واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: خاتمی: بیائیم اصلاحات را تعریف کنیم یکی از کارهایی که باید بشود و بحمدالله بدون سرو صدا شده است این است که بیائیم اصلاحات را تعریف کنیم. یک سلسله بحثهای تئوریک و فلسفی میشود که اشکالی ندارد، اما علیالقاعده باید به عنوان اصول موضوعه اموری را مشخص کنیم و مبنا قرار دهیم. آفتاب: سیدمحمد خاتمی گفت: «واقعاً اگر بخواهیم میزان رای مردم باشد و جمهوری اسلامی داشته باشیم دین را باید بگونهای بفهمیم که تعارضی با آن نداشته باشد». حجت الاسلاموالمسلمین سیدمحمد خاتمی در دیدار با دبیر و اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران ضمن تقدیر از فعالیت این انجمن؛ پایبندیشان به دین و در عین حال روشنبینی و اعتدال آنان اظهار کرد: «انجمن اسلامی ملتقا و پیوندگاه دو امر است؛ یکی دین و دیگری دانش به معنی عام. این مساله خیلی مهم است». وی خاطرنشان کرد: «دانشجو کسی است که در روزگار خود به سر میبرد، با مسائل روز آشناست، دغدغههای روز را دارد. دانشجوی دینی کسی است که در عین حال که همه این دغدغهها را دارد یک دغدغه دیگر دارد و آن دغدغه دین است». وی با بیان اینکه «اسلام در مورد نسبت میان دین و اندیشه، دین و زندگی، دین و تکلیف اجتماعی انسان، حرف و سخن دارد»، ادامه داد: «امام یک عالم دینی و مرجع تقلید بودند ولی خیلیهای دیگر نیز این موقعیت و عنوان را داشتند. تفاوت در کجاست؟ همه میگفتند نماز بخوانید، روزه بگیرید، دروغ نگوئید، و ... امام هم بر این اصرار و تاکید و پافشاری میکردند، اما امام(ره) امر دین را به گونهای میبیند که با زندگی اجتماعی پیوند پیدا میکند و معتقد است دین باید در امر زندگی اجتماعی دخالت کند». رییس موسسه بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها گفت: «یک انسان روشنبین و مسوول دینی چشمانداز روشنی از زندگی اجتماعی را نشان میدهد که دین به آن سو فرامیخواند، به همین جهت هم نهضت مردمی – اسلامی بر رهبری امام بر این تاکید داشت که رژیم سابق برود و نظام جمهوری اسلامی بیاید». وی خاطرنشان کرد: «سالهای سال است حتی قبل از مسائل ریاست جمهوری روی کلمه جمهوری اسلامی تاکید میکردم و اینکه چرا امام جمهوری اسلامی را پیشنهاد کردند و مردم به آن رای دادند»؟ وی تاکید کرد: «وقتی از مسوولیتهای انجمن اسلامی صحبت میکنیم، باید پرداختن به این امور مدنظر باشد؛ یکی مساله روشنفکری دینی و دیگری مساله اصلاحات». خاتمی گفت: «ورود اصطلاحات و «ترم»های دنیای جدید در متن ذهن و زندگی ما آشوب ایجاد کرد که هنوز هم حل نشده است؛ در دنیا یک تحولاتی رخ داده و منجر به پیدایش نظامها، سیستمها و اندیشههایی شده است که دارای آثار و نتایج بوده است. وقتی در غرب تحول پیدا میشود شکل و محتوی زندگی را عوض میکند و این شکل و محتوا به همه دنیا به گونهای که همه عالم تحث تاثیر آن قرار میگیرد سرایت میکند. عینیت زندگی و سختافزاز زندگی تحت تاثیر این جریان قرار گرفته؛ امروز بدون برق، بدون ماشین، بدون سیستمهای شهری و شهرسازی، بدون بکارگیری ابزارهای تولید و ارتباطی نمیتوانیم زندگی کنیم». وی افزود: «همراه این پدیده و تحول ترمهایی وجود دارد که نشان دهنده یک سلسله اصول و ارزشها هستند که آنها هم وارد شده و آنجا آشوب ایجاد کرده است. آشوب از آن جهت که ما یک هویت فکری، ذهنی و اعتقادی داشتهایم، این ترمها با آن سازگار نبود و آشفتگی فکری در کار ماحاصل شد». وی خاطرنشان کرد: «همین مساله روشنفکر که رایج شده همه هم به کار میبرند و بعد اصطلاح یا جریان روشنفکری دینی. اینها یعنی چه؟ دو اصطلاح در غرب وجود داشته و دارد یکی «ان لایتنمنت» است که روشنیابی، روشنجویی، روشنطلبی یا منورالفکری و دیگری روشنفکری که ترجمه «اینتلکتوال» است کسانیکه یک نوع تفکر بازی دارند اینها در غرب جایگاه و معنی و کارکرد خود را دارد ولی در جوامعی مثل ما چطور»؟ رییسجمهور سابق کشورمان اظهار کرد: «اگر روشنگری آن است که غرب میگوید ما چگونه میتوانیم آن را با معیارهایی که اعتقاد داریم متناسب کنیم؟ در عین حال همراه صنعت، تکنولوژی، علم اینها هم آمده است، منتهی فرهنگ سختجانتر است و رویه زندگی سستتر و زودتر عوض میشود. ماشین، شهرسازی، برق و... جامیافتد، اما فرهنگ چون در عمق جان است سختجانتر است و یک نوع آشفتگی ایجاد میشود که معتقدم این آشفتگی هنوز هم وجود دارد». وی تاکید کرد: «یکی از کارهایی که باید بشود این است که معنی و جایگاه روشنفکری به خصوص وقتی با دین توام میشود معین شود؛ مثلاً در مورد روشنفکری، کسانیکه پایندیهای سخت به معیارهای دینی دارند تا کسانیکه اصلاً از دین تعبیرهایی میکنند که از دین چیزی نمیماند ـ که در زمان خودمان هم میبینیم و البته نمیگویم سوءنیت وجود دارد ـ یکی از کارهایی که باید بشود و بحمدالله بدون سرو صدا شده است این است که بیائیم اصلاحات را تعریف کنیم. یک سلسله بحثهای تئوریک و فلسفی میشود که اشکالی ندارد، اما علیالقاعده باید به عنوان اصول موضوعه اموری را مشخص کنیم و مبنا قرار دهیم». خاتمی خاطرنشان کرد: «این که دین را چگونه میپذیریم، حقوق بشر را چگونه میپذیریم، آزادی، مردمسالاری را چگونه میپذیریم، نسبت میان آنها را چگونه برقرار میکنیم که توضیح هم باید داشته باشد، اینها باید مشخص شود که فکر میکنم مشخص است. ممکن است در آینده اعلام شود هر کسی این را قبول دارد بیاید و شروع کنیم بر مبنای آن دانش خودمان را و پشتوانههای تئوریک براساس اصول موضوعه را بالا ببریم». خاتمی گفت: «من براین عقیده هستم که مرحوم نائینی، آخوند ملامحمد کاظم خراسانی، مرحوم محلاتی، حضرت امام (ره) یا کسان دیگری که بودند اینها را مصادیق روشنفکری دینی بدانم گرچه آن طرف هم برویم به سید جمال الدین و ... می رسیم. خیلی دلمان میخواهد موضع کسی که می خواهد دین داشته باشد در عین حال در امروز هم زندگی کند و در جامعه حضور داشته باشد لرزان نباشد؛ الان از هر کسی بپرسند نسبت دین و روشنفکری، نسبت دین و آزادی، دین و مردم سالاری چه میشود توجیهی میشود ولی به یک گفتمان جمعی نرسیدهایم که به شدت بتوانیم دفاع و ترویج کنیم». وی ادامه داد: «میتوان آشفتگیهای موجود را حول محور یک سلسله اصول مشخص و معین و روشنی جمع کرد و در طول زمان اصلاح هم بشود». وی یادآور شد: «ما یک انقلاب بزرگی کردهایم؛ ایران کشور بزرگی است و میتواند آینده خیلی خوبی داشته باشد. انقلاب ما بسیار بزرگ و مردمی بوده، شهدای زیادی داده است، امام(ره) بزرگوار در راس این انقلاب بودند که منجر به تحول نه تنها در ایران درکل منطقه و جهان شده است و همه ما افتخار میکنیم وابسته به این حرکتیم و هویت ما وابسته به آن است». رییسجمهور سابق کشورمان تاکید کرد: «ما متدینیم، خدا، پیغمبر و وحی الهی را قبول داریم در عین حال هم روشنفکریم؛ یعنی دغدغه روز را داریم. دغدغه انسان و جامعه را! این جامعه را رشید آباد و پیشرفته میخواهیم. از افتخارات ماست که در جمهوری اسلامی، در قانون اساسی ما آمده است حاکمیت مطلق بر انسان و جهان از آن خداست و او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خود حاکم گردانیده است و هیچ کس حق ندارد این را از انسان بگیرید؛ اصل 56 قانون اساسی فوقالعاده است». وی ادامه داد: «درست است دمکراسی در غرب در دوران جدید محور و مبنا قرار گرفت، انسان مبنا قرار گرفت که یک تحول بسیار بزرگی بود، اما انسانی که او تعریف کرد با انسانی که ما تعریف میکنیم و با خدا نسبت خاصی دارد متفاوت است. ولی انسان، حقوق انسان، جایگاه او و نیز جامعه انسانی برای روشنفکر بسیار مهم است». وی خاطرنشان کرد: «به هر حال در انقلاب اسلامی گفتهایم که نظامی که ما داریم جمهوری اسلامی است؛ در جمهوری اسلامی مردمسالاری دارای اهمیت است و این، یعنی حقوق انسان را به رسمیت شناختن و برای آن حساب باز کردن. معتقدم اگر بخواهیم حکومت کنیم راهی جز دموکراسی وجود ندارد. مساله رضایت و رای مردم حتی در زمان معصوم هم معتبر است». وی با اشاره به اینکه «اما یک تفاوتی که ما با دنیای مدرن داریم این است که دنیا میگوید دموکراسی یک مصداق دارد و آن لیبرال دموکراسی است که در غرب تحقق یافته است» ادامه داد: «ولی ما میگوئیم دموکراسی یک روش است؛ میتوان هم مسلمان بود هم دموکرات؛ دموکراسی باید با معیارهای دینی ما بسازد. واقعاً اگر بخواهیم میزان رای مردم باشد و جمهوری اسلامی داشته باشیم باید دین را هم بگونهای بفهیمیم که تعارضی با آن نداشته باشد». پیش از سخنان سیدمحمد خاتمی، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران و اعضای شورای مرکزی توضیحات مفصلی درباره فعالیتهای این انجمن و وضعیت دانشگاهها و انتظاراتشان بیان کردند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 350]