واضح آرشیو وب فارسی:مهر: جسدي كه 72 سال تازه ماند/اتفاقي كه ايران را تكان داد/ بزرگاني كه فراموش شده اند
اتفاقي كه ايران را تكان داد/ بزرگاني كه فراموش شده اند
ابركوه - خبرگزاري مهر: در سال 1348 اتفاقي در ابركوه رخ داد كه ايران را تكان داد، جنازه عالم وارسته اي بعد از 72 سال سالم پيدا شد اما اين عالم كه در كتاب شهيد دستغيب نيز از آن ياد شده، مانند ديگر عالمان اين خطه در حال فراموش شدن است.
به گزارش خبرنگار مهر، ابركوه در گذشته و اكنون از وجود علما و بزرگان بسياري بهره برده است كه بسياري از آنها با وجود اينكه در اذهان مردم ماندگار شده اند، در دنياي رسانه ها كه ابزار مهم انتقال به نسل هاي آينده هستند، مهجور مانده اند.
يكي از اين عالمان كه در شهرستان كهن ابركوه مي زيست، "حاج ملا محمد صادق امام" است كه به واسطه اتفاق نادري كه در مورد وي پيش آمد، تنها جايي در كتاب داستان هاي شگفت شهيد محراب دستغيب پيدا كرد و هيچ تحقيق ديگري در مورد اين عالم بزرگ صورت نگرفته است.
اين اتفاق شگفت و زندگي "حاج ملا محمد صادق امام" در اين گزارش براي اولين بار در دنياي رسانه مطرح مي شود و اميد كه با بررسي آن گامي هر چند كوچك در معرفي اين عالم بزرگ كه شهرتي جهاني دارد برداشته شود.
مروري بر احوال ماجرا در كتاب داستان هاي شگفت
ماجراي جنازه سالم امام پس از 72 سال با عنوان، "جنازه پس از 72 سال تازه است"، در كتاب داستان هاي شگفت آيت الله شهيد دستغيب روايت شده است.
شهيد دستغيب در اين كتاب آورده است: [پير روشن ضمير حاج محمد على سلامى اهل ابرقو (از توابع يزد) كه سن شريف او قريب نود سال است و هرگاه شيراز مى آيد در جماعت مسجد جامع حاضر مى شود، نقل كرد كه در سنه 1388 در ابرقو از طرف شهردارى مشغول حفارى شدند براى فلكه خيابان، ناگاه رسيدند به سردابى كه در آن جسد عالم بزرگوار "حاج ملا محمد صادق" بود كه در 72 سال قبل فوت شده بود، ديدند بدن تازه است مثل اينكه همان روز دفن شده و انگشتان و ناخن هايش تماما سالم است.
حاجى مزبور نقل كرد كه من در اول جوانى آن بزرگوار را درك كرده بودم و چون وصيت كرده بود كه جنازه اش را به نجف اشرف حمل كنند پس از فوت، جنازه اش را به طور موقت در سرداب امانت گذاشتند و بعد مسامحه شد تا اينكه وصي آن مرحوم هم فوت شد و ديگر كسى پيدا نشد براى حمل جنازه و از خاطره ها محو گرديد تا آن روز پس از 72 سال جنازه را بيرون آوردند و در تابوت گذارده به قم حمل شد تا از آنجا به نجف اشرف حمل شد].
انعكاس خبري مطبوعات
يكي ازروزنامه هاي مطرح كشور در بهمن ماه سال 1348 شمسي با تعجب خبري را با عنوان, جسدي پس از 65 سال سالم و تازه از زير خاك خارج شد، با تيتر درشت منتشر كرد.
اين روزنامه نوشت: [در گورستان متروكه ابرقو جسد مردي كه 65 سال پيش فوت كرده است تازه و بدون هيچگونه تغييري از زير خاك خارج شد، به طوريكه هنوز رنگ حناي ريش و ناخن هاي متوفي زايل نشده است. خبرنگار ما در آباده جريان واقعه را به شرح زير گزارش داد: بر اساس طرحي كه شهرداري آباده تهيه كرده بود،قرار شد قبرستان متروكه ابرقو كه سالها از قدمت آن مي گذرد به پارك تبديل شود، اما در اين محل يك مرد روحاني به نام حاج محمد صادق به خاك سپرده شده بود و قبل از مرگ وصيت كرده بود استخوانهايش را به عتبات عاليات حمل كنند.
مسئولان شهرداري كه قصد تخريب گورستان را داشتند ضمن تماس با بستگان مرحوم حاج محمد صادق دستور نبش قبر او را دادند ولي هنگامي كه كارگران سرگرم كندن قبر بودند ناگهان جسد تازه و دست نخورده مرحوم حاج محمد صادق از زير خاك بيرون آمد... جريان به مسئولان شهرداري اطلاع داده شد، معتمدان محلي و عده اي از بستگان مرحوم حاج محمد صادق به قبرستان ابرقو آمدند و جسد او را با شگفتي فراوان در صندوقي گذاشتند تا بعدا به قم حمل و در آن جا دفن شود.
