واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما - کمال تبریزی وحید سعیدی/گلاویژ نادری: با اینکه کمال تبریزی از پیش از جشنواره اعلام کرده بود، احتمال رسیدن «پاداش» به جشنواره کم است اما مهدی کریمی تهیهکننده فیلم بارها در مصاحبه با خبرگزاریها و مطبوعات از تلاش برای رسیدن فیلم به جشنواره خبر داد و با این صحبتها عدهای به حضور «پاداش» در جشنواره امیدوار شدند اما این اتفاق نیافتاد و فیلم تبریزی به جشنواره نرسید. تروکاژهای بسیار کار دست پروژه داد و عاملی شد برای نرسیدن تازهترین فیلم تبریزی به جشنواره. چرا ساخت «پاداش» انقدر به طول انجامید و به پایان رسیدن مراحل فنی آن به طول انجامید؟موقعی که فیلمنامه را خواندم و تصمیم گرفتم این فیلم را بسازم میدانستم که راه دشواری را در پیش دارم. با توجه به اینکه خیلی اتفاقها در شهر مدینه و مکه میافتاد برای گرفتن آنها باید به تمهیداتی فکر میکردیم چون خیلیها سعی کردند، بروند آنجا و فیلم بسازند اما موفق نشدند به دلیل اینکه امکان اجازه ورود را نداشتند ولی خوشبختانه ما در مراسم تمتع با سه تا دوربین 35 فیلمبرداری کردیم. شما مجوز داشتید؟مجوز نداشتیم ولی توانستیم دوربین را ببریم. ما وقتی دوربینها را بردیم ماموران فرودگاه دوربینها را نگه میدارند و باید بروی و توضیح بدهی که این دوربین را برای چه کاری آوردی. همان شبی که دوربینهایمان را برداشتند به بچهها گفتم فردا دوربینهایمان را به ما نمیدهند و باید برگردیم. شب خوابیدیم در هتلمان و صبح پاشدیم و دیدیم دوربینها را آوردند و گذاشتهاند بودند پشت در و رفته بودند. در طول مراسم هم توانستیم تصویرهای استثنایی بگیریم. وسایلی تهیه کرده بودیم، از این چرخهایی که میتواند بار سنگین را حمل کند که در هواپیمایی ایران زیاد است تا دوربینها را با آنها حمل کنیم. مجوز داشتیم وباید از 8 صبح تا قبل از اذان ظهر کار را تمام میکریم و مابا عجله همه پلانها را گرفتیم.منطقه را برای ما بسته بودند که ما بتوانیم کارمان را بکنیم و الان که دارم راجع به آن با شما صحبت میکنم مثل یک خواب است و آدم باورش نمیشود که اجازه بدهند که با سه دوربین 35این تصویرها را بگیریم. چند بار این اتفاق افتاد؟ یک بار در حج تمتع رفتیم و دوربین 35 بردیم و پلانهای لانگ شات را گرفتیم. یک بار در حج عمره رفتیم برای این که این بار بازیگرمان را ببریم و در آن فضاها و نقاطی که میخواهیم قرار بدهیم تصویرهایمان را بگیریم. این بار کارمان خیلی دشوارتر بود چون باید بازیگر دیالوگش را میگفت بعلاوه این که این دفعه توانستیم با دوربینهای sk2l که تازه وارد ایران شده فیلمبرداری کنیم. این دوربین یک هدی دارد که از بدنه اصلی دوربین جدا میشود و تبدیل میشود به اندازه ضبط صوت شما. و کل اطلاعاتش را میریزید روی هارد. آن دوربین راتوانستیم ببریم به مسجدالحرام و مسجدالنبی و صفه و مروا. هیچ ممانعتی برای این کار وجود نداشت؟ از فیلمبرداری معمولا برای دوربینهای خیلی بزرگ و حرفهای این ممانعت را انجام میدهند وگرنه شما با موبایلتان میتوانید عکس یا فیلم بگیریم با یک دوربین هندیکم کوچک میتوانید فیلمبرداری کنید اما یک بار که داشتیم با دوربین 35 فیلمبرداری میکردیم از کار ما جلوگیری کردند و تعدادی از عوامل را به زندان بردند. شما را زندان نبردند؟بچههای گروه فیلمبرداری را زندان بردند. خوشبختانه این اتفاق به نفع ما شد چون ما باید فضای زندان را هم میداشتیم. چند روزی هم دنبال این میگشتیم که یکی از ما را ببرند کلانتری و نشان دهند که زندانها چه شکلی است اینها بعد که برگشتند نقشه و رفتار پلیس آنجا را هم بازسازی کردیم. کل فیلمبرداری چقدر طول کشید؟انتهای آذرماه فیلمبرداریمان شروع شد و اوایل حج تمتع فیلمبرداریمان را شروع کردیم تا نیمه اردیبهشت که 15 اردیبهشت سال بعد ما فیلمبرداری میکردیم. یعنی حدود نزدیک به 5 ماه که برای یک فیلم سینمایی خیلی زیاد است چون بخشی از تصویرمان را به صورت نگاتیو گرفته بودیم و بخشی را به صورت دیجیتال باید این دوتا را به هم شبیه میکردیم. این همان روشی است که در تمام دنیا از این استفاده میکنند تمام تصاویر بعد از فیلمبرداری اسکن میشود و روی اسکن شما مونتاژ میکنید و از آن روی دیجیتال اینترمدیت پرینت میِگیرید. این فیلم برای اولین بار در ایران ناچارا این گونه کار شده است . یعنی بخش تمتع را با بخش عمره بتوانیم تلفیق کنیم چون ما بازیگرمان را به هیچگونه نمیتوانستیم در تمتع برویم چون تمتع یک فاصله کوتاه چند روزه است حداکثر سه روز و همه اتفاقها در آن سه روز میافتد. بنابراین تصاویر را آنجا گرفتیم و تلفیق کردیم با تصاویر عمرهمان. کیفیت این نوع تصویربرداری مانند 35 است؟چون 2k است کمی افت کیفیت دارد اطلاعات را به صورت 2k منتقل میکند اما صفحه حساسش دو تا سه اینچ است و کمی کادرش از کادر 35 کوچکتر است بنابراین اطلاعاتی که میگیرد را با رزولیشن کمی ضعیفتر به نمایش میگذارد. با سیستم پخش آنالوگ جور درمیِآید؟روی دیجیتال اینتر مدیت جای آن نگاتیو را گرفته و متریال آنالوگ است یعنی دیگر دیجیتالی نیست، اما ما فرمت دیجیتال را هم داریم . ما میتوانیم فیلممان را با کیفیت عالی پخش کنیم . ناچار بودیم این کار را در این فیلم انجام دهیم و البته هزینه هم افزایش پیدا کرد چون تروکاژهای زیادی داشتیم که البته در این حالت برای طراحی تروکاژها دیگر نیازی به لابراتوار هم نداریم. با همه اینها کار طولانیتر از پیشبینی ها شد.اگر ممانعتی که سیما فیلم به لحاظ عدم پشتیبانی انجام داد نبود این فیلم صددرصد در جشنواره امسال حضور داشت. ما یکدورهای را در بحث و جدل و گفتگو بودیم و زمانی هم اعلام کردیم که کار متوقف است . رفتیم پیش آقای دکتر فرجی صحبت کردیم از آن به بعد دوباره چرخ تولید راه افتاد و ما فهمیدیم که باید مسائل مالیاش را خودمان یک جوری حل کنیم و به فکر باشیم. اگر آن اتفاق نمیافتاد ما این زمان مرده را زنده کرده بودیم و میتوانستیم فیلم را برسانیم دلیل اینکه نرسید همین بود .