تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سه چيز است كه در هر كس باشد منافق است اگر چه روزه دارد و نماز بخواند و حج و عمر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836440051




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

درآمدى بر شعر عصر انقلاب


واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: درآمدى بر شعر عصر انقلاب
فهميه بافنده

شعر عصر انقلاب، همگام با قيام ها و نهضت هاي مردمي جهت شكل گيري انقلاب اسلامي، در سال هاي پاياني حكومت رژيم پيشين- پا گرفت. بعد از انقلاب و پشت سرگذاشتن جنگ تحميلي به طور طبيعي فرهنگ عمومي ايران نيز دستخوش تغيير وتحول گرديد. در چند دهه قبل از انقلاب، تحت تاثير تعامل با غرب فرهنگ دنياگرايي بر ذهن و زبان ايرانيان، حكمفرما شد و عقلانيت كلاسيك از آسمان ايران رخت بربست و جاي خود را به عقلانيت مدرن داد كه مهمترين بازتاب اين دگرگوني، پديد آمدن ديدگاه هاي افراطي و تفريطي مختلف بود. چنانچه برخي از ناخن پا تا فرق سر غربي شدند و گروهي ديگر هرگونه مظهر تمدن غربي را مغاير با شريعت اسلام مي دانستند. در اين ميان طبقات اجتماعي نيز دچار از هم گسستگي و تفرقه شدند و متناسب با شرايط زماني و مكاني طبقه بنديهاي جديد اجتماعي شكل گرفت و به تناسب آن، عناصر جديدي بر پيكره فرهنگ و ادب جامعه تاثير گذاشتند. بنابراين مسايل عقيدتي جامعه نيز دستخوش تحول قرار گرفت و رويكرد به نظام هاي غيرديني از جمله تمايل به سكولاريسم و حق توجه به ايدئولوژي ماركسيستي در شعر و ادبيات قبل از انقلاب تبلور يافت. از سويي رواج و گسترش انديشه هاي غيرمذهبي (لائيك) و توجه به ارزش هاي ظاهري و مادي زندگي غالبا محصولي جز شهرهايي هوس آلود و فاقد ارزش هاي اجتماعي نداشت. در نتيجه نوعي ياس و دلمردگي كه به جاي داشتن پشتوانه فكري و فلسفي، بيشتر جنبه سياسي و اجتماعي داشت در فضاي فكري و ادبي شعر قبل از انقلاب موج مي زد. فضاي فرهنگي جامعه آن روز كه متاثر از ارتباط با غرب و ورود انديشه هاي ليبرالي بود تاثير عميقي بر سطح محتوايي شعر و انديشه شعرا گذاشت. برخي شاعران موضع انتقادي شديدي نسبت به انديشه ديني در پيش گرفتند البته بيشتر به اين دليل بود كه تصور مي كردند خرافه ها و كج فهمي ها ساحت پاكيزه دين و انديشه ديني را آلوده ساخته و كاركرد تمدن ساز دين را از آن سلب نموده است. شاعراني هم بودند كه تيشه را بر ريشه مي زدند و البته مقبوليتي هم نيافتند زيرا بافت عمومي جامعه ايران مذهبي بود. از طرفي فرهنگ جامعه نيز به دست گروههاي متنافري افتاده بود كه هر كس آن را به سويي مي كشيد و زمينه ساز و نوعي واگرايي فرهنگي در فضاي فكري و ادبي جامعه آن روز شده بود. اين واگرايي فرهنگي كه مبني بر شناخت و آگاهي هم نبود نه تنها زمينه ساز وحدت كلمه نشد بلكه مانع رشد عميق فرهنگ جامعه شده و فضاي فرهنگي را روز به روز ملتهب تر مي نمود هرچند فضاي جامعه آرام به نظر مي رسيد اما در ژرف ساخت آن طوفان هاي عظيمي برپا بود و همين طوفان بود كه در سال 57 از اعماق به رويه