واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: من یک دختر هستم اما احساس می کنم به عنوان یک دختر جذابیتی برای جنس مخالف ندارم. رفتارهایم پسرانه است و همیشه به فعالیت هایی علاقه دارم که در میان دختران جاذبه ندارد. از وقتی یادم می آید در دوران کودکی به بازی با پسران علاقه داشتم و بازی های پسرانه را می پسندیدم. از موی بلند و ظاهری دخترانه خوشم نمی آمد و همیشه از مادرم می خواستم که لباس هایی شبیه به لباس پسران برایم تهیه کند. امروزه تشابه دختران به ظاهری پسرانه و تشابه پسران به ظاهری دخترانه در میان جمعیت جوان ما زیاد به چشم می خورد و نقش های خاص جنسیتی در میان هر دو جنس کم رنگ شده است و آنچه ارزش قلمداد می شود دارا بودن روحیه پسرانه است. تمایل دختران به رفتاری پسرانه و بالعکس، از کودکی آنها و شیوه های تربیتی خانواده، جنسیت همسالان و دوستان، و فرهنگ جامعه نشأت می گیرد. نقش هایی که پدر و مادر در خانه ایفا می کنند و میزان تأثیری که بر فرزندان دارند می تواند تا حد بالایی در شکل گیری نقش های جنسیتی موثر باشد. در نگاهی تشخیصی شکل گیری شخصیت و هویتی متناقض با جنسیت به علل و عوامل متعددی وابسته است که در این میان همانند سازی از پدر و مادر و اطرافیان در دوران تربیت از الویت زیادی برخوردار است. اگر دختران ما در خانواده و البته در جامعه مورد پذیرش قرار بگیرند، ضعیف قلمداد نشوند و مورد محدودیت های بی جا قرار نگیرند و تبعیض های رفتاری میان خود و جنس مخالف را از نظر شخصیتی کمتر مشاهده کنند، تمایل کمتری به تظاهر به پسر بودن می کنند. پدر و مادر از زمان تولد در نوع رفتار با کودک خود براساس ذهنیت و آرمان های ذهنی خود عمل می کنند. در خانواده ای که آرزوی داشتن پسر یا دختر وجود داشته، والدین سعی می کنند تا در صورت به دنیا آمدن فرزند نیز همان نقش ها و رفتارهای کلیشه ای مورد دلخواه خود را در او ایجاد کنند. و یا در خانواده ای که پدر نقش پر رنگ تر رفتاری را بر عهده دارد می تواند خصوصیات مردانه تری را در دختران خود ایجاد کند. همین اتفاق زمانی هم که مادر از خصوصیات مردانه بیشتری برخوردارست،یا مستقل تر عمل می کند، و در رفتارهایی همچون اتکاء به نفس، دفاع از حقوق شخصی، نداشتن ظرافت های رفتاری و... قوی تر است نیز ،رخ می دهد. دخترانه پسرانه یک روان شناس بر نقش عوامل تربیت اجتماعی تأکید می کند و می گوید: الگوها و امتیازاتی که جامعه به فرد می دهد بر رفتارهای فردی تأثیر بسیاری دارد . در الگوهای فرهنگی که پسران از آزادی بیشتری برخوردارند، دختران را بر آن می دارد تا برای داشتن اعتماد به نفس بیشتر و و ابراز وجود، برای برخورداری از امتیازات در رفتار، پوشش و کلام، به پسرانه رفتار کردن گرایش یابند. به طوری که دختری با رفتار پسرانه همچنان جایگاه خود را در میان همسالان حفظ می کند اما پسری با رفتار دخترانه از سوی همسالان طرد می شود. دکتر صمدی زاده، "جامعه شناس " هم عنوان می کند " در جامعه ای که رفتارهای مردانه کمتر زیر سوال می رود و زن ها بیشتر تحت کنترل مستقیم هستند، تظاهر به مردانگی بیشتر است. " و این در حالی است که اگر دختران ما در خانواده و البته در جامعه مورد پذیرش قرار بگیرند، ضعیف قلمداد نشوند و مورد محدودیت های بی جا قرار نگیرند و تبعیض های رفتاری میان خود و جنس مخالف را از نظر شخصیتی کمتر مشاهده کنند، تمایل کمتری به تظاهر به پسر بودن می کنند. در نگاهی دوباره به نقش خانواده می توان این طور قلمداد کرد که کیفیت رفتار با کودک، انتخاب نوع پوشش، نوع انتظارات رفتاری از او، انتخاب اسباب بازی، و... از عوامل تأثیرگذای بر شکل گیری هویت جنسی(1) و پذیرش آن در افراد است. اگر در پوشش دخترمان از رنگ های دخترانه استفاده می کنیم و یا اسباب بازی های دخترانه مثل عروسک و ابزار بازی خیاطی برایش تهیه می کنیم نقش های دخترانه را به او القا می کنیم و اگر برای پسرمان از اسباب بازی هایی مثل تفنگ و شمشیر و آچار و پیچ گوشتی استفاده می کنیم نقش پسرانه را القاء نموده ایم. در نگاهی تشخیصی شکل گیری شخصیت و هویتی متناقض با جنسیت به علل و عوامل متعددی وابسته است که در این میان همانند سازی از پدر و مادر و اطرافیان در دوران تربیت از الویت زیادی برخوردار است. با همه این تفاصیل نمی توانیم از فرزندان خود بخواهیم که رفتارهای خود را صد در صد مطابق با جنسیت خود تنظیم کنند و از رفتارهایی که در جنس دیگر وجود دارد خود را محروم کنند. در هر زن و مرد 70 تا 80 درصد خصوصیات مطابق با جنسیت وجود دارد و بقیه به ویژگی های جنس مخالف اختصاص دارد. پسران هم مثل دختران به ابراز هیجانات نیاز دارند و به ابزارهای تخلیه احساسات محتاجند. پسر دختر نما دختران مثل پسران به اعتماد به نفس، استقلال و مهارت های عملی نیازمندند. به محض اینکه کودکان پیش دبستانی بتوانند جنسیت خود را بشناسند، طرحواره ها و نقش های جنسی متناسب با آن را انتخاب می کنند و به کار می برند. والدین می توانند با بر طرف کردن کلیشه سازی جنسیت از رفتار خودشان شروع کنند و به کودکان توضیح دهند که تمایلات و مهارت های مورد علاقه در الویت قرار دارند و در هر نوعش مورد پذیرش و احترام است و در کنارش اختصاصات جنسیتی را نیز به آنها بیاموزند. لذا اگر دختری به یک مهارت مردانه مثل تعمیر وسایل برقی تمایل نشان می دهد می تواند به عنوان علاقه به آن بپردازد اما باید هویت جنسیتی خود را به عنوان یک دختر بپذیرد، دوست داشته باشد و از آن اعلام رضایت کند. بنابراین لازمه دختر بودن این نیست که او نتواند خصایص و ویژگی های مثبت خود را بشناسد، بلکه باید بر آنها اتکا کند و با باور آنها به خودشناسی دست یابد و اعتماد به نفس کافی را داشته باشد. روان شناسی رشد ، نوشته لورای برگ
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 371]