ما یک توقف سه ماهه داشتیم که خیلی زیاد است اگر ما این سه ماه را داشتیم الان به بهترین نحو فیلم را میتوانستیم به جشنواره برسانیم. سوژه اصلی فیلم متعلق به چه کسی بود؟چهار سال پیش آقای منوچهر محمدی سفری به مکه داشتند و بلایی سرش آمده که تا آخر آن رابرای من تعریف کردند. همه اتفاقهایی که تعریف میکرد کمدی بود. سفری معنوی برای این بنده خدا تبدیل شده بود به یک موقعیت کمدی که فقط هم با یک سوءتفاهم اشتباه شکل گرفته بود و خیلی هم ایده خوبی بود. من هم برای آقای مقصودی مطرح کردم و یک فیلمنامه نوشته شد به اسم «ازآقای رئیسجمهور پاداش نگیرید» این فیلمنامه زمان آقای خاتمی نوشته شده بود. فکر میکنم بعد از مارمولک بود. بعد از چند سال آقای کریمی فیلمنامه را دوباره دست گرفت و گفت که این دفعه میخواهیم شروع کنیم و واقعا آن را بسازیم. من گفتم که این باور نکردنی است و نمیشود این فیلم را ساخت . فیلمنامه را خواندم، چهار سال ازنوشتن آن گذشته بود و خیلی کهنه شده بود. سعی کردیم که امروزیاش بکنیم و با مسائل امروزی هماهنگ و منطبق شود. چندین دفعه من با آقای مقصودی صحبت کردم ایشان رفت و سه چهار بار دیگر نوشت ولی باز آن چیزی که برای کار کردن انگیزه ایجاد کند نداشتیم و توافق کردیم که فرد دیگری را دعوت کنیم. آقای رحمانیان آن رابازنویسی کرد و تقریبا فیلمنامه خیلی دگرگون شد،.خیلی شخصیتها را واردش کرد و خیلی شخصیتها را از آن گرفت اما محور داستان و خط سیر را حفظ کرد. گفتیم اگر این را بسازیم به همه دردسرهایش میارزد و شروع کردیم به کار میخواهم. من سعی کردم حس و فضای معنوی این موضوع از بین نرود و باقی بماند اما به شدت آن کنتراست طنزی که در این اتفاقات برای آدم رخ میدهد حفظ شده است. فیلمنامههای فیلمهای شما همیشه نیاز به بازنویسی دارد و آن چیزی که میخواهید در نمیآید و برای اجرا نیاز به بازنویسی دارد چرا این اتفاق همیشه میافتد؟معمولا این اتفاقها میافتد. دلیلش این است که آقای مقصودی شروعکننده خوبی است اما تا آخر راه با آدم نمیآید.فیلمنامهای که آقای رحمانیان نوشته بود به غیر از مکه و مدینه در جای دیگری نمیتوانست اتفاق بیافتد. اصلا در فیلمنامه آقای مقصودی ما مکه و مدینه نداشتیم چون نمیتوانستیم برویم در مسجدالرحرام بنابراین تصویری نداشتیم و واردش هم نشد ولی در فیلمنامه رحمانیان خیلی بیپروا رفتیم در مسجدالحرام، گورستان بقی ودر صفا و مروه باید سنگ زدنش را ببینیم. چون میخواستیم یک موقعیت کمدی را منطبق کنیم در آیین عبادی.اماآقای مقصودی خیلی به لحاظ اجرایی سعی کرده بود محتاط باشد میگویند «پاداش» شباهتهایی با «لیلی با من است» دارد؟از نظر ساختمان و ساختاری که خیلی شبیه به «لیلی...» است. در آن فیلم یک نفر به جبهه میرود و در اینجا به سفر حج میرود.در این موقعیتهای کمدی این آدم منحرف میشود در آن مسیر و به جاهای مختلف میرود. «در لیلی با من است» اتمسفر و فضایی برای شخصیت اصلی به وجود میآید که مسیرش به طور کلی عوض میشود. در این فیلم هم همین موضوع را مطرح میکنید؟