جامعه آمد و تحول عظيمي در فضاي فرهنگي جامعه ايجاد نمود. تحولي كه در عمق خود منجر به وحدت ديني- ملي شد و سعي داشت كه اين واگرايي فرهنگي را به همگرايي فرهنگي تبديل كند و از بهترين رموز پيروزي انقلاب اسلامي نيز مي توان با همين مسئله اشاره نمود. اين وحدت و يكپارچگي برخاسته از نهضت ها و انقلابهاي مردمي پس از پشت سرگذاشتن آشوب و غوغاهاي جانكاه و مخرب اجتماعي-فرهنگي آن دوره، عاملي نجات بخش و هدايت گر براي جريانات فكري و ادبي و پايه گذار شعر عصر انقلاب گرديد. نطفه شعر انقلاب كه در بطن راهپيماييها و تظاهرات مردمي شكل گرفته بود با گذر زمان و پس از پيروزي انقلابي كه محصول رشادتها، از خودگذشتگي ها و دلاورمرديهاي مردم مبارز و ديندار ايران اسلامي بود به اوج و بالندگي خود رسيد. مدتي از پيروزي انقلاب نمي گذشت كه تجاوز آشكار و نابرابر رژيم عراق به مرزهاي ايران جنگي تمام عيار ميان دو كشور همسايه را رقم زد. جنگ با دگرگوني ارزش ها و به ميدان كشانيدن نيروهاي ملي و مردمي و تحريك عواطف ديني و ميهني مردم، قلمرو تازه اي به روي شعر و ادبيات فارسي گشود و راه ورود موضوعات، مضامين و حتي واژگاني جديد را به روي شعر و ادب باز نمود. هشت سال جنگ تحميلي و انعكاس عواقب و نتايج آن در دورترين نقاط كشور فرهنگ تازه اي پديد آورد كه مي توان از آن به عنوان (فرهنگ جبهه و جنگ) ياد كرد. اين قول اجتماعي- فرهنگي شعر فارسي را به شدت تحت تأثير قرار داد. همكاري و مقاومت مردم بويژه درايت، مقاومت و تدبيري كه رهبر كبير انقلاب در برابر گردنكشان و به ظاهر قدرتمندان آن روزگار يعني رژيم عراق و حاميان عربي و غربي آن از خود نشان دادند زمينه ساز تجلي و بروز روح مقاومت و نگرش حماسي در شعر و ادبيات انقلاب گرديد و تأثير روشن و پررنگي بر محتواي شعر و زبان و انديشه شعرا داشت. هر حادثه اي كه در خلال جنگ پيش مي آمد و هر قدر كه شمار شهيدان فزوني مي يافت و هرچه جنگ بيشتر به داخل شهرها گسترش مي يافت به رغم مشكلات جدي ناشي از آن، از خودگذشتگي و استقامت مردم به ويژه جوانان بيشتر اوج مي گرفت. بمبارانها و فجايعي كه مردم مظلوم را مورد تهديد و تعرض قرار مي داد به جاي آنكه بر روحيه شاعران و ارباب ذوق خدشه اي وارد كند و موجب ضعف و خمودگي روحي و رواني آنها شود، جاني تازه در كالبد روح و روان آنها مي دميد و با روحيه اي تازه تر و فعالتر و با قلمي شيواتر و رساتر به انعكاس دلاوريها و شجاعتهاي هموطنانشان در شعر و ادبيات مي پرداختند. در اين زمان شعر فارسي به سنگرها رفت و برخي از شاعران با استشمام بوي باروت و دود ناشي از بمبارانها، واقعيت جنگ را در عمل نيز آزمودند و مضمون ها و تصاوير بكري از واقعيتهاي خشن اما پرمعناي زندگي به آنها الهام گرديد. بسياري از نوجوانان جبهه و جنگ با الهام از صحنه هاي تكان دهنده و لحظه هاي عارفانه اي كه برايشان پيش مي آمد، پس از بازگشت از جبهه به شاعري روي آوردند و پس از كنار گذاشتن تفنگ، سلاح قلم را در دست گرفتند. شعر عصر انقلاب گاه همچون تفنگي بود كه بر دوش مبارزان خودنمايي مي كرد.

