واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حجتالاسلام پناهيان:"ولايتمداري" اصليترين امتحان بشر است/ بايد نظام ولايي را به دنيا معرفي كنيمخبرگزاري فارس: حجتالاسلام والمسلمين پناهيان تأكيد كرد: وقايع و اتفاقات تاريخ بشر، دلالت بر اين دارند كه اصليترين امتحانات و ابتلائات، مربوط به ولايتمداري بوده است.
خبرگزاري فارس: حجتالاسلام والمسلمين پناهيان تأكيد كرد: وقايع و اتفاقات تاريخ بشر، دلالت بر اين دارند كه اصليترين امتحانات و ابتلائات، مربوط به ولايتمداري بوده است.
به گزارش خبرگزاري فارس، آنچه در ادامه ميآيد، متن يكي از گفتارهاي حجتالاسلام والمسلمين عليرضا پناهيان است كه اخيراً در مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ايراد شده است:
***
امتحان ولايت در ميان همه امتحاناتي كه خداوند از انسانها يا جوامع بشري ميگيرد، جايگاه ويژهاي دارد. به خصوص در آخرالزمان و دوران مقدمهسازي براي ظهور، امتحان ولايت از حساسيت خاصي برخوردار است. از آغاز خلقت بشر تا زمان حال، كه انشاءالله اواخر دوران غيبت باشد و حتي در دوران ظهور حضرت، اصليترين و مهمترين امتحان بشر، امتحان ولايتمداري بوده و خواهد بود.
كسي كه در اصليترين امتحان قبول شود، حتي اگر در امتحانهاي ديگر نيز مردود شود، با او سهلگيرانهتر برخورد خواهد شد و كسي كه در اصليترين امتحان مردود شود حتي اگر در امتحانهاي فرعي نيز قبول شود، معمولا از او پذيرفته نخواهد شد.
يكي از پيروان امام صادق(ع) به ايشان عرضه داشت: بعضيها ولايت شما را دارند ولي اخلاق خوبي ندارند در حالي كه بعضيها ولايت شما را ندارند ولي اخلاق خوبي دارند. حضرت با ناراحتي به او فرمود: كسي كه در ولايت ما نباشد دينداري او پذيرفته نيست و كسي كه در ولايت ما باشد، سرزنشي بر او نيست (خطاهاي او به سمت توبه و اصلاح پيش خواهد رفت). بعد حضرت آيه 257 سوره بقره (الله ولي الذين آمنو يخرجهم من الظلمات الي النّور...) را خواندند و فرمودند: كساني كه ولايت ما را داشته باشند از ظلمت گناهان به نور توبه و مغفرت ميروند و كساني كه ولايت طاغوت را بپذيرند، (حتي اگر نور اسلام را داشته باشند) از نور اسلام به ظلمت كفر خارج ميشوند.
امتحانات مربوط به «ولايت» آن قدر ادامه پيدا ميكند تا معلوم شود چه كساني ولايتمدارتر هستند
وقايع و اتفاقات تاريخ بشر، دلالت بر اين دارند كه اصليترين امتحانات و ابتلائات، مربوط به ولايتمداري بوده است. نمونهاش سرپيچي ابليس است كه وقتي خداوند دستور سجده بر آدم را به او داد، او برتري ولي خدا بر خودش را نپذيرفت و 6 هزار سال عبادت او هدر رفت و به عنصري رجيم و گمراهكننده براي انسانها، تبديل شد. جلوتر كه ميآئيم شاهد وقايع زمان بعثت پيامبر اكرم(ص)، واقعه غدير خم، جريان سقيفه، امتحانهاي پاي ركاب اميرالمؤمنين(ع) و امثال آن هستيم كه محور همه اين امتحانات ولايتمداري بوده است. امتحانات مربوط به ولايت، تا آنجا ادامه پيدا ميكند كه معلوم شود چه كساني ولايتمدارتر هستند.
