واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خريدن سيديهاي بيمجوز
محسن نامجو در نقد ترنج: با خريدن سيديهاي بيمجوز من و صدايم را كشتيد.آلبوم «ترنج» محسن نامجو شامگاه گذشته در تالار ناصري خانهي هنرمندان ايران نقد شد، تا سيزدهمين «نقد نغمه» برگزار شود.در اين مراسم، محمدرضا فياضي - آهنگساز و نوازنده - در ابتدا از محسن نامجو و تمام هنرمندان گفت و آنها را همانند مثلث دانست كه همهي رأسهاي آن با هم در ارتباط هستند.او بر نقش و تأثيرگذاري نامجو اشاره و تأكيد كرد: نامجو توانست نوع نگاه به موسيقي سنتي را تغيير دهد.در ادامه، سيدمحمد ساعد - آهنگساز و نوازنده- در حالي سخن ميگفت كه حاضران با دست زدن و ايجاد سر و صدا مانع از صحبت كردن او ميشدند و خواستار شنيدن حرفهاي نامجو بودند؛ اما ساعد گفت: كار نامجو داراي جنبههاي مختلفي بود. اول، جنبهي آفرينندهي اثر و بخش ديگر، سليقهي مردم بود. آشنايي بيشتر با موسيقي، قضاوت درستتر نسبت به درجهي تعالي آن را باعث ميشود و هميشه اختلاف نظرهايي از نظر علمي به وجود ميآيند.ساعد در ادامه از فرم در رشتهي آهنگسازي ياد كرد و گفت: اين عنصر دربارهي شكل، محتواي قطعهها، خط و سير آنها و... صحبت ميكند و منظور از آن، انرژي كمتر براي اعمال كار بيشتر و مؤثرتر است. سپس محسن نامجو به روي صحنه آمد و به تكثير غيررسمي سيديهايش بهجز آلبوم «ترنج» اشاره و تصريح كرد: خيل عظيمي كه كارهاي مرا گوش كردند، ميدانند كارهاي اجراشده در سيدي «گيس» و «دماوند»، كه اسم آنها را هم شما انتخاب كرديد، به صورت سولو و تكنوازي اجرا شدهاند.او خطاب به حاضران گفت: شما با خريد اين آثار كه مجوز نداشتند، مرا كشتيد كه به همراه آن، صداي من هم كشته شد. اما بعد از سفري كه پيش آمد، توانستم نيمهي پر ليوان را هم ببينم و باور كنم كه كشته شدن صدايم خيلي هم بد نبود. نامجو افزود: سالهاي سال در ايران ساز زدم و به خاطرعوامل متعدد، هيچكدام از كارهايم را كامل انجام ندادم؛ اما از پس همهي اين نواقص، كارهايي هم توليد شدند.
وي اذعان كرد: من قصد معروف شدن نداشتم؛ زيرا فكر نميكردم اين كارها تا اين اندازه جا باز كنند و مورد حمايت قرار گيرند.او در ادامه گفت: سالهاي سال به دنبال شعري گشتم كه شعر كلاسيك نباشد و اين طرز خواندن اشعار حافظ و سعدي كار جديدي بود، كه سالها بر روي آن كار كردم، كه هم آگاهانه بود و هم ناآگاهانه.اين خواننده در ادامه افزود: آلبوم «ترنج» حق نوازندههاي خود را به جا نياورده است؛ زيرا همهجا تنها نام من برده شد و اين باعث شد حق ساير كساني كه مرا ياري كردند، پايمال شود و اين كاملا ناآگاهانه بود.نامجو با بيان اينكه هر كس كه اعلام كند ميخواهد كار نوي انجام دهد، امكان ندارد كه اين كار را انجام داده باشد، گفت: هنگامي كه براي اين اشعار، نعره ميزدم، نعرههاي من آگاهانه نبودند؛ بلكه از دردهايي بودند كه در سينه داشتم و به دانش من مربوط نميشد.او همچنين بيان كرد: هميشه از موسيقي ايراني به عنوان موسيقي محدود نام ميبردند كه اساتيد در آن نوآوري ميكردند و مانند جسد مردهاي بود كه مبادا در اين سطح فراموش شود. اما من اعتقاد داشتم به جاي اينكه با تكان دادن، آن را بيدار كنيم، بايد به آن لگد بزنيم تا بيدار شود. او در عين حال گفت: پس از اين حرفها، نقدها و شمشيرهايي بر سر من فرود خواهند آمد؛ اما همهاش را قبول ميكنم.وي با اشاره به اينكه انساني محافظهكار است، گفت: من فقط جايي كه ميخواهم موسيقي بنوازم و كار كنم، به هيچ عنوان محافظهكار نخواهم بود.
نامجو همچنين در پاسخ به پرسش ابوالحسن مختاباد دربارهي اينكه چرا شعرهاي جدي حافظ و سعدي و... را به شوخي ميگيرد و آنها را از فضاي جدي خارج ميكند، گفت: در اينباره نكتهها وجود دارد. اين كار فقط به عنوان تجربه و آزمايش انجام شد و من هم هيچ ادعايي از پشت معناي آن ندارم و كاري كه كردم، شامل معيارهاي شناختن شعر و شناختن گام است، كه با هم تلفيق شدهاند. در ضمن، اين تجربهي من بود كه دربارهي اشعار آنها انجام شد و اين شاعران متعلق به همه هستند و اگر كسي مدعي اين است كه صاحب حافظ و سعدي است، مشتاقم با او بحث كنم تا مشخص شود چه كسي آنها را بهتر ميشناسد. او همچنين در پاسخ پيرنيا - آهنگساز كارهاي ايرج بسطامي - كه اين كار اصلا كار جديدي نبود و سازهاي آن كوك نشده بودند و حتا فالش صدا در آن وجود داشت، گفت: اين قطعات قطعاتي بودند كه به عنوان يك اتود ضبط شده بودند و هنوز 80 قطعهي ديگر هستند كه در برخي از آنها سهتار عمدا از كودك خارج است و تفاوت در نت و استفادهي نوع ديگري از كوكها باعث به وجود آمدن فالش شده است، كه همهي اينها عمدا انجام گرفته است، تا كار جديدي باشد. نامجو همچنين با ابراز نارضايتي از ناشر كارهايش، اذعان كرد: او متعهد شده بود براي اين كارها از وزارت ارشاد مجوز بگيرد؛ اما اين كار را نكرد و شخصا اين كار را انجام دادم. همچنين خلاف ديگر اين بود كه او بدون اجازه از وزارت ارشاد با حوزهي هنري سازمان تبليغات اسلامي وارد مذاكره شده بود و با آنها قرارداد امضا كرد. وقتي به ايران بازگشتم، تفاسير بدي دربارهي من به وجود آمده بود كه خوشبختانه حل شدند؛ اما هنوز هم كه هنوز است، هيچ منفعت مالي در اين زمينه ندارم.به گزارش ايسنا، محمد سرير - رييس خانهي موسيقي - هم در اين مراسم اظهار كرد: هدف هنر، ارتباط با مخاطب است و چيزي نيست كه بتوان آن را تفكيك كرد؛ بلكه خداوند آن را در درون و جان انسان قرار داده است و اين همه فنون فقط براي اين است كه اثر بيشتري در دل شنوندگان بگذارد. وي افزود: جواني كه بتواند نوآوري كند، اولين قدم در پيشرفت است و پيشرفت دنيا فقط به خاطر ترديد بوده است و به نظر من، بايد بگذاريم جوانان خلاقيت كنند.سرير با ابراز خوشحالي از اينكه جوانان به نوآوري اهميت ميدهند، گفت: همين حضور چشمگير نشان ميدهد اين نوآوريها مثبت بودهاند و كارهاي آگاهانهاي كه انجام ميشوند، طبعا ميتواند ادامهدار باشد.او در پايان گفت: اگر شعر مولانا، حافظ و يا سعدي با شعرها و تركيبات ديگري كه جوانان بپسندند، تلفيق شوند، قدم فرهنگي خوب و مثبتي خواهد بود. در ادامهي اين مراسم، سيدعباس سجادي - مدير امور موسيقي سازمان فرهنگي - هنري شهرداري تهران - هنر امروز را با دورهي مشروطه مقايسه كرد و گفت: در اين مقايسه به نوعي خلاء در جامعه ميرسيم كه افرادي چون نامجو در آن رشد ميكنند.او گفت: هماكنون نزديك به سه دهه است كه از موسيقي فاخر نام ميبريم؛ ولي تعريفي از آن نداريم و وقتي همهچيز را سلب كنيم و ايجاد نكنيم، در جامعه خلاء به وجود ميآيد.سجادي با اظهار گله از اينكه خيلي از استادان موسيقي سنتي در نقدها حاضر نميشوند، ادامه داد: اگر هم حضور پيدا كنند، صحبت نميكنند. چرا بايد اينگونه باشد، تا در خلأيي كه آنها به وجود ميآورند، افرادي مانند نامجو در خلوت خودشان سلب شوند؟او در پايان متذكر شد: نقد بايد جزو فرهنگ ما باشد و بايد آن را مطرح كرد، تا با استفاده از آن بتوانيم به جاهاي خوب برسيم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 385]