هنگامي كه برخي از اشعار اين دوره را مي خوانيم و مي بينيم كه در آن سال ها چگونه دهان به دهان گشته و در تحريك مبارزان تا چه ميزان تاثير گذاشته است اين سخن بزرگان به خاطر مي آيد كه گاه يك بيت شعر كاري مي كند كه يك لشكر از آن عاجز است. حوادث ديگري مثل واقعه جمعه خونين مكه (درسال 1366) و درگذشت غم انگيز رهبر فرزانه انقلاب (خرداد 1368) نيز دو نقطه عطف ديگر بودند كه شعراي انقلاب را به هيجان و تكاپو واداشت تا احساسات و عواطف مردمي را در شعر خود نمايان سازند.

اگر بخواهيم ويژگيهاي شعر جوان انقلاب را به طور خلاصه برشمريم، مي توان به موارد زير اشاره كرد:

الف- روي آوردن به قالب هاي سنتي شعر فارسي: پيش از انقلاب به ويژه در دو دهه چهل و پنجاه ، شعر نيمايي به شدت نظر شاعران و روشنفكران را به خود جلب كرده بود و قالبهاي سنتي تقريبا از رونق افتاده بود اما به دليل گرايش عمومي پيروان نيما به ارزش هاي غربي و مفاهيم غيرديني و ابتذال زباني و مفهومي ساخت نيمايي در قلمرو شعر برخي شاعران، گرايش به قالبهاي سنتي و روي گرداني از شعر نيمايي در شعر انقلاب به روشني نمايان است. البته اين وضعيت ديري نپاييد و كم كم ساخت نيمايي در شعر انقلاب سهم بسزايي يافت. از ديگر عوامل گرايش به سبك كلاسيك در شعر انقلاب هماهنگي و انس مفاهيم ديني و عرفاني با قالبهاي سنتي بود.

ب- دارابودن روح حماسه و عرفان: در شعر انقلاب تلفيقي از دو بعد زميني و آسماني حماسه و عرفان كه در ظاهر با يكديگر متعارضند ديده مي شود. مضامين حماسي كه در بعد زميني غلبه دارد با مضامين عارفانه كه بعد آسماني و ماوراءالطبيعي دارد تلفيقي لطيف و عميق يافته اند. به اين معني كه در شعر دوره انقلاب هم زهد و اخلاص عارفانه موج مي زند و هم تكاپو، ستيز و حركت حماسي نيرومند و چشمگيري. از اين رو موجي از عرفان مثبت كه برگرفته از فضاي جبهه و جنگ و دربرگيرنده هردو بعد فردي و اجتماعي انسان انقلابي است در شعر اين دوره نمايان است. غزل انقلاب با روي آوردن به عرفاني برگرفته از فضاي جبهه و جنگ همراه با بهره گيري از زباني پرتصوير با تركيبهايي بي سابقه يا كم سابقه در دوره اي عنوان «غزل نو» و ازجلوه اي ديگر عنوان «غزل حماسي» را به خود اختصاص داد.

ج - استفاده از تمثيل و نمادگرايي به روشي تازه: شعراي پيش از انقلاب به دليل وجود محدوديت هاي سياسي، براي فرار از سانسور به دامن نوعي از تمثيل و نمادگرايي پناه مي بردند. آنها از واژه ها، مفاهيم و نمادهايي استفاده مي كردند كه به وجوه و معاني مختلفي قابل تأويل و برداشت بود. اما پس از انقلاب ديگر چنين ضرورتي در ميان نبود بنابر اين شاعران به صراحت و بدون پرهيز به خلق اشعارشان مي پرداختند. اما به مرور زمان با الهام از فرهنگ اسلامي تمثيلها و نمادهاي تازه اي در ادبيات انقلاب راه پيدا كرد و شاعران جوان با الهام از آموزه هاي ديني و اسلامي شكوه و عظمت دوران پرافتخار پشت سرگذاشته را روايت مي كردند.

اين روايت با زبان و بياني لطيف و شيوا در قالب نمادها و تمثيل هاي انقلابي و مذهبي بود.