اين واقعه شگفت انگيز، حيرت اهالي آباده را بر انگيخته و تاكنون عده كثيري از نزديك اين جسد عجيب را ديده اند.]
روزنامه ها در آن زمان مدت زمان دفن جنازه در خاك را 65 سال اعلام كردند در حالي كه در مستندات، كتاب آيت الله دستغيب و نقل قول هاي خانواده حاج محمد صادق امام اين زمان 72 سال اعلام شده است.
برخي ديگر از روزنامه ها نيز قسمت بزرگي از صفحات خود را به اين خبر اختصاص داده بودند.
مردم درباره جريان چه مي گويند؟
اين جريان كه بهت و حيرت مردم محلي و بازديدكنندگان شهرهاي اطراف را به دنبال داشت نقل و قول هاي افراد كهنسال را به دنبال داشت كه هنوز برخي از افراد به اين نقل و قول ها اشاره مي كنند و در مطبوعات آن زمان نيز به برخي از آنها اشاره شده است.
اين افراد از مرحوم ملا محمد صادق (معروف به ابرقوئي) با عنوان عالمي باتقوا و پرهيزگار ياد مي كنند كه مردي قوي هيكل بوده است.
به گفته آنان 45 سال قبل نيز كه نوه آن مرحوم براي بردن جسد به عتبات عاليات قبرش را نبش كرد، جسد همانطور سالم سالم و تازه به چشم خورد كه به همين علت سنگ گور را گذاشتند و پس از آن گويا انتقال جسد به عتبات عاليات منتفي شد.
مرحوم سيد احمد مهدوي كه در آن زمان 87 سال داشت درباره مرحوم شيخ محمد صادق امام اظهار داشته است: مرحوم مردي بود خوش سيما، با اندامي درشت و ورزيده كه حكايت از ورزشكار بودن وي در جواني مي كرد، وي ريشي انبوه داشت و در ورزش كشتي سرآمد همگان بود. هميشه با اسب سفيدي كه داشت به سفر مي رفت و شمشير بلندي نيز از زين اسبش آويخته بود.
مرحوم سيد مرتضي آتشي نيز كه چند دهه موذني مسجد جامع ابركوه را به عهده داشت و جنازه مرحوم شيخ محمد صادق را با كمك چند نفر از زير خاك ها بيرون آورده است اظهار مي دارد: وقتي جسد نمايان شد، من فكر كردم همين كه به آن دست بزنم اعضا و جوارح آن از يكديگر متلاشي خواهد شد ولي با كمال تعجب مشاهده كردم كه جنازه كاملأ تازه و سالم است.
روحاني منطقه به نام سيد محمد قيومي واعظ نيز از جنازه ديدن كرده بود و تازه ماندن جسد را تاييد كرده بود، حتي ريش سفيد و حنا بسته مرده به همان حال كه هنگام مرگ دفن شده بود، باقي مانده بود اما اين روحاني در مورد كفن ميت اظهار مي دارد كه كفن كاملأ پوسيده بود.
نكته اي كه براي مردم عجيب بود اين مسئله بود كه اجساد پسر و عروس شيخ محمد صادق كه چندين سال بعد از فوت وي فوت كرده و در نزديكي قبر آن مرحوم دفن شده بودند به كلي پوسيده و از آنها جز مشتي استخوان باقي نمانده بود.
نبيره مرحوم امام چه گفت؟
نبيره حاج ملا صادق در مورد جد خود به خبرنگار مهر گفت: اجداد ما همگي روحاني بودند و جد اعلاي آنان ملاعلي كرم خواهرزاده كريم خان زند بود كه عالمي وارسته بود و همگي در فضل و تقوي سرآمد بودند.
محمد صادق امام افزود: در مورد حاج شيخ محمد صادق امام از قول مردم و عموهايم تعريف مي كنند كه ايشان قبل از به سن تكليف رسيدن علاوه بر واجبات در اداي مستحبات و اقامه نماز شب نيز مي كوشيدند و غسل جمعه ايشان نيز ترك نمي شد.
وي در مورد اهميت دادن ايشان به غسل جمعه اظهار داشت: ايشان در سفرهايي كه با اسب انجام مي دادند و در قريه مهيار، به واسطه نبود آب، يخ حوض را شكسته و غسل جمعه را به جا آوردند.
به گفته وي، ايشان از شاگردان آيت الله فشاركي بودند و موقعي كه مردم از ايشان براي امامت نماز دعوت مي كردند خود را براي امام جماعت شدن عادل نمي دانستند.
ناگفته هاي يك شاهد عيني
محمد صادق امام 75 ساله در مورد مشاهدات عيني خود از پيدا شدن مرحوم امام اظهار داشت: وقتي كه قرار شد در محل قبرستان متروكه واقع در جنب مسجد جامع ابركوه ساخت پارك توسط شهرداري صورت بگيرد به ما كه در اين محل داراي مقبره خانوادگي بوديم اطلاع داده شد كه براي تخريب مقبره اقدام كنيم كه عكس العمل شديد مردم در مورد تخريب اين مقبره توسط شهرداري را مشاهده كرديم.
وي افزود: در نهايت با مراجعه مسئولان دادگستري آن وقت آباده مقرر شد كه مقبره تخريب ولي قبر اين عالم بزرگ در محل باقي بماند.
امام ادامه داد: مردم با ذكر اين مسئله كه باقي ماندن قبر آن مرحوم در محل باعث هتك حرمت ايشان است از ما خواستند كه جنازه را تا زمان ارسال به عتبات عاليات به امامزاده احمد ابركوه منتقل كنيم.
اين شاهد عيني افزود: بعد از نبش قبر آن مرحوم با كمال تعجب مشاهده كرديم كه جنازه كاملأ سالم است و حتي ريش حنا بسته ايشان نيز سالم مانده بود.
وي در مورد ميزان سالم بودن جنازه اظهار داشت: جنازه به حدي سالم بود كه با توجه به اينكه تابوتي كه براي ايشان ساخته بوديم اندازه معمولي داشت و ايشان فردي قوي هيكل بود، ناگزير از فشار دادن جنازه و جاي دادن آن با فشار در تابوت شديم و جسد نيز هيچ آسيبي نديد و بعد از آن نيز جسد به امامزاده احمد منتقل شد و چندين سال به همين صورت مردم از جسد در اتاقي در امامزاده ديدن و شمع روشن مي كردند كه بعد از آن روي آن پوشش داده شد تا بعد از فراهم شدن موقعيت ايشان به عتبات عاليات منتقل شوند كه تاكنون اين موقعيت فراهم نشده است.
امام افزود: اين اتفاق مردم ديگر مناطق كشور و خبرنگاران را تا مدتها به ابركوه مي كشاند و مطبوعات آن زمان با تيترهاي درشت به آن مي پرداختند و شهيد دستغيب نيز آن را در كتاب داستان هاي شگفت به ثبت رساند.
به گفته وي مسئله جالب براي مردم اين بود كه قبر فرزند و عروس ايشان در اين مقبره كه چند 10 سال بعد دفن شده بود كاملأ از بين رفته بود و فقط استخوان آنها باقي مانده بود.
علت سالم ماندن جنازه از نگاه شهيد دستغيب
شهيد دستغيب در ذيل درج اين ماجرا و در مورد علل سالم ماندن اجساد آورده است:
[خواننده عزيز بداند كه بعضى از ارواح شريفه در اثر قوت حيات حقيقى كه دارند ابدان شريفه آنها كه سالها با آن كار كردند و طريق عبوديت را پيمودند و پس از مفارقتشان از آن در جوف خاك مستور شده از نظر و توجه آنها پنهان نيست و از اينرو براى مدت نامعلومى بدنهاى آنها تازه مى ماند و ابدان شريفه بسيارى از پيغمبران و امامزادگان و علماى بزرگ پس از گذشتن صدها سال از فوت آنها در قبرشان تازه ديده شده و در كتب معتبره تواريخ ثبت گرديده است؛ مانند حضرت شعيب و حضرت دانيال و حضرت احمد بن موسى شاهچراغ و سيد علاءالدين حسين و جناب ابن بابويه شيخ صدوق در رى و جناب محمد بن يعقوب كلينى در بغداد و غير آنها كه شرح هريك خارج از وضع اين رساله است.]
آيا به تكليف خود عمل كرده ايم؟
يكي از نكاتي كه متأسفانه در بسياري از موارد مورد غفلت واقع شده است توجه به عالماني است كه هنوز مي توانند به عنوان يك الگو هدايت گر جامعه باشند.
نبيره اين مرحوم با گلايه از اينكه در دنياي امروز هيچكس حتي رسانه ها به معرفي چنين عالمان بزرگي اهميت نمي دهند، از خبرگزاري مهر كه براي نخستين بار در اين راستا تلاش كرده است، قدرداني كرد.
وي از متوليان گراميداشت علماي شهر ابركوه كه تعداد آنها كم نيست خواست تا معرفي شخصيت هاي برجسته و عالمان بزرگ اين ديار را در دستور كار خود قرار دهند و از آنها حداقل به اندازه يادكرد از حاكمان ابركوه در تنها موزه شهر يادي كنند.
--------------------
عكس و گزارش: رحيم ميرعظيم
© 2003 Mehr News Agency .
يکشنبه|ا|9|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1122]