امتحان ولايتمداري بسيار حساس و سرنوشتساز است. آنها كه ولايت اميرالمؤمنين علي(ع) را به صورت نيمبند پذيرفته بودند (در حالي كه در مقامي قرار داشتند كه بايد اطاعت مطلق ميكردند)، در نهايت به قاتلين اباعبداللهالحسين(ع) تبديل شدند. ميدانيم كه قاتلين امام حسين(ع) از كافران و ديلميان و روميان نبودند، حتي از شام عنود، بصره خائن و مدينه بيوفا نسبت به اهل بيت(ع) هم نيامده بودند، بلكه غالب آنها از اهل كوفه بودند كه چندين سال پاي ركاب اميرالمؤمنين جنگيده بودند ولي ولايتمداري آنها به آن حد اعلي كه بايد ميرسيد، نرسيده بود و آن طور كه بايد، با علي(ع) و امام حسن(ع) همراهي نكرده بودند، لذا خداوند كارشان را به جايي رساند كه تبديل به قاتلين امام حسين(ع) شدند.
اصليترين حكمت وقايع انقلاب، تثبيت و تقويت ولايتمداري ما بوده است
اگر از ابتداي خلقت بشر تا به امروز، اصليترين امتحان بشر، سر موضوع ولايتمداري بوده است، چه دليلي دارد كه امروز اصليترين امتحان ما، ولايتمداري نباشد؟! اگر وقايع قبل و بعد از انقلاب را تحليل و بررسي نماييم، خواهيم ديد كه اصليترين حكمت وقايع انقلاب اين بوده كه ولايتمداري ما تقويت شود. حكمت همه تحولات اجتماعي ما از آغاز قيام مردم تا به امروز، تثبيت هرچه بيشتر ولايتمداري در ايران اسلامي است و از اين به بعد نيز فلسفه همه تحولات اجتماعي و پديد آمدن فتنهها، فرصتها يا تهديدها، تحقق امتحان ولايتمداري است و ما در اين ميان بايد تكليف خودمان را پيدا كنيم.
پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ يك امتحان ولايتمداري براي مردم ما در ابتداي قيام بود. كساني كه در اين روز با شعار «يا مرگ - يا خميني» به خيابانها ريختند، براي دفاع از حريم ولايت كشته شدند و حضرت امام نيز فرمودند «من روز ۱۵ خرداد را براي هميشه عزاي عمومي اعلام ميكنم». اگر در سال ۵۶ دوباره آتش انقلاب شعلهور شد، به واسطه شهادت فرزند نائب امام زمان(ع)، حاج آقا مصطفي بود، كه موج حركت را در بين مردم ايجاد كرد و عامل مادي ديگري در ايجاد اين موج مؤثر نبود.
انقلاب ما با ولايتمداري شكل گرفت و مردم با تبعيت از فرمانهاي امام و گرفتن نمره قبولي در امتحانات ولايتمداري، قدم به قدم به پيروزي نزديك شدند. بعد از انقلاب هم شاهد بوديم كه چگونه آنهايي كه از دايره ولايتمداري خارج ميشدند، خود به خود به زمين ميخوردند. از جمله دولت موقت، جريان بنيصدر، جريان نهضت آزادي و مجاهدين خلق و موارد ديگري از اين دست، حكمت پنهان همه اين جريانها اين بود كه مردم ما در ولايتمداري رشد يابند.
مهمترين فايده دفاع مقدس تثبيت ولايتمداري در كشور بود/ اخيراً بعضيها اشارههاي رهبري و رهنمودهاي صريح ايشان را كنار ميگذارند و ميگويند اينها «فرمان ولايي» نيست.
هشت سال دفاع مقدس نيز كه به ما تحميل شد مهمترين حكمتش تثبيت ولايتمدري بوده است. براي اثبات اين ادعا يكي از اسناد بسيار محكمي كه وجود دارد اين است كه در حدود دويست و پنجاه هزار شهيد دفاع مقدس، به طور متوسط چهار مرتبه در وصيتنامههاي خود از امام حسين و كربلا سخن گفتهاند و به طور متوسط چهار مرتبه نيز از ولايت فقيه و لزوم تبعيت از ولي فقيه سخن گفتهاند و اين نشان دهنده درك اهميت و ضرورت تبعيت از ولايت است. پس مهمترين فايده دفاع مقدس اين بود كه ولايتمداري را در اين كشور تثبيت كرد و شما ميبينيد درجه ولايتمداري بعد از دفاع مقدس به مراتب بالاتر از قبل از آن شده است.