زمينه عاطفي شعر عصر انقلاب از نوع عواطف اجتماعي است كه تحريك به مبارزه و شور و قيام در جان مخاطبان افكندن، سرلوحه برخورد عاطفي شاعر با محيط پيرامونش است. فضاهاي تصويري موجود در شعر اين دوره كاملاً متأثر از فضاهاي اجتماعي و شور و حال انقلابي موجود در فضاي جامعه است. هر چه زمان مي گذرد توجه شاعر انقلاب بيشتر معطوف به مضامين انساني - اجتماعي مي شود و براي او دغدغه هاي نوع انسان مهم است نه فقط مسايل سياسي و اجتماعي انسان ايراني - آن هم در يك دوره خاص. در حقيقت آنچه به شعر انقلاب عظمت و مهابت مي بخشد همين خصلت اجتماعي - فرهنگي جهان شمول آن است. زبان ساده و اجتماعي شاعر انقلاب اين امكان را به او مي دهد كه بتواند با همه اقشار جامعه ارتباط برقرار كند و اين امتياز بزرگي است. گستره موضوع و درون مايه شعر انقلاب روي آوردن به مفاهيم ديني و گراميداشت جبهه و جنگ همراه با پرداختن به مفهوم مقدسي از وطن بود كه تمايلات ديني و ملي در آن آشكار است. مضامين، تصاوير و زبان غني شعر اين دوره بيشتر برگرفته از اشعار كلاسيك است اما قالب نيمايي و شعر نو نيز مورد توجه و استقبال شعرا قرار داشت. با در نظر گرفتن شرايط زماني دو دهه دوم و سوم انقلاب، بي ترديد زبان شعر انقلابي-ديني به پررنگي، اهميت و برجستگي دهه نخست نبود. با بسته شدن منظومه جنگ و حماسه انديشه مبارزه و قيام و هيجان هايي كه از شهادت طلبي و مبارزه جويي مايه مي گرفت، تعديل و تقليل يافت. بنابراين شاعران دهه اول انقلاب كم كم ميدان را به جوان ترهايي سپردند كه اغلب از انقلاب و جنگ تجربه دست اولي نداشتند. تعداد قابل توجهي از اين شاعران جوان با تكيه بر عواطف و شور و هيجانات انقلابي گذشته به شعر رومانتيك نو، روي آوردند كه درون مايه و محتواي اين اشعار نيز غالباً برگرفته از مضامين و آموزه هاي ديني و انقلابي بود.

در بررسي شعراي سه دهه بعد از انقلاب مي توان به مهمترين چهره هاي آنها در چهارگروه زير اشاره نمود:

1- گروه كلاسيك: كه شامل سيدمحمد حسين شهريار، مهرداد اوستا، مشفق كاشاني، محمود شاهرخي و حميد سبزواري مي باشد. اين گروه در مجموعه اشعارشان از دريچه مضمونهاي شاعران با نوآوريهايي اندك به مفاهيم ديني و اجتماعي پرداخته اند. مهمترين دستاورد شعري اين شاعران پيوند شعر با موسيقي انقلابي-ديني در سروده ها و تصنيف هايشان مي باشد. از اين ميان شهريار (1367-1283) در غزل نيم قرن اخير چهره برجسته اي به شمار مي رود و مهرداد اوستا (1369-1308) در قصيده پردازي شيوه اي استوار و مستقل داشت. و در شيوه نو نيمايي نيز طبع آزماييهايي كرد.حميد سبزواري هرچند از شعراي نسل اوستا مي باشد اما بيشتر آثار منظوم او پس از انقلاب سروده شده و پركارترين شاعر اين گروه است.

2-گروه نو كلاسيك:علي معلم دامغاني، نصرالله مرداني و احمد عزيزي مي باشند. در شعر اين گروه برخلاف گروه پيشين نوآوري هاي بيشتري ديده مي شود اما اين ابداعات و نوآوريها در همان قالب كلاسيك و سنتي پي ريزي شده اند. به عنوان نمونه علي معلم تلاش كرد با پرداختن به مفاهيم و معاني ديني و انقلابي توأم با نگاهي حماسي- آرماني در اشعارش، نوآوريهايي درشعر اين دوره ايجاد كند. احمد عزيزي در مثنوي هايش با پيوند گفتار روزانه و كلام محاوره با تخيل شاعرانه و هنري موفق به خلق شگفتي هاي كلامي زيبايي گرديد.نصرالله مرداني نيز به شعر رزم و ستيز پرداخت. در غزليات او كه بيشتر محتوا و درون مايه هاي رزمي و حماسي دارد لطافت هاي معمول ورايج درغزل آن دوره كمتر ديده مي شود.