دقیقا یک آدمی که تقریبا جهل کامل دارد یعنی نمی داند که دارد میرود چکار کند اما طوری او را میبرند که جهلش تبدیل به آگاهی مشود. کاملا متفاوت از دیگرانی که حتی ممکن است که مرتبه بالاتر از این آدم داشته. من حس میکنم شما آنقدر بعضی وقتها شرایطی را در فیلم ایجاد میمنید که هر بازیگری در آن موقعیت قرار بگیرد میتواند نقش را به خوبی اجرا کند. یعنی نیاز به چهره و استار کمدی ندارید. در «لیلی با من است» هم همین اتفاق افتاد. شما پرویز پرستویی را آوردید که قبل از آن کمدی بازی نکرده بود. یک زیرگی در انتخاب بازیگرها دارید که از خصوصیات شماست. این انتخابها را چگونه انجام میدهید. به نظرم فیلمسازی خیلی شبیه به آشپزی است اما با این تفاوت که شما فرض در آشپزی در طول هفته باید غذاهای ثابت را بپزید اما در فیلمسازی باید فکر کنید که هیچ وقت قرار نیست که غذای تکراری بپزید. برای اینکه به یک طعم جدید و خاص برسم باید به سراغ آدمهایی که این تجربه را نداشتهاند بروید. من میخواهم یک فیلمنامه طنز بنویسم راجع به یک آدمی که میخواهد برود سفر حج این همینجا تعیین میکند که اصلا بازیگرش چه باشد، ستاره باشد یا نه ینی اولین چیزی که به ذهن آدم میرسد این است که در این چنین سفری شما باید سعی کنید که از یک بازیگر ناشناخته استفاده کنید .البته در این فیلم آقای معجونی آدم ناشناختهای نیست اما در سینما و اولین فیلم سینماییاش بود. اگر شما به تهیهکننده معمولی سینما بگویید که میخواهم معجونی را بیاورم دیوانه میشود و میگوید باید یا پرویز پرستویی یا رضا کیانیان را بیاورید. یک چهرهای که محبوب باشد.به هر حال با آن آدمها هم میشود این فیلم را ساخت اما آن تازه بودن و طعم متفاوت این طنز و موقعیت کمدی دیگر در نمیآید. البته برای انجام این کار باید یک قدرت ریسکپذیری هم داشته باشید ریسک کنید. زمانی که انتخابمان را انجام دادیم، تهیهکنندههای دیگر حتی آقای رحمانیان گفتند که شما دارید ریسک میکنید. یعنی اصلا به آنها نگفتید و انتخاب اولتان همین بود؟البته انتخاب اولمان پرویز پرستویی بود اما بعد از اینکه آقای پرستویی این فیلمنامه را خواند با هم دیگر بحث کردیم و به این نتیجه رسیدیم که خوب است که چنین کاری را بکنید .بقیه فکر میکردند که ما داریم ریسک میکنیم ولی من کاملا مطمئن بودم که این ریسک نیست و الان هم مطمئن هستم که شما با یک جنس کمدین و موقعیت کمدی کاملا متفاوت روبهرو میشوید که تا به حال نه در فیلمهای من و نه در سینمای ایران ندیدید. شما میخواستید که فیلم در جشنواره باشید؟بله واقعا میخواستیم. پس فکر نمیکنید،مشکل برای فیلم بوجود آید؟باور میکنید اصلا نمیتوانم پیشبینیم کنم که وقتی مسوولان ببینند چه عکسالعملی نشان میدهند ولی مطمئنم خیلی خوششان میآید و میخندد مخصوصا مسئولان سینمایی اما ممکن است برای تصمیم گرفتن ممکن است دچار تردید بشوند. مسئولان تلویزیون که مشکل نداشتند؟خودشان که نه خیلی هم خوششان آمده بود اما خیلی فیلمها وجود دارد که مسئولین تلویزیون دوست دارند ولی نمیتوانند آن را پخش کنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 734]