در دوره اصلاحات خواستند ولايتمداري را تضعيف كنند اما به وضوح ميتوان ديد كه سطح ولايتمداري در جامعه ما در پايان دولت اصلاحات بيشتر از آغاز آن بوده است. هر جرياني كه روي كار ميآيد، چه به نفع ولايتمداري باشد و چه برخلاف آن باشد، در نهايت نتيجه در جهت تثبيت ولايتمداري خواهد بود. در برخي از مقاطع بعد از انقلاب، بعضيها سعي كردند تا آنجا كه ميتوانند «ولايت گريزي» داشته باشند. اخيرا بعضيها اشارههاي رهبري و رهنمودهاي صريح و روشن ايشان را كنار ميگذارند و ميگويند اينها «فرمان ولايي» نيست! اينها حتي مجلس شوراي اسلامي را مذمت ميكنند و ميگويند «گويا مجلس شعبهاي از دفتر رهبري شده است!» اينها از كساني هستند كه در امتحان ولايتمداري مردود شدهاند.
استقرار و تثبيت ولايت، مقدمه برقراري عدالت و امنيت و رفاه است/ بايد ولايتپذيري به اوج برسد تا امام زمان تشريف فرما شوند والّا عدالتخواهي هميشه بوده و هست
ظهور امام زمان معنايي جز اين ندارد كه ولايت تامه الهيه بر روي حكمفرما ميشود. عدالت، امنيت و همه بركات حكومت حضرت، ناشي از پذيرش ولايت ايشان است. يعني استقرار و تثبيت ولايت، مقدمه برقراري عدالت و امنيت و رفاه است. امام زمان وقتي تشريف ميآورد كه بتواند مقدمه رفع ظلم را مستقر كند و آن مقدمه چيزي جز استقرار ولايت نيست. بايد ولايت پذيري به اوج برسد تا امام زمان تشريففرما شوند و الّا عدالتخواهي براي همه كساني كه محروميتي كشيدند سهل و آسان است و فرياد عدالتخواهي هميشه در طول تاريخ از سوي مظلومين و مردم تحت ستم بلند شده است، آنچه مقدمه ظهور است آمادگي مردم براي ولايتپذيري است. بايد جهان آماده ولايتمداري باشد. بر اين اساس، مقدمه سازان ظهور و كساني كه براي فرج امام زمان مقدمه چيني ميكنند، بايد نمونه و الگوي ولايتمداري را به همه جهانيان نشان دهند.
اساساً فلسفه انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي برقراري يك جامعه ولايتمدار است. همان ولايتي كه به عنوان يك ناظر معنوي و قدرتمند را بالا بر همه امور نظارت دارد و دخالت مردم در سرنوشتشان را محافظت ميكند تا مردمسالاري ديني به خوبي محقق شود. اگر اين نظارت از بالا نباشد هيچگاه دموكراسي به درستي محقق نخواهد شد و به بن بست خواهد رسيد.
امروز نمونه اين بست را در جوامع غربي مشاهده ميكنيم. دليل اين تظاهراتهايي كه امروز در غرب ميبينيم چيست؟ مگر مردم خودشان به اين يك درصد حاكم رأي ندادند پس چرا بر عليه اينها تظاهرات ميكنند؟ چرا دوباره نميروند پاي صندوقهاي رأي و اشخاص ديگري را انتخاب كنند؟ مگر اين جامعه غربي جامعه مدني نيست و در يك جامعه مدني همه چيز در پاي صندوقهاي رأي مشخص نميشود؟ پس چرا مردم به خيابانها ريختهاند؟ چرا مردم از صندوقهاي رأي نااميد هستند؟ امروز كدام انسان فهميدهاي است كه فريب دموكراسي را نفهميده باشد؟
مردم كشورهاي منطقه كه قيام كردند خلأ ولايتمداري را عميقا احساس ميكنند/ امروز مردم عالم تشنه درك مفهوم ولايت هستند/ ولايت، جذابترين مفهوم براي مردم مغرب زمين
امروز مردم منطقه كه بر عليه نظامهاي حاكم خود قيام كردند خلأ ولايتمداري را عميقا احساس ميكنند و ميدانند كه مبارزه بر عليه استكبار جهاني بدون زعامت يك رهبر عالي مقام و باثبات به نتيجه مطلوب نخواهد رسيد. در مورد جنبش ۹۹ درصدي غرب هم بر اساس اخباري كه ميرسد معلوم است استعداد مردم براي قيام و تظاهرات خيلي بيش از اين تعداد است اما به خاطر نداشتن يك جايگزين مناسب براي نظام موجود مردم اميد چنداني به مبارزه ندارند. ميگويند: به فرض اين نظام حاكم ساقط شود و مردم با رأيگيري افراد ديگري را انتخاب كنند چه تضميني وجود دارد كه اوضاع دوباره به همين وضع فعلي منجر نشود؟
وظيفه تك تك ما اين است كه «نظام ولايي» را به عنوان نظام جايگزين به آنها معرفي كنيم تا بارقه اميدي براي حركت و قيام بيداري جهاني باشد. لازم نيست كسي مسلمان و معتقد به مباني شيعه باشد تا ضرورت و اهميت ولايتمداري را درك كند. با كمي تعقل و تفكر ميتوان به اين اصل مهم رسيد. در جامعه جهاني دم زدن از عدالتگرايي يا مردمسالاري و يا ساير شعارهاي اومانيزمي نه فايده دارد و نه جذابيت. اما ولايتمداري هم اثر دارد و هم جذابيت.
پرجاذبهترين اصل دين ما اصل ولايت است نه اصل حجاب، نه اصل عبادات و نماز و نه اصول ديگر. اين اصل را ميتوان به خوبي در جامعه جهاني مطرح كرد.
امروز مردم عالم تشنه درك مفهوم ولايت هستند و ما در اين زمينه مسئول هستيم و بايد ولايتمدري را با زبان بينالمللي به جهان صادر كنيم. بدون ولايت و ولايتمداري و بدون ركن ولايت، تمام كلمات خوب مانند عدالتگرايي، مردم سالاري و... فقط در حد شعارهايي تحقق نايافتني خواهند بود. ارزشهاي اسلامي هم بدون ولايت تحقق يافتني نيست. اين ولايت است كه ما را به همه اين پيروزيها رسانده است. اين موضوع مهم را بايد براي تودههاي تشنه مردم عالم بيان كنيم.
حركت با اشارههاي ولايت، موجب اقتدار جامعه و كاهش هزينهها در تمامي مشكلات ميشود/ اساسا نظام ولايي نظام اشاره است نه تصريح
بعد از اينكه به اهميت بالاي اصل ولايتمداري در جامعه پي برديم، نوبت به امتحان آداب ولايتمداري ميرسد. يكي از آداب ولايتمداري اين است كه با اشارههاي ولايت حركت كنيم و منتظر نباشيم ايشان صراحتا حكمي بدهند. اصلا نظام ولايي نظام اشاره است نه تصريح. يعني حسن يك جامعه ولايتمدار اين است كه اشارههاي مولاي خود را بگيرد. در آن صورت اقتدار ولايت موجب اقتدار جامعه خواهد شد و هزينهها در تمامي مشكلات پايين خواهد آمد.
به درك مباني ولايتمداري اكتفا نكنيم بلكه بايد به آداب ولايتمداري هم بپردازيم. اگر مردم اسرار و اهميت رعايت آداب ولايتمداري را بدانند به كساني كه در ولايتمداري ضعيف هستند رأي نخواهند داد. دشمنان ما امروز اميدشان به چنين افرادي است والا كساني كه ضد ولايت هستند كه جايگاه و تأثيري ندارند. بايد دردمندانه براي ولايتمداري دوندگي كرد هركس هرچه ميتواند بايد در اين راستا تلاش كند.
انتهاي پيام/
شنبه|ا|6|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]