3-گروه نوگراي آغازين: طاهره صفارزاده و سيدعلي موسوي گرمارودي از اين گروه شاعران مي باشند. اين شاعران حيات ادبي خود را از اواخر دهه 1340 آغاز نمودند. صفارزاده ابتدا سروده هايش را در قالب كلاسيك ارائه نمود سپس به شعر نيمايي پرداخت. در ابتدا مضامين و درون مايه اشعار او را مسايل اجتماعي تشكيل مي دادند اما در نيمه دهه 1350، انديشه اجتماعي او توأم با نگاهي مذهبي گشت و زمينه ساز اشعار مذهبي- اجتماعي او شد. اين شاعر نيز به ادبيات مقاومت روي آورد و در آثارش به انعكاس مسايل ديني و اجتماعي انقلاب و جنگ پرداخت. گرمارودي نيز از همان دهه 1340 باگرايش هاي ديني و مذهبي در همان قالب هاي كهن و سنتي شعر مي سرود و سپس درقالب نيمايي وسپيد نيز طبع آزمايي هايي كرد. موضوع و محتواي اشعار گرمارودي نيز متأثر از فضاي اجتماعي و فرهنگي آن دوره وسرشار از آموزه ها و مضامين اصيل اسلامي و انقلابي مي باشد.

4-گروه نوگراي پس از انقلاب: سلمان هراتي، محمدرضا عبدالملكيان، قيصر امين پور و حسن حسيني در اين گروه قرار مي گيرند. شاعران اين گروه باتوجه به فضاي اجتماعي و معنوي پس از انقلاب به قالب هاي كلاسيك هم توجه داشتند.

اما به دليل نگاه تازه جويشان به مسايل موجود در فضاي اجتماعي- سياسي آن دوران، نوگرايي خاصي در اشعارشان موج مي زند. چنانچه مي توان گفت شالوده و بن مايه شعري اين شاعران براساس نوگرايي بنيان نهاده شده است. سلمان هراتي در مجموعه اشعارش كه الهام گرفته از سهراب سپهري و فروغ فرخزاد مي باشد با انديشه و زباني لطيف و هنرمندانه مسايل انقلابي - ديني پس از انقلاب را روايت مي كند.

عبدالملكيان سروده هايش را كه اغلب به مسايل جبهه و جنگ و انقلاب و يا بازگشت به بداوت و روستا (اقليمي) اشاره دارد با وزن هاي نيمايي عرضه مي كند. حسيني نيز با انعطاف زباني و ادبي خاصي كه در اشعارش نمايان است به باورهاي اصيل مذهبي به خصوص تشيع مي پردازد و اين مسايل را محور شعر خود قرار مي دهد. با مروري بر سه دهه مورد بحث مي توان گفت شعر انقلاب كه برخاسته از حركتها و قيام هاي مردمي و بيانگر شور و حال انقلابي حاكم بر جامعه آن روز بود بهترين گواه و شاهد بر تحول فرهنگي عظيمي است كه بعد از انقلاب در فضاي فكري، فرهنگي و ادبي جامعه حكمفرما شد. اهل ذوق و ادب از زواياي مختلف و با زبان و بيان و سلايق ادبي متفاوتي به انعكاس اين تغيير و تحول بر ذهن و زبان و زندگي مردم پرداختند. شعراي عصر انقلاب به عنوان نمايندگاني از جامعه ادبي ايران، دلاورمرديها، شجاعتها، ايثارها و تمام خصايص يك انقلاب عظيم و الهي را در صحيفه شعر و ادب فارسي به ثبت رساندند. شعر عصر انقلاب نه تنها در دوره خودش خوش درخشيد بلكه به عنوان شعري ناب و بي شائبه همراه با مضامين عالي اخلاقي، حماسي و اجتماعي مي تواند الگويي مناسب براي شعراي عصر حاضر باشد.

شنبه|ا|26|ا|بهمن|ا|1387





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1395]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن