غير حوزه علميه كه شاگرد پاى درس به استاد اشكال كند، پرخاش كند و استاد از او استشمام دشمنى و غرض و مرض نكند. طلبه آزادانه اشكال ميكند، هيچ ملاحظه استاد را هم نميكند. استاد هم مطلقاً از اين رنج نميبرد و ناراحت نميشود؛ اين خيلى چيز مهمى است.خوب، اين مال حوزه ماست. در حوزههاى علميه ما، بزرگانى وجود داشتهاند كه هم در فقه سليقهها و مناهج گوناگونى را ميپيمودند، هم در برخى از مسائل اصولىتر؛ فيلسوف بود، عارف بود، فقيه بود، اينها در كنار هم زندگى ميكردند، با هم كار ميكردند؛ سابقه حوزههاى ما اينجورى است. يكى، يك مبناى علمى داشت، ديگرى آن را قبول نداشت. اگر شرح حال بزرگان و علما را نگاه كنيد، از اين قبيل مشاهده ميكنيد اين را عرف كنيد در حوزه علميه؛ در مجلات، در نوشتهها گفته شود. يك حرف فقهى يك نفر ميزند، يك نفر رسالهاى بنويسد در ردّ او؛ كسى او را قبول ندارد، رسالهاى در ردّ او بنويسيد. بنويسند، اشكال ندارد؛ با هم بحث علمى بكنند. بحث علمى به نظر من خوب است.» ( بيانات معظم له در ديدار جمعى از اساتيد، فضلا، مبلّغان و پژوهشگران حوزههاى علميه كشور ۱۳۸۶/۰۹/۰۸ -)استاد شهيد مرتضي مطهري، اين استاد بزرگ حوزه و دانشگاه نيز در روزهایی که صاحبان انديشه مارکسيسم درصدد معرفي و اشاعه تفکر خود در جامعه ايران و به ويژه در محيطهاي دانشگاهي بودند با پرهيز از هرگونه افراطگرايي، نه تنها توصيه نکرد استادان مارکسيست را از دانشگاهها بیرون کنند، بلکه اصرار داشت اين افراد حتما در دانشگاهها حضور داشته باشند و شفاف به ارایه دیدگاههای خود و حتي طرح ديدگاههاي متعارض و مخالف در دانشگاهها بپردازند:«... من در همين دانشكده، چند سال پيش نامهاي نوشتم به شوراي دانشكده و در آن تذكر دادم: يگانه دانشكدهاي كه صلاحيت دارد، يك كرسي را اختصاص بدهد به ماركسيسم، همين دانشكده الهيات است؛ ولي نه اينكه ماركسيسم را يك استاد مسلمان تدريس كند، بلكه استادي كه واقعاً ماركسيسم را شناخته باشد و به آن مؤمن باشد و به ویژه به خدا اعتقاد نداشته باشد، ميبايد به هر قيمتي شده از چنان فردي دعوت كرد تا در اين دانشكده مسايل ماركسيسم را تدريس كند. بعد ما هم ميآييم و حرفهايمان را ميزنيم. منطق خودمان را ميگوييم. هيچ كس هم مجبور نيست منطق ما را بپذيرد.»(پيرامون انقلاب اسلامي، نشر صدرا، چاپ نهم، 1372، صص 13 14.)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 248]